دولتها هیچگاه نتوانستهاند جلوی رشد هنری را بگیرند
علی شیرازی، با نگاهی تاریخی و تحلیلی به ریشههای فرهنگی و اجتماعی موسیقی رپ در ایران، بر پیوندهای آشکار میان رپ فارسی و فرمهای سنتی مانند ضربیخوانی و پیشپردهخوانی تأکید میکند و این موسیقی را پدیدهای وارداتی نمیداند، بلکه آن را برآمده از زمینه فرهنگی ایران معرفی میکند که عزتالله انتظامی، مرتضی احمدی و حمید قنبری سردمداران این حوزه به شمار میآیند.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
علی شیرازی، با نگاهی تاریخی و تحلیلی به ریشههای فرهنگی و اجتماعی موسیقی رپ در ایران، بر پیوندهای آشکار میان رپ فارسی و فرمهای سنتی مانند ضربیخوانی و پیشپردهخوانی تأکید میکند و این موسیقی را پدیدهای وارداتی نمیداند، بلکه آن را برآمده از زمینه فرهنگی ایران معرفی میکند که عزتالله انتظامی، مرتضی احمدی و حمید قنبری سردمداران این حوزه به شمار میآیند. به گزارش «شرق»، سالها پیش وقتی کودکان در خانههای ایرانی مشغول بازی و تکرار شعرهای ریتمدار ضربی بودند، هیچکس فکر نمیکرد همان لحن ساده و گفتاری روزی به یکی از پویاترین ژانرهای موسیقی معاصر تبدیل شود. رپ فارسی، برخلاف تصور عموم، نه یک واردات صرف از غرب، بلکه تکهای از پازل تاریخی هنر و فرهنگ ایرانی است. رپ امروزی امتدادی از پیشپردهخوانیها و ضربیخوانیهای کوچه و بازار است که حالا در قالبی مدرن، با بیت و کلام اعتراضی، خودش را بازتعریف میکند. در این گفتوگو با علی شیرازی، پژوهشگر، منتقد موسیقی و مدرس آواز سنتی، از همین نقطه آغاز میکنیم؛ از ریشههای بومی رپ، از جایی که هنوز کسی نمیدانست نام این فرم موسیقایی چیست، اما ضرباهنگش در ذهن جمعی مردم ایران نقش بسته بود. شیرازی با نگاهی تیزبین، از پیوند عمیق رپ با سنتهای موسیقی ایرانی میگوید، از ناکارآمدی مدیران فرهنگی و از این حقیقت ساده اما انکارناپذیر که هیچ سیاستی نمیتواند جلوی جریان فرهنگی را بگیرد که در مردم ریشه دارد.
تاریخچه موسیقی رپ ایرانی را از کجا باید شروع کرد؟ آیا این موسیقی ریشههای ایرانی دارد؟
بله، موسیقی رپ ایرانی قطعا ریشههای خود را در فرهنگ و موسیقی ایرانی دارد. به طور خاص، میتوانیم به «ضربیخوانی» و «پیشپردهخوانی» اشاره کنیم که در خانهها و محافل خانوادگی در ایران رایج بود. این نوع موسیقی معمولا بدون آهنگ خاصی بود و بیشتر بر ریتم و کلام تمرکز داشت و از سردمداران ضربیخوانی میتوان به عزتالله انتظامی، حمید قنبری و مرتضی احمدی اشاره کرد. چیزی که از سه، چهارسالگی به خاطر دارم، این شعر است: «رفتم در باغ شکسته، دیدم ابولی اونجا نشسته، گفتم ابولی روغنات چطور شد/ گفت والا به خدا پنجزاری گم شد». پیش از آنکه سواد خواندن و نوشتن بیاموزم، بسیاری از این چیزها را حفظ کرده بودم. در خانه و در دل زبان خانوادگیمان، اینگونه روایتها و ریتمها کاملا عادی بودند. آن زمان کودک بودم و اطرافیان با من بازی میکردند، شوخی میکردند و همین باعث شد که آن خاطرات و جملات ضربی، ملکه ذهنم شوند. هنوز هم آنها را بهخوبی به خاطر دارم و میتوانم از حفظ بازگو کنم. همانطورکه گفتم، رپ فارسی درواقع ریشه در پیشپردهخوانی و ضربیخوانی دارد؛ دو فرم نمایشی و موسیقایی سنتی که پیش از ورود رپ مدرن، در فرهنگ عامه ایرانیان حضور داشتهاند. ضربیخوانی، بهویژه، شکلی از اجرا بود که بدون استفاده از ساز ملودیک، با تأکید، تنها با تکیه بر وزن، ریتم و کلام اجرا میشد. این سبک معمولا با ریتمی نزدیک به شش و هشت همراه بود و در جمعهای خانوادگی، میهمانیها و محافل خودمانی اجرا میشد. از نظر محتوایی، این نوع موسیقی بیشتر جنبهای سرگرمکننده داشت و هدف اصلی آن ایجاد شادی و تعامل در جمع بود، نه بیان اعتراض یا انتقاد اجتماعی. بههمیندلیل، رپ فارسی در آغاز نیز با همین رویکرد وارد فضای موسیقایی ایران شد؛ سبکی شاد و عامهپسند که بعدها مسیر اعتراضیتری را در پیش گرفت. درواقع بسیاری از ویژگیهای رپ فارسی به طور خاص از فرهنگ ایرانی و سنتهای آن نشئت گرفته است. در حقیقت، این نوع موسیقی نهتنها از غرب گرفته نشده، بلکه در فرهنگ خود ایران ریشه دارد. البته به طور مشخص میتوان گفت که رپ ایرانی از لحاظ محتوایی و سبکهای اجرائی از رپ آمریکایی تأثیرات زیادی گرفته، اما گامهای اولیه و زمینههای آن به ایران برمیگردد.
تفاوت رپ با ضربیخوانی و پیشپردهخوانی چیست؟
ضربیخوانی نوعی اجرای موسیقایی سنتی است که بدون استفاده از ساز یا آهنگ انجام میشود و تنها بر پایه ریتم مشخص کلام و ساختار شفاهی شکل میگیرد. این سبک، ساده و بیپیرایه است و اغلب در محافل غیررسمی اجرا میشده است. در مقابل، پیشپردهخوانی، فرمی نمایشی و ملودیک از اجراست که در زمینه تئاتر و نمایشهای مردمی شکل گرفته و بیشتر برای انتقال مفاهیم سیاسی، اجتماعی و اعتراضی به کار میرفته است. رپ فارسی را میتوان امتداد و ترکیبی از این دو سنت دانست؛ سبکی که با حفظ ریتم کلام و روایتمحوری ضربیخوانی و بهرهگیری از محتوای اعتراضی پیشپردهخوانی، در قالبی مدرن و همراه با بیت و آهنگ به وجود آمده و گسترش یافته است. در دهههای 60 و 70، موسیقی شش و هشت بسیار باب بود و شهرام آذر جزء اولین ایرانیهایی بود که در لسآنجلس اولین موسیقی رپ او در جامعه ایرانیان خارج از کشور محبوبیت پیدا کرد. اما این نوع رپ در آن زمان بیشتر جنبه شاد و سرگرمکننده داشت و برخلاف رپهای اعتراضی که در آمریکا رایج بود، رپ فارسی بیشتر بهعنوان یک سرگرمی در نظر گرفته میشد. کمی بعدتر و در اوایل دهه 80 نیز در سریال «پاورچین»، آهنگ معروف شهرام آذر در یک شکل دیگر به صورت رپ از سوی مهران مدیری، جواد رضویان و هادی کاظمی اجرا شد. این موضوع به نوعی نشاندهنده پذیرش ضمنی موسیقی رپ در رسانههای ایرانی است، حتی اگر این موسیقی در ابتدا با محدودیتهایی روبهرو باشد.
رپ در ایران در اواسط دهه 80 تغییرات زیادی کرد. در این دوران، رپ بیشتر شکل و شمایل اعتراضی به خود گرفت و مردم بیشتر با آن ارتباط برقرار کردند، آیا این سیر درست تعبیر شد؟
درست است. از اواسط دهه 80 به بعد، موسیقی رپ در ایران بهتدریج از یک سبک سرگرمکننده به ابزاری برای بیان اعتراضات تبدیل شد. این تغییر همزمان با گسترش رسانهها و تکنولوژیهای جدید رخ داد. بهویژه گسترش ماهواره، بلوتوث و سپس گوشیهای هوشمند باعث شد موسیقی رپ سریعتر در ایران ظهور و بروز پیدا کند. این ابزارهای ارتباطی باعث شدند رپ از یک موسیقی محدود به نسل خاص، به یک جریان گستردهتر فرهنگی و اجتماعی تبدیل شود.
مسئله دیگری که وجود دارد، هم این است که از نظر قانونی اختیار یا مجوزی مبنی بر محدود و ممنوعکردن موسیقی بهویژه رپ وجود ندارد. دراینمیان نقد و تحلیل موضوع دیگری است که باز هم باید به صورت اصولی صورت بگیرد، نه آنکه وسیلهای شود برای ایجاد محدودیت در این حوزه. درواقع نقد یک ابزار برای بررسی است، نه چیزی بیشتر از آن.
چرا موسیقی رپ بهعنوان یکی از خط قرمزهای مدیران تلقی میشود؟ آیا اساسا موسیقی، بهویژه در قالبهای خاصی مانند رپ، تحت نظارت و محدودیتهای شدیدی قرار دارد؟
در بررسی تاریخچه موسیقی در ایران، یکی از دلایل مهم نابودی موسیقی سنتی، دخالتهای بیمورد و بیش از حد مدیران در آن بود. در دورهای، این مدیران برای صدور مجوزهای موسیقی، با اعمال محدودیتهای شدید، تلاش کردند تا موسیقی سنتی را تحت کنترل خود درآورند. خوانندگان بهاجبار باید برای دریافت گواهی خوانندگی به ارگانهایی مراجعه میکردند که خود در زمینه موسیقی هیچگونه تخصصی نداشتند. از دیگر مشکلات، میتوان به حضور افراد غیرمتخصص در کمیتههای صدور مجوز اشاره کرد که هیچگونه توانمندی در ارزیابی کیفیت موسیقی ندارند. زمانی که مدیران در پستهای حساس فرهنگی قرار میگیرند، اغلب از تخصص و آگاهی لازم در حوزههای مختلف هنری بیبهره هستند. بهعنوان نمونه، افراد بسیاری با مدارک تحصیلی در زمینههای غیرمرتبط به هنر، به مسئولیتهای کلیدی در عرصه موسیقی منصوب میشوند. یک نمونه از این افراد فردی بود که بهظاهر شاعر و ترانهسرا بود، اما بهعنوان رئیس مرکز موسیقی حوزه هنری منصوب شد. اینگونه انتصابها و مدیریتها نهتنها برای هنرمندان مشکلاتی را به وجود میآورد، بلکه موجب ایجاد محدودیتهای جدی در مسیر رشد هنر، بهویژه موسیقی رپ میشود. بهاینترتیب، فضای بسته و محدودیتهای مدیریتی، عاملی اصلی برای پذیرفتهنشدن موسیقی رپ در ایران است. این محدودیتها در نهایت به تضعیف موسیقی به طور کلی منجر میشود و بر رشد و تکامل آن تأثیر منفی میگذارد.
موسیقی رپ در ایران بهعنوان یک ژانر موسیقی، با محدودیتها و ممنوعیتهایی روبهرو است، اما در عمل از آن در سینما، نمایش خانگی و حتی در تبلیغات تلویزیونی مدام استفاده میشود. برداشت شما از این نگاه چیست و آیا این جریان تناقض واضح محسوب نمیشود؟
باز هم به این موضوع اشاره میکنم که من و سایر هنرمندان موسیقی سنتی هیچگاه حق نداریم موسیقی رپ را نفی کنیم. نکتهای که میخواهم در اینجا بگویم، این است که درحالحاضر، موسیقی رپ به نوعی در جامعه ایران ممنوع شده است، به این معنا که مجوز رسمی به آن داده نمیشود، با این حال به طور غیررسمی و در فضای عمومی، آثار رپ در برنامههای مختلف تلویزیونی و سریالها نمایش داده میشود که این خود یک تناقض بزرگ است. هرچند اینگونه برخوردها با مسائل اجتماعی و فرهنگی تنها مختص این دوران نیست، بلکه در بسیاری از دورهها شاهد چنین رفتارهایی در رسانهها بودهایم.
حالا به موسیقی رپ بپردازیم. این چندگانگی در هنر و فرهنگ در جمهوری اسلامی همیشه وجود داشته است. به طور مثال، محسن نامجو که یکی از هنرمندان شناختهشده در موسیقی ایران است، توانست مجوز آلبوم «ترنج» را از حوزه هنری دریافت کند، اما همان مدیرانی که به نوعی معتمد حکومت بودند، در برابر دیگر هنرمندان و آثار مقاومت کردند. این تناقضها و مقاومتها در نهایت باعث ایجاد تضاد و شکافهای بزرگ در میان مردم و مدیران فرهنگی شده است.
با توجه به اتفاقات گذشته در برخورد با پدیدهها، آیا فکر میکنید که رفتار مدیران فرهنگی در برخورد با موسیقی رپ، مشابه آن چیزی است که برای ماهواره و ویدئو در گذشته رخ داد؟
این تضادها و مقاومتها در برابر پدیدههای نوظهور همواره وجود داشته است. به نوعی هر وقت که مدیران فرهنگی در برابر پدیدههای جدید مقاومت میکنند، یا آن پدیده در ظاهر نابود میشود یا هنرمندان و افرادی که به آن متصل هستند، قربانی میشوند. اما در نهایت این اتفاقها و هنرها همچنان در زیرزمین رشد میکنند و خود را نشان میدهند.
این رفتارها چه تأثیری بر روند رشد هنری و هنرمندان خواهد داشت؟
در نهایت، هنرمندان و آثار هنری همیشه باقی میمانند و رشد میکنند. هیچگاه دولتها نتوانستهاند جلوی رشد هنری را بگیرند. تنها کاری که میتوانند انجام دهند، این است که این روند را به تأخیر بیندازند و به نوعی آن را به صورت زیرزمینی پرورش دهند. هنر همیشه به راه خود ادامه میدهد، حتی در شرایطی که با محدودیتها و موانع روبهرو است.
به نظر شما در سالهای آینده هم میتوان به شیوه سیاستهای انکاری به موسیقی رپ نگاه کرد؟
نه، این سیاستها در درازمدت جوابگو نخواهند بود. شما نمیتوانید چیزی را که مردم به آن علاقه دارند و به آن دسترسی پیدا میکنند، انکار کنید. بهراحتی میتوان به فضای عمومی نگاه کرد و دید که شرایط بهشدت تغییر کرده است. تنها کافی است یک چرخی در شهر بزنید و مشاهده کنید که آیا فضای امروز با فضای سه سال پیش قابل مقایسه است؟ قطعا خیر. امروزه ما تغییرات زیادی در حوزه فرهنگ و رسانه داشتهایم، به همین جهت سیاستهای انکار هرچند در کوتاهمدت ممکن است اثرگذار باشند، اما در نهایت نمیتوانند جلوی جریان اصلی موسیقی و فرهنگ را بگیرند. رپ همچنان بهعنوان یک ابزار قدرتمند برای بیان در ایران باقی خواهد ماند و در آینده نیز شکلهای جدیدی از آن به وجود خواهد آمد که بیشتر از همیشه با شرایط اجتماعی و فرهنگی کشور در ارتباط خواهد بود.
پس موسیقی رپ میتواند به یک جریان فرهنگی و هنری پذیرفتهشده تبدیل شود؟
بله، قطعا. همانطورکه قبلا گفتیم، موسیقی رپ در ایران به شکلی نوین و متفاوت از غرب، بهعنوان ابزاری برای بیان اعتراضات و دغدغههای اجتماعی به کار رفته است. جامعه ایرانی بهتدریج در حال پذیرش این نوع از موسیقی است. بهویژه با پیشرفت تکنولوژی و افزایش دسترسی مردم به رسانههای مختلف، موسیقی رپ نهتنها در داخل کشور، بلکه در سطح بینالمللی نیز شناخته شده و تاثیرگذار خواهد بود. اگرچه ممکن است که در کوتاهمدت، موانع و محدودیتهایی در این مسیر وجود داشته باشد، اما در نهایت هنر و موسیقی همیشه از محدودیتها عبور کردهاند و به اشکال مختلف در جامعه حضور پیدا کردهاند. رپ ایرانی هم در آینده میتواند به یک جریان فرهنگی و هنری رسمیتر تبدیل شود که تأثیرات زیادی بر نسلهای آینده خواهد گذاشت.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.