|

شعر مقاومت

سال‌ها پیش سیروس طاهباز مجموعه شعری از شاعران عرب را با عنوان «درخت زیتون» به فارسی ترجمه کرد که محوریت آنها فلسطین و اشغالگری اسرائیل است. «درخت زیتون» با عنوان فرعی «شعر مقاومت فلسطین»، مجموعه‌ای از شعر شاعران عرب با محوریت فلسطین است که توسط غسان کنفانی گردآوری شده‌اند. این کتاب البته در ترجمه فارسی‌اش ضمیمه‌هایی هم دارد که به بخش اصلی کتاب اضافه شده‌اند.

شعر مقاومت

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

شرق: سال‌ها پیش سیروس طاهباز مجموعه شعری از شاعران عرب را با عنوان «درخت زیتون» به فارسی ترجمه کرد که محوریت آنها فلسطین و اشغالگری اسرائیل است. «درخت زیتون» با عنوان فرعی «شعر مقاومت فلسطین»، مجموعه‌ای از شعر شاعران عرب با محوریت فلسطین است که توسط غسان کنفانی گردآوری شده‌اند. این کتاب البته در ترجمه فارسی‌اش ضمیمه‌هایی هم دارد که به بخش اصلی کتاب اضافه شده‌اند. طاهباز درباره دلیل ترجمه این کتاب نوشته بود: «از سال 1948 تا به امروز، قلب فلسطین زخمی و خون‌چکان است و هرکس که ذرات شرف را در وجودش حس می‌کند -در هر گوشه جهان که باشد- نسبت به آن نمی‌تواند بی‌اعتنا باشد. راقم این سطور نیز -که خود را از این دست مردمان می‌پندارد- در سال 1349، این دفتر را اندکی پس از انتشار متن اصلی، به فارسی برگرداند و در آن زمان -از بیم داغ و درفش- نام کوروش مهربان را برای خود برگزید. در همان سال، این مجموعه را دوستم غلامرضا امامی در کتاب موج منتشر کرد‌». این کتاب در چاپ جدیدش با نام «درخت زیتون» منتشر شد و ضمیمه‌ای با مقدمه غلامرضا امامی نیز در آن به چاپ رسیده و شعرهایی به کتاب افزوده شده است. از‌جمله شعرهایی از شاعران ایرانی که برای فلسطین سروده شده‌اند. در این بخش، پنج شعر از م.آزاد، قیصر امین‌پور، سیمین بهبهانی، محمدعلی سپانلو و اسماعیل شاهرودی انتخاب شده‌اند. همچنین دو شعر از محمود درویش با نام‌های «محمد» و «بدرود با ادوارد سعید» و نیز شعری از سمیح القاسم با عنوان «می‌روم...»، با ترجمه امامی به کتاب اضافه شده است.

هر بخش از شعرهای کتاب «درخت زیتون»، مقدمه‌ای کوتاه در معرفی شاعر دارد که گردآورنده و نویسنده مقدمه غسان کنفانی است. کنفانی مقدمه‌ای هم برای این مجموعه نوشته و در آن به ادبیات مقاومت فلسطین و در این میان نقش شعر در این ادبیات پرداخته و در بخشی از مقدمه‌اش نوشته:‌ «پس از سال 1948، ادبیات فلسطینی بنای جنبش تازه‌ای را پی ریخت که مناسب‌تر است آن را ادبیات غربت نامید تا ادبیات فلسطین یا ادبیات آوارگان. در این جنبش، شعر مهم‌ترین عامل شناخته می‌شود که در طول سال‌های اخیر به پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای از نقطه‌نظر کیفیت و ساختار نائل آمده است. خاموشی کوتاه پس از جنگ سال 1948، بیداری وسیعی را به دنبال داشت و از آن پس بود که شعر به صورت بازتابی از شور و التهاب مردم درآمد. شعر فلسطین، با توجه به روش ادبیات عرب و بیگانه، اندک اندک قواعد سنتی را در هم شکست و طغیان‌های احساساتی کهنه را زیر پا گذاشت و بازتابنده حسی شد یگانه از اندوهی ژرف که بیشتر با موقعیت‌های واقعی خود همساز بود. از جانب دیگر، ادبیات مقاومت در فلسطین اشغال‌شده با برخوردی ریشه‌ای همراه بود؛ زیرا با مهاجرت یک نسل از نویسندگان و مردم، شالوده ادبیات عرب در این سرزمین از هم گسسته بود و آنها که به زندگی در فلسطین ادامه می‌دادند، اغلب روستاییانی بودند گرفتار انواع محدودیت‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی که در هیچ نقطه دنیا نمی‌توان نظیری برای آن یافت». کنفانی معتقد است که این ادبیات با وجود همه مشکلات و موانع توانسته به صورت ادبیاتی واقعی ببالد و چهره و شخصیت مبارزان را بازنمایی کند. کنفانی در این کتاب، اشعاری از محمود درویش، فدوی طوقان، سالم جبران، سمیح القاسم و توفیق زیاد را انتخاب کرده است.

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.