از شکست در ریاستجمهوری تا آرزوی ریاست بر مجلس؛ پاجوشها عقبنشینی نمیکنند
مجلس، میدان جدال چنارها و پاجوشها
جدال برای پایینکشیدن قالیباف آغاز شده است. پاجوشهای مجلس به دنبال بازآرایی خود در ساختار سیاسی هستند، از همین رو تنها مسیر باقیمانده را دستیابی به کرسی ریاست مجلس میبینند تا بتوانند در ساختار اصلی شورای سران قوا حضور داشته باشند.


جدال برای پایینکشیدن قالیباف آغاز شده است. پاجوشهای مجلس به دنبال بازآرایی خود در ساختار سیاسی هستند، از همین رو تنها مسیر باقیمانده را دستیابی به کرسی ریاست مجلس میبینند تا بتوانند در ساختار اصلی شورای سران قوا حضور داشته باشند. پیشتر از تلاشها برای پایینکشیدن دبیر شورای عالی امنیت ملی و بر کشیدن دبیر سابق آن در روزنامه «شرق» نوشته بودیم. اما حالا و بعد از ناکامی در انتخابات ریاستجمهوری و شکست در پروژه دبیر شعام، سراغ صندلی ریاست قالیباف رفتند. آیا آنها موفق به این کار میشوند؟
با نزدیکشدن به موعد برگزاری انتخابات هیئترئیسه مجلس، رقابت چنارها و پاجوش های اصولگرا در مجلس به طرزی عجیب در صحن علنی مجلس کلید خورد. آنها که هیچ واهمهای از قضاوت عمومی در مورد قدرتطلبی خود ندارند، یکدیگر را به موارد مختلف از جمله اضافهکردن آرا به کاندیداهای انتخابات هیئترئیسه متهم میکنند.
براساس گزارشهای به دست آمده، قرار است فراکسیون انقلاب اسلامی روز سهشنبه ششم خردادماه جلسهای برای تعیین هیئترئیسه آینده مجلس تشکیل دهد. سال گذشته پاجوشها که به دنبال ریاست ذوالنوری بودند، در این رقابت شکست خوردند. موسی غضنفرآبادی ریاست این فراکسیون را بر عهده دارد و براساس آنچه پاجوشهای مجلس میگویند، در یک سال گذشته هیچ جلسهای تشکیل نداده است. در همین حال است که دو پیامک رسیده به دست نمایندگان جنجال تازهای را برپا کرد. پیامک اول مربوط به برگزاری جلسه در روز سهشنبه بود. در این پیامک آمده بود: همکار ارجمند و عضو فراکسیون انقلاب اسلامی. سلام علیکم. جلسه فراکسیون انقلاب با موضوع بحث و تبادل نظر درخصوص انتخابات هیئترئیسه (اجلاسیه دوم) مجلس دوازدهم روز سهشنبه ششم خرداد تشکیل میگردد. از جنابعالی دعوت به عمل میآید رأس ساعت 6:30 صبح در صحن مجلس حضور به هم رسانید. در ضمن هرگونه جلسهای دیگر غیر از جلسه فوق از جانب فراکسیون انقلاب نمیباشد.
این پیامک در واقع تلاش میکرد همه جلسات فرعی احتمالی را از درجه اعتبار ساقط کند. متن این پیامک در کانالهای ایتا با عنوان «مجلس بازیچه تیم قالیباف میشود» بازنشر شده بود. به موازات این موضوع پیامک دیگری نیز به دست نمایندگان میرسد که در آن عنوان شده بود عدهای قصد دارند برای رانتخواری، قالیباف رئیس مجلس نشود.
حمید رسایی در این باره در تذکری در مجلس گفته است: «یکی از تذکردهندگان گفت پیامک میدهند و میخواهند شما رئیس نشوید تا رانتخواری در مجلس باب شود، معنی آن این است که اگر کسی خدایی نکرده دست از پا خطا کرد، یعنی میخواهد رانتخواری در مجلس باب شود». او خواهان پیگیری این پیامکها شد و گفته است: «موافقم که این پیامکها پیدا شود چون واقعا به نفع شماست».
رسایی در ادامه به نقد رفتارهای فراکسیون انقلاب اسلامی و تشکیل جلسه اخیر آن پرداخت و از اینکه این فراکسیون کاندیدای خود را، قالیباف معرفی کرده انتقاد کرد: «فراکسیون انقلاب اسلامی که در یک سال هیچ جلسهای ندارد. سهشنبه صبح در صحن علنی جلسه گذاشته شده است برای انتخاب اعضای هیئترئیسه. آن رئیس فراکسیون که هنوز بعد از یک سال به طور موقت دو هفته پیش اعلام کرد که ما حمایت خود را از ریاست آقای قالیباف اعلام کنیم».
نکته اصلی دیگر اما اتهام اضافهشدن 41 رأی به یک کاندیدا بود. رسایی خبر میداد: «سال گذشته در انتخابات هیئترئیسه، ۴۱ رأی فقط به یک نفر اضافه شد». پس از این سخنان حامیان قالیباف با فریادهای بلند به انتقاد از رسایی پرداختند اما رسایی برای آنکه خودش را از اوج به زیر نکشد اعلام کرد: «ببینید آقای قالیباف همه اینها در موافقت با من در حال اعتراض به شما هستند».
روایتی از رئیسشدن دوباره قالیباف
جریان پاجوشها در فروردینماه 1403 خود را در اوج قدرت میدید. آنها در مجموع توانسته بودند لیست چنارها را در تهران با شکستی سنگین و غیرقابل باور برای آنها روبهرو کنند. قالیباف که در انتخابات مجلس یازدهم یک میلیونو 200 هزار رأی داشت، از رسایی و ثابتی پایینتر قرار گرفت و کمتر از 500 هزار رأی آورد. این در حالی بود که از قبل از انتخابات تصور میکردند نام قالیباف و 29 نفر لیست او بدون هیچ دردسری وارد مجلس خواهند شد. قالیباف و چنارها که انتخابات مجلس را به پاجوشها باخته بودند، برای انتخابات ریاستجمهوری آماده میشدند تا جای خالی ابراهیم رئیسی را پر کنند، اما جرئت نداشتند این موضوع را قبل از رأیگیری برای انتخاب هیئترئیسه مجلس علنی کنند. از همین رو سخنگوی شانا که از کارمندان قالیباف و نزدیک به حدادعادل است گفته بود: «برای انتخابات ریاستجمهوری انشاءالله بعد از هشتم خرداد و انتخابات هیئترئیسه مجلس تصمیمگیری خواهیم کرد و جلسات خود را بعد از هشتم خرداد آغاز میکنیم». این ترفندی بود که قالیباف را برای عدم ورود به انتخابات مجبور نکنند.
همان زمان رسایی به قالیباف کنایه زده و گفته بود: «شنیده میشود برخی چهرههای مجلس دوازدهم، خودشان را هم برای کاندیداتوری ریاست مجلس و هم کاندیداتوری ریاستجمهوری مطرح میکنند و قصد شرکت در هر دو را دارند! درحالیکه رهبر انقلاب نمایندگان را از این اقدام نهی کردهاند و از هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان خواستهاند تا با این نوع جاهطلبی برخورد کنند...». روایت فراکسیون مستقلین از این دقیقتر بود. نوریقزلجه در همان زمان که قالیباف کاندیدای ریاستجمهوری شد فاش کرد: «قالیباف رسما اعلام کرد در پارلمان میماند و هرگز کاندیدای ریاستجمهوری نخواهد شد».
در نهایت قالیباف بعد از آنکه رئیس مجلس شد، برای نامزدی در ریاستجمهوری هم ثبتنام کرد. انتخاباتی که در آن هم جلیلی شکست خورد هم قالیباف. روایت آن شکست هنوز هم برای هر دو طرف داغ است. کمااینکه اخیرا منصوری، رئیس ستاد انتخاباتی جلیلی، در گفتوگویی عنوان کرده که پدرخواندهها اجازه ندادند فتاح وارد انتخابات شود. او گفته است: «من ابتدا نظرم این بود که آقای فتاح باید در انتخابات حاضر شوند. استدلالم این بود که آقای فتاح باهوش هستند، آذری زباناند و رأی منفی ندارند. آقای فتاح نپذیرفتند که در انتخابات وارد شوند. امتداد دولت شهید رئیسی را آقای فتاح میتوانست پیش ببرد. نگذاشتند آقای فتاح وارد انتخابات شوند و ایشان فرمودند دست از سر ما بردارید. برخی از پدرخواندگان اجازه حضور فتاح در انتخابات را ندادند».
تلاش دوم آنها برای تغییر دبیر شورایعالی امنیت ملی نیز از آنجا که بسیار غیرمستقیم انجام میشد ناکام ماند. آنها دبیرخانه شعام را به عاملی برای عدم ابلاغ قانون حجاب تبدیل کردند تا جریان رأیدهنده به خودشان را در مقابل آنها قرار داده و شرایط بازگشت جلیلی را فراهم کنند. اما موفق نشدند.
بنابراین در این وضعیت آنها برای بازگشت به سطح اول قدرت نیاز به یک پیروزی دارند و بهترین جا، هیئترئیسه مجلس است.
نبرد بر سر هیئترئیسه؛ پاجوشها چرا به صندلی قالیباف چشم دارند؟
رقابت پنهان در دل صحن علنی مجلس دوازدهم، بیش از آنکه درباره اداره جلسات قانونگذاری باشد، حکایت از یک بازآرایی بزرگ در مناسبات قدرت دارد. صحنهای که در ظاهر به یک کشمکش میان اصولگرایان محدود میماند، در باطن، رقابتی سرنوشتساز برای تعریف نسل جدیدی از بازیگران ساختار قدرت است. پاجوشها این بار با هدفی روشن به میدان آمدهاند: تسلط بر هیئترئیسه مجلس.
اما چرا هیئترئیسه؟ چرا برای پاجوشها کرسی ریاست پارلمان تا این اندازه اهمیت دارد؟ دلایل متعددی وجود دارد که همدیگر را تکمیل میکنند:
۱. ورود به باشگاه قدرت رسمی
رئیس مجلس فقط رئیس یک قوه نیست؛ او یکی از ارکان شورای هماهنگی اقتصادی سران قواست و در جلسات نهادهای عالی کشور صدایی تعیینکننده دارد. پاجوشها که تا اینجا در پروژههایی جدی چون ریاستجمهوری یا تصاحب دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی ناکام ماندهاند، حالا این کرسی را دروازهای برای ورود به باشگاه تصمیمگیران اصلی میدانند. در منطق آنها، نشستن پشت میز تصمیمگیری به هر نحو ممکن لازم است؛ حتی اگر از راه پیروزی در صندوق رأی نباشد.
۲. بازتعریف نقش خود در آینده قدرت
پاجوشها گرچه با عبور از چهرههای سنتی جریان اصولگرا به مجلس دوازدهم راه یافتند، اما بدون نشانهگذاری رسمی در ساختار، نمیتوانند آینده سیاسی خود را تثبیت کنند. تسلط بر هیئترئیسه، پیام روشنی به نهادهای بالادستی دارد: «ما دیگر صرفا نیروهای جوان و پرسروصدا نیستیم؛ ما آماده حاکمیتیم».
۳. انتقام از قالیباف و بازسازی روانی شکستها
در نقطه فعلی برای جریان پاجوشها قالیباف در حکم نمادی از «پدرخواندهها»، «چنارها» و «تصمیمگیران اصلی» جریان اصولگرایی در حکومت است. از همین رو در واقع قصد دارند از سیاستورزی محافظهکارانه، پاییندستبودن در سیاست و مقابله با وفاق قالیباف و پزشکیان عبور کنند. حذف او از ریاست مجلس، هم در واقع به نوعی انتقامی نمادین از شکستهای قبلی است، و هم کوششی برای بازآرایی خود در عرصه سیاسی. بنابراین اگر آنها نتوانند قالیباف را حذف کنند، به این معناست که بار دیگر با سد عدم اعتماد نهادهای اصلی قدرت ایران روبهرو شدهاند.
۴. آمادهسازی برای ۱۴۰۴
یک سال دیگر انتخابات شوراهای شهر برگزار میشود و چنارها که در این دوره اکثریت را در اختیار داشتند، ناگزیر هستند یک بار دیگر تکلیف خود را با پاجوشها روشن کنند. از همین رو رقابت بر سر ریاست مجلس در واقع پیشزمینهای است برای رقابتهای آتی. پاجوشها به چنارها این پیام را صادر میکنند که بعد از انتخابات تیرماه 1403 دیگر شرایط گذشته و ائتلاف با آنها ممکن نیست.
در نهایت، آنچه پاجوشها را به صندلی قالیباف رسانده، نه صرفا جاهطلبی سیاسی، بلکه ضرورت تثبیت در نقشه قدرت رسمی است.