نگارگری معاصر؛ پلی میان سنت و دغدغههای امروز
نگارگری ایرانی، یکی از غنیترین و اصیلترین شاخههای هنرهای تجسمی در تاریخ ایران، همواره فراتر از نقش صرفا تزیینی عمل کرده است. این هنر به مثابه زبانی بصری، با ویژگیهای منحصربهفرد خود چون تختنمایی، دقت در جزئیات، رنگهای شفاف و تراکم معنایی، مفاهیم عمیق عرفانی، ادبی و فرهنگی ایران را در قالب تصویری بازنمایی کرده است.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
علیرضا جوادی
نگارگری ایرانی، یکی از غنیترین و اصیلترین شاخههای هنرهای تجسمی در تاریخ ایران، همواره فراتر از نقش صرفا تزیینی عمل کرده است. این هنر به مثابه زبانی بصری، با ویژگیهای منحصربهفرد خود چون تختنمایی، دقت در جزئیات، رنگهای شفاف و تراکم معنایی، مفاهیم عمیق عرفانی، ادبی و فرهنگی ایران را در قالب تصویری بازنمایی کرده است. از گذشتههای دور، نگارگری ایرانی توانسته است روایتهایی نمادین، تاریخی و معنوی را در قالب ترکیببندیهای دقیق و رنگآمیزیهای ظریف به تصویر کشیده و همزمان در تعاملی مستمر با ادبیات کلاسیک فارسی، بهویژه شاهنامه فردوسی و مثنوی مولوی، به اوج شکوفایی خود برسد.
اما این میراث کهن در مواجهه با مدرنیته و نفوذ فرهنگ تصویری غرب از دوره قاجار به بعد، دستخوش تغییرات عمدهای شد. ورود تکنولوژیهای جدید و سبکهای هنری غربی، نگارگری را که در گذر تاریخ به عنوان زبان بصری غالب فرهنگی ایران شناخته میشد، به حاشیه راند و آن را به عنوان هنری سنتی و متعلق به گذشته تلقی کردند. در این دوره، نگارگری دیگر نتوانست در فضای رسمی هنر معاصر جایگاه خود را حفظ کند و بیشتر به عنوان یادگاری تاریخی باقی ماند.
با این حال، در سالهای اخیر شاهد بازگشتی قابل توجه به این هنر هستیم؛ بازگشتی که نه صرفا در راستای بازتولید فرمهای کلاسیک، بلکه در پی بازتعریف زبان نگارگری و تلفیق آن با مسائل و دغدغههای معاصر جامعه ایران است. هنرمندان معاصر با حفظ ویژگیهای بنیادین نگارگری، تلاش میکنند این هنر را به زبانی فعال برای بیان موضوعات هویتی، اجتماعی، سیاسی و جنسیتی تبدیل کنند. این بازخوانیها از طریق تلفیق نمادها و زبانهای بصری سنتی با فرمها و روایتهای معاصر، نگارگری را به پلی میان گذشته و حال بدل کردهاند.
یکی از مهمترین وجوه این بازتعریف، تغییر نگاه و نحوه نمایش زن در نگارگری معاصر است. در نگارگری سنتی، زنان اغلب نقشهایی نمادین، ایستا و صرفا زیباشناسانه داشتند که در چارچوب کلیشههای مشخص قرار میگرفتند و از پرداخت روانشناختی و اجتماعی چندان برخوردار نبودند. اما در هنر امروز ایران، زنان به عنوان سوژههایی فعال، چندلایه و حامل پیامهای اجتماعی و سیاسی به تصویر کشیده میشوند. این تغییر، بازتابی است از تحولات فکری جامعه ایران و تأثیرگذاری موجهای فمینیستی که جایگاه زنان را در عرصههای مختلف فرهنگی و اجتماعی به چالش کشیدهاند. اکنون زنان در نگارگری معاصر نماد آزادی، عدالت جنسیتی و مقاومت اجتماعی هستند و حضورشان در آثار هنری جلوهای از پویایی و دغدغههای عصر ماست.
نگارگری معاصر محدود به مسائل جنسیتی نمیماند، بلکه به موضوعات پیچیدهتری مانند خشونت، سانسور، مهاجرت، بحرانهای انسانی و مقاومت اجتماعی نیز میپردازد. هنرمندان این عرصه با بهکارگیری نمادها و زبانهای تصویری که ریشه در سنت نگارگری دارند، روایتهایی خلق میکنند که هم در بستر فرهنگ ایرانی و هم در عرصه جهانی قابل درک و تحلیل است. این زبان چندلایه، امکان مشاهده اثر از زوایای مختلف و کشف لایههای پنهان معنایی را برای مخاطب فراهم میآورد. به عنوان مثال، نمادهای کلاسیکی که در گذشته روایتهای عرفانی و حماسی را بیان میکردند، اکنون میتوانند به شکل استعارههایی برای بیان تجربههای تلخ معاصر یا نقد وضعیتهای اجتماعی و سیاسی به کار روند.
این رویکرد به نگارگری معاصر کمک کرده است تا مرزهای محدود سنت را پشت سر بگذارد و فضایی نو و خلاقانه برای بیان دغدغههای زمانه فراهم آورد. تحول در فرمها، ساختارهای بصری و موضوعات انتخابی، نشاندهنده پیوند مستمر میان گذشته و اکنون است؛ پیوندی که نگارگری را از تقلید صرف فاصله داده و به عرصهای چالشبرانگیز و زنده بدل کرده است. در این فرایند، حفظ عناصر اصلی نگارگری همچون تختنمایی و رنگهای شفاف در کنار پذیرش تکنیکها و فرمهای نوین، جایگاه این هنر را در عرصه هنر معاصر تثبیت کرده است.
نگارگری معاصر نهتنها میراث هنری کهن ایران را حفظ کرده، بلکه با بازتعریف و تحولات خود، آن را به یکی از شاخصهای مهم هنر امروز ایران و حتی جهان تبدیل کرده است. این هنر به واسطه پویایی و قابلیت تطبیقپذیریاش، زبان زندهای است که زندگی، فرهنگ و تحولات اجتماعی را بازتاب میدهد. به این ترتیب، نگارگری معاصر بیش از آنکه صرفا یک میراث تاریخی باشد، به یک زبان بصری پویا و فعال بدل شده است که همچنان با مخاطبان خود گفتوگو میکند و زمینهساز تأملات عمیق درباره هویت، جامعه و فرهنگ است. در نهایت، نگارگری معاصر نمایانگر تلاش هنرمندان ایرانی برای بازخوانی سنتی دیرپا با نگاهی تازه و متعهد به مسائل امروز است. این هنر پلی است میان تاریخ و معاصر، سنت و نوآوری و فرهنگ کهن و جامعه مدرن که با ترکیب هوشمندانه فرمهای بصری و مفاهیم تازه، همچنان در حال تحول و رشد است. نگارگری معاصر نهتنها میراثی برای حفظ، بلکه دریچهای برای فهم بهتر تاریخ، فرهنگ و شرایط جامعه ایران معاصر است.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.