رویکرد تازه برلین به تهران در بحران هستهای؛ از انتقاد به واشنگتن تا حمایت از تلآویو
آلمان؛ بازیگری دوگانه در پرونده هستهای ایران
پرونده هستهای ایران پس از گذشت دو دهه، همچنان یکی از چالشبرانگیزترین مسائل سیاست بینالملل باقی مانده است. خروج یکجانبه آمریکا از توافق برجام در سال ۲۰۱۸ و بازگشت تحریمهای سختگیرانه، فضای تنشها را در منطقه و فراتر از آن به شدت تشدید کرد و در پی آن، تلاشهای دیپلماتیک برای احیای این توافق با فراز و نشیبهای فراوانی مواجه شد و شاهد حمله به تأسیسات هستهای ایران بودیم و در این میان، آلمان به عنوان یکی از بازیگران اصلی اروپایی در این پرونده، نقش تعیینکننده و البته متناقضی ایفا میکند؛ از یک سو با انتقاد صریح از سیاستهای آمریکا و تاکید بر ضرورت بازگشت به مذاکرات، و از سوی دیگر، اتخاذ مواضع تهاجمی و حمایتی تلویحی از اقدامات تجاوزکارانه رژیم اسراییل علیه برنامه هستهای ایران، روندی پیچیده و پرابهام را رقم زده است.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
آلمان این روزها در پرونده هستهای ایران چهرهای متناقض و پیچیدهتر از همیشه دارد؛ جایی که از یک سو، رئیسجمهور این کشور با انتقاد آشکار از سیاستهای دولت پیشین آمریکا، بر ضرورت ازسرگیری مذاکرات تهران-واشنگتن تاکید میکند و از سوی دیگر، دولت برلین در سایه حملات رژیم صهیونیستی به تأسیسات هستهای ایران، مواضعی تهاجمی و گاه تهدیدآمیز اتخاذ کرده است. فرانکوالتر اشتاینمایر، رئیسجمهور آلمان، در گفتوگویی که بازتاب گستردهای یافت، خروج یکجانبه دونالد ترامپ از برجام را عاملی کلیدی در افزایش تنشهای هستهای ایران خواند و هشدار داد که ادامه حملات به تأسیسات هستهای نمیتواند راهحلی برای بحران باشد. او در عین حال از آمادگی تهران و واشنگتن برای بازگشت به میز مذاکره استقبال کرد و این روند را «روزنهای مهم» در مهار بحران توصیف کرد.
با وجود این نگاه دیپلماتیک، تحولات منطقهای و تغییر دولت در آلمان باعث شد تا برلین از رویکرد محافظهکارانه سنتی فاصله گرفته و سیاستی هجومیتر را در پیش گیرد؛ رویکردی که کارشناسان آن را «کمسابقه» میدانند.
مرتضی مکی، تحلیلگر مسائل اروپا، در گفتوگو با ایسنا تاکید میکند که آلمان در کنار اتخاذ مواضع سختگیرانه نسبت به برنامههای هستهای و موشکی ایران، در جنگ اوکراین نیز رویکردی تهاجمیتر از دیگر قدرتهای اروپایی دارد. او معتقد است این تغییر نگاه «مقطعی» نیست و برلین قصد ندارد به راحتی به سیاست احتیاطی گذشته بازگردد. این رویکرد تهاجمی در حمایت تلویحی صدراعظم آلمان از حملات رژیم اسرائیل به تأسیسات ایران نیز خود را نشان داده است؛ حمایتی که به باور مقامات تهران، نه تنها نادرست بلکه نقض فاحش قوانین بینالمللی به شمار میرود و بار مسئولیتهای بینالمللی بر دوش دولت آلمان میگذارد.
برخورد دوگانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی با برنامههای هستهای ایران و آلمان
از دیگر ابعاد این تناقض، وضعیت پرونده هستهای آلمان است که به گفته مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی «آلمان زمان زیادی برای تولید بمب هستهای نیاز ندارد» اما برای برنامه صلحآمیز هستهای ایران خط و نشان میکشد و مدعی اسنپ بک است. از این رو برخورد دوگانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی با برنامههای هستهای ایران و آلمان نشان از سیاسی بودن پرونده هستهای ایران است. در حالی که ایران بارها تاکید کرده که حضور تسلیحات هستهای آمریکا در آلمان، نقض آشکار تعهدات برلین بر اساس معاهده منع اشاعه است، اما این موضوع برخلاف واکنش شدید آژانس به برنامه ایران، بدون پاسخ جدی باقی مانده است. امروز اسماعیل بقایی سخنگوی وزارت خارجه ایران در همین رابطه گفت: «اگر در شرایط عادی میخواستند با آن برخورد کنند، حتما نیازمند نشست شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود، اما فراتر از آن، اگر بخواهیم به طور خاص به تعهدات آلمان در راستای معاهده منع اشاعه بپردازیم، میزبانی آلمان از سلاحهای هستهای آمریکا و هواپیماهای دارای قابلیت حمل کلاهکهای هستهای، خودش کاملا مغایر و ناقض تعهدات آلمان وفق معاهده اشاعه است.»
بقائی تصریح کرد: «ما اطلاع داریم و همه میدانند که تعداد قابل توجهی از جنگافزارهای کشتار جمعی هستهای آمریکا در آلمان است و بنابراین همین یک نکته خودش کفایت میکند برای اینکه بدانیم آلمان تعهدات خودش طبق معاهده منع اشاعه را نقض کرده و قاعدتا جامعه بینالمللی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید در این شرایط ورود کند اما متأسفانه ما شاهد برخوردهای کاملا گزینشی هستیم، برنامه هستهای صلحآمیز ایران نه تنها مورد انتقاد قرار میگیرد، بلکه مورد تجاوز نظامی قرار میگیرد.»
سخنگوی وزارت خارجه ایران تاکید کرد: «آلمان موضع بسیار نامناسب و نادرستی را در این رابطه اتخاذ کرد و به نوعی تأیید و تمجید از یک عمل خلاف بینالمللی توسط رژیم صهیونیستی بود که این موارد مسئولیت بینالمللی دولت آلمان را به دنبال دارد، به خاطر اینکه صراحتا از یک نقض فاحش حقوق بینالملل حمایت کردند.»
در همین شرایط نابرابر و نگاه سیاسی به دور از کارشناسی و فنی به پرونده هستهای ایران، تهدید سه کشور اروپایی به ویژه آلمان برای فعالسازی مکانیسم ماشه علیه تهران، فضای تنشزا را تشدید کرده است. البته سخنگوی وزارت خارجه ایران این تهدید را فاقد اعتبار حقوقی دانسته و آن را اقدامی سیاسی در راستای فشار بر تهران توصیف کرده است اما همچنان فضای حاکم بر روابط ایران اروپا تیره و تار است و آلمان در خط مقدم این میدان قرار گرفته. بنابراین مواضع اخیر آلمان نسبت به ایران را نمیتوان تنها در چارچوب سنتی دیپلماسی یا نقد سیاستهای آمریکا تحلیل کرد. تغییرات اساسی در سیاست آلمان، همراه با حمایتهای تلویحی از اقدامات تجاوزکارانه علیه تأسیسات هستهای ایران، افزایش فشارها با تهدید به فعالسازی مکانیسم ماشه و رویه دوگانه نهادهای بینالمللی، فضای پرتنشی را پیش روی ایران قرار داده است. در این شرایط، بازگشت به میز مذاکره با حفظ منافع ملی و آمادگی برای واکنشهای مقتدرانه در مقابل هر گونه تحریم یا فشار سیاسی، مهمترین چالش پیشروی تهران است. در چنین شرایطی، تهران ناگزیر است به بازنگری در نگاه خود به آلمان بپردازد؛ کشوری که روزگاری به عنوان پلی برای کاهش تنشهای ایران و اروپا شناخته میشد، اما امروز به نظر میرسد که به بازیگری چالشبرانگیز و گاه متخاصم بدل شده است. در نهایت، سرنوشت پرونده هستهای ایران و معادلات منطقهای بیش از پیش در گروی تلاشهای دیپلماتیک، انعطافپذیری و هوشیاری طرفهای درگیر است؛ امری که در شرایط پرتنش امروز، نه تنها دشوار بلکه ضروری به نظر میرسد.
آخرین اخبار سیاست را از طریق این لینک پیگیری کنید.