|

«شرق» تناقض‌گویی مسئولان در‌باره مذاکرات را واکاوی می‌کند

جدال کلام و واقعیت

در حالی عباس عراقچی یکشنبه جاری گفته بود‌ هیچ امکانی برای ازسرگیری مذاکرات با آمریکا وجود ندارد که سعید خطیب‌‌زاده، معاون وزیر امور خارجه ایران، دیروز (سه‌شنبه) در نشست راهبردی ابوظبی با بیان اینکه «دولت آمریکا از طریق طرف‌های سوم پیام‌های متناقضی درباره مذاکرات هسته‌ای مخابره می‌کند»، بر تمایل مشروط ایران به مذاکرات هسته‌ای تأکید کرد.

‌مالک مصدق: در حالی عباس عراقچی یکشنبه جاری گفته بود‌ هیچ امکانی برای ازسرگیری مذاکرات با آمریکا وجود ندارد که سعید خطیب‌‌زاده، معاون وزیر امور خارجه ایران، دیروز (سه‌شنبه) در نشست راهبردی ابوظبی با بیان اینکه «دولت آمریکا از طریق طرف‌های سوم پیام‌های متناقضی درباره مذاکرات هسته‌ای مخابره می‌کند»، بر تمایل مشروط ایران به مذاکرات هسته‌ای تأکید کرد.

هم‌زمان علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی نیز می‌گوید پیامی از سوی ایران برای آمریکا ارسال نشده است. یکشنبه هفته گذشته هم فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، مدعی ارسال پیام از سوی ترامپ برای آغاز مذاکرات با ایران بود که به فاصله کمتر از ۲۴ ساعت از سوی اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امور خارجه تکذیب شد. اینها علاوه بر آن است که ترامپ روز جمعه ادعا کرد ‌ایران از ایالات متحده خواسته تحریم‌های موجود علیه تهران را لغو کند. او مدعی شد «ایران خواسته که آیا می‌توان تحریم‌ها را لغو کرد. ایران تحت تحریم‌های بسیار جدی ایالات متحده قرار دارد و این موضوع انجام بسیاری از اقدامات مورد نظرشان را دشوار کرده است. من مایلم به این موضوع گوش دهم. خواهیم دید چه می‌شود. من نسبت به آن مایل هستم. ما تحریم‌های سوریه را برداشتیم تا به آنها فرصت بدهیم و فکر می‌کنم تا اینجا عملکرد خوبی داشته‌اند‌».

 یک نمایش بی‌هدف

تناقض آشکار میان مواضع مقامات عالی‌رتبه ایران در قبال مذاکرات هسته‌ای، بیش از هر چیز نشان‌دهنده فقدان هماهنگی و انسجام تصمیم‌گیری در سطوح بالا‌ست. وقتی یک مقام ارشد می‌گوید هیچ امکان مذاکره‌ای وجود ندارد، دیگری بر تمایل مشروط کشور تأکید می‌کند و هم‌زمان مسئول امنیت ملی مدعی می‌شود پیامی ارسال نشده، افکار عمومی نه‌تنها سردرگم می‌شود، بلکه اعتماد به توان دیپلماتیک دولت نیز آسیب می‌بیند. سؤالی که پیش می‌آید، این است اگر واقعا مذاکره‌ای در کار نیست، چرا هم‌زمان این حجم از پیام‌رسانی و اظهارنظرها صورت می‌گیرد؟ چرا تناقض‌گویی، حذف هماهنگ و ابهام‌سازی تبدیل به ابزار دیپلماسی شده است؟ این رفتار، عملا مذاکرات را از حوزه تصمیم‌ساز رسمی خارج و به یک نمایش رسانه‌ای از قدرت و امتیازدهی احتمالی بدل می‌کند. در‌حالی‌که مردم و شرکای بین‌المللی منتظر شفافیت و وضوح هستند، این شیوه عمل‌ نه‌تنها تصویر ایران را در سطح جهانی مخدوش می‌کند، بلکه از کارایی خودِ دستگاه سیاست خارجی می‌کاهد.

به عبارت دیگر، این تناقض‌ها و مواضع متناقض، نشان‌دهنده آن است که تصمیم‌گیری کلان هنوز به یک روال واحد و هماهنگ نرسیده است. وقتی موضع کشور به این شکل متغیر و غیرشفاف ارائه می‌شود، پیامدهای عملی آن نیز مشخص نیست؛ چه مذاکراتی آغاز شود و چه نشود، ایران اکنون روی خط نامطمئن و بی‌ثبات در دیپلماسی حرکت می‌کند. اگر هدف این تناقض‌گویی‌ها افزایش قدرت چانه‌زنی است، این روش نه‌تنها کارساز نیست، بلکه باعث بدبینی و ایجاد شکاف میان نهادها، مقامات و حتی جامعه می‌شود. نتیجه نهایی چیزی جز سردرگمی، بی‌اعتمادی و تضعیف دیپلماسی کلان کشور نخواهد بود.

فعلا  امید  چندانی نیست

در همین زمینه، نیویورک‌تایمز در گزارش‌ اخیر خود بر بن‌بست دیپلماتیک ایران و آمریکا و پیامدهای منطقه‌ای آن تأکید کرده است. به ادعای این روزنامه، با توقف مذاکرات هسته‌ای، نبود شفافیت درباره ذخایر اورانیوم و محدودیت دسترسی بازرسان بین‌المللی، منطقه خلیج فارس با نگرانی فزاینده نسبت به احتمال بروز جنگ تازه میان ایران و اسرائیل مواجه است. توافق ۲۰۱۵ که غنی‌سازی ایران را محدود می‌کرد، منقضی شده و تحریم‌های شدید دوباره برقرار شده‌اند. این شرایط، بن‌بستی خطرناک ایجاد کرده که مقام‌های عرب و تحلیلگران منطقه‌ای آن را به‌عنوان تهدیدی مستقیم به ثبات منطقه و احتمال حمله اسرائیل تعبیر می‌کنند. نیویورک‌تایمز به تلاش کشورهای عرب از‌جمله عربستان سعودی، امارات و مصر برای ایجاد فضای مذاکرات جدید میان ایران و آمریکا اشاره می‌کند. این کشورها خواهان جلوگیری از جنگ و کاهش بی‌ثباتی منطقه‌ای هستند و هم‌زمان تلاش می‌کنند روابط خود با ایران را حفظ کنند.

با‌این‌حال، امید به موفقیت مذاکرات محدود است؛ زیرا ایران بین جناحی که خواهان مصالحه و توافق محدود است و جناح‌‌ طرفدار رویارویی‌، دچار اختلاف داخلی است. این شکاف باعث شده هر تلاش دیپلماتیک با تأخیر و بی‌اعتمادی مواجه شود. این رسانه آمریکایی ادامه داد:‌ «در کنار توقف مذاکرات، ایران با تقویت توان موشکی و ذخایر اورانیوم غنی‌شده، خود را برای هر تقابل احتمالی آماده می‌کند. کشورهای عرب به دنبال ایجاد تضمین‌های امنیتی برای خود و محدود‌کردن حملات اسرائیل هستند، اما همچنان نگران‌اند که ایران ضعیف‌تر ممکن است در وضعیت فشار و انزوای بیشتر، رفتار خطرناک‌تری از خود نشان دهد‌». نیویورک‌تایمز در تحلیل خود نتیجه می‌گیرد: «تلاش کشورهای عرب برای میانجیگری و آغاز مذاکرات وجود دارد، اما واقعیت‌های داخلی ایران و سیاست‌های متناقض واشنگتن، امید واقعی به دیپلماسی پایدار را محدود کرده است. پنجره مذاکرات باز است، اما شکننده و بدون تضمین پیشرفت فوری‌. ایران شروط خود را سخت‌گیرانه حفظ کرده و هم‌زمان توان بازدارندگی منطقه‌ای خود را افزایش داده است‌».

 عبدالرضا فرجی‌راد: ایران و آمریکا در بن‌بست ژئوپلیتیک قرار دارند

در وضعیت فرسایشی کنونی‌ ایران و آمریکا و نیز به دلیل تناقض‌گویی‌ها مقامات در تهران، عبدالرضا فرجی‌راد‌ در گفت‌وگو با «شرق» تأکید کرد: «همه اینها ناشی از آن است که اکنون ایران و آمریکا در یک بن‌بست ژئوپلیتیک قرار دارند و هیچ چشم‌انداز روشنی برای ازسرگیری مذاکرات مستقیم وجود ندارد‌». این استاد ژئوپلیتیک افزود: «این وضعیت‌ به‌ویژه پس از حملات تابستان گذشته آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران و تخریب بخش عمده‌ای از ذخایر اورانیوم غنی‌شده شکل گرفته است و کماکان ادامه دارد‌».

تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی، در ادامه تحلیل‌ معادلات مبهم سیاسی و دیپلماتیک میان ایران و آمریکا خاطر‌نشان کرد:‌ «پیام‌های متناقض از سوی واشنگتن و واسطه‌های مختلف، از قطر و عمان تا سوئیس و حتی برخی کشورهای اروپایی مانند فرانسه، موجب ابهام و سردرگمی طرف ایرانی شده است‌». او توضیح داد:‌ «ایران انتظار دارد آمریکا پالس‌های مثبت و مشخصی ارائه دهد، مانند پذیرش بخشی از حق غنی‌سازی ایران‌ تا زمینه مذاکره فراهم شود‌». به باور فرجی‌راد، «تا زمانی که این شرط محقق نشود، تهران حاضر به ورود به مذاکرات مستقیم نیست‌». این استاد روابط بین‌الملل با اشاره به تناقض مواضع مقامات آمریکایی، یادآور شد:‌ «یک روز ترامپ اعلام می‌کند ایرانی‌ها پیام داده‌اند، روز بعد سخنگوی وزارت خارجه ایران آن را تکذیب می‌کند.

این وضعیت باعث شده ایران مذاکره را تا روشن‌شدن شرایط به تعویق بیندازد‌». به‌ زعم این کارشناس، «حتی وقتی آمریکا اعلام می‌کند آماده مذاکره است، در دنباله آن‌ شرط‌هایی می‌گذارد که عملا حق ایران بر غنی‌سازی را نادیده می‌گیرد‌». بنابراین فرجی‌راد معتقد است‌: «بدون وجود پالس مثبت از سوی آمریکا، ایران وارد مذاکرات نمی‌شود. هرگونه مذاکره‌ای که بدون این اطمینان صورت گیرد، ممکن است تکرار تجربه‌های گذشته و شکست مذاکرات باشد‌». استاد ژئوپلیتیک همچنین تأکید کرد: «ایران از بن‌بست فعلی‌ بهره‌برداری استراتژیک می‌کند و تلاش دارد زمان و قدرت مانور خود را در شرایط منطقه‌ای و بین‌المللی حفظ کند». البته به باور این تحلیلگر ارشد حوزه سیاست خارجی، «فعلا اولویت اصلی آمریکا در منطقه خاورمیانه، ایران نیست، بلکه طرح نوین خاورمیانه و تثبیت روابط کشورهای عربی با اسرائیل از طریق طرح ابراهیم است‌». او ادامه داد: «تمرکز دولت ترامپ بر صلح غزه و همکاری با کشورهای عربی است و قصد ایجاد درگیری مستقیم با ایران را در کوتاه‌مدت ندارد، بنابراین به دنبال فراخواندن دیگر کشورها از سوریه و عربستان تا کشورهای آسیای میانه به پیمان ابراهیم است‌». با وجود این، فرجی‌راد به آمادگی ایران برای مقابله احتمالی با حملات اسرائیل اشاره کرده و به «شرق» می‌گوید: «ایران توان دفاعی و موشکی خود را افزایش داده‌، اما احتمال جنگ در آینده نزدیک بسیار کم است. البته اسرائیل نیز به دلیل شرایط داخلی و اقتصادی، تمایلی به درگیری گسترده ندارد‌». به گفته استاد روابط بین‌الملل، «ایران و آمریکا در وضعیتی قرار دارند که نیازمند تعادل ژئوپلیتیک و پالس‌های مثبت دیپلماتیک است. کشورهای عربی نیز تلاش می‌کنند مذاکرات جدیدی آغاز شود، اما امید چندانی به موفقیت فوری وجود ندارد. این شرایط نشان‌دهنده تعلیق دیپلماتیک منطقه‌ای و ادامه بن‌بست میان تهران و واشنگتن است‌».

 قاسم محبعلی: سیاست خارجی ایران در بن‌بست گرفتار  است

قاسم محبعلی‌ دیگر کارشناسی بود که در ابتدای گفت‌وگو با «شرق» و برخلاف قرائت فرجی‌راد، اعتقاد داشت‌ «مسئله کنونی، صرفا یک بن‌بست ژئوپلیتیک میان تهران و واشنگتن نیست، بلکه در یک قرائت بدبینانه‌تر، بن‌بست در سیاست خارجی تهران است؛ بن‌بستی که توان ابتکار عمل و ایجاد شرایط خروج از بحران فعلی را از دستگاه دیپلماسی سلب کرده است و از روی ناچاری، مقامات کشورمان وارد تناقض‌گویی، ابهام‌گویی و کلی‌گویی می‌شوند‌». به گفته سفیر اسبق ایران در مالزی، «آنچه امروز شاهدیم، تناقض آشکار میان سیاست‌های اعلامی و سیاست‌های اعمالی است؛ شعارها و اعلام آمادگی‌های رسمی برای مذاکره که گاه بیشتر رنگ و بوی تبلیغی دارد و در عمل تفاوت ماهوی با رویکردهای اجراشده دارد».

مدیر کل اسبق خاورمیانه عربی و شمال آفریقا در وزارت امور خارجه باور دارد: «پیام‌هایی که از طریق واسطه‌ها، قطر، عمان، سوئیس یا حتی برخی تماس‌های اروپایی منتقل می‌شود، ممکن است وجود داشته باشد، اما هیچ‌یک پالس مثبت و درخور اتکایی نیست که تهران را قانع کند راه گفت‌وگو را باز کند؛ چون ایران انتظار دارد قبل از ورود به میز مذاکره، یک چشم‌انداز مشخص از نتیجه مثبت ببیند، نه وعده‌های مبهم یا شرط‌هایی که عملا حق غنی‌سازی کشور را نفی می‌کنند‌». سفیر پیشین ایران در یونان، ضمن اشاره به تجربه تلخ فرسایش مذاکرات قبلی هشدار می‌دهد: «ادامه این فرسایش به نفع ایران نیست و می‌تواند کشور را به مجبور‌شدن برای دادن امتیازات بیشتر بکشاند؛ زیرا خزانه خالی و فشارهای اقتصادی و اجتماعی روزافزون توان تاب‌آوری جامعه را کاهش داده است‌». کارشناس مسائل خاورمیانه و جهان عرب متذکر شد: «اگر دیپلماسی شکست بخورد، جایگزین آن جنگ است و تجربه حمله نظامی اخیر توسط اسرائیل و آمریکا امکان دارد به فرسایش بیشتر وضعیت داخلی منجر شود و اعتراضات را رقم بزند‌».

محبعلی در عین حال می‌پرسد:‌ «آیا تحمل تناقض‌گویی‌ها و تداوم وضع فعلی برای جامعه قابل پذیرش است؟». او هشدار می‌دهد: «طرف‌های مقابل ممکن است هم‌زمان از فشار اقتصادی و نارضایتی اجتماعی در ایران برای پیشبرد اهداف نظامی خود بهره ببرند‌». تحلیلگر ارشد حوزه سیاست خارجی معتقد است: «مسئولان باید واقع‌بین باشند و از تناقض‌گویی، کلی‌گویی و ادبیات سیاسی و غیردیپلماتیک دست بردارند. سیاست خارجی نیازمند ابتکار عمل و ریسک‌های حساب‌شده است، نه محافظه‌کاری افراطی و عافیت‌طلبی شخصی دولتی‌ها که به قیمت از دست رفتن منافع ملی تمام می‌شود». او تأکید می‌کند: ‌«مذاکرات نباید به ابزار فرسایش زمانی تبدیل شود و با تکرار چرخه یک جلسه مثبت، یک جلسه منفی باید خاتمه یابد. ایران باید یا بر پایه تضمین‌های قابل‌ راستی‌آزمایی، وارد فرایندی معنادار شود یا دست‌کم شفاف‌سازی کند تا افکار عمومی و شرکا بدانند چه چشم‌اندازی دنبال می‌شود». محبعلی در پایان تصریح کرد: «ادامه وضعیت کنونی به سود ایران نیست؛ تداوم بن‌بست داخلی و خارجی، فشارهای اقتصادی و خطر تشدید تنش‌های منطقه‌ای را افزایش می‌دهد و ازهمین‌رو بهترین مسیر‌، بازگشت قاطع به دیپلماسی نتیجه‌محور است، نه ادامه وضع موجود و انتظار پالس‌هایی که تا امروز به ثمر نرسیده‌اند‌».


 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.