نظام بودجهریزی عملکرد از صحبت تا واقعیت
رئیسجمهور آقای پزشکیان میگوید باید در میان کارکنان دولت به کسی که کارایی برتر و بهتر و عملکرد خوبی دارد، پاداش، بودجه و پول بیشتری داد تا کسی که کارایی و عملکرد کمتری دارد یا ندارد. میگوید کسی که کار نمیکند، چرا باید پول بگیرد؟ باید تفاوت باشد میان پرداختیهای کارکنان، البته و صدالبته این طرز فکر و نوع نگرش به شیوه حکمرانی، هم صحیح است و هم مبتنی بر نظام مدیریتی نوین و پیشرفته که امروز بر جهان حاکم است اما بیان این موضوع، یک ضربالمثل ژرفاندیش و قدیمی را در ذهن هر شنونده و شهروندی تداعی میکند؛


به گزارش گروه رسانهای شرق،
رئیسجمهور آقای پزشکیان میگوید باید در میان کارکنان دولت به کسی که کارایی برتر و بهتر و عملکرد خوبی دارد، پاداش، بودجه و پول بیشتری داد تا کسی که کارایی و عملکرد کمتری دارد یا ندارد. میگوید کسی که کار نمیکند، چرا باید پول بگیرد؟ باید تفاوت باشد میان پرداختیهای کارکنان، البته و صدالبته این طرز فکر و نوع نگرش به شیوه حکمرانی، هم صحیح است و هم مبتنی بر نظام مدیریتی نوین و پیشرفته که امروز بر جهان حاکم است اما بیان این موضوع، یک ضربالمثل ژرفاندیش و قدیمی را در ذهن هر شنونده و شهروندی تداعی میکند؛ سوزن به خود زدن و جوالدوز به مردم، چون اولین کسانی یا سیستمی که درون کشور باید مورد ارزیابی قرار گیرند تا مشخص شود برایشان، یکمن ماست چند کیلو کره دارد، نهاد رئیسجمهوری، معاونان عالیرتبه ایشان، وزرا، معاونان وزرا، استانداران، سفرا و... هستند که معمولا با شروع هر دوره از ریلگذاری و مدیریت اجرائی مردم را با کولهباری از شعارها و وعدههای پرطمطراق مواجه میکنند و با برجستهکردن مشکلات ساختاری که از قبل باقی مانده است، سعی میشود افکار عمومی را با خود هماهنگ کنند تا شعارهای جدید به دل مردم بنشیند و سپس با سپریشدن زمان میبینیم این چرخه معیوب همچنان به کار خود ادامه میدهد و نهتنها بهتر نمیشود که حتی بدتر نیز شده است. ما به دلیل محدودیتهای تصمیمگیری در نظامهای سیاسی و فرهنگی عذر رئیسجمهور را موجه میدانیم اما یک سؤال از رئیسجمهور محترم، آقای پزشکیان دارم که نزدیک به یک سال است مسئولیت اجرائی کشور را بر عهده دارد؛ در زمینه مسئله توسعه کشور، امور اقتصادی و معیشتی مردم چطور خود را ارزیابی میکنید و نمره چند به خود و همکاران خود میدهید؟ اگر نظام بودجهریزی عملکرد را در هیئت وزرا، معاونان و... اجرا کنید،
بینی و بینالله چقدر بودجه از بیتالمال را به آنان اختصاص میدهید؟ در مسائل کلان اقتصادی، کاهش قدرت پول ملی، کاهش تورم، کاهش قدرت خرید مردم، نظام سلامت و بهداشت، ناترازی انرژیها، ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی و الیماشاءالله چه نقشه راهی دارید؟ البته همه میدانند این معضلات مربوط به یک سال و چند سال نیست که به شما ارث رسیده اما شعارهایی در زمان انتخابات داشتهاید که در حال حاضر به بوته فراموشی سپرده شده و به محاق رفته است. آقای رئیسجمهور جنابعالی بیشتر از هر فرد دیگری میدانید که تعداد کارکنان دولت بسیار بیشتر از نیاز جاری کشور است و مقداری ورودی آن بیشتر از خروجی آن است یا حداقل با هم بالانس ندارند، این همان اقتصاد دولتی است که معضلی شده و به خاطر کمبود کار در بخش خصوصی و تولیدی همه را بهنوعی آویزان دولت در بخش دولتی کرده است، بخشی که بهشدت رانت سازمانی، عدم کارایی، عدم شفافیت و پاسخگویی و فساد سیستماتیک بر آن حاکم است. شما لایحه میدهید و قانون مینویسند، یک فرد که وارد سیستم دولتی میشود، از ابتدای خدمت تا انتهای آن ۳۰ سال یا با قانون برنامه هفتم مقداری بیشتر باید به سیستم خدمت کند. همین قانون با تفسیرهای مختلفی که خود قانون دست افراد را باز گذاشته تا دوباره با روشهای جدیدی در بخش دولتی بهعنوان مشاور، دستیار، قراردادی و... فعالیت کنند، بسط داده شده است، افرادی داریم که بیش از 40 سال است در دولت بهصورت رسمی کار میکنند، مگر بازخورد و کارایی اینها چه اندازه است؟ حداقل یک آمار رسمی میتوان از این مسئله مهم گرفت، البته من قبول دارم که حقوق بازنشستگی به هیچ وجه کفاف حال بازنشستگان محترم را نمیدهد و آنان مجبور به اشتغال دوباره در محیط کار دولتی هستند در حالی که باید روزگار بازنشستگی را بدون دغدغه در محیط خانواده سپری کنند تا مجبور به دوبارهکاری نشوند. امروز ما در وهله اول با بحران ناکارایی مدیریت در کشور مواجه هستیم، مدیرانی که متأسفانه بهروز نیستند، روش کار با تکنولوژی جدید را آموزش ندیدهاند و هنوز به شکل سنتی و ابتدایی در محیط کار فقط دوست دارند فرمانده و هدایتگر باشند، جلسه تشکیل بدهند و سخنرانی کنند در حالی که مدیر بیشتر عمل میکند تا در پشت تریبون مدام سخنرانی کند. ناگفته نماند این موضوع شامل حال همه مدیران بزرگوار نیست اما بسیاری از مدیران سازمانی با این مشکل مواجه هستند. آقای رئیسجمهور، بگذارید چند مورد را که به ظاهر کوچک هستند و غیرملموس اما بهشکلی عمیق جزء چالشهای مدیریتی در کشور هستند، خدمتتان بیان کنم تا در نظام بودجهریزی عملکرد مورد تحلیل قرار گیرند. کارتابلها و پروندههای قطور کاغذی را درون سازمانها میبینیم که روی هم تلنبار شدهاند، زمانی که کاغذ و استفاده بیرویه از آن برای جهان هزینهبر و مشکلساز شده و استفاده از آن دارای هزینه بالایی است، جهان برای رفع این موضوع سیستم اتوماسیون اداری را تعبیه کرده که کارهای اداری و دستورات مکاتبهای و... به وسیله یارانهها انجام شود، متأسفانه شاهد هستیم یارانههای بزرگی با حجم زیادی از نامه و گزارشهای مختلف در اتاقهای مدیران وجود دارد با مانیتورهای گرد و خاک نشسته که به ندرت حتی روشن میشوند. این نامهها ابتدا توسط مسئولان دفاتر یا منشیها با کاغذ A4 پرینت گرفته میشوند و پس از رؤیت و تأیید رئیس، در سیستم اتوماسیون ارجاع داده میشوند، حالا بماند که سیستمهایی هستند که هنوز نامه اتوماسیونی و سیستمی را قبول ندارند، مانند قراردادها و اسناد مالی، پولی، ارزی و... یا چه اندازه پروندههای کاغذی امروز در دادگستریها، دادگاهها و هیئتهای مستشاری موجود است که گفته میشود نمیتوان آنها را از طریق سیستم بررسی کرد، سیستمی که هنوز بر بانکها حاکم است تا برای هر سری عملیات جدید پرونده جدید تشکیل شود، کارایی برتری دارد؟ کارایی یک سیستم به حجم زیاد فعالیت آن نیست، اثربخشی کیفی ملاک است نه کمی، باید دید تولید یک کار تا چه میزان موجب بهرهوری میشود یا مشکلات اربابرجوع را حل میکند وگرنه تشکیل جلسه دادن، نامهنگاری بیحاصل کردن و وقتگذرانی در داخل سازمانها راندمان کار را بهبود نمیبخشد. البته اینها نمونههایی از مشکلات بوروکراسی حاکم بر جامعه است، سیستمی که ساختار بودجه در آن معیوب است و دولت بر بخشی از بودجه آن حاکم است، پیادهکردن نظام بودجهریزی عملکرد بر آن شعاری نخواهد بود. ساماندادن این مشکلات ساختاری مهمتر از شندرغاز حقوق و مزایایی نیست که به کارکنان خود پرداخت میکنید؟ بله، قبول دارم این پول، بیتالمال است اما با وجود این تورم افسارگسیخته و کسری بودجه، سیستمی بهعنوان بودجه باقی میماند تا اینکه مورد ارزیابی قرار گیرد و بر مبنای آن دستمزدها تعیین شود؟
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.