ماجرای خودسوزی احمد بالدی جوان اهوازی چه بود؟ + جزئیات
صبح یکشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۴، احمد بالدی، دانشجوی ۲۰ ساله اهوازی، در اعتراض به تخریب دکه خانوادگیشان در پارک زیتون اهواز، اقدام به خودسوزی کرد. این حادثه تلخ نه تنها خانواده بالدی، بلکه جامعه محلی اهواز را شوکه و موجی از اعتراضها را به دنبال داشت.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
صبح یکشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۴، احمد بالدی، دانشجوی ۲۰ ساله اهوازی، در اعتراض به تخریب دکه خانوادگیشان در پارک زیتون اهواز، اقدام به خودسوزی کرد. این حادثه تلخ نه تنها خانواده بالدی، بلکه جامعه محلی اهواز را شوکه و موجی از اعتراضها را به دنبال داشت.
ماجرا از کجا شروع شد؟
حدود ساعت ۸:۳۰ صبح، نیروهای اجرایی شهرداری منطقه ۳ اهواز بدون اطلاع قبلی به محل دکه مراجعه کردند. مجاهد بالدی، پدر احمد، حدود ۲۵ سال پیش با مجوز رسمی شهرداری این دکه و رستوران خانوادگی را در پارک زیتون راهاندازی کرده بود. این دکه، یکی از معدود دکههای متعلق به شهروندان عرب اهواز در میان بیش از ۴۰۰ دکه فعال در شهر بود.
همزمان با حضور ماموران، مادر و احمد بالدی تلاش کردند با ماندن در داخل دکه مانع تخریب شوند، اما ماموران شهرداری با خشونت آنها را از محل خارج کردند. شاهدان میگویند معاون خدمات شهری منطقه ۳ با رفتار تحقیرآمیز، دست مادر احمد را گرفته و با زور او را از محل دور کرد. این برخورد خشم حاضران را برانگیخت و احمد، با دیدن بیاحترامی و توهینها، بنزین روی بدن خود ریخت و آتش زد.
به گفته شاهدان، ماموران شهرداری در لحظات اولیه هیچ تلاشی برای نجات احمد نکردند و حتی با تمسخر به این اقدام واکنش نشان دادند. احمد بالدی با حدود ۶۰ درصد سوختگی شدید به بیمارستان طالقانی اهواز منتقل شد و وضعیت جسمانی او وخیم گزارش شد.
روایت خانواده احمد بالدی چه بود؟
مجاهد بالدی، پدر احمد، درباره روز حادثه میگوید: «این رستوران ۲۰ سال است که محل کسب ماست و نان ما از همین جا درمیآید. صبح آن روز بدون هیچ مدرکی من را دستگیر کردند و وقتی احمد به رستوران رسید، مأموران برق را قطع کردند و او در مغازه گیر افتاد. احمد به آنها گفت اگر دست به مغازه بزنید، خودم را آتش میزنم. حتی مادرش تلاش کرد دست مسئول خدمات شهری را ببوسد، اما او را کنار زدند.»
پدر احمد تأکید میکند که رفتار تحقیرآمیز و تمسخر مأموران سبب شد احمد دست به خودسوزی بزند: «وقتی مأموران دیدند او خود را آتش زد، در را باز کردند و رویش آب ریختند. اما دیگر دیر شده بود.»پس از این حادثه، استاندار و نمایندگان شهری با خانواده تماس گرفتند، اما خانواده بالدی تنها یک خواسته داشتند: برخورد جدی با شهرداری اهواز که عامل اصلی این فاجعه بود.
شهرداری اهواز: همه چیز قانونی بود
در مقابل، شهرداری اهواز در بیانیهای اعلام کرد که اقدامات آنها در راستای طرح عمران و توسعه فضای سبز پارک زیتون و با تأکید مقام قضائی انجام شده است. طبق این بیانیه، اخطاریههای متعدد برای تخلیه دکه صادر شده و تلاشهای عوامل شهرداری صرفاً برای گفتوگو و حل مسالمتآمیز مسئله بوده است. شهرداری هرگونه اقدام قهری را رد کرده و وقوع آتشسوزی را حادثهای غیرمنتظره خوانده است.
یک منبع آگاه محلی به «شرق» توضیح میدهد که این حادثه ریشه در درگیری طولانی میان شهرداری و دستفروشان و دکهداران محلی دارد. بسیاری از این افراد، از روستاهای اطراف اهواز به شهر آمده و برای گذران زندگی، دستفروشی میکنند. افزایش دکهها و دستفروشیها مشکلاتی مانند ترافیک، ایمنی و نظم شهری ایجاد کرده و باعث نارضایتی بخشی از شهروندان شده است. با روی کار آمدن شهرداری جدید، که بومی منطقه نیست، تصمیم برای بازگرداندن این فضاها به شهرداری باعث شد تنشها تشدید شود.
پس از این حادثه، شهروندان اهوازی با تجمع و اعتراض، خواستار برکناری شهردار شدند. انتشار تصاویر ضبط شده توسط دوربینهای شهری نشان میدهد که ماموران شهرداری در لحظات بحرانی هیچ اقدامی برای نجات احمد انجام ندادند. با وخامت حال او، بیمارستان طالقانی تحت محاصره نیروهای امنیتی قرار گرفت و برخی خبرنگاران و فعالان رسانهای که این حادثه را پوشش میدادند، بازداشت شدند.
بعدتر دادستان اهواز نیز از بازداشت شهردار منطقه ۳ اهواز و مسئول اجراییات شهرداری این منطقه خبر داد که با قرار وثیقه آزاد شدهاند. به گفته او، برای این افراد قرار نظارت قضائی صادر شده و تا اطلاع ثانوی از حضور در محل کار خود محروم هستند.
در نهایت، احمد بالدی در ۲۰ آبان ۱۴۰۴ بر اثر شدت سوختگی جان خود را از دست داد.
آخرین اخبار جامعه را از طریق این لینک پیگیری کنید.