چگونه یک شهر را ویران کنیم؟
نیوسام و صادقخان؛ قهرمانان آشوب
بسیاری از شهرها ذاتا جذابیت چندانی ندارند، اما وقتی شهری از موهبت جذابیت برخوردار است، تخریب فعالانه آن به مهارتی خاص نیاز دارد. برای مثال، لندن را در نظر بگیرید. هر کسی که سکان هدایت پایتخت بریتانیا را در دست میگرفت، کافی بود وضعیت موجود را حفظ کند، یا حتی آن را بهبود ببخشد. با این حال، صادق خان در نزدیک به یک دهه شهرداری خود، شاهد افولی بوده که برای هر شهروند یا گردشگری آشکار است.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: بسیاری از شهرها ذاتا جذابیت چندانی ندارند، اما وقتی شهری از موهبت جذابیت برخوردار است، تخریب فعالانه آن به مهارتی خاص نیاز دارد. برای مثال، لندن را در نظر بگیرید. هر کسی که سکان هدایت پایتخت بریتانیا را در دست میگرفت، کافی بود وضعیت موجود را حفظ کند، یا حتی آن را بهبود ببخشد. با این حال، صادق خان در نزدیک به یک دهه شهرداری خود، شاهد افولی بوده که برای هر شهروند یا گردشگری آشکار است.
نخستین نشانههای این پوسیدگی -یعنی کوتاهآمدن در برابر جرائم خرد-امروزه در همهجا به چشم میخورد. این نشانه میتواند دیوارنوشتههای روی دیوارهای مترو باشد، یا این واقعیت که در دست گرفتن یک تلفن همراه در خیابان یا پارککردن یک دوچرخه، کاری پرخطر محسوب میشود. به نظر میرسد پلیسِ تحت امر صادق خان نه به جرائم کوچکی مانند سرقت تلفن و دوچرخه علاقهای نشان میدهد و نه حتی به جرائم بزرگتری همچون حملات با چاقو؛ گویی هیچیک از اینها اهمیتی ندارد. صادق خان سال گذشته دوباره به عنوان شهردار انتخاب شد و همین هفته نیز برای دریافت لقب «سِر صادق» به کاخ باکینگهام رفت.
کالیفرنیا و مدل ویرانگر سانفرانسیسکو
داستان مشابهی درباره گوین نیوسام، فرماندار دموکرات کالیفرنیا، نیز صدق میکند. او از سال ۲۰۱۹ فرماندار زیباترین و ثروتمندترین ایالت آمریکا بوده و در سال ۲۰۲۲ نیز دوباره برای این سمت انتخاب شد. پیش از آن نیز شهردار سانفرانسیسکو بود؛ شهری که باید یکی از زیباترین شهرهای جهان باشد. اما نیوسام استعداد عجیبی در ویرانکردن هر چیزی دارد که به آن دست میزند. در دوران شهرداری او، سانفرانسیسکو به طور فزایندهای به یک شهر پادآرمانشهری (Dystopian) تبدیل شد.
ثروتمندان از مجتمعهای آپارتمانی سر به فلک کشیده و گرانقیمت خود به خیابانهایی سرازیر میشدند که زمانی پرطرفدار بودند، اما حالا به جولانگاه «بیخانمانها»یی بدل شده بود که تحت تأثیر کراک و دیگر مخدرها، پرسه میزدند و با رفتارهای جنونآمیز، خود را در معرض دید عموم قرار میدادند. قدمزدن در هر خیابانی و این تصور که گویی ناگهان وارد یک فیلم زامبی شدهاید، امری کاملا عادی شده بود؛ جایی که مردگان متحرک، چرخدستیهایی مملو از داراییهایشان را با خود به اینسو و آنسو میکشاندند.
در دهه ۱۹۷۰، در دوران هاروی میلک، سانفرانسیسکو با سختگیری در برابر فضولات سگها شهرت یافت. اما در دوران شهرداری نیوسام، تنها چیزی که میشد با اطمینان گفت این بود که فضولات دیدهشده در خیابانها، دیگر فقط متعلق به سگها نیست. با این حال، نیوسام از همان زمان انتخابش به عنوان فرماندار، تلاش کرد مدل سانفرانسیسکوی خود را در سراسر ایالت کالیفرنیا پیاده کند.
نقاب فریبنده «شفقت»
سیاستهایی که ابتدا سانفرانسیسکو و سپس لسآنجلس را به این روز انداختند، شامل این موارد (بدون ترتیب خاص) بودند: تشویق مهاجران غیرقانونی برای ورود به ایالت، اطمینان از حمایت از بیخانمانی و مجازات مالکیت خانه، قانونیسازی تقریبا تمام مواد روانگردان شناختهشده برای بشر و معرفی نیروی انتظامی به عنوان دشمن مردم. البته نیوسام تمام این کارها را زیر همان پوشش باشکوهی انجام داد که صادق خان بر تن دارد: آن ردای بزرگ «شفقت» چپگرایانه.
به تصویر کشیدن نیروی انتظامی به عنوان نهادی فاقد شفقت، کار آسانی است. تبدیل یک شهر به «شهر پناهگاه»، به سیاستمداران این امکان را میدهد که خود را افرادی «مهربان» و سرشار از «همدلی» نشان دهند. در این منطق، مخالفت با بیقانونی، رفتاری «نامهربانانه» و «سنگدلانه» تلقی میشود. ترویج مهاجرت غیرقانونی گسترده؟ «التیامبخش». تلاش برای متوقفکردن آن؟ «تفرقهافکنانه».
ریشه بسیاری از مشکلات امروز در آمریکا و همچنین در بریتانیا و اروپا، به همین عدم تقارن بازمیگردد. اگر شما بیقانونی را تشویق کنید، میتوانید اینگونه وانمود کنید که این کار را با بهترین نیتها انجام میدهید. اما اگر مردم را به پیروی از قانون تشویق کنید، چنان به تصویر کشیده میشوید که گویی نیتهای پلیدی در سر دارید. اگر به مردم اجازه دهید قانون را در مقیاسی بزرگ زیر پا بگذارند، هیچ مجازاتی در کار نخواهد بود؛ اما اگر تلاش کنید آن آشوب را پاکسازی کنید، شما آدم منفی داستان خواهید بود.
جدال قانون و بیقانونی
این وضعیت دقیقا در رویارویی میان نیوسام و دونالد ترامپ نیز دیده میشود. برآوردهای محافظهکارانه نشان میدهد بین 10 تا 12 میلیون نفر در چهار سال ریاستجمهوری جو بایدن به صورت غیرقانونی وارد ایالات متحده شدهاند؛ رقمی که تعداد مهاجران غیرقانونی حاضر در این کشور را تقریبا دو برابر کرده است.
ترامپ پیش از این به وعده انتخاباتی خود مبنی بر مسدودکردن مرز جنوبی عمل کرده و شمار افرادی که از این طریق وارد کشور میشوند را تقریبا به صفر رسانده است. اما او همچنین مصمم است که به وعده دیگر خود، یعنی اخراج افرادی که نباید در کشور باشند، عمل کند. او و تام هومن، مسئول ارشد مرزیاش، بهوضوح اعلام کردهاند که اولویتشان اخراج بیش از نیممیلیون مهاجر غیرقانونی است که گمان میرود دارای سوابق کیفری باشند.
دولت ترامپ در بهترین روزهای خود موفق به اخراج حدود ۸۰۰ مهاجر غیرقانونی در روز شده است. با یک حساب سرانگشتی میتوان دریافت که تکمیل این مأموریت چقدر زمان خواهد برد. با سرعت کنونی و با فرض نبود چالشهای قانونی یا فیزیکی جدید، ترامپ و هومن شاید بتوانند تا سال ۲۰۲۷ یا ۲۰۲۸ تمام مهاجران غیرقانونی دارای سابقه کیفری را اخراج کنند. اما اگر بخواهند میلیونها نفری را که فقط بین سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۲۴ وارد شدهاند اخراج کنند، ترامپ باید سالها و شاید دههها، در قدرت بماند؛ البته چنین چیزی یک پیشنهاد عملی نیست.
ناآرامیها و آشوبی که این هفته در لسآنجلس آغاز شد، حتی نتیجه بازداشت ساده مهاجران غیرقانونی توسط تیم هومن هم نبود. آنها به دنبال افرادی بودند که در فعالیتهای مجرمانه دست داشتند. اما بخشهای نابخردتر چپگرا در آمریکا تصمیم گرفتند موضع همیشگی خود را اتخاذ کنند. آنها نیروی انتظامی را برای ایجاد مشکل سرزنش کردند و وانمود کردند که خشونتهای ناشی از آن، کاملا مسالمتآمیز بوده است. این ادعاها در حالی مطرح میشد که مردم میتوانستند تصاویر فعالان چپگرای نقابدار را ببینند که به صورت پلیس تف میانداختند و به سوی آنها سنگ پرتاب میکردند.
حالا ترامپ گارد ملی و تفنگداران دریایی را اعزام کرده و به «شورشیان» هشدار داده است: «اگر تف بیندازید، ضربه خواهید خورد». در مقابل، نیوسام، هیلاری کلینتون و دیگر چهرههای شاخص دموکرات وانمود میکنند که آدمهای بد داستان، هومن، ترامپ و نیروی انتظامی هستند، در حالی که افرادی که در خیابانها خودروها را به آتش میکشند و فروشگاه اپل را غارت میکنند، فقط به یک «تحریک» واکنش نشان دادهاند.
این ماجرا به همان عدم توازن بنیادین دوران ما بازمیگردد، چه در آمریکا و چه در بریتانیا. چرا باید به فردی که مسبب این همه آشوب است، اجازه داده شود تا در مهربانترین نقاب ممکن ظاهر شود، در حالی که افرادی که تلاش میکنند خرابکاری او را پاک کنند، باید در بدترین شکل ممکن به تصویر کشیده شوند؟
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.