|

نگاهی تاریخی به ورزشکارانی که صدای ملت‌شان شدند

ورزشکاران به‌مثابه فعالان اجتماعی

در روزهایی که صدای پدافندها و انفجار موشک‌ها جای سوت آغاز مسابقات ورزشی را گرفت و مردم بیش از همیشه چشم‌به‌راه آرامش‌ بودند، ورزشکاران نه‌فقط نماد رقابت، بلکه پناهگاه امید و اتحاد به شمار می‌روند. وقتی خاک وطن مورد تعرض دشمن قرار گرفته، نگاه‌ها به سوی چهره‌هایی‌ است که از دل همین مردم برخاسته‌اند و به واسطه ورزشکار‌بودن، نماد جوانمردی و افتخار این خاک‌اند.

ورزشکاران به‌مثابه فعالان اجتماعی

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

در روزهایی که صدای پدافندها و انفجار موشک‌ها جای سوت آغاز مسابقات ورزشی را گرفت و مردم بیش از همیشه چشم‌به‌راه آرامش‌ بودند، ورزشکاران نه‌فقط نماد رقابت، بلکه پناهگاه امید و اتحاد به شمار می‌روند. وقتی خاک وطن مورد تعرض دشمن قرار گرفته، نگاه‌ها به سوی چهره‌هایی‌ است که از دل همین مردم برخاسته‌اند و به واسطه ورزشکار‌بودن، نماد جوانمردی و افتخار این خاک‌اند. در این بزنگاه تاریخی، اظهارات یا واکنش‌های هر ورزشکاری می‌تواند سنگ‌بنای وحدت و اتحاد بیشتر بین مردمی باشد که همواره حامی و طرفدار این ورزشکاران بودند و با هر پیروزی به آنها مفتخر شدند و به پای هر شکست‌شان اشک ریختند. آنچه امروز از چهره‌های محبوب ورزشی انتظار می‌رود، نه ‌صرفا موضع‌گیری، بلکه کنشی مسئولانه، مدبرانه و همدلانه با مردمی‌ است که قلب‌شان برای امنیت، همبستگی و آینده ایران می‌تپد.

آنهایی که صدای ملت‌شان شدند

با این تفاسیر، در جهانی که عدالت، سیاست و رسانه‌ها با زندگی روزمره مردم گره خورده‌اند، دیگر نمی‌توان ورزش را فقط در چارچوب زمین مسابقه دید. قهرمانانی در سال‌های اخیر ظهور کرده‌اند که نه‌تنها با رکوردها‌ بلکه با صدایشان دنیا را تکان داده‌اند. با نگاهی تاریخی می‌توان به این نتیجه رسید که ورزشکاران در سراسر جهان در زمان تحولات اجتماعی صدای ملت‌شان شدند و با کنش‌های درست و به‌موقع نقش بزرگی ایفا کردند. این بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد که در گذر زمان نقش سنتی ورزشکار به‌ عنوان نماد قدرت جسمانی و تکنیکی، به ‌تدریج به نقش یک «کنشکر فرهنگی» تغییر کرده است. در دهه‌های گذشته، اغلب ورزشکاران با ملاحظات و برای دوری از حواشی که ممکن است گریبانگیرشان شود، از ورود به سیاست و مسائل اجتماعی پرهیز کردند. برای مثال، مایکل جردن در دهه ۹۰ میلادی گفت: «جمهوری‌خواه‌ها هم کفش می‌خرند»‌ تا بی‌طرفی‌اش را حفظ کند. اما آیا سکوت و بی‌طرفی راهکار درستی در شرایط بحرانی است؟ در ادامه نگاهی می‌اندازیم به ورزشکارانی که در تحولات اجتماعی وارد عرصه کنشگری شدند.

از واکنش هنگام زلزله تا اعتراض به تبعیض جنسیتی

«محمدعلی کلی»، اسطوره بوکس جهان، شاید از نخستین ورزشکارانی بود که جسورانه به وضعیت سیاسی و اجتماعی واکنش نشان داد و البته هزینه اعتراض خود را پرداخت. او از رفتن به جنگ ویتنام خودداری کرد و گفت: «وجدانم اجازه نمی‌دهد انسان بی‌گناهی را بکشم». همین موضع باعث شد عنوان جهانی‌اش را از دست بدهد و برای مدتی از بوکس حرفه‌ای کنار گذاشته شود، اما برای همیشه در قلب مردم باقی ماند و موجب شد از او نه‌فقط به عنوان یک ورزشکار حرفه‌ای و افتخارآفرین، بلکه به عنوان فردی یاد کنند که واکنش درست را در زمان درست از خود نشان داد. همین چند سال قبل «مگان راپینو»، ستاره تیم ملی فوتبال زنان آمریکا، با موضع‌گیری‌های تند علیه نابرابری دستمزد میان زنان و مردان در ورزش، به چهره‌ای جهانی تبدیل شد. او نه‌تنها از پوشش خبری برای طرح اعتراضاتش استفاده کرد، بلکه حتی در جریان بازی‌های رسمی، هنگام پخش سرود ملی آمریکا زانو زد تا با جنبش «جان سیاهان مهم است» اعلام همبستگی کند. واکنش‌های این ورزشکار موجب تصمیمات درست و تغییراتی در وضع فوتبال زنان کشورش شد. از دیگر ورزشکارانی که توانستند اقداماتی بجا در برابر رخدادهای اجتماعی و سیاسی داشته باشند، می‌توان به «مایا یوشیدا»، کاپیتان تیم ملی فوتبال ژاپن اشاره کرد. این ورزشکار پس از زلزله فاجعه‌بار فوکوشیما در سال ۲۰۱۱، فراتر از نقش ورزشی خود ظاهر شد. او با راه‌اندازی کمپین جمع‌آوری کمک‌های مردمی، به چهره‌ای انسانی و امیدبخش برای مردم کشورش تبدیل شد. شعار معروف او «فوتبال فقط بازی نیست، ما صدای امیدیم» در خاطره ملی ژاپن ماندگار شد. «کالین کپرنیک»، بازیکن فوتبال‌ نیز در اعتراض به خشونت پلیس آمریکا علیه سیاهپوستان، در جریان پخش سرود ملی زانو زد و با این واکنش خود در فضای رسانه سروصدای زیادی به پا کرد. او به‌ خاطر این حرکت از لیگ کنار گذاشته شد، اما بدل به چهره‌ای بین‌المللی در راستای اعتراضات درست مدنی در ورزش جهان شد.

لزوم انتخاب کُنشی که التیام‌بخش باشد

در ایران نیز نمونه‌هایی از کنشگری ورزشی در طول تاریخ وجود دارد. با این حال، فقدان حمایت رسانه‌ای و مخاطراتی چون محرومیت، بسیاری از ورزشکاران ایرانی را از ورود به مسائل اجتماعی بازمی‌دارد و موجب شده که ورزشکاران در شرایط این‌چنینی سکوت را ترجیح دهند. در حالی‌ که در جهان، ورزشکاران با حمایت عمومی و نهادهای مستقل توانسته‌اند نقش مؤثری در وقایع ایفا کنند، در ایران همچنان نیاز به تغییرات اساسی و پیشرفت فرهنگی در این زمینه نیاز است. در عصر رسانه‌های جهانی و بحران‌های مشترک انسانی، دیگر سکوت، انتخابی بی‌خطر نیست. ورزشکاران در کشورهای مختلف با پذیرفتن مسئولیت اجتماعی‌شان، مرز قهرمانی را جابه‌جا کرده‌اند. اما آیا در کشور ما، قهرمانان ورزشی می‌توانند صدای مردم باشند یا باید همچنان در زمین بازی باقی مانده و سکوت کنند؟ در روزگاری که کشور زخمی از حمله رژیم صهیونیستی است، ورزش نه‌فقط میدان رقابت، بلکه فرصتی برای ترمیم زخم‌هاست. ورزشکاران، به‌ عنوان چهره‌هایی مردمی و اثرگذار، می‌توانند در خط مقدم همدلی و آرام‌سازی جامعه باشند. در چنین زمانه‌ای، کنشگری صرفا به معنای اعتراض یا سکوت نیست، بلکه یعنی شناخت لحظه، درک رنج مردم و انتخاب سخنی که التیام باشد، نه اینکه موجب التهاب و دلهره شود. در شرایط موجود، بیش از همیشه، ایران به قهرمانانی نیاز دارد که نه‌فقط در زمین، بلکه در دل مردم بازی کنند؛ با واژه‌هایی که امید می‌سازند، با رفتارهایی که آرامش می‌آورند و با تصمیم‌هایی که در تاریخ، به نامشان افتخار کنیم.

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.