|

تبعات شکست تحقیرآمیز استقلال در آسیا مقابل الوصل

پس‌لرزه‌های زلزله 7 ریشتری

اولین هفته حضور تیم‌های ایرانی در عرصه آسیایی نتیجه‌ای جز تحقیر و قبول این واقعیت نداشت که فوتبال ما بسیار از رقبا عقب مانده است. سپاهان مقابل الحسین اردن که یک تیم بی‌نام‌و‌نشان در سطح قاره محسوب می‌شود، نخستین بازی‌اش در لیگ قهرمانان 2 را واگذار کرد و تراکتور هم با چاشنی خوش‌اقبالی و کسب تساوی مقابل شباب الاهلی در لیگ نخبگان، متوقف شد. اما فاجعه را استقلالی‌ها رقم زدند و با هفت گل خورده به کشور بازگشتند؛ آن‌هم مقابل یک تیم نه‌چندان قدرتمند و مدعی به نام الوصل.

پس‌لرزه‌های زلزله 7 ریشتری

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

افسون حضرتی: اولین هفته حضور تیم‌های ایرانی در عرصه آسیایی نتیجه‌ای جز تحقیر و قبول این واقعیت نداشت که فوتبال ما بسیار از رقبا عقب مانده است. سپاهان مقابل الحسین اردن که یک تیم بی‌نام‌و‌نشان در سطح قاره محسوب می‌شود، نخستین بازی‌اش در لیگ قهرمانان 2 را واگذار کرد و تراکتور هم با چاشنی خوش‌اقبالی و کسب تساوی مقابل شباب الاهلی در لیگ نخبگان، متوقف شد. اما فاجعه را استقلالی‌ها رقم زدند و با هفت گل خورده به کشور بازگشتند؛ آن‌هم مقابل یک تیم نه‌چندان قدرتمند و مدعی به نام الوصل. تبعات و پس‌لرزه‌های این شکست در لیگ قهرمانان 2 آسیا، بیشتر از آنچه‌ فکر شود دامن آبی‌ها را گرفته است. از حضور متبسم محمودرضا بابایی در ورزشگاه زعبیل که اعتنایی به نتیجه بازی ندارد و انتشار تصاویری از پاساژگردی او و نظری‌جویباری در دوبی‌مال که گفته می‌شود هدف‌شان خرید گوشی آیفون 17 در نخستین روز عرضه آن بوده تا افشاگری رشیدی‌کوچی، نماینده سابق مجلس، همه دانه‌های یک زنجیر هستند که نشان می‌دهد چرا استقلال چنین فاجعه‌ای را رقم زد. آرمین سهرابیان که در بازی‌های اخیر یکی از ضعیف‌های استقلال بوده، در گفت‌وگو با خبرنگاران مدعی شد حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد که الان نمی‌تواند بگوید. او با اشاره به آمدن بازیکنان میلیون‌دلاری، توپ را در زمین آنها انداخت: «‌بازیکن میلیون‌دلاری می‌آورند که کار را دربیاورد نه اینکه ما تاوان اشتباهات آنها را بدهیم‌». به این ترتیب، جرقه‌های پنهان خشم و اختلاف در این تیم نمایان شد. بعد از این مصاحبه، اعلام شد ‌سهرابیان از حضور در تمرینات تیم محروم شده و در اختیار کمیته انضباطی باشگاه قرار گرفته است. از سویی به نظر می‌رسد ساپینتو که بعد از آتش‌بس در جنگ تحمیلی 12‌روزه اخیر، بی‌قرار برای آمدن به ایران بود و به هر شکل و طریقی می‌خواست به تهران برسد، به‌نوعی مصونیت برای خود خریده است. هیچ‌کس از ترکیب سراسر اشتباه او، تعویض‌های بدتر و عدم شناخت تیمش حرف نمی‌زند. فعلا او سرمربی محبوب هیئت‌مدیره استقلال است. اما کسانی که باید ‌پاسخ این افتضاح را بدهند، سکوت کرده و حرفی نمی‌زنند.‌شاید سهرابیان درست می‌گوید. آدان 38، 39‌ساله بدون یک سال بازی چرا باید میلیون‌ها دلار پول بگیرد؟ فلسفه حضور سیدورف در این تیم چه بوده؟ چرا بعد از باخت استقلال خبری از مسئولانی که پُز خریدهای آن‌چنانی و تکمیل اسکواد به بهترین شکل می‌دادند، نیست؟ مسئول خرید بازیکنان این تیم که هر‌کدام را به اسم بمب وارد تیم کردند، چه کسی است؟ مشکل استقلال و فوتبال ما نه کمبود پدیده است و نه خشک‌شدن چشمه بازیکن‌سازی که البته در این بازار دلالی رونقی دارد؛ درد آنجاست که مدیرانی روی صندلی مدیریت نشسته‌اند که در هیچ عرصه دیگری به غیر از فوتبال دیده و شنیده نمی‌شوند و نمی‌توانند از مردمی که این روزها با مشکلات زیاد اقتصادی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند، دلبری کنند. اگر مدیر فلان باشگاه در یک وزارتخانه‌ای با همین سبک و سیاق مدیریت کند، نه دست و سوتی برایش می‌زنند و نه حیا‌کن رها‌کنی می‌شنود. ولی این جماعت آن‌قدر عطش توجه دارد که حتی زمانی که حیا‌کن، رها‌کن را هم می‌شنوند، قند در دلشان آب می‌شود. به هر حال، فوتبال با هر پدیده دیگری فرق می‌کند. اگر عذرخواهی نمی‌کنید، اگر پاسخ مناسبی برای افکار عمومی و هواداران تیم ندارید، خیلی راحت و آسوده استعفا دهید و کنار بروید تا هم خودتان را مجبوب و مردمی نشان دهید، هم دوستداران فوتبال را خوشحال کنید. «رجز‌خوانی» و شوخی هواداران تیم رقیب، با این شکست تمام می‌شود، اما تلخی فوتبال ایران هر روز گسترده‌تر می‌شود. «موریانه»‌ای به جان فوتبال ملی و باشگاهی افتاده که ذره‌ذره آن را از درون می‌خورد و جلو می‌رود. این اتفاق خزنده و دردناک، حتی به ادبیات مربی و بازیکن هم رخنه کرده است. قلعه‌نویی، سرمربی تیم ملی که در ورزشگاه زعبیل دوبی، محل بازی استقلال و الوصل حضور داشت، بعد از بازی در جواب خبرنگاری که از او نظرش را درباره بازی و نتیجه می‌پرسد، می‌گوید: «حال شما خوب است؟ خانواده خوبند؟». روزبه چشمی در مقابل میکروفن خبرنگارانی که ساعت چهار صبح در فرودگاه منتظر تشریف‌فرمایی بزرگان فوتبال‌مان(!) هستند، می‌گوید: «نمی‌توانی تعیین کنی که من بایستم یا حرکت کنم‌». عارف آقاسی، مدافع ملی‌پوش استقلال نیز به دوربین‌ها نگاه می‌کند و طلبکارانه می‌گوید: «انتقاد به من است، شما حرص نخورید. نترسید، درست می‌شود». آقاسی که در حال حرکت، صحبت‌هایش را انجام می‌داد، در واکنش به اینکه قرارداد کمی با استقلال نبسته و انتظارها از او بالاست، در جای خود ایستاد و رو به خبرنگاران گفت: «سؤال بعدی؟». این بازیکن در واکنش به اینکه استقلال عملکرد فوق‌العاده ضعیف و فاجعه‌باری در خط دفاعی داشت، باز هم گفت: «سؤال بعدی»‌. ای‌کاش قدرتی پیدا می‌شد تا فوتبال را از چنگ این افراد درمی‌آورد. باشگاه‌های بزرگ و تیم‌ ملی که باید دل میلیون‌ها هوادار را با خود همراه کنند، زیر نام‌های کوچک و کم‌مایه، هر روز کوچک‌تر می‌شوند.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.