تراژديهاي دوران باستان

شرق: «نمايشنامههاي يونان» يكي ديگر از كتابهاي مجموعه «مكتبها و جنبشهاي ادبي» نشر سفير است و درواقع جلد دوم اين مجموعه پس از كتاب «رئاليسم» بهشمار ميرود. نمايشنامههاي يونان باستان بخشي مهم از سنت ادبيات و تئاتر جهاني است كه همواره مورد توجه منتقدان و نويسندگان زيادي بوده است. اما كتاب «نمايشنامههاي يونان» كه توسط آيرا ماركميلن نوشته شده و اكرم رضاييبايندر آن را به فارسي برگردانده، تلاشي است براي آشنايي ابتدايي با نمايشنامههاي يوناني و نويسندگان آن عصر. هنر نمايش در اواخر قرن ششم قبل از ميلاد در يونان باستان، دولتشهر آتن شكل گرفت. از دل سرودهاي مذهبي كه در مدح ديونوسوس سروده ميشد، تراژديهايي پديد آمد كه موضوع محوريشان خدايان و گذشته اساطيري يونان بود. در قرن پنجم پيش از ميلاد، چهار نمايشنامهنويس محبوبيت و شهرت بيشتري در مقايسه با ديگران پيدا كردند كه سه نفر از آنها يعني آيسخولوس، سوفوكلس و ائوريپيدس تراژدينويس بودند. «نمايشنامههاي يونان» در بخش اول به پيدايش نمايشنامهها پرداخته و در بخشي از آن درباره موضوع نمايشنامههاي باستان آمده: «موضوع اصلي نخستين نمايشنامهها تقابل خير و شر در جهان هستي و همچنين كشمكش نيروهاي متناقض در سرشت انسان و در جهان بيرون بود. هر سه اين تراژدينويسها اساس نمايشنامههاي خود را اساطير و افسانههاي يونان قرار دادهاند و هركدام به نوعي در شكلگيري هنر نمايش سهيم بودهاند؛ آيسخولوس با نوشتن تراژدي اورستيا، كه به مضامين مرسوم در تراژدي يعني انتقام و عدالت ميپردازد، ارزش و اعتبار نمايشنامه را در دنياي ادبيات بالا برد. از مجموع نمايشنامههايي كه به قلم سوفوكلس نوشته شده، فقط هفت نمايشنامه بهجا مانده است كه مهمترين آنها اوديپوس شهريار است. ائوريپيدس نيز بهعنوان آخرين تراژدينويس برجسته، در نمايشنامههاي خود ارزشهاي سنتي و قدرت مطلق خدايان را زير سؤال ميبرد. او در نمايشنامه مدهآ به موضوع تصميمگيري در شرايط دشوار ميپردازد. هم سوفوكلس و هم ائوريپیدس نمايشنامهاي در مورد آنتيگونه به رشته تحرير درآوردهاند؛ نمايشنامه سوفوكلس از آسيب زمان به دور مانده ولي از نمايشنامه ائوريپیدس جز پارههايي ناقص چيزي بهجا نمانده است. گرچه رويكرد اين دو نمايشنامهنويس به اين داستان اسطورهاي با هم تفاوت دارد، اما هر دوي آنها به نوعي به كشمكش اخلاقي بين وفاداري به دولت و وفاداري به باورهاي مذهبي، پرداختهاند». اين بخش در ادامه به سراغ كمدي رفته و نويسنده معتقد است كه به احتمال بسيار كمدي نيز همچون تراژدي از دل آيينهاي مذهبي پديد آمده است. آريستوفانس چهره شاخص كمدينويس باستان در دوره كمدي كهن به شمار ميرود. او در برخي از نمايشنامههايش با طنزي گزنده چهرههاي مطرح آتن و اتفاقات جاري را به ريشخند ميگيرد. در كتاب و درباره كمديهاي باستان آمده: «بعدها كمدي بيشتر از آنكه به طنز و اسطوره تكيه كند، به روابط انساني موجود بين مردم يونان پرداخت. نمايشنامههاي يونان باعث پيدايش قالب جديدي از هنر شد و هنوز هم پس از گذشت قرنها شاهد اين هستيم كه هنرمندان مختلف، فلاسفه، روانشناسان و انديشمندان عصر حاضر از آثار نويسندگان يونان باستان تاثير و الهام ميگيرند. مضامين و موقعيتهاي عام نمايشنامههاي يونان اين امكان را به مخاطب در عصر مدرن ميدهد كه به خوبي با آنها ارتباط برقرار كند». كتاب پس از توضيحاتي درباره پيدايش نمايشنامهها، به نويسندگان شاخص پرداخته و مهمترين نمايشنامهنويسان يونان باستان را به اختصار معرفي كرده است. پس از آن نيز به سراغ آثار شاخص آن دوره رفته است. درونمايه، سبك و بستر تاريخي ديگر موضوعاتي است كه در بخشهاي ديگر كتاب به آنها پرداخته شده است. به ضميمه كتاب، مقالهاي هم از رنا كرب با عنوان «فراتر از مرز زمان و مكان» به چاپ رسيده است. كرب داراي مدرك فوقليسانس در رشته ادبيات انگليسي و نويسندگي خلاق است و در اين مقاله به عدالت و انتقام در تراژديهاي يونان پرداخته است. در بخشي از مقاله او ميخوانيم: «تراژديهاي يونان، سوالاتي را در ذهن انسان بيدار ميكنند كه محوريت همه آنها زندگي بشر و رنجي است كه او در اين زندگي متحمل ميشود. ابهامآميزبودن عدالت، بهويژه عدل الهي و همچنين ارتباط ذاتي آن با روا يا ناروا بودن انتقام از دغدغههاي هميشگي تراژديهاي يونان بوده است. يونانيان باستان بر اين باور بودند كه خدايان بزرگي انسان را تاب نميآوردند، به همين خاطر ترتيبي ميدادند تا انسانهاي بهاوجرسيده دست به كارهاي ناشايستي بزنند؛ كارهايي كه اغلب نتيجه غرور و تكبر بيش از حدشان بود. بهاينترتيب وقايع فجيعي كه براي اين انسانهاي مغرور رخ ميداد و منجر به تباهيشان ميشد، چيزي جز مجازات عادلانه به نظر نميرسيد».
شرق: «نمايشنامههاي يونان» يكي ديگر از كتابهاي مجموعه «مكتبها و جنبشهاي ادبي» نشر سفير است و درواقع جلد دوم اين مجموعه پس از كتاب «رئاليسم» بهشمار ميرود. نمايشنامههاي يونان باستان بخشي مهم از سنت ادبيات و تئاتر جهاني است كه همواره مورد توجه منتقدان و نويسندگان زيادي بوده است. اما كتاب «نمايشنامههاي يونان» كه توسط آيرا ماركميلن نوشته شده و اكرم رضاييبايندر آن را به فارسي برگردانده، تلاشي است براي آشنايي ابتدايي با نمايشنامههاي يوناني و نويسندگان آن عصر. هنر نمايش در اواخر قرن ششم قبل از ميلاد در يونان باستان، دولتشهر آتن شكل گرفت. از دل سرودهاي مذهبي كه در مدح ديونوسوس سروده ميشد، تراژديهايي پديد آمد كه موضوع محوريشان خدايان و گذشته اساطيري يونان بود. در قرن پنجم پيش از ميلاد، چهار نمايشنامهنويس محبوبيت و شهرت بيشتري در مقايسه با ديگران پيدا كردند كه سه نفر از آنها يعني آيسخولوس، سوفوكلس و ائوريپيدس تراژدينويس بودند. «نمايشنامههاي يونان» در بخش اول به پيدايش نمايشنامهها پرداخته و در بخشي از آن درباره موضوع نمايشنامههاي باستان آمده: «موضوع اصلي نخستين نمايشنامهها تقابل خير و شر در جهان هستي و همچنين كشمكش نيروهاي متناقض در سرشت انسان و در جهان بيرون بود. هر سه اين تراژدينويسها اساس نمايشنامههاي خود را اساطير و افسانههاي يونان قرار دادهاند و هركدام به نوعي در شكلگيري هنر نمايش سهيم بودهاند؛ آيسخولوس با نوشتن تراژدي اورستيا، كه به مضامين مرسوم در تراژدي يعني انتقام و عدالت ميپردازد، ارزش و اعتبار نمايشنامه را در دنياي ادبيات بالا برد. از مجموع نمايشنامههايي كه به قلم سوفوكلس نوشته شده، فقط هفت نمايشنامه بهجا مانده است كه مهمترين آنها اوديپوس شهريار است. ائوريپيدس نيز بهعنوان آخرين تراژدينويس برجسته، در نمايشنامههاي خود ارزشهاي سنتي و قدرت مطلق خدايان را زير سؤال ميبرد. او در نمايشنامه مدهآ به موضوع تصميمگيري در شرايط دشوار ميپردازد. هم سوفوكلس و هم ائوريپیدس نمايشنامهاي در مورد آنتيگونه به رشته تحرير درآوردهاند؛ نمايشنامه سوفوكلس از آسيب زمان به دور مانده ولي از نمايشنامه ائوريپیدس جز پارههايي ناقص چيزي بهجا نمانده است. گرچه رويكرد اين دو نمايشنامهنويس به اين داستان اسطورهاي با هم تفاوت دارد، اما هر دوي آنها به نوعي به كشمكش اخلاقي بين وفاداري به دولت و وفاداري به باورهاي مذهبي، پرداختهاند». اين بخش در ادامه به سراغ كمدي رفته و نويسنده معتقد است كه به احتمال بسيار كمدي نيز همچون تراژدي از دل آيينهاي مذهبي پديد آمده است. آريستوفانس چهره شاخص كمدينويس باستان در دوره كمدي كهن به شمار ميرود. او در برخي از نمايشنامههايش با طنزي گزنده چهرههاي مطرح آتن و اتفاقات جاري را به ريشخند ميگيرد. در كتاب و درباره كمديهاي باستان آمده: «بعدها كمدي بيشتر از آنكه به طنز و اسطوره تكيه كند، به روابط انساني موجود بين مردم يونان پرداخت. نمايشنامههاي يونان باعث پيدايش قالب جديدي از هنر شد و هنوز هم پس از گذشت قرنها شاهد اين هستيم كه هنرمندان مختلف، فلاسفه، روانشناسان و انديشمندان عصر حاضر از آثار نويسندگان يونان باستان تاثير و الهام ميگيرند. مضامين و موقعيتهاي عام نمايشنامههاي يونان اين امكان را به مخاطب در عصر مدرن ميدهد كه به خوبي با آنها ارتباط برقرار كند». كتاب پس از توضيحاتي درباره پيدايش نمايشنامهها، به نويسندگان شاخص پرداخته و مهمترين نمايشنامهنويسان يونان باستان را به اختصار معرفي كرده است. پس از آن نيز به سراغ آثار شاخص آن دوره رفته است. درونمايه، سبك و بستر تاريخي ديگر موضوعاتي است كه در بخشهاي ديگر كتاب به آنها پرداخته شده است. به ضميمه كتاب، مقالهاي هم از رنا كرب با عنوان «فراتر از مرز زمان و مكان» به چاپ رسيده است. كرب داراي مدرك فوقليسانس در رشته ادبيات انگليسي و نويسندگي خلاق است و در اين مقاله به عدالت و انتقام در تراژديهاي يونان پرداخته است. در بخشي از مقاله او ميخوانيم: «تراژديهاي يونان، سوالاتي را در ذهن انسان بيدار ميكنند كه محوريت همه آنها زندگي بشر و رنجي است كه او در اين زندگي متحمل ميشود. ابهامآميزبودن عدالت، بهويژه عدل الهي و همچنين ارتباط ذاتي آن با روا يا ناروا بودن انتقام از دغدغههاي هميشگي تراژديهاي يونان بوده است. يونانيان باستان بر اين باور بودند كه خدايان بزرگي انسان را تاب نميآوردند، به همين خاطر ترتيبي ميدادند تا انسانهاي بهاوجرسيده دست به كارهاي ناشايستي بزنند؛ كارهايي كه اغلب نتيجه غرور و تكبر بيش از حدشان بود. بهاينترتيب وقايع فجيعي كه براي اين انسانهاي مغرور رخ ميداد و منجر به تباهيشان ميشد، چيزي جز مجازات عادلانه به نظر نميرسيد».
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.