|

‎رستاخیز زنان ایران

‎چرا زنان ایرانی در ماه‌های اخیر درخشیده‌اند؟

چند روز گذشته خبر رهبری ارکستر «پانیذ فریوسفی» به‌‌عنوان نخستین زن در تاریخ ارکستر سمفونیک تهران موجی از شگفتی و تحسین به‌ راه انداخت. همین یک هفته پیش نوشین صادقیان جایزه بزرگ دوسالانه براتیسلاوا، معتبرترین جایزه تصویرگری جهان را گرفت و کمی قبل‌تر، شیرین احمدنیا نخستین زنی شد که بر صندلی ریاست انجمن جامعه‌شناسی ایران نشست.

گیسو فغفوری دبیر صفحه آخر روزنامه شرق

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

‎چند روز گذشته خبر رهبری ارکستر «پانیذ فریوسفی» به‌‌عنوان نخستین زن در تاریخ ارکستر سمفونیک تهران موجی از شگفتی و تحسین به‌ راه انداخت. همین یک هفته پیش نوشین صادقیان جایزه بزرگ دوسالانه براتیسلاوا، معتبرترین جایزه تصویرگری جهان را گرفت و کمی قبل‌تر، شیرین احمدنیا نخستین زنی شد که بر صندلی ریاست انجمن جامعه‌شناسی ایران نشست. در همین میان، خبرهای ورزشی یکی پس از دیگری می‌رسند و تصویر تازه‌ای از توانمندی زنان ایرانی ترسیم می‌کنند؛ تصویری که وقتی این خبرها را کنار هم می‌گذاریم، حس می‌کنیم اتفاقی بزرگ‌تر از مجموعه‌ای از موفقیت‌های پراکنده در حال شکل‌گیری است.

***

‎مدت‌هاست که این موج تازه توجه مرا به خود جلب کرده است و با خود فکر می‌کنم: «این حجم از موفقیت‌های تازه، آن هم در حوزه‌هایی که پیش‌تر حضور زنان در آنها محدود یا حتی ناممکن بود، از کجا آمده؟» و چگونه رخ داده است.

‎به‌ نظر می‌رسد اتفاقی مهم‌تر از چند مدال و چند عنوان افتاده باشد؛ چیزی شبیه به یک رستاخیز آرام اما پیوسته.

‎برای درک این تغییر، کافی است نگاهی بیندازیم به آنچه فقط در یک‌ سال اخیر رخ داده است. در سال ۲۰۲۵، ورزش زنان ایران یکی از طلایی‌ترین دوره‌های تاریخ خود را تجربه کرد. نقطه اوج این درخشش، بازی‌های آسیایی جوانان ۲۰۲۵ بحرین بود؛ رویدادی که دختران ایران در آن با کسب ۳۱ مدال در رشته‌های تکواندو، موی‌تای، ام‌ام‌اِی، جودو، وزنه‌برداری، بوکس و کوراش رکوردی خلق کردند که نه‌تنها بی‌سابقه بود، بلکه شاید سال‌ها طول بکشد تا دوباره تکرار شود. این عدد، اگر کنار تمام مدال‌های سال‌های گذشته زنان بگذاریم، باز هم سنگینی‌اش حس می‌شود.

‎در سطح بزرگ‌سالان، تیم ملی هندبال زنان ایران با قهرمانی آسیا تاریخ‌سازی کرد؛ افتخاری که تا چند سال پیش حتی تصورش هم دشوار بود. درست هم‌زمان، تیم ملی راگبی زنان ایران برای نخستین بار در تاریخ نایب‌قهرمان آسیا شد؛ آن‌هم در رشته‌ای که حضور حرفه‌ای زنان در آن فقط طی دو، سه سال اخیر ممکن شده است. در فوتسال، دختران ایران همچنان پی‌درپی می‌درخشند و حتی زهره جعفری عنوان «بهترین مربی زن جوان آسیا» را گرفت؛ نشانه‌ای از تحول در ساختار مربیگری زنان.

‎در بازی‌های کشورهای اسلامی ۲۰۲۵ در ریاض نیز دختران ایران خبرساز شدند: ندا شهسواری دو طلای تاریخی در تنیس روی میز (انفرادی و دوبل) گرفت، وزنه‌برداران جوان چند مدال ارزشمند کسب کردند‌ و والیبال زنان با مدال برنز جایگاه تازه‌ای برای خود ساخت. علاوه بر اینها، سه قهرمانی طلایی تیمی -والیبال، فوتسال و هندبال- در یک بازه زمانی کوتاه رخ داد؛ اتفاقی که در ۲۰ سال اخیر نظیری نداشت. حتی رشته‌هایی مثل بوکس زنان‌ که تا همین چند سال پیش برای زنان ایران ممنوع یا نیمه‌ممنوع بود، امروز صاحب اولین مدال‌های تاریخ خود شده‌اند.

‎اما درخشش زنان فقط به میدان‌های ورزشی محدود نماند. در عرصه علمی نیز اتفاق‌های مهمی رقم خورد. در کنکور ۱۴۰۴ دختران در چند گروه آزمایشی رتبه‌های تک‌رقمی کسب کردند و بار دیگر پیشتازی‌شان را نشان دادند. در المپیادهای جهانی، حنانه خرم‌دشتی مدال طلای نجوم را گرفت، سارا موسائی در فیزیک جهانی نقره آورد و ایران بار دیگر در میان برترین‌های جهان دیده شد.

‎در حوزه پژوهش، دو نام بیش از دیگران درخشیدند:

‎سپیده میرزایی‌‌ورزقانی که به‌ دلیل تحقیقات پیشرو در مقاومت دارویی سرطان، مدال دانشمند جوانِ جایزه بین‌المللی مصطفی ۲۰۲۵ را دریافت کرد و روجا رحیمی، استاد داروسازی سنتی دانشگاه تهران که جایزه Bionorica Phytoneering Award ۲۰۲۵ را در حوزه داروهای گیاهی به‌ دست آورد.

در کنار این موفقیت‌ها، حجم بالای حضور و موفقیت زنان هنرمند ایرانی در گوشه‌و‌کنار جهان را باید اضافه کرد. یا مجسمه‌ «مینا احمدی» که در ورودی موزه «شازده‌ کوچولو و دنیای او» در شهر سولوتورن سوئیس قرار گرفته است.

این روندی نیست که تازه آغاز شده باشد اما به ‌گونه‌ای انگار طی یک ماه گذشته اخبار متعددی درباره این موفقیت‌ها منتشر شده و مدام افتخار دیگری عیان می‌شود.

‎انگار آنچه در ماه‌ها و سال اخیر دیده می‌شود کیفیتی متفاوت دارد: گسترده‌تر، متنوع‌تر‌ و برآمده از حوزه‌هایی که پیش‌تر کمتر در آنها دیده می‌شد. این حجم از موفقیت به ما اجازه می‌دهد از «رستاخیز زنان ایران» سخن بگوییم؛ نسلی که به‌ نظر می‌رسد نه‌تنها آماده حضور در صحنه‌های جهانی است، بلکه آمده تا سقف‌ها را بالاتر ببرد و مرزهای تازه‌ای تعریف کند.

‎اما چرا این اتفاق افتاده است؟ عوامل مختلفی را می‌توان کنار هم گذاشت: تلاش‌های فردی، گرفتن فرصت‌های تازه، گسترش آموزش و شبکه‌های حرفه‌ای و مهم‌تر از همه اعتمادبه‌نفس اجتماعی زنان که به‌ نظر می‌رسد در سال‌های اخیر رشد چشمگیری داشته است. شاید جامعه هنوز با چالش‌های جدی روبه‌رو باشد، اما این موفقیت‌ها نشان می‌دهد که انرژی و اراده زنان ایران در حال شکل‌دادن به واقعیتی تازه است؛ واقعیتی که فقط با محدودیت‌های قدیمی اندازه‌گیری نمی‌شود.

محدودیت‌هایی که انگار قوانین، مجلس و دولت در پیشروی زنان قرار می‌دهند؛ از ممنوعیت موتورسواری تا عدم تصویب قانون خشونت علیه زنان.

‎بی‌تردید راه درازی در پیش است، اما آنچه امروز می‌بینیم، نویدبخش آغاز دوره‌ای تازه است؛ دوره‌ای که زنان ایران فقط بخشی از جامعه نیستند، بلکه انگار قرار است نقش اصلی پیشرفت کشور را بر‌عهده بگیرند.

اگر سدها از مقابل‌شان برداشته می‌شد و ذهن و وقت‌شان صرف عبور از موانع نمی‌شد، این اتفاق سریع‌تر رخ می‌داد.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.