|

نقش شاهد عینی دیجیتال در بحران‌ها

تصویر می‌لرزد. صدای نفس‌های تند و وحشت‌زده با غرش مهیب انفجار در هم می‌آمیزد. در کادر، دود سیاه غلیظی آسمان بندرعباس را می‌بلعد و شعله‌های آتش از کانتینرهای بندر شهید رجایی زبانه می‌کشند.

نقش شاهد عینی دیجیتال در بحران‌ها

تصویر می‌لرزد. صدای نفس‌های تند و وحشت‌زده با غرش مهیب انفجار در هم می‌آمیزد. در کادر، دود سیاه غلیظی آسمان بندرعباس را می‌بلعد و شعله‌های آتش از کانتینرهای بندر شهید رجایی زبانه می‌کشند. این یکی از ده‌ها یا شاید صدها ویدئویی است که این روزها در فضای اینترنت دست‌به‌دست می‌چرخد و قلب آدمی را به درد می‌آورد. هر ویدئوی انفجار این حادثه نه‌تنها اهمیت ایمنی بنادر و ذخیره‌سازی مواد شیمیایی را برجسته کرد، بلکه نقش تحول‌آفرین محتوای خودجوش مردمی (UGC، مخفف User-Generated Content)، محتوایی مثل ویدئو یا تصویر که توسط مردم عادی و نه رسانه‌های حرفه‌ای تولید می‌شود و اهمیت شاهد عینی دیجیتال در ارتباطات مدرن را نیز نشان داد.

این بار خبری از شهروندخبرنگاری نیست. حالا شاهدان حوادث روایتگر واقعیت‌های تلخ هستند و پرده از پشت فجایع برمی‌دارند، بدون آنکه بدانند چه کار مهمی انجام می‌دهند. زومیت در مقاله‌ای درباره شاهد عینی دیجیتال جزئیاتی را بیان کرده است. طبق این مقاله از ویژگی‌های شاهد عینی دیجیتال تهیه محتوای خودجوش است. محتوای خودجوش مردمی به هر نوع محتوایی مثل متن، تصویر، ویدئو یا صدا اشاره دارد که توسط کاربران، نه تولیدکنندگان حرفه‌ای، ایجاد می‌شود.

در زمینه اخبار و رویدادها، این محتوا اغلب توسط افرادی تولید می‌شود که در محل حادثه حضور دارند و آن را در لحظه ثبت می‌کنند. این افراد، که به‌ عنوان شاهد عینی دیجیتال شناخته می‌شوند، فیلم‌های خام و بدون فیلتر ارائه می‌دهند که دیدگاه‌های فوری و واقعی از اخبار فوری ارائه می‌کند. شاهد عینی دیجیتال اغلب بدون برنامه‌ریزی و تحت تأثیر احساسات لحظه‌ای عمل می‌کند، در حالی که مستندساز مدنی ممکن است با نیت تأثیرگذاری بر سیاست‌گذاری یا افکار عمومی محتوا تولید کند.

پیامدهای ارتباطاتی: انتشار سریع محتوای خودجوش در انفجار بندرعباس چندین پیامد کلیدی برای ارتباطات دارد:

 امکان گزارش‌دهی لحظه‌ای از رویدادها را فراهم می‌کند، اغلب قبل از بیانیه‌های رسمی یا پوشش رسانه‌ای سنتی.

 محتوایی که توسط شاهد عینی ایجاد می‌شود، اغلب واقعی‌تر و قابل‌ اعتمادتر از گزارش‌های رسمی دیده می‌شود، به‌ویژه در شرایطی که ممکن است شک و تردید درباره ارتباطات دولتی یا شرکتی وجود داشته باشد. ماهیت خام و بدون فیلتر حس فوری و واقعی را منتقل می‌کند که رسانه‌های سنتی ممکن است فاقد آن باشند. علاوه بر این، محتوای خودجوش قدرت روایت‌سازی را به مردم عادی می‌دهد. از منظر جامعه‌شناسی گوشی‌های هوشمند به ابزاری برای توانمندسازی مردم تبدیل شده‌اند، به‌ویژه در جوامعی که رسانه‌های رسمی تحت کنترل یا سانسور هستند. این ابزارها به مردم اجازه دادند صدای مستقلی داشته باشند و حقیقت را از زاویه خودشان روایت کنند.

 در حالی که شاهد عینی دیجیتال می‌تواند اطلاعات ارزشمندی ارائه دهد، چالش‌هایی در زمینه تأیید وجود دارد. نه همه محتوای تولیدشده توسط کاربر دقیق یا قابل‌ اعتماد است و خطر انتشار اطلاعات نادرست یا دستکاری‌شده وجود دارد. در مورد انفجار بندرعباس بی‌نظمی اطلاعاتی، با هجوم ویدئوهای بدون دسته‌بندی و تحلیل، می‌تواند به اضطراب جمعی، شایعه‌پراکنی یا سردرگمی رسانه‌ای منجر شود.

 اشتراک‌گذاری محتوای گرافیکی یا حساس سؤالات اخلاقی درباره حریم خصوصی، رضایت و پتانسیل ایجاد اضطراب بیشتر برای قربانیان و خانواده‌هایشان را مطرح می‌کند. مثلا ویدئوهایی که افراد زخمی یا پیامدهای فوری انفجار را نشان می‌دادند، ممکن است برای بینندگان، به‌ویژه کسانی که ارتباط شخصی با حادثه داشتند، بسیار ناراحت‌کننده باشد. برخی ویدئوها تصاویر افرادی که جانشان را از دست داده بودند نشان می‌داد که به این مسئله دامن می‌زند.

 در رویدادهایی مثل انفجار بندرعباس تکیه به شاهدان عینی دیجیتال نشان‌دهنده تغییر در پارادایم‌های رسانه‌ای است. رسانه‌های سنتی، صداوسیما، دیگر تنها دروازه‌بانان اطلاعات نیستند و محتواهای تولیدشده توسط مردم پس از انفجار بندرعباس نشان‌دهنده نقش محوری محتوای خودجوش مردمی در ارتباطات مدرن است.

باید در نظر گرفت که‌ این پدیده چالش‌هایی از جمله نیاز به تأیید، ملاحظات اخلاقی و پتانسیل درز اطلاعات نادرست را به همراه دارد و باید اطمینان حاصل کنیم که از مزایای آن استفاده می‌کنیم در حالی که ریسک‌های آن را کاهش می‌دهیم.