سقف خانه آیتالله طالقانی ریخت
سقف خانه آیتالله طالقانی، یکی از شناختهشدهترین چهرههای انقلاب، یکشنبهشب با صدای مهیبی فروریخت. این اتفاق همزمان با بارش اولین باران پاییزی رخ داد. این خانه 70ساله که در سال 76 از سوی شهرداری خریداری شده و قرار بود تبدیل به خانهموزه شود، اکنون ویرانهای بیش نیست.
فاطمه علیاصغر
سقف خانه آیتالله طالقانی، یکی از شناختهشدهترین چهرههای انقلاب، یکشنبهشب با صدای مهیبی فروریخت. این اتفاق همزمان با بارش اولین باران پاییزی رخ داد. این خانه 70ساله که در سال 76 از سوی شهرداری خریداری شده و قرار بود تبدیل به خانهموزه شود، اکنون ویرانهای بیش نیست. اگرچه در یک دورهای این خانه مرمت و به عنوان کتابخانه استفاده میشد، اما نزدیک به دو، سه سالی است که درش به بهانه مرمت و بازسازی بسته و تبدیل به بیغوله شده است و هر روز بیشتر به سوی ویرانی کامل میرود. این در حالی است که خانواده طالقانی این شرایط را خلاف وعدههای شهرداری میدانند و بهشدت آن را محکوم میکنند. طاهره طالقانی از خواسته صریح و روشن خود میگوید: «شهرداری باید امانتدار باشد. خانه را ساماندهی کند و کتابهای به تاراج رفته آن را برگرداند».
کتابهای در دستفروشیها
این خانه در پیچ شمیران، خیابان نورمحمدی، کوچه طالقانی قرار دارد. در زمان شهرداری غلامرضا کرباسچی خریداری و بعدها کتابخانه آن راهاندازی شد و بسیاری از مردم بهویژه دانشجویان به آن مراجعه میکردند. اما اکنون طاهره طالقانی، دختر آیتالله طالقانی، فریاد دادخواهی بلند کرده و میگوید: «کتابهای این کتابخانه اکنون غارت شده و سر از دستفروشیها درآورده است». او به صورت مشخص از مسئولان مربوطه میخواهد که به این مسئله ورود کنند: «ما انتظار داریم خانه پدر که زمانی مأمن مردم در دورههای مختلف تاریخی ایران بوده و مرکز رفتوآمد، همچنان باید محل رجوع مردم باشد و از آن بهرهبرداری فرهنگی شود، نه اینکه بیغوله شده تا ویران شود».
خانه ثبت ملی نیست!
یکی از ابهاماتی که درباره خانه طالقانی وجود دارد این است که تاکنون ثبت ملی نشده. این در حالی است که در آن زمان که شهرداری خانههای تاریخی را خریداری میکرد، مانند خانه جلال آلاحمد و سیمین دانشور، باید این خانه 70ساله ثبت ملی میشد. بسیاری از کارشناسان میراث تأکید میکنند مسئولان میراث فرهنگی باید در زمینه این کوتاهی پاسخگو باشند. خواسته طاهره طالقانی این است: «اگر قرار نیست از این خانه مراقبت شود و محلی برای رجوع مردم باشد، آن را به خودمان بدهند تا زیر نظر فرزندانش اداره شود».
او تأکید میکند: «ما فقط در همین یکی، دو سال اخیر از خانه بیخبر بودیم. بعد متوجه شدیم که درِ آن را به بهانه مرمت و بازسازی بستهاند. همسایهها اما به ما گفتند که هیچ نشانههایی مبنی بر بازسازی دیده نمیشود. بعد از آن درِ کتابخانهاش را بستند. اخیرا شنیدیم که در شکسته شده و کتابها به غارت رفته و سر از دستفروشها درآوردهاند». این کتابها همه مهر کتابخانه طالقانی را دارد و هنوز مبهم است که چگونه به غارت رفتهاند. طاهره طالقانی این امر را غیرقانونی دانسته و میگوید: «ما انتظار داشتیم به عنوان امانت از این خانه نگهداری کنند و شهرداری باید امانتدار باشد. این خانه 70ساله است و بخشی از حافظه ملت در آن رقم خورده است». سؤال این است که چطور این خانه بهجای رسیدگی، به حال خود رها شده و چنین شرایطی پیدا کرده است؟ شهرداری باید در این زمینه پاسخگو باشد و خانواده طالقانی از اعضای شورای شهر میخواهند این موضوع را مورد پیگیری قرار دهند. از سوی دیگر، مسئولان میراث فرهنگی زیر تیغ این سؤال قرار میگیرند: چطور ممکن است یکی از مهمترین بناهای موسوم به «خانه مشاهیر» اینگونه رها شده و اقدامی برای ثبت ملی و ساماندهی آن انجام نشود؟ پیشازاین، رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران تأکید کرده بود: «خانه آیتالله طالقانی و خانه حضرت امام(ره) دو مکان تاریخساز و معتبر در تاریخ انقلاب اسلامی است و در پی درخواست خانواده مرحوم آیتالله طالقانی از شهرداری و ریاست سازمان فرهنگی-هنری شهرداری تهران میخواهم ظرف مدت کوتاهی منزل مرحوم آیتالله طالقانی را به خانهموزه تبدیل کنند». سؤال اینجاست که چرا تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده و چرا مسئولان شهرداری در این زمینه نهتنها تعلل میکنند، بلکه چنان ناامانتداری کردهاند که خانه به ویرانی رفته و کتابخانهاش غارت شده است؟