|

وقتی دیپلماسی به گروگان گرفته شد

در دورانی که تنش میان ایران و غرب بر سر برنامه هسته‌ای، به‌ظاهر در مسیر کاهش گام‌به‌گام بود و دور ششم گفت‌وگوهای غیرمستقیم میان تهران و واشنگتن با وساطت عمان در حال نهایی شدن بود، جنگ از جایی آغاز شد که کمتر کسی تصور می‌کرد. شبیخون اسرائیل به تأسیسات نظامی و شهری ایران نه‌فقط آغازگر یکی از سنگین‌ترین رویارویی‌های مستقیم دو کشور بود، بلکه در بطن خود حامل پیامی روشن از سوی تل‌آویو و متحدانش بود: مسیر دیپلماسی تا وقتی سلاح بر زمین نگذاشته‌ای، قابل اعتماد نیست.

وقتی دیپلماسی به گروگان گرفته شد

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

درست زمانی که هیئت ایرانی در حال جمع‌بندی پیش‌نویس توافق مرحله‌ای بود، آژیرهای قرمز در تهران و اصفهان به صدا درآمد. انفجارها، توافق‌نامه‌ها را پاره کرد و دیپلماسی به گروگان جنگی ناگهانی گرفته شد که ردپای سکوت یا رضایت ضمنی آمریکا در آن دیده می‌شود.

▪ شلیک در میانه مذاکرات: یک نقض فاحش عرف دیپلماتیک

بامداد پنجشنبه ۲۳ خرداد، اسرائیل با رمز عملیاتی «شیر برخاسته» ده‌ها موشک و پهپاد را به سمت مراکز حساس نظامی، هسته‌ای و حتی مناطق مسکونی در ایران پرتاب کرد. اهدافی همچون تأسیسات زیرزمینی فردو، پایگاه‌های نیروی هوافضای سپاه، ایستگاه‌های راداری، و مراکز لجستیکی در اطراف تهران و قم مورد حمله قرار گرفتند.

این اقدام، بی‌سابقه‌ترین حمله مستقیم اسرائیل به خاک ایران در تاریخ روابط دو کشور محسوب می‌شود. اما نکته مهم آن بود که در همان ساعت، منابع مطلع در عمان تأیید کردند که تیم‌های مذاکره در آستانه صدور بیانیه‌ای مشترک درباره چارچوب جدید مذاکرات بودند. ضربه اسرائیل نه‌فقط نظامی، بلکه کاملاً سیاسی بود: مذاکرات را به عنوان «پوشش» تهدید تلقی کرد و در اوج گفت‌وگو، دست به ماشه برد.

این حمله برخلاف همه اصول پذیرفته‌شده در عرف دیپلماتیک بود. حمله به طرفی در حال مذاکره، آن هم بدون اعلام شکست مذاکرات یا اخطار رسمی، به وضوح نشان از رویکرد ماجراجویانه اسرائیل و بی‌اعتنایی‌اش به قواعد بین‌المللی داشت.

▪ نقش ایالات متحده: سکوتی که بلندتر از تأیید بود

دولت ترامپ، اگرچه به‌طور رسمی اعلام کرد که در حمله اولیه به ایران نقشی نداشته، اما شواهد متعدد نشان می‌دهند که دست‌کم از زمان، اهداف و مکان‌های حمله مطلع بوده است. منابع نزدیک به دولت عمان اعلام کردند که در روزهای پیش از حمله، هشدارهایی از سوی ایران به واسطه‌های منطقه‌ای داده شده مبنی بر تحرکات اسرائیل در پایگاه‌های عراق و آذربایجان. با این حال، هیچ‌گونه واکنشی از جانب آمریکا صورت نگرفت.

بیش از آن، اقدام بعدی واشنگتن مهر تأییدی بود بر فرضیه حمایت ضمنی: در روزهای بعد از حمله، ایالات متحده به بهانه توقف فعالیت‌های هسته‌ای، به یکی از بخش‌های تأسیسات فردو حمله مستقیم هوایی کرد. این اقدام به‌وضوح به عنوان عبور از خط قرمز پیمان عدم اشاعه تسلیحات هسته‌ای (NPT) تلقی شد. عراقچی، معاون پیشین وزیر خارجه، در واکنش فوری گفت: «وقتی آمریکا به تأسیسات ثبت‌شده در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی حمله می‌کند، دیگر از دیپلماسی چیزی باقی نمی‌ماند.»

ایران این حمله را تجاوز علیه حاکمیت ملی، تهدید امنیت بین‌الملل و نشانه‌ای آشکار از پایان نقش بی‌طرف آمریکا در مذاکرات دانست.

▪ پاسخ ایران: ضربه‌ای منطقه‌ای با پیامی جهانی

بر خلاف انتظار تحلیلگران غربی که تصور می‌کردند ایران پس از حمله اول، به دنبال اجتناب از درگیری گسترده خواهد بود، واکنش جمهوری اسلامی در کمتر از ۴۸ ساعت و با شدتی کم‌سابقه صورت گرفت. بیش از ۱۲۰ موشک نقطه‌زن به پایگاه‌های ارتش اسرائیل در حیفا، منطقه جولان اشغالی و اطراف تل‌آویو شلیک شد. هم‌زمان، پهپادهای ایرانی از مسیر سوریه به عمق خاک اسرائیل نفوذ کردند.

واکنش ایران فقط یک ضدحمله نبود. این پاسخ، در ابعاد منطقه‌ای طراحی شده بود:

▪ حزب‌الله لبنان جبهه شمالی اسرائیل را فعال کرد،

▪ گروه‌های حشدالشعبی در عراق مواضع آمریکایی را تهدید کردند،

 

تهران عملاً «جنگ ترکیبی» را در میدان پیاده کرد؛ مدلی که توانست فشار امنیتی، اقتصادی و روانی شدیدی بر تل‌آویو وارد کند.

▪ آتش‌بس شکننده؛ صلحی روی باروت

در روز یازدهم، با وساطت فعالانه قطر، عمان، روسیه و پیغام‌های غیررسمی از سوی چین، آتش‌بس موقت میان ایران و اسرائیل برقرار شد. مقامات اسرائیلی در ابتدا این آتش‌بس را رد کرده بودند، اما با فشار داخلی و نگرانی از گسترش بحران در شمال، نهایتاً با آن موافقت کردند.

از سوی ایران نیز، این آتش‌بس نه به معنای پایان جنگ، بلکه به تعبیر برخی مقامات نظامی، «فرصتی برای ارزیابی مجدد» خوانده شد. برخی گزارش‌ها نشان می‌دهد که تهران به متحدان خود دستور داده در حالت آماده‌باش باقی بمانند. همچنین دست‌کم دو پایگاه نظامی اسرائیل در حالت تخلیه اضطراری قرار دارد.

مذاکرات سیاسی برای ادامه گفتگوها هنوز آغاز نشده است. تنها موضوع مورد توافق، جلوگیری از ورود آمریکا به میدان درگیری مستقیم است.

▪ یادآوری ویتنام: دیپلماسی حتی در تاریکی زنده می‌ماند

تاریخ جنگ ویتنام شاهدی روشن است: حتی در اوج بمباران‌ها، هیئت‌های آمریکایی و ویتنامی در پاریس مذاکره می‌کردند. اکنون نیز، شاید نیاز باشد طرفین بار دیگر بپذیرند که دیپلماسی تنها راه پایدار برای مهار خصومت‌های ریشه‌دار است.

اما این‌بار، پرسش بنیادین‌تر آن است: وقتی قواعد بین‌المللی نادیده گرفته می‌شود و آمریکا به عنوان بازیگر مرکزی، نقش آتش‌افروز دارد، آیا دیپلماسی بدون بازتعریف نظم امنیتی خاورمیانه، شانسی برای احیا دارد؟

آتش‌بس، مکثی در نبردی ناتمام؛ اما پیروزی در افکار عمومی ایران

جنگی که به‌طرزی ناجوانمردانه در اوج مذاکرات آغاز شد، با آتش‌بسی شکننده به پایان رسید. در میدان نبرد، روایت متفاوتی شکل گرفت. پاسخ سریع و چندلایه جمهوری اسلامی، که هم در سطح موشکی و هم از طریق متحدان منطقه‌ای صورت گرفت، در افکار عمومی به‌مثابه پاسخی غرورآفرین و مقتدرانه دیده شد.

در روزهایی که شهرهای ایران هدف حملات هوایی بودند، بسیاری از شهروندان با دیدن تصاویر حملات متقابل به تل‌آویو و حیفا، احساس کردند که کشورشان نه‌فقط تسلیم نشد، بلکه با قدرت ایستاد و معادلات نظامی منطقه را برهم زد.

 

آخرین اخبار سیاست را از طریق این لینک پیگیری کنید.