نقش دکتر ناصر کاتوزیان در حفظ استقلال کانون وکلا
در یک سال گذشته، در فضای حقوقی به هیچ موضوعی به اندازه انتخابات هیئتمدیره کانون وکلای دادگستری مرکز پرداخته نشده است. گفته میشود جامعه وکالت در این ماجرای صنفی بیش از اندازه اغراق کرده؛ اما با دیدن اصل 35 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که مربوط به «وکالت دادگستری» بوده، در کنار موضوعات دیگری همچون «تفکیک قوا»، «مبنای حاکمیت»، «شورای عالی امنیت ملی» و... میتوان به جایگاه این مهم پی برد.


در یک سال گذشته، در فضای حقوقی به هیچ موضوعی به اندازه انتخابات هیئتمدیره کانون وکلای دادگستری مرکز پرداخته نشده است. گفته میشود جامعه وکالت در این ماجرای صنفی بیش از اندازه اغراق کرده؛ اما با دیدن اصل 35 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که مربوط به «وکالت دادگستری» بوده، در کنار موضوعات دیگری همچون «تفکیک قوا»، «مبنای حاکمیت»، «شورای عالی امنیت ملی» و... میتوان به جایگاه این مهم پی برد.
حالا که هیئت نظارت بر انتخابات تاریخ جدید رأیگیری را شنبه 10 خرداد اعلام کرد، انتظار میرود کار تمام شود و دیگر نیازی به نوشتن در این زمینه نباشد. برای آگاهی جامعه وکالت، بهویژه وکلای جوان، در این یادداشت به دغدغهها و بخشی از کوششهای استاد برجسته حقوق ایران، روانشاد دکتر ناصر کاتوزیان، برای حفظ استقلال و جایگاه واقعی نهاد وکالت در چند دهه گذشته میپردازیم. گزافه نیست اگر گفته شود مقدمه آموختن علم حقوق برای دانشجویان این رشته، کتاب خاطرات استاد با نام «از کجا آمدهام، آمدنم بهر چه بود؟» است. زندگینامهای خودنوشت در حدود 300 صفحه که متأسفانه به دلیل عدم تجدید چاپ (به گفته ناشر به دلیل عدم صدور مجوز جدید) در بازار نشر موجود نیست.
کاتوزیان در اولین مطلب مربوط به کانون وکلا، به سخنرانی خود برای کارآموزان در سال 1364 میپردازد که پس از اخراج از دانشگاه و ممنوعیت از وکالت در تالار دادگاه جنایی کاخ دادگستری (خیابان خیام تهران) برگزار شد. در بخشی از خاطرات مینویسد: «پروانه وکالت مرا همزمان با حکم انفصال دانشگاه گرفته بودند تا حریف به کلی خلع سلاح شود و فشار زندگی او را از پای درآورد، غافل از اینکه نزاع بر سر عقیده و ارزش با قطع آب و دانه پایان نمیپذیرد...». سخنرانی با موضوع «انصاف» با استقبال پرشوری مواجه میشود که انتقاد ایشان از رأی یکی از قضات که ادبیات غیرمحترمانهای را در دادنامه برای اصحابت دعوا به کار برده بود، منتهی به برخورد با قاضی متخلف میشود. در سالهای بعد نیز سخنرانی استاد برای کارآموزان وکالت ادامه مییابد؛ ازجمله سخنرانی با موضوع «تعهدات طبیعی» در سال 1384 که همه حرفها درباره رعایت اخلاق و انصاف در حقوق بود. این حضور مستمر در کانون وکلا با اینکه استاد به وکالت نمیپرداخت، هدفی نداشت جز تأکید بر اهمیت استقلال کانون و وکلا از دستگاه قضا، با انگیزه حفظ حقوق شهروندان. متن دیگر بیانات ایشان در مراسمهای جشن استقلال کانون وکلا گواه این مدعاست. مطلب دیگر به برگزاری اولین انتخابات هیئتمدیره کانون وکلای دادگستری مرکز در سال 1370 بازمیگردد. در این سال قرار بود پس از بیش از یک دهه تعطیلی انتخابات و تعیین سرپرست، رأیگیری از سر گرفته شود. در این دوره استاد با اصرار وکلا وارد کارزار انتخاباتی شده و در صدر فهرست بیشتر تشکلها نیز قرار میگیرد.
خود دراینباره مینویسد: «اما واکنش مجلس در یکی، دو روز مانده به انتخابات شنیدنی است؛ طرحی از سوی گروهی از نمایندگان به مجلس تقدیم شد، به قید سهفوریت و قابلیت اجرا از تاریخ تصویب و پیش از انتشار، به مضمون توقیف انتخابات کانون و تعلیق آن به تصفیه وکلا. این طرح با شتاب تمام تصویب و اجرا شد. در نتیجه، صبح روز انتخابات که وکلا برای رأیدادن به کانون آمدند، با درهای بسته و مأموران انتظامی و آگهی توقیف روبهرو شدند و با اخطار مأموران متفرق گشتند و به این ترتیب غائله پایان پذیرفت و برای قانونی که پیش از انتشار قابل اجرا باشد پیشینه و نمونهای به دست آمد» (کتاب «از کجا آمدهام، آمدنم بهر چه بود؟»، صفحه 270، شرکت سهامی انتشار). با مراجعه به مجموعه قوانین و مقررات منتشرشده توسط روزنامه رسمی کشور، به متنی با نام «قانون نحوه اصلاح کانونهای وکلای دادگستری جمهوری اسلامی ایران» برمیخوریم که در 16 مهرماه 1370 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده و در همین تاریخ هم به تأیید شورای نگهبان رسیده است. در ماده 7 این قانون میخوانیم: «این قانون از تاریخ 16/7/1370 لازمالاجرا خواهد بود». در ماده یکم، هیئتی مرکب از وکلا و قضات برای اصلاح کانون وکلا ترتیب داده شده است. دکتر کاتوزیان انگیزه قانونگذار از تصویب این قانون را ممانعت از احتمال انتخاب خود بهعنوان رئیس کانون وکلا میداند؛ اقدامی که به نشانه اعتراض جامعه وکالت به اخراج این استاد برجسته حقوق از دانشگاه تلقی میشده است. استاد در دیباچه کتاب «وکالت و کانونهای و کلای دادگستری در نظامهای حقوقی» اثر دکتر حسن محسنی، وکیل دادگستری و استاد حقوق دانشگاه تهران، میگوید: «موضوع «استقلال کانون وکلای دادگستری» داستانی است که بر سر هر بازاری هست. شیاع این بحث و جدل از آنجاست که وکلا استقلال کانون و امنیت شغلی خود را در خطر میبینند. دستگاه قضا هم میکوشد بر نظارت خود بر کانون بیفزاید، چندان که آن را تابعی از قوه قضائیه قرار دهد. بحثها چندان بالا گرفته که میتوان گفت ادبیات تازهای در زمینه کسب قدرت ایجاد کرده است». انتخابات دوره سیودوم در روز شنبه برگزار میشود. دریغ است به دلیل کاهلی وکلا، استقلال نهادی که نزدیک به یک قرن با کوشش شخصیتهایی نظیر علیاکبر داور، محمد مصدق، سیدهاشم وکیل، احمد هومن، محمدرضا جلالینائینی، حسن نزیه، عبدالحمید اردلان و... سراپا مانده، بیش از این از میان برود. وکیلی که برای خود مسئولیت اجتماعی قائل نباشد، عریضهنویسی بیش نیست.