|

یادی از احمد محمود به مناسبت سالروز درگذشتش؛

راوی روح زمانه

احمد محمود، داستان‌نویس برجسته معاصر ایران، سحرگاه روز جمعه دوازدهم مهرماه ۱۳۸۱ در تهران درگذشت. او یکی از شاخص‌ترین نویسندگان معاصر ما است که با به کارگیری رئالیسم اجتماعی به ترسیم روح زمانه‌اش و سیر تحولات اجتماعی و تاریخی ایران پرداخت.

راوی روح زمانه
خبرنگار: پیام حیدرقزوینی

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

احمد محمود، داستان‌نویس برجسته معاصر ایران، سحرگاه روز جمعه دوازدهم مهرماه ۱۳۸۱ در تهران درگذشت. او یکی از شاخص‌ترین نویسندگان معاصر ما است که با به کارگیری رئالیسم اجتماعی به ترسیم روح زمانه‌اش و سیر تحولات اجتماعی و تاریخی ایران پرداخت. 

محمود که در دی ماه ۱۳۱۰ در اهواز متولد شده بود، نخستین تجربه‌های داستان‌نویسی‌اش را در نشریه «امید ایران» منتشر کرد. در سال ۱۳۳۸ مجموعه داستان «مول» و سالی بعد «دریا هنوز آرام است» را چاپ کرد و در سال ۱۳۴۱ کتاب «بیهودگی» را. پس از آن او به رغم آنکه به دلیل نیاز مالی در مشاغل مختلف کار کرد اما همواره به نوشتن پرداخت و با انتشار چند رمان و مجموعه داستان جایگاه خود را در داستان‌نویسی معاصر ایران تثبیت کرد. 

محمود از اعماق برآمده بود و در بیش از بیست شغل مختلف کار کرده بود چرا که به گفته خودش بی‌قراری و ناسازگاری وجوه مشخص دورانی بود که او جوانی‌اش را در آن سپری کرده بود. هنوز بسیار جوان بود که دستگیر شد و چند سال از عمرش را در زندان گذراند. محمود یکی از جوانان چپ‌گرایی بود که پس از کودتای ۲۸ مرداد بازداشت و زندانی شد. تجربه مستقیم حضور در عرصه سیاسی و بازداشت و زندان تاثیری ماندگار بر او باقی گذاشت. محمود جزو آن دسته از نویسندگانی است که به معنای دقیق کلمه تجربه زندگی داشت و به واسطه تخیلش و تسلط بر روایت رئالیستی توانست این تجربه را به ادبیات بدل کند. او در جایی از گفت‌گوی طولانی کتاب «حکایت حال»، درباره ارتباط نویسنده با سیاست و تعهد گفته بود: «من درباره تعهد با آن کیفیتی که مطرح بود یا هست فکر نمی‌کنم. شاید روزگاری، تفسیر دهان‌پرکنی از تعهد برای خودم داشتم، اما امروز دیگر آن‌طور فکر نمی‌کنم. من معتقدم نویسنده متعهد است که به خودش و به مردم دروغ نگوید. صادق باشد. همین‌قدر که این تعهد را اجرا کرد متعهد شده است. تا به تعهد اشاره می‌شود بلافاصله تعهد سیاسی به ذهن متبادر می‌شود، نه اینکه نویسنده نباید به سیاست فکر کند. چه بخواهد چه نخواهد به سیاست فکر می‌کند. نه اینکه نویسنده نباید جهان‌بینی داشته باشد، حتما باید داشته باشد، اما نباید در چهارچوب و قالب خاصی فکر کند. وقتی نویسنده در یک چهارچوب گنجید، تبدیل می‌شود به یک آلت فعل. تبدیل می‌شود به یک وسیله تبلیغاتی. هر انسان، هم اثر می‌گذارد، هم اثر می‌پذیرد. مجموعه افکار نویسنده می‌تواند کمابیش با مجموعه افکار خاصی از سیاست هماهنگی داشته باشد. اما این به آن معنا نیست که او در یک چهارچوب، محدود و محبوس شود».

محمود چهره شاخص ادبیات جنوب و راوی جغرافیای فقر و فلاکت و نابرابری بود. او در برخی از آثار برجسته‌اش تصویری روشن از طبقه کارگر و استثمار فرودستان به دست داده است. «همسایه‌ها» اولین رمان احمد محمود است که در روایت داستانی آن تصویری جاندار از وضعیت اجتماعی، سیاسی و تاریخی سال‌های اولیه حکومت محمدرضاشاه ارائه شده است. در این داستان اعتصابات کارگری و اعتراضات مردمی و نیز مسائلی که شهر خوزستان با آن درگیر است به‌روشنی روایت شده است. فقر اقتصادی مردم شهر و توصیف ساختار شهر و اختلاف طبقاتی و فرهنگی موجود در آن از جمله ویژگی‌های رمان است. 

محمود در برخی دیگر از آثارش و از جمله در داستان کوتاه «شهر کوچک ما»، که در سال ۱۳۳۹ نوشته شده و در سال ۱۳۵۳ منتشر شده، به روایت تحولات حاصل از توسعه صنعت نفت در شهرهای جنوبی توجه کرده است. او در این داستان یک فضای اجتماعی دوقطبی را ترسیم کرده که در یک‌سویش آدم‌های بومی قرار دارند که در شهر کوچکی در حاشیه اروندرود ساکن هستند و قطب دیگرش توسعه صنعتی است که به شهر آنها تحمیل شده است. شهری کوچک با کالبدی پراکنده که محله‌ها و خانه‌هایش بین نخلستان‌ها ظاهر شده‌اند. از توصیف‌های داستان چنین برمی‌آید که شهر در نتیجه تحولات اقتصادی حاشیه خلیج‌فارس سربرآورده یا بافت حاشیه‌شهری است که به شکل غیربرنامه‌ریزی‌شده شکل گرفته است. آدم‌های شهر کارگران روزمزدند یا به شغل‌های کاذب مشغول‌اند. قطب دیگر شهر، صنعت نفت و متعلقاتش، دکل‌ها و بولدوزر و... است. سایه دکل نفتی همواره بر خانه‌های بومیان شهر وجود دارد. بولدوزر، نماد تخریب خانه‌های توسری‌خورده بومی و فضای سنتی شهر است که وظیفه هموار کردن زمین برای گسترش صنعت جدید را بر عهده دارد. برای مردم بومی شهر، صنعت نفت و گسترش آن چیزی است که از بیرون به شهر و محل زندگی‌شان تحمیل شده است. آنها نه نسبت به توسعه صنعت نفت و ساخت‌و‌سازهای راه‌افتاده در شهرشان آگاهی دارند و نه نقشی در پیشبرد آن دارند.

محمود نویسنده‌ای است که هم جنوب را به‌خوبی می‌شناخت و هم این فضا را به‌خوبی در داستان‌هایش ترسیم می‌کرد. در داستان‌های او می‌توان سرگذشت روستاییانی را مشاهده کرد که به خاطر فقر و بی‌کاری و محرومیت‌های مختلف، به‌ناچار روستا را ترک کرده و به شهرها مهاجرت کرده‌اند و قربانی وضعیتی شده‌اند که در شکل‌گیری آن نقشی نداشته‌اند. او در داستان‌هایی چون «زائری زیر باران»، «غریبه‌ها» و «آسمان آبی دز» به فلاکت و مصائب زارعان و روستاییان پرداخته است. در «آسمان آبی دز» تصویری از وضعیت روستاها و مهاجرت زارعان و کشاورزان به شهرها در سال‌های پس از آغاز طرح اصلاحات ارضی می‌بینیم. در حالی که چند سالی از اصلاحات می‌گذرد اما «زمین» همچنان به‌عنوان مسئله‌‌ای در روستاها مطرح است و بی‌آبی و فقر و محرومیت‌های دیگر باعث شده روستاییان برای نان و کار به شهرها مهاجرت کنند. مهاجرت روستاییان به شهرها در مواردی به تعمیق فقر و محرومیت آنها می‌انجامد. روستاییانی که به شهرها می‌روند تنها به یک گروه یعنی به فرودستان شهری تعلق دارند و در آنجا هم با شکل دیگری از فقر و محرومیت روبه‌رو هستند.

محمود در رمان‌های برجسته‌اش یعنی «همسایه‌ها»، «داستان یک شهر»، «زمین سوخته»، «مدار صفر درجه» و «درخت انجیر معابد» نیز به شکلی قابل توجه به روایت دورانی پرتالاطم از تاریخ معاصر ایران پرداخته است. در آثار او، همچون دیگر آثار برجسته رئالیستی، سیمای زمانه به شکلی جاندار و همراه  با جزئیات تصویر شده و این سبب شده که برخی از رمان‌ها و داستان‌های احمد محمود در شمار آثار ارزنده قصه‌نویسی معاصر ایران جا بگیرند.

آخرین اخبار تاریخ و ادبیات‌ را از طریق این لینک پیگیری کنید.