شهرک اکباتان، مدنیتی مدرن در دل یک ابرسازه
حسین ایمانیجاجرمی- جامعهشناس شهری

در اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 خورشیدی شرکت نوسازی و عمران تهران با ریاست رحمان گلزارشبستری با همکاری شرکتی مستقر در نیویورک به نام شرکت مسکن استارت، یکی از گرانترین و نوآورترین پروژههای مسکونی خاورمیانه را در غرب تهران ساخت. میتوان ساخت چنین شهرکی عظیم را بخشی از رویکردهای طرح جامع تهران به حساب آورد؛ طرحی که آن را ویکتور گروئن، برنامهریز شهری اتریشی-آمریکایی با کمک عبدالعزیز فرمانفرماییان، معمار ایرانی، به سفارش سازمان برنامهوبودجه تهیه کرد تا راه چارهای برای مسئله توسعه شتابان تهران و خلق فضایی نو برای یک کلانشهر باشد. شهرک اکباتان با حدود 15هزارو 500 واحد مسکونی، محیطی شد برای خانوارهای طبقه متوسط، بهویژه کارکنان دولت تا در وضع آشفته مسکن آن سالها در محیطی آرام و دلپسند سکنی بگیرند. در آن زمان شرط اجرای پروژههای بزرگ، سرمایهگذاری مشترک با شرکتهای بینالمللی بود. از همینرو شرکت نوسازی و عمران تهران از شرکت گروزن و شرکا (آمریکا) و گروه اسپیس (کرهجنوبی) درخواست همکاری کرد. شهرک اکباتان به این ترتیب حاصل همکاری شرکتهای ایرانی و بینالمللی است و علل ساخت آن را باید در طرحهای بلندپروازانهای جستوجو کرد که درآمدهای سرشار نفتی امکان تحقق آن را میداد و این بستر فرصتی برای معماران و شهرسازان خارجی هم بود تا ایدههای نوآورانه خود را در محیطی متفاوت به اجرا درآورند. اکباتان بخشی از مسکنسازی ماشینی و خلق فضاهای عظیم و متفاوت شهری بود که به نظر معماران آیندهگرا انسان مدرن به آنها نیاز داشت، اما در کشورهای توسعهیافته چندان انگیزه مالی برای اجرای این ایدهها فراهم نبود. درهرحال تهران امکان تحقق چنین رؤیایی را در غرب خود با بنای شهرک اکباتان فراهم کرد.
از همان ابتدا در زمان ساخت و بهرهبرداری اولیه از شهرک اکباتان تقریبا همه چنین پروژهای را شکستخورده میدانستند. این حجم از بارگذاری آهن و بتون و افراشتن برجهای مسکونی پرتراکم در زمینی پهناور بیسابقه بود. تجربههای مشابه مانند پروئیتایگو در سنتلوئیس آمریکا که بدنامترین پروژه مسکن عمومی جهان نام گرفته، شکست خورده بود؛ به سبب فروپاشی سازمان اجتماعی چنین مجتمعهایی و فرورفتن آنها در منجلاب ناامنی و آسیبهای اجتماعی کار به جایی رسید که تمامی برجهای مسکونی پروئیتایگو را با دینامیت با خاک یکسان کردند. اما چرا پس از گذشته 50 سال میتوان تجربه اکباتان را موفق دانست؟
نکته این است که الزاما پروژههای مشابه در همهجا به شکست نمیانجامد. حتی در خود سنتلوئیس آنچنان که اریک کلایننبرگ در کتاب «کاخهایی برای مردم» ذکر میکند، در آن طرف خیابانی که پروژه پروئیتایگو قرار داشت، پروژه مسکونی دیگری بود که با وجود خصوصیات کالبدی مشابه، موفق و سرزنده به حیات خود ادامه داده بود. به نظر میرسد پروژههای مسکن عمومی موفق ویژگیهایی دارند که شهرک اکباتان هم از آنها برخوردار شده است. در این یادداشت برخی از این ویژگیها را مرور خواهم کرد. اول از همه باید به موضوع مدیریت ساخت شهرک اکباتان پرداخت. مهمترین نقاط قوت تجربه گلزار و همکاران عبارت بودند از: یک) پاسخگویی درست و دقیق به نیاز روز جامعه. در دهه 40 خورشیدی طبقه متوسط مدرن درحال شکلگیری بود و به فضای شهری خاص خود برای اسکان و زندگی نیاز داشت. شهرک اکباتان خاص سکونت چنین طبقهای ساخته شد و طراحان آن درک به نسبت دقیقی از ویژگیهای زندگی چنین طبقهای داشتند و آن را در طرح شهرک پیاده کردند. دو) بهرهگیری از دانش روز. الزام شرکتهای ایرانی به داشتن شریک خارجی و سرمایهگذاری مشترک در پروژهها سبب شد تا شرکت نوسازی و عمران تهران
سازنده شهرک اکباتان با شرکتهای معتبر خارجی مانند استارت در ساخت اکباتان شریک شود و امکان بهرهگیری از دانش و فناوری روز آن هنگام برای ساخت شهرک فراهم شود.
سه) طبقه متوسط مدرن، با اتکای کمتر به پیوندهای سنتی نیازمند فضاهای اجتماعی و مشترک برای ایجاد روابط شهروندی نوین است. این فضاها با پیشبینی، طراحی و تأمین زیرساختهای اجتماعی ممکن شد. تقسیم مساوی فضا به کاربریهای مسکونی و فضای سبز و پیشبینی مسیرهای پیاده و ممانعت از ورود خودرو سبب شکلگیری فضایی شهری شد که مشوق پیادهروی و تعاملات اجتماعی است. چهار) تأمین مالی مناسب. با تأسیس صندوق سپردهگذاری و تأمین وام اکباتان امکان تأمین مالی پروژه اکباتان فراهم شد. مشارکت متقاضیان در تأمین هزینه در کنار پوشش هزینههای ساخت چنین پروژه عظیمی موجب تعلق و دلبستگی آنها به این پروژه شد. پنج) توجه به اهمیت عامل شهرت محله. رحمان گلزار برای جلب چهرههای مشهور و خرید واحد مسکونی از سوی آنها در شهرک خود، راهبرد داشت. برای مثال میتوان به رجبعلی اعتمادی اشاره کرد که در گفتوگویی با روزنامه همشهری داستان خرید خانه خود در اکباتان را روایت میکند، به نظر میرسد گروههای مورد نظر گلزار عبارت بودهاند از نویسندگان، هنرمندان، ورزشکاران و کارکنان یقهسفید ردهبالا. اولین گروه خریداران از شرکت هواپیمایی ملی ایران (هما) بودند که شرکتی
خوشنام و معتبر محسوب میشد و بهنوعی مدل راهنمای سایر سازمانها و شرکتها به حساب میآمد.
بخش دوم موفقیت تجربه اکباتان به موضوع مدیریت بهرهبرداری و اداره مشارکتی این شهرک ارتباط دارد. شهرک اکباتان در این بخش هم ویژگیهایی دارد که کمتر در مناطق دیگر میتوان آنها را دید. این ویژگیها عبارتاند از: یک) خودگردانی شهرک؛ بخش عمدهای از خدمات مورد نیاز اسکان مانند امنیت، روشنایی محوطهها، جمعآوری زباله و نظافت محیط از سوی بلوکهای مسکونی با هزینه ساکنان تأمین میشود. نیازهایی که سبب تأسیس سازمان اجتماعی اداره شهرک در قالب هیئتمدیره بلوکها و هیئتمدیره مرکزی شدند. تشکیلاتی که موجب مشارکت نسبی در اداره امور عمومی شده است. به عبارت دیگر نمیتوان اکباتانی بود و در مسائل عمومی بلوک و شهرک مداخله و مشارکت نکرد.
دو) شکلگیری هویت اجتماعی تحت نام اکباتانیها. به نظر میرسد منشأ مشترک از منظر طبقه اجتماعی و شباهت سلایق و سبک زندگی در کنار لزوم مشارکت در تأمین هزینه و اداره شهرک سبب شده است تا با اتکا به محیط کالبدی متمایز شهرک، کوره ذوبی پدید آید که تفاوتها را کمرنگ کرده و همه ساکنان را در فرهنگی مشترک ادغام میکند. به این ترتیب هویت و اهلیتی جدید به نام اکباتانیها پدید میآید. این فرهنگ نوین شهرکنشینی خصوصیاتی دارد مانند بیاعتنایی مدنی، تساهل و تحمل تفاوتها، مسئلهای که هم نقطه قوت شهرک است و هم در سالهای اخیر دارد به یک آسیب بدل میشود. سبب، حضور افراد و گروههایی غریبه است که رفتارها و اعمال آنها معمولا در فضاهای دیگر تحمل نشده، اما در شهرک برای خود مأمنی مییابند؛ مسئلهای که به نظر میرسد از نقطه تحمل ساکنان درحال فراتررفتن است. هویت مشترک اکباتانی با عناصری مانند خلق رویدادهایی همچون مراسم چهارشنبهسوری و عزاداریهای خاص، پارکوکارها، گرافیتیکارها و موسیقی خیابانی و زیرزمینی تقویت و تفاوت مییابد. درهرحال این شهرک همچنان پویایی خود را حفظ کرده و آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد، ممکن است متفاوت با
سرگذشت کنونی آن باشد.
در اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 خورشیدی شرکت نوسازی و عمران تهران با ریاست رحمان گلزارشبستری با همکاری شرکتی مستقر در نیویورک به نام شرکت مسکن استارت، یکی از گرانترین و نوآورترین پروژههای مسکونی خاورمیانه را در غرب تهران ساخت. میتوان ساخت چنین شهرکی عظیم را بخشی از رویکردهای طرح جامع تهران به حساب آورد؛ طرحی که آن را ویکتور گروئن، برنامهریز شهری اتریشی-آمریکایی با کمک عبدالعزیز فرمانفرماییان، معمار ایرانی، به سفارش سازمان برنامهوبودجه تهیه کرد تا راه چارهای برای مسئله توسعه شتابان تهران و خلق فضایی نو برای یک کلانشهر باشد. شهرک اکباتان با حدود 15هزارو 500 واحد مسکونی، محیطی شد برای خانوارهای طبقه متوسط، بهویژه کارکنان دولت تا در وضع آشفته مسکن آن سالها در محیطی آرام و دلپسند سکنی بگیرند. در آن زمان شرط اجرای پروژههای بزرگ، سرمایهگذاری مشترک با شرکتهای بینالمللی بود. از همینرو شرکت نوسازی و عمران تهران از شرکت گروزن و شرکا (آمریکا) و گروه اسپیس (کرهجنوبی) درخواست همکاری کرد. شهرک اکباتان به این ترتیب حاصل همکاری شرکتهای ایرانی و بینالمللی است و علل ساخت آن را باید در طرحهای بلندپروازانهای جستوجو کرد که درآمدهای سرشار نفتی امکان تحقق آن را میداد و این بستر فرصتی برای معماران و شهرسازان خارجی هم بود تا ایدههای نوآورانه خود را در محیطی متفاوت به اجرا درآورند. اکباتان بخشی از مسکنسازی ماشینی و خلق فضاهای عظیم و متفاوت شهری بود که به نظر معماران آیندهگرا انسان مدرن به آنها نیاز داشت، اما در کشورهای توسعهیافته چندان انگیزه مالی برای اجرای این ایدهها فراهم نبود. درهرحال تهران امکان تحقق چنین رؤیایی را در غرب خود با بنای شهرک اکباتان فراهم کرد.
از همان ابتدا در زمان ساخت و بهرهبرداری اولیه از شهرک اکباتان تقریبا همه چنین پروژهای را شکستخورده میدانستند. این حجم از بارگذاری آهن و بتون و افراشتن برجهای مسکونی پرتراکم در زمینی پهناور بیسابقه بود. تجربههای مشابه مانند پروئیتایگو در سنتلوئیس آمریکا که بدنامترین پروژه مسکن عمومی جهان نام گرفته، شکست خورده بود؛ به سبب فروپاشی سازمان اجتماعی چنین مجتمعهایی و فرورفتن آنها در منجلاب ناامنی و آسیبهای اجتماعی کار به جایی رسید که تمامی برجهای مسکونی پروئیتایگو را با دینامیت با خاک یکسان کردند. اما چرا پس از گذشته 50 سال میتوان تجربه اکباتان را موفق دانست؟
نکته این است که الزاما پروژههای مشابه در همهجا به شکست نمیانجامد. حتی در خود سنتلوئیس آنچنان که اریک کلایننبرگ در کتاب «کاخهایی برای مردم» ذکر میکند، در آن طرف خیابانی که پروژه پروئیتایگو قرار داشت، پروژه مسکونی دیگری بود که با وجود خصوصیات کالبدی مشابه، موفق و سرزنده به حیات خود ادامه داده بود. به نظر میرسد پروژههای مسکن عمومی موفق ویژگیهایی دارند که شهرک اکباتان هم از آنها برخوردار شده است. در این یادداشت برخی از این ویژگیها را مرور خواهم کرد. اول از همه باید به موضوع مدیریت ساخت شهرک اکباتان پرداخت. مهمترین نقاط قوت تجربه گلزار و همکاران عبارت بودند از: یک) پاسخگویی درست و دقیق به نیاز روز جامعه. در دهه 40 خورشیدی طبقه متوسط مدرن درحال شکلگیری بود و به فضای شهری خاص خود برای اسکان و زندگی نیاز داشت. شهرک اکباتان خاص سکونت چنین طبقهای ساخته شد و طراحان آن درک به نسبت دقیقی از ویژگیهای زندگی چنین طبقهای داشتند و آن را در طرح شهرک پیاده کردند. دو) بهرهگیری از دانش روز. الزام شرکتهای ایرانی به داشتن شریک خارجی و سرمایهگذاری مشترک در پروژهها سبب شد تا شرکت نوسازی و عمران تهران
سازنده شهرک اکباتان با شرکتهای معتبر خارجی مانند استارت در ساخت اکباتان شریک شود و امکان بهرهگیری از دانش و فناوری روز آن هنگام برای ساخت شهرک فراهم شود.
سه) طبقه متوسط مدرن، با اتکای کمتر به پیوندهای سنتی نیازمند فضاهای اجتماعی و مشترک برای ایجاد روابط شهروندی نوین است. این فضاها با پیشبینی، طراحی و تأمین زیرساختهای اجتماعی ممکن شد. تقسیم مساوی فضا به کاربریهای مسکونی و فضای سبز و پیشبینی مسیرهای پیاده و ممانعت از ورود خودرو سبب شکلگیری فضایی شهری شد که مشوق پیادهروی و تعاملات اجتماعی است. چهار) تأمین مالی مناسب. با تأسیس صندوق سپردهگذاری و تأمین وام اکباتان امکان تأمین مالی پروژه اکباتان فراهم شد. مشارکت متقاضیان در تأمین هزینه در کنار پوشش هزینههای ساخت چنین پروژه عظیمی موجب تعلق و دلبستگی آنها به این پروژه شد. پنج) توجه به اهمیت عامل شهرت محله. رحمان گلزار برای جلب چهرههای مشهور و خرید واحد مسکونی از سوی آنها در شهرک خود، راهبرد داشت. برای مثال میتوان به رجبعلی اعتمادی اشاره کرد که در گفتوگویی با روزنامه همشهری داستان خرید خانه خود در اکباتان را روایت میکند، به نظر میرسد گروههای مورد نظر گلزار عبارت بودهاند از نویسندگان، هنرمندان، ورزشکاران و کارکنان یقهسفید ردهبالا. اولین گروه خریداران از شرکت هواپیمایی ملی ایران (هما) بودند که شرکتی
خوشنام و معتبر محسوب میشد و بهنوعی مدل راهنمای سایر سازمانها و شرکتها به حساب میآمد.
بخش دوم موفقیت تجربه اکباتان به موضوع مدیریت بهرهبرداری و اداره مشارکتی این شهرک ارتباط دارد. شهرک اکباتان در این بخش هم ویژگیهایی دارد که کمتر در مناطق دیگر میتوان آنها را دید. این ویژگیها عبارتاند از: یک) خودگردانی شهرک؛ بخش عمدهای از خدمات مورد نیاز اسکان مانند امنیت، روشنایی محوطهها، جمعآوری زباله و نظافت محیط از سوی بلوکهای مسکونی با هزینه ساکنان تأمین میشود. نیازهایی که سبب تأسیس سازمان اجتماعی اداره شهرک در قالب هیئتمدیره بلوکها و هیئتمدیره مرکزی شدند. تشکیلاتی که موجب مشارکت نسبی در اداره امور عمومی شده است. به عبارت دیگر نمیتوان اکباتانی بود و در مسائل عمومی بلوک و شهرک مداخله و مشارکت نکرد.
دو) شکلگیری هویت اجتماعی تحت نام اکباتانیها. به نظر میرسد منشأ مشترک از منظر طبقه اجتماعی و شباهت سلایق و سبک زندگی در کنار لزوم مشارکت در تأمین هزینه و اداره شهرک سبب شده است تا با اتکا به محیط کالبدی متمایز شهرک، کوره ذوبی پدید آید که تفاوتها را کمرنگ کرده و همه ساکنان را در فرهنگی مشترک ادغام میکند. به این ترتیب هویت و اهلیتی جدید به نام اکباتانیها پدید میآید. این فرهنگ نوین شهرکنشینی خصوصیاتی دارد مانند بیاعتنایی مدنی، تساهل و تحمل تفاوتها، مسئلهای که هم نقطه قوت شهرک است و هم در سالهای اخیر دارد به یک آسیب بدل میشود. سبب، حضور افراد و گروههایی غریبه است که رفتارها و اعمال آنها معمولا در فضاهای دیگر تحمل نشده، اما در شهرک برای خود مأمنی مییابند؛ مسئلهای که به نظر میرسد از نقطه تحمل ساکنان درحال فراتررفتن است. هویت مشترک اکباتانی با عناصری مانند خلق رویدادهایی همچون مراسم چهارشنبهسوری و عزاداریهای خاص، پارکوکارها، گرافیتیکارها و موسیقی خیابانی و زیرزمینی تقویت و تفاوت مییابد. درهرحال این شهرک همچنان پویایی خود را حفظ کرده و آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد، ممکن است متفاوت با
سرگذشت کنونی آن باشد.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.