|

گفت‌وگو با هدی خاموش، فعال حقوق زنان افغان

گذر به دموکراسی از ویرانه‌های جنگ

هدی خاموش این‌روزها نامی آشنا برای بسیاری از زنانی است که مسائل افغانستان را دنبال می‌کنند. هدی خاموش، فرزند غلام سرور یکی از اتباع ایران فرهنگی است که سال ۱۳۷۵ه ش در شهر اصفهان به دنیا آمد.

گذر به دموکراسی از  ویرانه‌های جنگ

هدی خاموش این‌روزها نامی آشنا برای بسیاری از زنانی است که مسائل افغانستان را دنبال می‌کنند. هدی خاموش، فرزند غلام سرور یکی از اتباع ایران فرهنگی است که سال ۱۳۷۵ه ش در شهر اصفهان به دنیا آمد. بعد از 12 سال مهاجرت، به میهنش یعنی افغانستان برگشت و بعد از سپری‌کردن آزمون کنکور راهی دانشکده زبان و ادبیات دانشگاه سیدجمال‌الدین افغان شد. در دوران دانشجویی همکاری‌هایی با رسانه‌های دیداری و خطی داشت و همچنان در نهادهای فرهنگی و اجتماعی به فعالیت و همکاری پرداخت. هدی در جریان اعتراضات علیه طالبان به صورت جدی وارد گروه‌های مخالف علیه طالبان، رهبری و جهت‌دهی گروه جنبش زنان عدالت‌خواه شد. او یکی از فعالان زن افغانستان است که برای بهبود شرایط زنان شجاعانه تلاش می‌کنند. در روزهایی که این گفت‌وگو با او انجام شد، در نروژ بود و یکی از کسانی بود که در دیدار با گروه طالبان شرکت کرد. از او درباره بیانیه‌ و سخنانی که در این دیدار مطرح شد پرسیدیم: من بیانیه‌ای در نشست اسلو خواندم، واکنش طالبان این بود که حقایق نهفته در آن، بی‌ثبات است و زنانی که اسم برده شده هیچ در اسارت نیستند!

 از نشست اسلو شروع کنیم. واکنش طالبان به بیانیه شما چه بود؟ آنها چه واکنشی به اصرار شما برای آزادی زنان زندانی داشتند؟

طالبان در مقام انکار بودند. آنها معتقد بودند بیانیه‌ای که من در اسلو خواندم، بی‌ثبات است و حتی مدعی بودند زنانی که من از آنها نام بردم اصلا توسط طالبان دستگیر و زندانی نشده‌اند.

 چقدر امیدوارید که فشارهایی از جنس اتفاقات اسلو رفتار طالبان را تغییر دهد؟

واقعیت این است که طالبان کاملا غیرقابل اعتمادند. آنچه می‌گویند و آنچه به آن عمل می‌کنند کاملا متفاوت است. آنها اگر راست می‌گویند همین اعلانیه مشترکی که نوشته شده و تعهداتی برای طالبان در آن قرار داده شده را تا بهار عملی کنند. مخصوصا به وعده بازشدن تمام مکاتب دخترانه در افغانستان عمل کنند. عمل به همین تعهدات می‌تواند معیار خوبی برای قضاوت درباره آنها باشد.

  واکنش طالبان به حضور شما و گروه‌های مخالف زنان در اسلو چه بود؟ در مجموع طالبان چه واکنشی در برابر اعتراضات زنان دارند؟ آن هم با روحیه زن‌ستیزی که در این گروه سراغ داریم؟

طالبان به خاطر مشکلی که در برابر زن‌ها دارند به‌طور کلی غافلگیر شدند. انتظاری نداشتند وقتی افغانستان را می‌گیرند و همه را سرکوب می‌کنند، یک‌سری از زن‌ها که دغدغه انقلاب و آزادی‌خواهی در سرشان است، بلند شوند و در برابر اینها بایستند. پس طالبان از زنان آگاهی که امروز در مقابل آنها قرار می‌گیرند و عده زیادی که حاضرند در برابر حقشان جان بدهند و بمیرند، می‌ترسند. صریحا آنها را سرکوب می‌کنند و در تظاهرات با تیر و شلیک هوایی و گاز اشک‌آور ترسشان را نمایان می‌کنند.

 طالبان از زنان افغانستان چه می‌خواهند؟

آنچه طالبان از شریعت می‌گویند، با واقعیت آن فرق دارد. ما اگر به شریعت و قرآن هم توجه کنیم، می‌بینیم که این همه قوانینی که طالبان برای ما وضع کرده را در دل خود ندارد. ما در تاریخ زنانی داشتیم که طرح و برنامه می‌ریختند و تجارت‌ها و سیاست‌ها داشتند. در اسلام نام‌های بزرگی از زنان است که آگاه و اندیشمند بودند.

 زنان امروز افغانستان چه راهی در برابر طالبان انتخاب کرده‌اند؟

ما اگر تفنگ نمی‌توانیم بگیریم، با قلم خود می‌توانیم علیه ظلم و استبداد طالبان مبارزه کنیم و حرف بزنیم و از طریق ذهن و افکار و خودآگاهی با اینها مبارزه و سرکوبشان کنیم تا افغانستان را دوباره در مسیر رشد و توسعه قرار دهیم.

 خانم خاموش! بسیاری از فعالان زن مبارز، بعد از تسلط طالبان بر افغانستان این کشور را ترک کردند. اکنون که به اسلو آمدید، قصد ندارید به افغانستان برگردید؟ خطری در این کشور شما را تهدید نمی‌کند؟

من قطعا از اسلو به کابل برمی‌گردم. خطر برگشت به افغانستان را من بهتر از هر کس دیگری می‌دانم و برای هشداردادن درباره همین خطر به اسلو آمدم. ولی جای من در افغانستان در کنار میلیون‌ها زن پیر و جوان افغانستانی است. ما مصمم هستیم از مقاومت و مبارزه برای «نان، کار و آزادی» دست نکشیم.

 چقدر به این گفته باور دارید که جامعه افغانستان همچنان سنتی است و این سنتی‌بودن راه را برای قدرت‌گرفتن طالب‌ها بیشتر فراهم می‌کند؟

این یک باور اشتباه است. مدیا و رسانه‌ها قصد دارند این‌طور نمایش دهند که طالبان نماینده مردم افغانستان هستند. آنها چنان بیان می‌کنند که افغانستان همین است که در دست طالبان است و برای همین مردم افغانستان اهلیت دموکراسی، حقوق زن، حقوق بشر و آزادی بیان را ندارند. شما به پیشرفت جامعه افغانستان در 20 سال اخیر نگاه کنید. کدام کشور را می‌شناسید که در 20 سال چنین پیشرفت کرده باشد و از یک نظام سنتی، جنگ داخلی و ویرانه‌های باقی‌مانده از جنگ‌طلبی به دموکراسی و آزادی بیان رسیده باشد. هیچ کشوری در دو دهه اخیر به اندازه ما در راه دموکراسی، آزادی بیان، حقوق زن، حقوق بشر، آموزش و دانایی قربانی نداده است. ما این موفقیت‌ها را به‌آسانی به دست نیاوردیم که حالا به‌راحتی آن را به شبه‌نظامیانی که نروژ برایشان فرش قرمز پهن می‌کند تحویل دهیم. فقط کافی است نگاهی به لیست بلندبالای روزنامه‌نگاران افغانستانی بیندازید که در این سال‌ها قربانی ترور شده‌اند. قطعا افغانستان در صدر جدول کشورهایی است که بیشترین قربانی‌ها را در میان روشنفکران و روزنامه‌نگاران داده است. ازقضا بیشتر این قربانی‌ها هم توسط همین ملیشه‌ها که حالا جهان هدایت افغانستان را به دست‌شان داده کشته‌ شده‌اند. فهرست روزنامه‌نگاران و روشنفکران قربانی‌شده در دنیا را ببینید. وطن من در اول این فهرست است. اینها قربانی‌های ما در راه آزادی بیان‌اند، زیرا شما اختیار ما را در دست این گروه سپردید که از دو سال به این‌سو اعتماد شما را به دور انگشتان خود می‌چرخاند. اینها به کدام حرفشان و قولشان وفا کرده‌اند که امروز انتظار دارید با اینها مذاکره شود و اینها تعهداتی بسپارند؟

 خواسته‌های شما چیست و فکر می‌کنید رسیدن به چه سطحی از این خواسته‌ها می‌تواند اندکی خیال شما را جمع کند؟

طبیعتا وقتی ما طعم دموکراسی را چشیده‌ایم، دیگر آن را رها نمی‌کنیم. برای همین ما به دنبال برگرداندن قدرت به مردم هستیم. برپایی حکومت قانون و ایجاد امنیت هم از اولین چیزهایی است که یک جامعه را در بستر آرام خودش نگه می‌دارد. در گام بعدی مذاکرات همه‌جانبه، شفاف و جامع برای ایجاد سازمان دولت و نظام سیاسی جدید مطابق مقتضیات و نیازهای عصر امروز ما آغاز شود.

 

 

آخرین اخبار گویش را از طریق این لینک پیگیری کنید.