ابتکار ترامپ دست اسرائیل را باز میگذارد اما انتظارات فلسطینیان را نادیده میگیرد
توافق بدون ضمانت اجرا
در یکی از حساسترین لحظات تاریخ معاصر خاورمیانه، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، در کنار بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در کاخ سفید طرحی جامع برای پایاندادن به جنگ غزه و بازسازی این باریکه ارائه کرد. این طرح، که بر نابودی کامل حماس، بازتعریف ساختار سیاسی فلسطینیان و حمایت کمسابقه بینالمللی استوار است، آینده معادلات منطقه را به طور بنیادین دگرگون میسازد.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
در یکی از حساسترین لحظات تاریخ معاصر خاورمیانه، دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، در کنار بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، در کاخ سفید طرحی جامع برای پایاندادن به جنگ غزه و بازسازی این باریکه ارائه کرد. این طرح، که بر نابودی کامل حماس، بازتعریف ساختار سیاسی فلسطینیان و حمایت کمسابقه بینالمللی استوار است، آینده معادلات منطقه را به طور بنیادین دگرگون میسازد. اما آنچه در ظاهر بهعنوان نقشهای برای صلح ترسیم شد، در عمل میان وعدههای رسمی در واشنگتن و واقعیتهای سخت در اورشلیم (قدس) و غزه گرفتار تناقضها، تردیدها و مقاومتهای سیاسی شد.
ترامپ در مراسمی پر زرقوبرق در کاخ سفید، طرح خود را نه بهعنوان یک پیشنهاد قابل چانهزنی، بلکه به شکل یک اولتیماتوم معرفی کرد. او گفت حماس یا باید سلاح بر زمین بگذارد، از ایدئولوژی مسلحانه خود دست بکشد و ساختار سیاسیاش را از اساس دگرگون کند یا در غیراینصورت با نیروی نظامی از میان برداشته خواهد شد. او بارها با لحنی قاطع به دستاوردهای دوره ریاستجمهوری خود اشاره کرد و دولت پیشین آمریکا را به ناکامی در برابر تهدیدهای منطقهای متهم ساخت. نتانیاهو در کنار او ایستاده بود و با قاطعیت از این ابتکار پشتیبانی کرد. او این طرح را «گامی حیاتی» برای امنیت اسرائیل دانست و اهداف اصلی خود را بازگشت گروگانها، نابودی کامل توان نظامی حماس و پایان حاکمیت سیاسی این گروه در غزه عنوان کرد. نخستوزیر اسرائیل تصریح کرد این باریکه «هرگز نباید دوباره تهدیدی علیه اسرائیل باشد» و این همان اصلی است که از دید او باید در قلب هر توافقی قرار گیرد.
ساختار مرحلهای طرح
طرح ترامپ سه مرحله اساسی دارد. نخست، عقبنشینی محدود ارتش اسرائیل تا خطوط توافقشده و تعلیق عملیات نظامی؛ دوم، آزادی تمام گروگانها تا ۷۲ ساعت؛ و سوم، آغاز فرایند بازسازی و خلع سلاح همراه با بازآفرینی سیاسی غزه. در دوره انتقالی، کمیتهای از تکنوکراتهای فلسطینی با نظارت بینالمللی اداره باریکه را در دست میگیرد. همزمان، هیئتی موسوم به «هیئت صلح» به ریاست ترامپ و با حضور شخصیتهای بینالمللی نظیر تونی بلر مأموریت بازسازی اقتصادی و اجتماعی غزه را برعهده خواهد داشت.
در بخش تبادل زندانیان، قرار شد فلسطینیها در برابر آزادی گروگانهای اسرائیلی آزاد شوند. برای اعضای حماس که داوطلبانه سلاح بر زمین بگذارند و تعهد به همزیستی صلحآمیز بدهند، عفو عمومی در نظر گرفته شده است. کسانی که نپذیرند میتوانند به کشورهای ثالث منتقل شوند. افزون بر این، یک نیروی بینالمللی موقت متشکل از نیروهای عربی و غربی برای حفظ نظم داخلی و آموزش پلیس فلسطینی مستقر خواهد شد.
حمایت اعراب
از مهمترین نکات این ابتکار، حمایت آشکار مصر، قطر و ترکیه بود. کشورهایی که سالها روابطی پیچیده و گاه دوستانه با حماس داشتند، این بار با صراحت در کنار آمریکا و اسرائیل قرار گرفتند. این پشتیبانی صرفا یک حرکت نمادین نبود، بلکه نشانهای از آرایش جدید در جهان عرب محسوب میشود؛ آرایشی که بهصراحت و برای نخستینبار پایان نقش سیاسی و نظامی حماس را مطالبه میکند. این تغییر موضع میتواند موازنه سنتی قدرت در منطقه را بر هم بزند و فرصت جدیدی برای تضعیف گروههای جهادی فراهم آورد.
ترامپ تأکید کرد در صورت پذیرش طرح، فلسطینیان میتوانند مسیری «معتبر» به سوی دولتسازی را تجربه کنند. او روشن ساخت این مسیر تنها در صورتی باز خواهد بود که تحولی بنیادین در نهادهای فلسطینی و ایدئولوژی سیاسی آنان رخ دهد. دیگر خبری از امتیازدهی به خشونت نخواهد بود؛ تنها حکمرانی صلحطلبانه و مسئولانه میتواند چنین پاداشی را به همراه داشته باشد. نتانیاهو نیز بر همین موضع پای فشرد و گفت بازگشت غزه به کنترل تشکیلات خودگردان تنها زمانی ممکن است که این نهاد دچار «تحولی واقعی و عمیق» شود؛ تحولی که او آن را بسیار بعید دانست.
پیامدهای راهبردی
این ابتکار اصل تازهای را در دیپلماسی خاورمیانه تثبیت میکند: گروههای جهادی نمیتوانند سرنوشت ملتها را گروگان بگیرند. خط قرمزی که پیشتر مبهم بود، اکنون با وضوح تمام ترسیم شد. اگر حماس مخالفت کند، اسرائیل با حمایت بینالمللی مأموریت نابودی کامل آن را ادامه خواهد داد. این شرایط، هم فلسطینیان را در برابر انتخابی تاریخی قرار میدهد و هم آینده دیپلماسی منطقه را تغییر میدهد. اما آنچه در صحنه کاخ سفید وحدت و همگرایی به نمایش گذاشته شد، در بازگشت نتانیاهو به اسرائیل بلافاصله با واقعیتهای سیاسی داخلی روبهرو میشود.
پیام دوگانه نتانیاهو
چند ساعت پس از مراسم کاخ سفید، نتانیاهو در ویدئویی به زبان عبری خطاب به مردم اسرائیل تأکید کرد حتی اگر توافقی به سرانجام برسد، ارتش اسرائیل در بیشتر نقاط غزه باقی خواهد ماند. او گفت کسانی که به خروج کامل ارتش توصیه میکنند «کاملا در اشتباهاند» و تصریح کرد چنین چیزی هرگز رخ نخواهد داد. نتانیاهو همچنین تأکید کرد که ترامپ تضمین داده در صورت مخالفت حماس، اسرائیل اختیار کامل برای تکمیل عملیات نظامی و حذف این گروه را خواهد داشت.
نخستوزیر اسرائیل همزمان با حمایت از طرح در آمریکا، بهصراحت اعلام کرد حاضر به پذیرش دولت فلسطینی نیست؛ موضوعی که در متن طرح ترامپ بهعنوان «مسیر معتبر به سوی خودمختاری و دولتسازی» آمده بود. این موضع نشان میدهد او تلاش میکند پایگاه راستگرای داخلی خود را آرام نگه دارد و از نگرانی آنان درباره امتیازدهی بکاهد.
این دوگانگی به نتانیاهو امکان داد تا در برابر جامعه جهانی همراهی نشان دهد و درعینحال در داخل اسرائیل نقش «مقاومتکننده» را بازی کند. بسیاری از ناظران سیاسی معتقدند این تاکتیک همان چیزی بود که او میخواست: فضایی خاکستری که به او اجازه دهد هم بگوید بله و هم نه. اپوزیسیون نیز واکنشی محتاطانه نشان داد. یائیر لاپید، رهبر مخالفان، ضمن اعلام حمایت گفت نگران «خلأهایی» است که میتواند موجب ازسرگیری جنگ شود. او با طعنه افزود: «نتانیاهو استاد گفتنِ بله در واشنگتن و اما در اسرائیل است».
با این حال، بخشی از جامعه اسرائیل از طرحی که آزادی گروگانها را وعده میدهد، استقبال کردند. خانوادههای گروگانها در بیانیههایی از هر تلاشی برای آزادی عزیزانشان حمایت کردند. اما در اردوگاه راستگرایان افراطی مخالفتها شدت گرفت. بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی، توافق احتمالی را «فرصت تاریخی ازدسترفته» خواند و خواستار اشغال کامل غزه و حتی اخراج فلسطینیان شد. او اعتراف کرد فشار بینالمللی چنان شدید است که دولت مجبور به بررسی توافق خواهد بود، اما هشدار داد: «این ماجرا نیز با اشک پایان خواهد یافت و فرزندان ما دوباره ناچار به جنگ در غزه خواهند بود».
جناح شهرکنشینان و متحدان راستگرای افراطی از حذف بندهایی در پیشنویس اولیه توافق ناخشنود بودند. ترامپ در نسخه نخست طرح، هرگونه الحاق کرانه باختری را منتفی دانسته بود و همین موضوع اعتراض آنان را برانگیخت. یک مقام اسرائیلی فاش کرد نتانیاهو در مذاکرات خصوصی با تیم ترامپ موفق شد امتیازاتی بگیرد: اسرائیل نیروهای خود را در کمربندی امنیتی اطراف غزه حفظ خواهد کرد و همچنان مسئولیت امنیتی منطقه را برعهده خواهد داشت.
این امتیازگیری نشان داد نخستوزیر اسرائیل بهخوبی از نیاز به توازن میان فشار بینالمللی و مطالبات داخلی آگاه است. بسیاری از تحلیلگران اسرائیلی معتقدند دوگانگی مواضع نتانیاهو بیش از هر چیز ریشه در بقای سیاسی او دارد. او با پروندههای قضائی متعدد و فشارهای ائتلافی دستبهگریبان است و هر توافقی که رنگ امتیاز به فلسطینیان داشته باشد، میتواند پایههای قدرتش را متزلزل کند. مفسران سیاسی در تلآویو یادآور میشوند که نخستوزیر از ابتدای جنگ غزه تاکنون بارها میان شعارهای تند و تصمیمهای میانهروانه در نوسان بوده و این نوسان در نهایت به کاهش اعتماد عمومی منجر شده است. برخی تحلیلگران حتی میگویند نتانیاهو در تلاش است هر توافقی را به گونهای هدایت کند که همزمان بقای شخصی او تضمین شود و پایگاه راستگرای او از دست نرود.
مواضع فلسطینیان و اعراب
در سوی دیگر ماجرا، تشکیلات خودگردان فلسطین از طرح ترامپ استقبال کرد. حسین الشیخ، معاون رئیس تشکیلات، آن را گامی در راستای پایان جنگ و تحقق «صلحی عادلانه براساس راهحل دو دولت» دانست. مهمترین کشورهای عربی نیز در بیانیهای مشترک، ابتکار آمریکا را ستودند و تأکید کردند این توافق مانع آوارگی فلسطینیان خواهد شد و از الحاق کرانه باختری جلوگیری میکند.
باوجوداین، کارشناسان و سیاستمداران فلسطینی تردیدهای جدی دارند. دایانا بوتو، مذاکرهکننده پیشین فلسطینی، در گفتوگو با واشنگتن پست، هشدار داد که این توافق در عمل به معنای «کنترل دائمی اسرائیل بر غزه» است. او پرسید: «چه تضمینی وجود دارد که اسرائیل واقعا عقبنشینی کند؟ چه کسی آنان را مجبور خواهد کرد؟». بسیاری از فعالان فلسطینی نیز بر این باورند که طرح بیش از آنکه راهی به سوی استقلال باشد، نوعی واگذاری حق وتوی دائمی به اسرائیل است. آنان به تجربه توافقهای گذشته اشاره میکنند و میگویند درحالیکه فلسطینیان بارها امتیاز دادهاند، اسرائیل در عمل حاکمیت امنیتی خود را تثبیت کرده است.
کارشناسان فلسطینی هشدار میدهند که هرگونه توافق بدون ضمانت اجرائی روشن، محکوم به شکست است. آنها میگویند تجربه پیمان اسلو هنوز در حافظه جمعی فلسطینیان زنده است؛ توافقی که وعده دولت مستقل میداد اما عملا با گسترش شهرکسازی و تداوم محاصره بیاعتبار شد. بوتو و دیگر تحلیلگران تأکید میکنند که اگر جامعه بینالمللی سازوکاری واقعی برای اجبار اسرائیل به پایبندی نداشته باشد، توافق جدید نیز به سرنوشت مشابه دچار خواهد شد. آنان همچنین یادآور میشوند که فلسطینیان با موجی از بیاعتمادی عمومی روبهرو هستند و بدون تغییر این فضا، هرگونه طرح بازسازی به شکست خواهد انجامید.
معادلهای شکننده
تحلیلگران غربی هم به جنبه ژئوپلیتیک ماجرا توجه دارند. آنان بر این باورند که حمایت کمسابقه کشورهای عربی از طرح ترامپ–نتانیاهو نهتنها حماس، بلکه معدود بخش باقیمانده از عمق استراتژیک ایران در منطقه را هدف گرفته است. همین امر میتواند واکنشهای سخت تهران و متحدانش را در پی داشته باشد و ناامنی تازهای در لبنان یا دریای سرخ ایجاد کند. کارشناسان غربی هشدار میدهند که در غیاب راهحلی پایدار، امکان دارد این توافق تنها به جابهجایی بحران از غزه به نقاط دیگر منجر شود.
در نهایت، آنچه در کاخ سفید بهعنوان طرحی برای پایان جنگ و آغاز بازسازی معرفی شد، در عمل شکننده و پر از تناقض جلوه میکند. ترامپ و نتانیاهو موفق شدند اجماعی کمسابقه میان اسرائیل، آمریکا و چند کشور عربی علیه حماس ایجاد کنند، اما فشار داخلی از سوی راستگرایان اسرائیلی و بیاعتمادی بخش بزرگی از جامعه فلسطینی این اجماع را سست کرده است. این ابتکار میتواند هم فرصتی بیسابقه برای تغییر مسیر منطقه باشد و هم به سرنوشت بسیاری از طرحهای پیشین دچار شود که در نهایت راهی به آرشیو شکستهای تاریخی بردند.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.