شعر رهایی است

شرق: «هیچکس نمیتواند تأثیر شگفتانگیز شاملو بر رشد و بالیدن ادبیات معاصر ایران را انکار کند. انتشار مجموعه هوای تازه اتفاقی بسیار بزرگ در ادبیات نوین ایران بود؛ اما شاملو پس از باغ آینه مطرح شد. شعرهای او امضای خود را داشت و بدون درج نام میشد فهمید شعر کیست. باغ آینه که منتشر شد در مصاحبهای با مجله روشنفکر گفتم: شاملو بزرگترین شاعر چند صد سال اخیر ایران است. این حرف خواب خیلیها را آشفته میکرد. عدهای معتقد بودند این شیوه راه به جایی نمیبرد و ظرف یکی دو سال آبها از آسیاب میافتد. دوستان محافظهکارتر سرزنشم میکردند که این چه قضاوتی است که کردهای! کمتر از یک دهه بعد چند تن از مشهورترینِ همین شاعران، طرفداران دوآتشه شعر شاملو شدند». این بخشی از مقالهای است که محمدعلی سپانلو درباره احمد شاملو نوشته بود و در کتاب «من بامدادم سرانجام» منتشر شده است.
«من بامدادم سرانجام» عنوان مجموعه مقالاتی است درباره احمد شاملو که به کوشش سعید پورعظیمی در نشر نو منتشر شده است. چاپ اول این کتاب چند سال پیش منتشر شده بود و در چاپ تازهای که مدتی پیش نشر نو از این کتاب ارائه کرد، مقالاتی از حسین معصومیهمدانی و مجید کوچکی افزوده شدهاند. «من بامدادم سرانجام» شامل 65 مقاله و یادداشت است که در هفت فصل منتشر شدهاند. عناوین فصلهای کتاب عبارتاند از: شعر رهایی است، کارنامه بامداد، خاطره نزدیک قرنها، زبان و جهان شفاهی، بلاغت محاورات، بادیه در کف و نگرانیهای شاعر. فصل اول کتاب شامل مقالاتی درباره شعر شاملو به قلم چهرههایی شناختهشده است. ادونیس، رضا براهنی، تقی پورنامداریان، اسماعیل خویی، سعید رضوانی، عنایت سمیعی، عبدالحسین فرزاد، احمد کریمیحکاک و عبدالله کوثری از جمله کسانی هستند که مقاله یا یادداشتی از آنها در این بخش منتشر شده است. یکی از مقالات خواندنی این بخش، «یادداشتی کوتاه بر شعرهای بلند» از تقی پورنامداریان است که در بخشی از آن میخوانیم: «به یاد دارم شاملو در مصاحبهای گفته بود: بزرگترین شاعر بافرهنگترین شاعر است و بزرگترین شاعر به دنیا نیامده است. این
حرف شاملو به این معنی است که ظهور بزرگترین شاعر مدام به تعویق میافتد؛ اما آیا میتوان براساس این حرف از بزرگترین یا یکی از بزرگترین شاعران همعصر سخن گفت؟ طبیعی است که با تنوع و توسع فرهنگی که در عصر ما ایجاد شده و گسترش پیدا کرده است و امکان دسترسی به آن نیز بسیار آسان شده، دشوار است از بافرهنگترین شاعر سخن گفت. زمینههای متنوع فرهنگ بومی و غیربومی که ممکن است هرکس از بخشی از آن بیشتر برخوردار باشد، عملا مانع دستیابی به معیاری برای درک میزان برخورداری کسی از فرهنگ در مقایسه با دیگران میشود. در روزگار ما نه شعر، هنری مردمی است که خاص و عام از خواندن آن لذت ببرند و مخاطبان گستردهای داشته باشد و نه اصولا ذهنیت و فهم تا حدی مشترک وجود دارد تا همه بیشوکم از شعری خاص لذت ببرند. اختلاف برخورداری شاعر و مخاطبان از عناصر فرهنگی، دایره خوانندگان شعر را هم محدود میکند و هم خاص. اگر از این چشمانداز به شعر شاملو نگاه کنیم، خوانندگان شعر او محدود به دانشجویان و روشنفکرانی میشود که در عین عدم دلبستگی به سنت، آشنایی نسبی با ادبیات غرب داشتند. شاملو با توجه به چنین مخاطبانی بهخصوص در دوره خاصی از تاریخ سیاسی
و اجتماعی و فرهنگی ما یکی از شاعران مشهور و برجسته زمان ما بهخصوص در دهههای چهل و پنجاه است». فصل بعدی کتاب به شخصیت یا کارنامه فرهنگی شاملو مربوط است و برخی از چهرههایی که در این فصل مقالات و یادداشتهایشان منتشر شده عبارتاند از: سیمین بهبهانی، محمدعلی سپانلو، فریبرز رئیسدانا، احسان یارشاطر، محمد قائد، مرتضی کاخی و ناصر زراعتی.
فصل سوم کتاب، خاطرات دیگران از شاملو است و منصور اوجی، عباس جوانمرد، احمد سمیعیگیلانی، محسن یلفانی، نورالدین زرینکلک و فتحالله مجتبایی ازجمله نویسندگان این خاطرات هستند. در فصل چهارم نیز به نقد و بررسی «کتاب کوچه» پرداخته شده است. در فصل پنجم، ترجمههای شاملو بررسی شده و محمد بهارلو، سروش حبیبی و مهدی غبرایی ازجمله کسانی هستند که در این فصل متنی از آنها به چاپ رسیده است. حسن میرعابدینی در فصل ششم کتاب به بررسی داستانهای شاملو پرداخته است و سرانجام در فصل پایانی، به سخنرانی بحثبرانگیز شاملو در دانشگاه برکلی پرداخته شده و سیاوش جمادی و جلیل دوستخواه درباره آن نوشتهاند.
شرق: «هیچکس نمیتواند تأثیر شگفتانگیز شاملو بر رشد و بالیدن ادبیات معاصر ایران را انکار کند. انتشار مجموعه هوای تازه اتفاقی بسیار بزرگ در ادبیات نوین ایران بود؛ اما شاملو پس از باغ آینه مطرح شد. شعرهای او امضای خود را داشت و بدون درج نام میشد فهمید شعر کیست. باغ آینه که منتشر شد در مصاحبهای با مجله روشنفکر گفتم: شاملو بزرگترین شاعر چند صد سال اخیر ایران است. این حرف خواب خیلیها را آشفته میکرد. عدهای معتقد بودند این شیوه راه به جایی نمیبرد و ظرف یکی دو سال آبها از آسیاب میافتد. دوستان محافظهکارتر سرزنشم میکردند که این چه قضاوتی است که کردهای! کمتر از یک دهه بعد چند تن از مشهورترینِ همین شاعران، طرفداران دوآتشه شعر شاملو شدند». این بخشی از مقالهای است که محمدعلی سپانلو درباره احمد شاملو نوشته بود و در کتاب «من بامدادم سرانجام» منتشر شده است.
«من بامدادم سرانجام» عنوان مجموعه مقالاتی است درباره احمد شاملو که به کوشش سعید پورعظیمی در نشر نو منتشر شده است. چاپ اول این کتاب چند سال پیش منتشر شده بود و در چاپ تازهای که مدتی پیش نشر نو از این کتاب ارائه کرد، مقالاتی از حسین معصومیهمدانی و مجید کوچکی افزوده شدهاند. «من بامدادم سرانجام» شامل 65 مقاله و یادداشت است که در هفت فصل منتشر شدهاند. عناوین فصلهای کتاب عبارتاند از: شعر رهایی است، کارنامه بامداد، خاطره نزدیک قرنها، زبان و جهان شفاهی، بلاغت محاورات، بادیه در کف و نگرانیهای شاعر. فصل اول کتاب شامل مقالاتی درباره شعر شاملو به قلم چهرههایی شناختهشده است. ادونیس، رضا براهنی، تقی پورنامداریان، اسماعیل خویی، سعید رضوانی، عنایت سمیعی، عبدالحسین فرزاد، احمد کریمیحکاک و عبدالله کوثری از جمله کسانی هستند که مقاله یا یادداشتی از آنها در این بخش منتشر شده است. یکی از مقالات خواندنی این بخش، «یادداشتی کوتاه بر شعرهای بلند» از تقی پورنامداریان است که در بخشی از آن میخوانیم: «به یاد دارم شاملو در مصاحبهای گفته بود: بزرگترین شاعر بافرهنگترین شاعر است و بزرگترین شاعر به دنیا نیامده است. این
حرف شاملو به این معنی است که ظهور بزرگترین شاعر مدام به تعویق میافتد؛ اما آیا میتوان براساس این حرف از بزرگترین یا یکی از بزرگترین شاعران همعصر سخن گفت؟ طبیعی است که با تنوع و توسع فرهنگی که در عصر ما ایجاد شده و گسترش پیدا کرده است و امکان دسترسی به آن نیز بسیار آسان شده، دشوار است از بافرهنگترین شاعر سخن گفت. زمینههای متنوع فرهنگ بومی و غیربومی که ممکن است هرکس از بخشی از آن بیشتر برخوردار باشد، عملا مانع دستیابی به معیاری برای درک میزان برخورداری کسی از فرهنگ در مقایسه با دیگران میشود. در روزگار ما نه شعر، هنری مردمی است که خاص و عام از خواندن آن لذت ببرند و مخاطبان گستردهای داشته باشد و نه اصولا ذهنیت و فهم تا حدی مشترک وجود دارد تا همه بیشوکم از شعری خاص لذت ببرند. اختلاف برخورداری شاعر و مخاطبان از عناصر فرهنگی، دایره خوانندگان شعر را هم محدود میکند و هم خاص. اگر از این چشمانداز به شعر شاملو نگاه کنیم، خوانندگان شعر او محدود به دانشجویان و روشنفکرانی میشود که در عین عدم دلبستگی به سنت، آشنایی نسبی با ادبیات غرب داشتند. شاملو با توجه به چنین مخاطبانی بهخصوص در دوره خاصی از تاریخ سیاسی
و اجتماعی و فرهنگی ما یکی از شاعران مشهور و برجسته زمان ما بهخصوص در دهههای چهل و پنجاه است». فصل بعدی کتاب به شخصیت یا کارنامه فرهنگی شاملو مربوط است و برخی از چهرههایی که در این فصل مقالات و یادداشتهایشان منتشر شده عبارتاند از: سیمین بهبهانی، محمدعلی سپانلو، فریبرز رئیسدانا، احسان یارشاطر، محمد قائد، مرتضی کاخی و ناصر زراعتی.
فصل سوم کتاب، خاطرات دیگران از شاملو است و منصور اوجی، عباس جوانمرد، احمد سمیعیگیلانی، محسن یلفانی، نورالدین زرینکلک و فتحالله مجتبایی ازجمله نویسندگان این خاطرات هستند. در فصل چهارم نیز به نقد و بررسی «کتاب کوچه» پرداخته شده است. در فصل پنجم، ترجمههای شاملو بررسی شده و محمد بهارلو، سروش حبیبی و مهدی غبرایی ازجمله کسانی هستند که در این فصل متنی از آنها به چاپ رسیده است. حسن میرعابدینی در فصل ششم کتاب به بررسی داستانهای شاملو پرداخته است و سرانجام در فصل پایانی، به سخنرانی بحثبرانگیز شاملو در دانشگاه برکلی پرداخته شده و سیاوش جمادی و جلیل دوستخواه درباره آن نوشتهاند.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.