|

عملیات نظامی احتمالی ترکیه در شمال شرق سوریه

آینده پیچیده و معادلات پیچیده تر

عملیات نظامی احتمالی ترکیه در شمال شرق سوریه، ترکیبی از اهداف امنیتی و اقتصادی را دنبال می‌کند. آنکارا با بهره‌گیری از خلأ ناشی از خروج آمریکا و انحلال PKK، به دنبال ایجاد منطقه حائل و تسلط بر منابع نفتی و گازی سوریه است. هماهنگی با دمشق و اطلاع آمریکا نشان‌دهنده رویکردی چندجانبه برای تحکیم نفوذ ترکیه است. با این حال، موفقیت این عملیات به پایبندی YPG به توافق ادغام، واکنش جامعه محلی، و مدیریت تنش‌های منطقه‌ای بستگی دارد. آینده شمال شرق سوریه، در گرو تعادل میان دیپلماسی و قدرت نظامی خواهد بود.

آینده پیچیده و معادلات پیچیده تر

به گزارش گروه رسانه ای شرق؛ تشدید تنش‌ها در شمال شرق سوریه و زمزمه‌های عملیات نظامی جدید ترکیه علیه یگان‌های مدافع خلق (YPG) و نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF)، منطقه را در کانون توجهات جهانی قرار داده است. این تحولات، که پس از اعلام انحلال حزب کارگران کردستان (PKK) و خروج بخش قابل‌توجهی از نیروهای آمریکایی از میادین نفتی و گازی سوریه رخ می‌دهد، نشان‌دهنده تلاش ترکیه برای تحکیم نفوذ خود در این منطقه استراتژیک است. آیا این عملیات احتمالی صرفاً برای تأمین امنیت مرزهای ترکیه طراحی شده، یا آنکارا در پی تسلط بر منابع اقتصادی و ایجاد حوزه نفوذ در سوریه است؟ 

 

زمینه‌های عملیات نظامی ترکیه

به گزارش وبگاه «عربی۲۱»، جلال‌الدین دوران، رئیس مرکز بین‌المللی روابط و دیپلماسی، از آمادگی ترکیه برای عملیات نظامی علیه YPG در شمال شرق سوریه خبر داد. این عملیات، که احتمالاً با هماهنگی دولت دمشق و اطلاع آمریکا انجام می‌شود، در صورت عدم پایبندی YPG به توافق اخیر با دولت سوریه کلید خواهد خورد. توافق ۱۰ مارس ۲۰۲۵ میان احمد الشرع، رئیس دولت موقت سوریه، و مظلوم عبدی، فرمانده SDF، برای ادغام نهادهای نظامی و غیرنظامی قسد در ساختار دولت سوریه، گامی تاریخی برای تحکیم حاکمیت ملی دمشق توصیف شده است. با این حال، ترکیه، که YPG را شاخه نظامی PKK و تهدیدی برای امنیت ملی خود می‌داند، بر اجرای کامل این توافق یا اقدام نظامی تأکید دارد.

 

اعلام انحلال PKK در ۱ مارس ۲۰۲۵، پس از فراخوان عبدالله اوجالان، رهبر زندانی این گروه، برای خلع سلاح، زمینه‌ساز کاهش فشارهای داخلی بر ترکیه شد. با این حال، آنکارا همچنان YPG را به‌عنوان تهدیدی فعال در مرزهای جنوبی خود می‌بیند. خروج نیروهای آمریکایی از میادین نفتی العمر و کونیکو در دیرالزور، که به گزارش ایسنا با انتقال ۲۰۰ کامیون تجهیزات به پایگاه‌های حسکه همراه بود، خلأ قدرتی در این مناطق ایجاد کرده که SDF با اعزام نیروهای تقویت‌شده به دنبال پر کردن آن است. این تحولات، فرصتی برای ترکیه فراهم کرده تا با بهره‌گیری از هماهنگی با دمشق، نفوذ خود را در مناطق نفت‌خیز گسترش دهد.

 

اهداف چندوجهی ترکیه

هدف اصلی ترکیه از عملیات احتمالی، ایجاد یک منطقه حائل در امتداد مرزهای خود با سوریه است. این منطقه، که آنکارا آن را «کمربند امنیتی» می‌نامد، برای جلوگیری از فعالیت‌های YPG و ممانعت از شکل‌گیری یک موجودیت کردی خودمختار در مرزهایش طراحی شده است. عملیات‌های پیشین ترکیه، مانند «سپر فرات» (۲۰۱۶)، «شاخه زیتون» (۲۰۱۸)، و «چشمه صلح» (۲۰۱۹)، نشان‌دهنده عزم آنکارا برای کنترل مناطق مرزی و تضعیف YPG است. با این حال، عملیات جدید می‌تواند ابعادی فراتر از امنیت داشته باشد.

 

منابع نفتی و گازی دیرالزور، که تحت کنترل SDF قرار دارند، از نظر اقتصادی برای ترکیه اهمیت ویژه‌ای دارند. به گزارش رای‌الیوم، خروج آمریکا از میادین العمر و کونیکو، که بخش عمده تولید نفت سوریه را در بر می‌گیرند، این مناطق را به هدفی استراتژیک برای ترکیه تبدیل کرده است. تسلط بر این منابع می‌تواند به ترکیه امکان دهد تا از طریق خطوط لوله موجود، نفت و گاز سوریه را به بازارهای جهانی منتقل کرده و درآمدهای حاصل از آن را تحت کنترل خود یا متحدانش در دمشق قرار دهد. این امر، نه‌تنها نفوذ اقتصادی ترکیه را تقویت می‌کند، بلکه وابستگی دولت جدید سوریه به آنکارا را افزایش می‌دهد.

 

هماهنگی با دمشق و نقش آمریکا

هماهنگی احتمالی ترکیه با دولت موقت سوریه، که تحت رهبری احمد الشرع در حال تثبیت قدرت است، نشان‌دهنده تغییر در رویکرد آنکارا نسبت به دمشق است. پس از سرنگونی بشار اسد در دسامبر ۲۰۲۴، ترکیه به‌سرعت روابط خود را با دولت جدید گسترش داد. توافق ادغام SDF در ساختار دولت سوریه، که با فشار ترکیه و حمایت ضمنی آمریکا حاصل شد، گامی برای کاهش نفوذ کردها و تقویت حاکمیت مرکزی است. با این حال، عدم پایبندی YPG به این توافق می‌تواند بهانه‌ای برای عملیات نظامی ترکیه فراهم کند.

 

خروج نیروهای آمریکایی از پایگاه‌های کلیدی، که به گفته وزارت دفاع آمریکا در راستای «تثبیت حضور» تحت عملیات «عزم راسخ» انجام شده، نشان‌دهنده کاهش تعهدات نظامی واشنگتن در سوریه است. انتقال نیروها به پایگاه‌های قسرک و شدادی در حسکه و کاهش تعداد سربازان به کمتر از ۱۰۰۰ نفر، خلأیی ایجاد کرده که ترکیه به دنبال بهره‌برداری از آن است. اطلاع آمریکا از عملیات احتمالی ترکیه، به گفته دوران، می‌تواند به معنای چراغ سبز ضمنی واشنگتن برای این اقدام باشد، مشروط بر اینکه منافع آمریکا در مبارزه با داعش حفظ شود.

 

پیامدها و چالش‌ها

عملیات نظامی ترکیه، در صورت اجرا، می‌تواند پیامدهای گسترده‌ای داشته باشد. از یک سو، تضعیف YPG و ادغام کامل SDF در ساختار دولت سوریه، حاکمیت دمشق را تقویت کرده و به ثبات نسبی در شمال شرق منجر می‌شود. از سوی دیگر، تشدید درگیری‌ها می‌تواند به بی‌ثباتی بیشتر، آوارگی غیرنظامیان، و نقض حقوق بشر منجر شود، همان‌طور که سازمان‌های حقوق بشری مانند عفو بین‌الملل در عملیات‌های پیشین ترکیه گزارش داده اند.

 

کنترل منابع نفتی توسط ترکیه یا متحدانش در دمشق، ضمن تقویت نفوذ اقتصادی آنکارا، می‌تواند تنش‌هایی با دیگر بازیگران منطقه‌ای ایجاد کند. کردها، که سال‌ها از این منابع برای تأمین مالی خودمختاری خود استفاده کرده‌اند، ممکن است در برابر از دست دادن کنترل مقاومت کنند. علاوه بر این، واکنش گروه‌های عرب محلی در دیرالزور، که پیش‌تر علیه تسلط SDF اعتراض کرده‌اند، به حضور ترکیه نامشخص است.

 

در مجموع چنین به نظر می رسد که عملیات نظامی احتمالی ترکیه در شمال شرق سوریه، ترکیبی از اهداف امنیتی و اقتصادی را دنبال می‌کند. آنکارا با بهره‌گیری از خلأ ناشی از خروج آمریکا و انحلال PKK، به دنبال ایجاد منطقه حائل و تسلط بر منابع نفتی و گازی سوریه است. هماهنگی با دمشق و اطلاع آمریکا نشان‌دهنده رویکردی چندجانبه برای تحکیم نفوذ ترکیه است. با این حال، موفقیت این عملیات به پایبندی YPG به توافق ادغام، واکنش جامعه محلی، و مدیریت تنش‌های منطقه‌ای بستگی دارد. آینده شمال شرق سوریه، در گرو تعادل میان دیپلماسی و قدرت نظامی خواهد بود