|

نتایج جستجو :

  • پس از کشته‌شدن اسفندیار، پشوتن برادر دل‌سوخته و غمین او، پیکر بى‌جان برادر را با اشک و آه و اندوه و مویه به نزد پدر…

  • اکنون تیر دو شاخ گز در چشمان اسفندیار نشسته و جان از تن او ربوده بود. رستم آسیمه‌سر، گریان و جامه‌دران نزد پشوتن رفت و…

  • تهمتن چون خواسته را بشنید، به نرمى و مهر به اسفندیار گفت: «هر‌ آنچه فرمان دهى به جاى آورم، بهمن را بر تخت عاج نشانم و…

  • رستم دانست که لابه‌هاى او به کار نیاید. آن‌گاه کمان را به زه کرد و آن تیر گز را که پیکانش را با آب رز راستایی داده…

  • سیمرغ نیک دریافت آن‌گاه که زرتشت اسفندیار نوزاد را در آب مقدس شست‌وشو داد، اسفندیار بى‌آنکه خود بخواهد به هنگام…

  • سیمرغ نیک دریافت آنگاه که زرتشت، اسفندیار نوزاد را در آب مقدس شست‌وشو داد، اسفندیار بى‌آنکه خود بخواهد به هنگام…

  • گرگسار، پهلوان چینى که در سرپنجه رویین اسفندیار گرفتار آمده بود، پس از آگاهى از آنکه اسفندیار خان پنجم را نیز پشت سر…