نروژ و افسانه اقتصاد آزاد
نروژ بهطور مداوم در گزارشهای جهانی شادکامی در میان شادترین کشورهای جهان قرار میگیرد. دلایل این جایگاه را میتوان در پیوند چند عامل کلیدی جستوجو کرد. نخست، رفاه اقتصادی پایدار است؛ درآمد سرانه بالا و وجود صندوق ثروت ملی عظیم حاصل از نفت و گاز پشتوانهای مطمئن برای امنیت مالی شهروندان فراهم کرده است.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
علی مرسلی
نروژ بهطور مداوم در گزارشهای جهانی شادکامی در میان شادترین کشورهای جهان قرار میگیرد. دلایل این جایگاه را میتوان در پیوند چند عامل کلیدی جستوجو کرد. نخست، رفاه اقتصادی پایدار است؛ درآمد سرانه بالا و وجود صندوق ثروت ملی عظیم حاصل از نفت و گاز پشتوانهای مطمئن برای امنیت مالی شهروندان فراهم کرده است. نرخ بیکاری پایین و توزیع نسبتا عادلانه ثروت نیز استرس اقتصادی را کاهش میدهد. در کنار این، نظام رفاه اجتماعی گسترده با آموزش و درمان تقریبا رایگان، یارانههای سخاوتمندانه برای مسکن، فرزند و دوران بیکاری و مرخصی طولانی والدین حس امنیت و آرامش را تقویت میکند.
اعتماد بالای مردم به دولت، شفافیت نهادهای عمومی و فاصله طبقاتی کم نیز فرهنگ برابریطلبی و احساس عدالت اجتماعی را پررنگ کرده است. عامل مهم دیگر، طبیعت بکر و فرهنگ زندگی در فضای باز است. مناظر کوهستانی، فیوردهای چشمگیر و هوای پاک فرصتهای بیپایانی برای ورزش و فعالیت در دل طبیعت فراهم میآورد. سنت «Friluftsliv» یا «زندگی در هوای آزاد» سلامت جسم و روان را تقویت میکند. علاوه بر این، تعادل کار و زندگی در نروژ شاخصهای کلیدی است؛ ساعت کاری معقول، مرخصی سالانه زیاد و ارزشگذاری بالای زمان فراغت به کاهش استرس شغلی و افزایش رضایت فردی کمک میکند.
ترکیب این عناصر -امنیت اقتصادی، خدمات اجتماعی قوی، اعتماد متقابل، طبیعت زیبا و سبک زندگی متعادل- باعث شده نروژیها بهطور پیوسته در صدر فهرست شادترین ملتهای جهان قرار گیرند. اما این مدل رفاه و شادکامی، برخلاف تصور رایج از «اقتصاد آزاد و سرمایهداری خالص»، با دولتی مداخلهگر و نیرومند پیوند خورده است. نروژ یک دولت رفاه کلاسیک دارد و در طول تاریخ معاصر اغلب دولتهای موسوم به چپ بر سر کار بودهاند. این دولتها سیاستهای منسجم پرداخت یارانه و اخذ مالیات بالا را پیاده کردهاند.
برای تأمین این هزینهها، دولت نروژ بر منابع مالی متنوع و پایدار تکیه دارد. ستون نخست، صنعت نفت و گاز دریای شمال است. دولت با مالکیت عمده در شرکت دولتی Equinor و دریافت مالیاتهای سنگین بر سود تولید نفت و گاز (تا حدود ۷۸ درصد)، سالانه میلیاردها دلار درآمد کسب میکند. مقایسه با آمریکا نشان میدهد که نروژ بهمراتب منسجمتر از ایالات متحده از شرکتهای نفت و گاز مالیات میگیرد. علاوه بر آن، مقررات سختگیرانه زیستمحیطی موجب شده قیمت سوخت در نروژ در سال ۲۰۲۵ حدود ۲.۵ برابر آمریکا باشد. بخش بزرگی از این درآمد مستقیما وارد بودجه جاری نمیشود، بلکه در صندوق ثروت ملی نروژ (Government Pension Fund Global) ذخیره و در بازارهای جهانی سرمایهگذاری میشود. این صندوق که بزرگترین صندوق سرمایهگذاری دولتی جهان است، هر سال حدود سه درصد از ارزش خود را به بودجه کشور اختصاص میدهد و به این ترتیب منبعی پایدار برای تأمین یارانهها فراهم میآورد. ستون دوم، ساختار مالیاتی گسترده و کارآمد است: مالیات بر درآمد شخصی با نرخهای تصاعدی، مالیات بر ارزش افزوده ۲۵درصدی برای بیشتر کالاها و خدمات، مالیات شرکتها و عوارض محیطزیستی همچون عوارض کربن. صنایع شیلات و آبزیپروری (بهویژه صادرات سالمون)، انرژیهای تجدیدپذیر، گردشگری و کشتیرانی نیز به این درآمد کمک میکنند.
نمونه روشن مداخلهگری دولت، کنترل سختگیرانه بر کالاهای آسیبرسان است: قیمت سیگار و مشروب در نروژ بسیار بالاست و خرید آنها دشوار است؛ فروشگاههای عرضه مشروبات الکلی دولتیاند و ساعات فعالیت محدودی دارند.
این منابع مالی گسترده امکان اجرای سیاستهای یارانهای فراگیر را فراهم کرده است. دولت به کشاورزان پرداختهای مستقیم برای هر رأس دام یا هر هکتار زمین میدهد، برای مناطق سردسیر و کوهستانی یارانههای ویژه اختصاص میدهد و از قیمت محصولات حمایت میکند تا امنیت غذایی و پایداری روستاها حفظ شود. در حوزه انرژی و محیط زیست، یارانه نیروگاههای برقآبی و بادی و مشوقهای سخاوتمندانه برای خرید خودروهای برقی گذار به اقتصاد کمکربن را تسریع میکند. در بخش رفاه اجتماعی نیز کمکهزینه مسکن، پرداخت ماهانه برای فرزندان، بیمه بیکاری، مرخصی والدین با حقوق، خدمات درمانی یارانهای و آموزش عمومی و دانشگاهی رایگان، همگی از همین بودجه تأمین میشوند. به این ترتیب، ترکیب درآمد نفت و گاز، بازده عظیم سرمایهگذاری صندوق ثروت ملی و نظام مالیاتی کارآمد پایههای مالی استواری برای دولت نروژ ایجاد کرده است تا یکی از سخاوتمندانهترین نظامهای رفاه اجتماعی جهان را حفظ کند. در دنیای امروز که اقتصاد اتریشی و کوچکسازی دولت و «اقتصاد آزاد بدون دخالت» تبلیغ میشود، واقعیتهای آمریکا و نروژ چیز دیگری میگویند.
ایالات متحده هم به کشاورزی یارانه میدهد (حدود ۱۰ میلیارد دلار در سال) و ابزارهایی همچون تعرفههای واردات -که در دوره ترامپ برجسته شد- خود نوعی حمایت از تولیدکننده داخلی است. در عمل، دولت کاملا غیرمداخلهگر وجود خارجی ندارد؛ تفاوت فقط در میزان و شیوه مداخله است و اجرای الگوی نروژ یا آمریکا به شرایط بومی، جمعیتی و فرهنگی هر کشور وابسته است.v
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.