مراقبت از همبستگی موجود
این روزها بسیاری بر یک موضوع تأکید دارند: لزوم نگهداری و مراقب از همبستگی اجتماعی پیشآمده پس از این جنگ تحمیلی. محمد رهبری جزء کارشناسان تحلیل دادههاست. او در این مدت بارها به تحلیل ایکس (توییتر سابق) و نحوه فعالیتهای گروههای مخالف، برانداز و سلطنتطلب و نقششان پرداخته است. محمد رهبری در مطلبی تحلیلی در صفحه شخصی خود نکاتی را درباره مراقبت از همبستگی موقت که در جامعه پدید آمده، نوشته است. به بخشهایی از آن در ادامه اشاره میشود.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
این روزها بسیاری بر یک موضوع تأکید دارند: لزوم نگهداری و مراقب از همبستگی اجتماعی پیشآمده پس از این جنگ تحمیلی. محمد رهبری جزء کارشناسان تحلیل دادههاست. او در این مدت بارها به تحلیل ایکس (توییتر سابق) و نحوه فعالیتهای گروههای مخالف، برانداز و سلطنتطلب و نقششان پرداخته است. محمد رهبری در مطلبی تحلیلی در صفحه شخصی خود نکاتی را درباره مراقبت از همبستگی موقت که در جامعه پدید آمده، نوشته است. به بخشهایی از آن در ادامه اشاره میشود.
از شهرام شبپره تا محسن چاوشی، از علی دایی تا وریا غفوری، از سیدمحمد خاتمی تا علیرضا رجایی و بسیاری دیگر از ورزشکاران، هنرمندان، فعالان مدنی و سیاسی، در طول ۱۲ روز تجاوز اسرائیل به خاک ایران، یکصدا و با ادبیاتهای گوناگون، این حمله را محکوم و از وطن دفاع کردند. تمام جریانهای سیاسی داخل کشور، با وجود تنوع و تفاوتهایشان و فراتر از آن، اقشار مختلف مردم از طبقات اجتماعی گوناگون، یکصدا از ایران دفاع و تجاوز به خاک کشور را محکوم کردند. در سالهای گذشته، چنین همبستگیای میان مردم و نخبگان تقریبا بیسابقه بوده است. این همبستگی، خودجوش و بدون دخالت نهادهای دولتی، حول یک ایده مشخص شکل گرفت: دفاع از ایران در برابر تهاجم خارجی. تا پیش از این اتفاق، کمتر کسی میتوانست چنین همبستگیای را پیشبینی کند.
برخی تحلیلگران حتی مدعی بودند که مردم برای تغییر وضعیتشان از جنگ استقبال میکنند. اما این رخداد نشان داد که آنها جامعه ایران را بهخوبی نشناخته بودند؛ در جنگ هیچ خیر و برکتی نیست، «علاج در وطن است» و این را کسانی بهتر درک میکنند که مواجهه واقعی با جنگ را داشتهاند. اکنون با پایان جنگ و برقراری آتشبس، که امیدوارم برای مدت طولانی پایدار بماند، پرسش اصلی این است که این همبستگی چه سرنوشتی خواهد یافت؟ واضح است که همبستگی حول «دفاع از ایران در برابر تهاجم خارجی» موقتی است و در صورت نبود مداخله خارجی، بهتدریج و با پررنگشدن مسائل داخلی، کمرنگ خواهد شد. برای جلوگیری از این وضعیت نامطلوب، که دشمن خارجی نیز ممکن است به آن امید بسته باشد، چند سیاست باید دنبال شود:
۱. صداقت مسئولانه: مهمترین عاملی که همبستگی را از بین میبرد، سلب اعتماد است که خود نتیجه بیصداقتی است. وقتی مردم احساس کنند با آنها صادقانه رفتار نمیشود، اعتمادشان به مقامات و نخبگان سیاسی از بین میرود. نظرسنجیهای معتبر در سالهای گذشته نشان دادهاند اعتماد مردم به مقامات و نهادهای سیاسی بسیار پایین است.
۲. جلوگیری از تبعیض: تبعیض، خشم ایجاد میکند و باعث میشود گروهی که از امکانات و مواهب برخوردار است، از سوی دیگران با خصومت دیده شود. استانداردهای دوگانه در برخورد با مردم و تقسیمبندی آنها به «خودی» و «غیرخودی»، خشم به دنبال دارد. وقتی امکاناتی به گروهی خاص اختصاص مییابد و از دیگران دریغ میشود، حس تبعیض شکل میگیرد. صداوسیما نمونه بارز این موضوع است. وقتی فقط به یک جریان یا گروه خاص تریبون داده میشود و سایر مردم، با وجود پرداخت مالیات برای تأمین هزینههای آن، احساس کنند نمایندهای در این رسانه ندارند، تبعیض احساس میشود. اینجاست که استاندارد دوگانه آشکار میشود؛ هنگام اخذ مالیات، همه باید مشارکت کنند، اما در ارائه تریبون در صداوسیما، فقط گروه خاصی امکان حضور دارد.
۳. مشارکت همه گروهها در تصمیمگیری: اگر مردم احساس کنند در تصمیمات کلان نظام سیاسی نقش و مشارکت دارند، احتمالا اعتماد بیشتری به تصمیمات مقامات خواهند داشت. باید تا حد ممکن آنها را در تصمیمات مهم و راهبردی شریک کرد، در این صورت، حتی در برابر شدیدترین فشارها، مردم خودشان ایستادگی میکنند، زیرا در تصمیمگیریها شریک بودهاند.
بسیاری از موارد فوق را میتوان بهسرعت در سیاستها اعمال کرد و صداوسیما میتواند نماد این تغییر باشد. هرچند این موارد منحصر به صداوسیما نیست، اما این رسانه میتواند نشانهای از تحول باشد. جامعه ایران، بهویژه در شرایطی که تحت تهدید دشمن خارجی قرار دارد، بهشدت به همبستگی نیاز دارد. از این رو، نباید از هیچ تلاشی برای حفظ و تقویت این همبستگی فروگذار کرد.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.