|

حسین عبدی در گفت‌وگو با «شرق»:

فوتبال باکیفیتی برای آینده نساختیم

این روزها حال و روز فوتبال چندان خوش نیست. بعد از نتایج تیم ملی در تورنمنت کافا و چالشی که تیم ملی مقابل رقبای درجه‌چندم آسیا با آن مواجه شد، به نظر می‌رسد که باید از الان نگران عملکرد قلعه‌نویی و شاگردانش در جام جهانی2026 باشیم.

فوتبال باکیفیتی برای آینده نساختیم

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

افسون حضرتی: این روزها حال و روز فوتبال چندان خوش نیست. بعد از نتایج تیم ملی در تورنمنت کافا و چالشی که تیم ملی مقابل رقبای درجه‌چندم آسیا با آن مواجه شد، به نظر می‌رسد که باید از الان نگران عملکرد قلعه‌نویی و شاگردانش در جام جهانی2026 باشیم. حسین عبدی، سرمربی سابق تیم فوتبال نوجوانان که درحال‌حاضر هدایت تیم فوتیال جوانان ایران را برعهده دارد، معتقد است‌ ما برای «فردا» سازندگی لازم را نداشته‌ایم و پولی که خرج می‌شود، می‌تواند زیرساخت فوتبال کشور را متحول کند. این مربی و کارشناس فوتبال در گفت‌وگو با «شرق» نکات مهم و تأمل‌برانگیزی مطرح کرد.

 تیم امید موفق شد به مرحله بعدی صعود کند، درحالی‌که تیم ملی بزرگسالان در جام کافا موفقیتی کسب نکرد. این دو اتفاق هم‌زمان را چطور ارزیابی می‌کنید؟

شاید ما فقط در مقاطعی در استعدادهای خودمان غوطه‌ور بودیم و تصور می‌کردیم که همین‌گونه ادامه خواهد داشت. اما فوتبال به‌ عنوان یک هنجار اجتماعی بزرگ و همین‌طور یک کار گروهی و دسته‌جمعی که احتیاج به تکمیل‌شدن دارد، در کشورهای مختلف رو به پیشرفت است. ما باید بیشتر کار کنیم، اگر می‌خواهیم مشکلات خاصی نداشته باشیم. تمام تیم‌ها دیگر آن تیم‌هایی نیستند که در ذهن ما باید باشند. این مسائل زنگ خطری برای ماست. اگر ما درست کار کنیم و بچه‌هایی را که می‌سازیم رها نکنیم، مطمئنا آینده منطقی‌تری برای خود ساخته‌ایم. اما اگر بیاییم فقط به یک مقطع فکر کنیم مثلا یک ماه جلوتر تیمی را درست کنیم، مطمئنا موفق نمی‌شویم. الان باشگاه‌های ما باید بیشتر زمینه ساختن بازیکن‌ها و استعدادها به صورت منطقی را فراهم کنند. زمانی که نتیجه نمی‌گیریم، همه به دنبال چرایی آن هستیم، ولی زمان‌هایی را که از دست دادیم، هیچ‌کس لحاظ نمی‌کند. الان اتفاقی که در کافا افتاده، یک مقدار فشار روی تیم ملی را زیاد کرده. باید با این اتفاقات مطمئن باشیم که تیم‌های زیادی دارند پیشرفت می‌کنند و ما باید تیمی را دست‌کم نگیریم و بیشتر کار کنیم و بدانیم که دیگر آن تیم‌های سابق نیستند و به اسامی اصلا نباید تکیه کنیم.

 به باشگاه‌ها و کشف استعداد اشاره کردید اما ما به دنبال استعدادیابی نیستیم و اینکه صرفا با هزینه زیاد، چند بازیکن صاحب‌نام وارد لیگ شوند، عایدی خاصی ندارد و فقط می‌تواند بازی‌های لیگ را جذاب کند.

به نکته درستی اشاره کردید. تیم‌های بزرگسال چقدر برای تیم‌های پایه هزینه می‌کنند و چقدر برای آکادمی و سنین پایین‌تر؟ باید یک نسبت منطقی وجود داشته باشد. من موافق هزینه‌کردن‌های بی‌منطق نیستم. اعداد و ارقامی که برای تیم‌های بزرگسالان اعلام می‌شود، به نظرم می‌توانیم با این پول تمام زیرساخت‌های فوتبال کشور را درست کنیم؛ یعنی دیگر هیچ آکادمی‌ای بدون زمین نماند، هیچ تیم بزرگسالی بدون ورزشگاه نباشد، حالا این پول‌ها به هر ترتیبی وارد شده. چقدر از این پول‌ها کمک می‌کند که ما در بحث بازیکن‌سازی خودکفا باشیم. برای اینکه شما یک بازیکن بسازید، برای سه یا چهار سال آینده صبر و سرمایه‌گذاری لازم است. من اسمش را هزینه نمی‌گذارم، چون سرمایه‌گذاری است. سؤال اینجاست که ما چقدر برای آیندگان و بچه‌های خودمان سرمایه‌گذاری می‌کنیم؟ ما فوتبال باکیفیتی برای آینده نساخته‌ایم. آیا مسائل مالی و سرمایه‌گذاری که انجام می‌دهند، از بازیکن‌هایی که واقعا پول ندارند تأمین می‌شود یا از جیب آکادمی یا درآمدهای اسپانسرینگ؟ اگر پدر و مادری که بچه‌شان استعداد دارد، او را در آکادمی ثبت‌نام کنند، باید از زندگی‌شان بزنند، چون هزینه‌های آکادمی خیلی بالاست.

 یکی از موارد نگران‌کننده تعداد کم لژیونرهای فوتبال‌مان و روند کاهشی آن در مقایسه با سال‌های  گذشته است!

بعد از اینکه طارمی به المپیاکوس رفت، فکر می‌کنم در اروپا کسی را نداریم. حالا مثلا ژاپن چند لژیونر دارد؟ تصورم این است که ما سرمایه‌گذاری مناسب در جای مناسب را انجام ندادیم و این اتفاق باعث می‌شود که پول و مسائل اقتصادی، جای استعدادها را بگیرد. ما سه سال قبل تیم نوجوانانی را درست کردیم که تیم برزیل را برد که الان همه آنها در لیگ ایران بازی می‌کنند. به این می‌گویند تولید و سرمایه‌گذاری درست، ولی متأسفانه در یک جایی پروسه قطع می‌شود. این یعنی اینکه ما یک سرمایه‌گذاری که یک محصولی را تولید کرده، کنار گذاشتیم و می‌رویم سراغ افراد دیگری که حتی یک بازی ملی هم ندارند. ما باید سرمایه‌گذاری در جای درست و زمان درست برای آدم‌های درست انجام بدهیم.

 مشکلی که وجود دارد، این است که فوتبال ما کاملا به سمت نتیجه‌گرایی سوق پیدا کرده. هزینه‌کردن بد نیست، ولی چقدر خوب بود که الان استقلال و پرسپولیس قرار نبود از این ورزشگاه به آن ورزشگاه بروند؛ یعنی این نتیجه‌گرایی در فوتبال ما ضامن بقای مربی و مدیر و... شده است!

این فرهنگ فوتبالی ماست. هیچ‌کس در این فوتبال از تیم‌های خیلی پایین در شهرستان‌های دورافتاده بگیرید تا در تهران، از تیم ملی بگیرید تا تیم‌های پایین‌تر، نمی‌گوید که من بد عمل کردم. همه می‌گویند که ما بلدیم و ما می‌توانیم همه کار انجام بدهیم. یک بار یاد بگیریم باید به هم احترام بگذاریم. هجومی که به سمت داور می‌آورند، هجومی که بازیکنان به هم می‌آورند، برای این است که بگویند آقا ما بهتر بودیم و ما می‌بریم. من یک مثال می‌زنم. ما با تیم نوجوانان ژاپن رفتیم. آنها دعوت‌مان کردند که با تیمی که دو سال بزرگ‌تر از ماست بازی کنیم. ما دیدیم در رختکن این‌قدر تبلیغات برای بچه‌ها بود که بردن مهم نیست، احترام مهم است. با کارتون یاد داده بودند به داور باید احترام بگذارید، داد نباید بزنید، این‌قدر از این تبلیغات برای تیم‌های پایه گذاشته بودند در ورزشگاهی که جام جهانی 2002 میزبانی رقابت‌ها را برعهده داشت. احترامی که به این تیم گذاشته بودند، به اندازه احترام به تیم‌های بزرگ‌تر بود. تیم ما در دوتا بازی، اول بازی دوتا اخراجی داد، هر دفعه سه یا چهار کارت زرد می‌گرفتند. آنجا فرهنگ‌شان این بود که اگر به داور اعتراض کنیم و فقط بگوییم «ااا رفری»، داور می‌تواند کارت زرد بدهد. ما نیامدیم روی این قسمت کار کنیم تا تیم‌های باکیفیت برای آینده بسازیم.

 آیا می‌توانیم به جام جهانی امید داشته باشیم؟

افتخاری است که تیم ملی ما در جام جهانی حضور دارد و همه باید کمک کنیم تا موفق باشد، ولی از حقایق دور نشویم. باید مشکلات را پیدا و رفع کنیم. نباید خودمان با دست‌های خود تمام داشته‌های‌مان را خراب کنیم.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.