سردار رمضانشریف در گفتوگو با «شرق»:
جايگزين شخصيت كاريزمايي مثل حاج قاسم سخت است
چهرههای نظامی در باور عمومی با مفاهیم خشك و رسمی و مربوط به جنگ و نبرد همراه هستند اما استثناهایی نیز در این میدان وجود دارند که با حفظ روحیه نظامیگری خود و اخم در مقام دشمن، لبخند خود را از ملت دریغ نمیكردند و چهرهای متفاوت در داخل داشتند. سردار شهید قاسم سلیمانی یكی از این چهرههاست كه جان خود را در میدان نبرد برای آرامش و آسایش ملت قرار داد. به جهت بررسی ابعاد مختلف شخصیتی سردار سلیمانی گفتوگو كردیم با سردار رمضانشریف، مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی كه مشروح آن را میخوانیم:
اقدامات حقوقی انجامشده برای پیگیری ترور سردار سلیمانی تاكنون به چه مرحلهای رسیده است؟
پاسخ این سؤال مربوط به قوه قضائیه و بخش حقوقی سپاه است و این بخشها در حال پیگیری هستند.
به نظر شما چرا غربیها هم در اظهارنظرهای خود درباره شخصیت سردار سلیمانی نمیتوانند از جنبههای مثبت شخصیت و توانمندی ایشان صرفنظر کنند؟
شاید یكی از عمدهترین دلایل این است كه آنها در تجزیه و تحلیل گاهی ناپرهیزی کرده و به گونهای واقعبینانه عمل میكنند. یكی از دلایل آن این است كه آنها هم گاه برای اینكه كار خود را برجسته نشان دهند، نمیخواهند طرف مقابل خودشان را ضعیف قلمداد كنند. اما راجع به شخصیت ایشان و برآوردی كه آمریكاییها از شهید سلیمانی دارند، در عمل رویارویی ایشان را با طراحیهای خودشان دیدهاند و در اكثر این رویاروییها در عراق و سوریه و یا طراحیهایی كه در مناطق عملیاتی شهید سلیمانی مسئولیت داشته، آنها مزه شكست را چشیدهاند و میخواهند به این امر اعتراف كنند كه با یك چهره قدرتمند طرف بودهاند و حتی از زبان مقامات سیاسی هم شنیدهاید كه علاوه بر حضور در میدان نبرد، در حوزههای دیپلماتیك نیز از ایشان به عنوان یك چهره كاركشته و مقتدر برای تأمین اهداف یاد میشود. شخصیت سردار سلیمانی را نیز نمیتوانند انكار كنند چون همه افكارعمومی شهامت، رشادت و هوشمندی و قدرت تدبیر ایشان را در برخورد با دشمنان دیدهاند که باعث میشود به نكات مثبت شخصیتی ایشان اشاره كنند.
خلأ ایشان چقدر در منطقه حس میشود و آیا این خلأ پرشدنی است؟
واقعیتهایی وجود دارد كه بالاخره جایگزین شخصیت كاریزمایی مثل حاج قاسم سخت است اما دو نكته را اشاره میكنم. در طول مدتی كه حاج قاسم مأموریتهای توانمندسازی جبهه مقاومت و تأمین امنیت پایدار كشور را دنبال میكرد، یكی از دستاوردهای آن مجموعه توانمندی به نام نیروی قدس است. شاگردان حاج قاسم این خلأ را پر میكنند و شخصیت سردار قاآنی هم شاید كمتر در رسانه به آن پرداخته شده باشد اما ایشان سابقه موفق و مفصلی در دفاع مقدس دارند و مدت طولانی هم در كنار حاج قاسم به عنوان جانشین نیروی قدس بودند و در خیلی از نبردها نقشآفرینی داشتند و شناخت عمیق و دقیقی از مباحثی كه حاج قاسم دنبال میكردند، دارند. مقداری هم بهنظر میآید که بعد از شهادت سردار سلیمانی جنبههای مختلفی در تبیین مكتب و شخصیت ایشان گفته شده و آگاهیبخشی در این زمینه باعث شده به این مسئله كمك كند. مهمترین كاری كه حاج قاسم انجام میداد تأمین امنیت كشور و عقبراندن دشمنها در عرصههای مختلف بود؛ آگاهیبخشی در این موضوع و كارهای حاج قاسم و اعتراف دشمنان به كارایی ایشان به لحاظ روانی به پركردن خلأ حضور ایشان كمك میكند. آگاهیبخشی در جبهه مقاومت كه امروزه پیش
آمده است و شناخت بیشتری كه از دشمنان آرمانهای انقلاب اسلامی پیدا كردهاند مقداری جدیتر شده و قطعا انشاءالله در آینده همانطور كه در این دو سال هم شاهد بودیم تأثیر خون و كاركرد مكتب حاج قاسم راهگشا خواهد بود. جملهای كه اسماعیل هنیه در سفر به تهران نقل كرد، جمله معناداری بود كه گفت: احساس میكنیم حاج قاسم در حال راهنمایی ماست و راه را همچنان به ما نشان میدهد و پیمودن این راه روشن است. طرح این دیدگاهها و اظهار نظرها بخشی از خلأ حضور ایشان را پر میكند اما این واقعیت نیز وجود دارد كه ما احساس میكنیم جای ایشان میان مردم ما خالی است.
بهنظر شما ویژگیهای منحصربهفرد شهید سلیمانی در فرماندهی چه بود؟
از دوران دفاع مقدس كه بنده افتخار حضور كنار ایشان را داشتم و از دور و نزدیك شاهد مشی فرماندهی ایشان بودم، چند نكته كلیدی در این باره وجود دارد. اول اینكه ایشان یك چهره بسیار شجاع بود و شجاعت عنصر بسیار مؤثری است چون ممكن است عدهای افراد خوبی باشند اما كارایی و كارآمدی را نداشته باشند. وقتی عنصر شجاعت به كمك افراد میآید در كنار اراده مستحكم و فهم از مسائل میتواند یكی از ویژگیهای بارز فرد شود. این شجاعت حاج قاسم در تمامی عرصهها وجود داشت و زمانی كه احساس میكرد یك كاری درست و منطقی و مؤثر است از انجام آن دریغ نمیكرد. مشخص است كه ایشان صاحب یك سبك بود. در حوزه فرماندهی نیز یك ارتباط معنوی بین ایشان و كسانی كه از ایشان فرمان میبردند برقرار بود و این رابطه بسیار مستحكم و معناداری بود. ما عمدتا در این دو سال تلاش كردیم روحیات عاطفی، اخلاقی، سبك زندگی و منش ایشان را در برخورد با توده مردم ببینیم ولی در موقع تصمیمگیری و عملیات و اجرای كار میدانی چهره دیگری نیز حاج قاسم داشت كه فقط همراهان ایشان در جبهههای نبرد و زمان تصمیمات سخت دیدند و در تعاملات همیشه این حالت تبسم هم نبود و ایشان گاهی هم اخمهای
بسیار معناداری میكردند و گاهی حتی در جلسات آن چیزی را كه احساس میكرد باید بگوید میگفت اگرچه ممكن بود برخی از صحبت ایشان ناراحت میشوند اما یك واقعیت بود. همه این عوامل از روح مستحكم تا مهربانی و شجاعت ایشان همه دست به دست هم داد و بعد از 40 سال شاهد حاج قاسمی بود كه همه مردم ما و منطقه به حضور ایشان افتخار میكنند. قطعا خصوصیات منحصربهفردی در حاج قاسم وجود داشت. در این دو سال در كلام مقام معظم رهبری نیز شنیدهایم كه بر اخلاص و صداقت و شجاعت ایشان تأكید فرمودهاند. مردم ما نیز كم و زیاد در جاهای مختلف شاهد آن بودهاند. این قدرت فرماندهی استثناهایی هم داشت؛ به علت تسلط و شناخت عمیقی كه از دشمن داشت، هیچ فرماندهی در سطح استراتژیك بهنظر من جرئت نمیكرد زودتر از یك اتفاق آن را بیان كند و ایشان در یادواره شهدای لنگرود اعلام كردند تا كمتر از سه ماه دیگر شاهد نابودی داعش خواهیم بود؛ بیان این جمله از سوی یك فرمانده نظامی شجاعت و تسلط و شهامت میخواهد، بعد هم همه شاهد بودند كه كمتر از سه ماه این اتفاق افتاد و همه دنیا هم شاهد آن بودند. ایشان یك توكل و توسل خاصی به ائمه داشت و چون برای خداوند تلاش میكرد،
خداوند نیز به او عزت و منزلت میداد. در بیان و مواضع هم شجاعت شهید سلیمانی قابل رؤیت است.
برخی معتقدند سردار سلیمانی به علت حضور كمرنگ در سیاست داخلی و حضور در عرصه واقعی نبرد و مبارزه با تروریسم از محبوبیت بسیاری برخوردار بودند. آیا ایشان به واقع از سیاست داخلی گذر كرده بودند؟
یك واقعیت وجود دارد؛ همانطور كه حضرت امام و مقام معظم رهبری بارها و بارها فرمودهاند، ورود پاسداران و فرماندهان به جریانات و جناحبندیهای سیاسی یك آسیب معنادار است و هر چه سپاه خودش را از این موضوع فاصله دهد قطعا بیشتر میتواند كارایی داشته باشد و مورد توجه مردم واقع شود. این یك نكته اصولی است كه همواره مدنظر تمام فرماندهان نیز بوده و هست. مأموریت حاج قاسم نیز توانمندسازی جبهه مقاومت و امنیت پایدار برای كشور و عقبراندن دشمنان با فاصله معنادار از مرزهای كشور بوده است؛ بنابراین مأموریت داخلی نداشتهاند كه خیلی بروز و ظهور سیاسی و اجتماعی داشته باشند، به جز برخی سخنرانیها در یادواره شهدا، كمتر شاهد اظهارنظرات ایشان درباره مسائل سیاسی بودهایم اما این رفتار به این معنا نیست كه به مسائل داخلی توجه نداشتند، او همواره همه را پرهیز میداد كه از مسائل خرد به معنای جانبداری در جهتگیریهای سیاسی ورود كنند. نكتهای كه به اعتقاد من وجود دارد این است که ضمن اینكه از مسائل داخلی غافل نبود همواره تلاش میكرد از تمام پتانسیلهای كشور برای ایجاد امنیت و پیشرفت كشور و افزایش وحدت، یکپارچگی و ارتقای منزلت ملی استفاده
كند و همه را زیر خیمه ولایت جمع كند. از همین منظر هم گاهی مورد نقد برخی قرار گرفته و بیشتر به خاطر این بوده است كه حاج قاسم، فهمی كه از انقلاب اسلامی، تدابیر مقام معظم رهبری و... داشتند یك فهم خاص خودشان بود. حاج قاسم خیلی به این فكر نمیكرد كه دیگران به خاطر اظهاراتش او را چگونه قضاوت میكنند. وقتی به خاطر یك نظر دارای روح انقلابی رئیسجمهور میگوید من دست رئیسجمهور را میبوسم یا به خاطر آزردهشدن آقای ظریف در عدم هماهنگی به خاطر سفر بشار اسد با صراحت بیانیه رسمی میدهد و اعلام میكند كه ایشان وزیر امور خارجه است و به نوعی از ایشان حمایت میكند و با لباس فرم نظامی به دفتر ایشان میرود و علیرغم اینكه از رسانه پرهیز میكند، اصرار میكند كه تصویر دیدار منتشر شود؛ پیام این رفتار نیز روشن است چون او همه این مجموعه را میخواهد كه یك پیام واحد برای دشمنان انقلاب اسلامی صادر شود و آن پیام وحدت، و انسجام زیر خیمه ولایت بودن است. مشی حاج قاسم یك مشی بسیار معنادار است. شاید یكی از مواردی كه در مكتب ایشان باید یاد بگیریم همین نوع عملكردهاست. در ارادت حاج قاسم به مراجع كشور هیچ شكی وجود ندارد و همه را مورد عنایت
و توجه قرار میدادند اما مورد اصرار ایشان این بود كه ما باید آنچه ولی فقیه میگوید را اجرائی كنیم و از همه پتانسیلها برای اجرای آن استفاده كنیم. حاج قاسم همانطور كه پیشانی مرحوم مصباح را میبوسد، خدمت مرحوم هاشمیرفسنجانی میروند و به ایشان هم گزارش میدهند. آنچه برای شهید سلیمانی مهم است رسالت و مأموریت است و به هیچ وجه خود را در مسائل داخلی محدود نمیكند. انشاءالله به فضل الهی همه مسئولین سپاه همچنان همین مشی را دنبال میكنند.
یك خاطره كمتر شنیدهشده از شهید سلیمانی بفرمایید.
آخرین ملاقات حضوری من با ایشان سه ماه قبل از شهادتشان بود و برایم خیلی جالب بود. شهید سلیمانی مسائلی را كه میخواستند رسانهای شود به علت اینكه در روابط عمومی سپاه حضور دارم با بنده مطرح میكردند. در ملاقات آخر به محض نشستن گفتند آقای شریف دارم میگویم اگر هر موقع شنیدی كه قاسم سلیمانی میخواهد كاندیدای ریاستجمهوری شود شما بدون اینكه نیاز باشد پیگیری و از من سؤال كنی، این خبر را به شدت تكذیب كن و به عنوان مأموریت این را به تو میگویم. در پاسخ گفتم مگر اتفاقی افتاده است؟ گفت عدهای میآیند و میگویند بهتر است شما كاندیدا شوید در حالیكه نمیدانند من چه مأموریتی را انجام میدهم و به چه فكر میكنم.
او یك پاسدار بااخلاص بود؛ قاسم یك عطر مخصوصی داشت و عطر ایشان بود كه در جامعه پراكنده شد و تعداد زیادی را جذب خود كرد و شاید اراده خداوند بود كه ایشان عمر طولانیتری نسبت به سایر شهدای دفاع مقدس داشته باشند برای اینكه وقتی از شهدایی مانند همت و خرازی صحبت میكنیم نسل جدید با دیدن رفتار شهید سلیمانی متوجه شوند شهدا چه خصوصیاتی داشتند. در آستانه دومین سالگرد شهادت سردار عزیز از خداوند میخواهیم كه به همه ما توفیق دهد مخصوصا برای ما پاسدارها كه سربازان خوبی برای ملت ایران و ولایت باشیم.
چهرههای نظامی در باور عمومی با مفاهیم خشك و رسمی و مربوط به جنگ و نبرد همراه هستند اما استثناهایی نیز در این میدان وجود دارند که با حفظ روحیه نظامیگری خود و اخم در مقام دشمن، لبخند خود را از ملت دریغ نمیكردند و چهرهای متفاوت در داخل داشتند. سردار شهید قاسم سلیمانی یكی از این چهرههاست كه جان خود را در میدان نبرد برای آرامش و آسایش ملت قرار داد. به جهت بررسی ابعاد مختلف شخصیتی سردار سلیمانی گفتوگو كردیم با سردار رمضانشریف، مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی كه مشروح آن را میخوانیم:
اقدامات حقوقی انجامشده برای پیگیری ترور سردار سلیمانی تاكنون به چه مرحلهای رسیده است؟
پاسخ این سؤال مربوط به قوه قضائیه و بخش حقوقی سپاه است و این بخشها در حال پیگیری هستند.
به نظر شما چرا غربیها هم در اظهارنظرهای خود درباره شخصیت سردار سلیمانی نمیتوانند از جنبههای مثبت شخصیت و توانمندی ایشان صرفنظر کنند؟
شاید یكی از عمدهترین دلایل این است كه آنها در تجزیه و تحلیل گاهی ناپرهیزی کرده و به گونهای واقعبینانه عمل میكنند. یكی از دلایل آن این است كه آنها هم گاه برای اینكه كار خود را برجسته نشان دهند، نمیخواهند طرف مقابل خودشان را ضعیف قلمداد كنند. اما راجع به شخصیت ایشان و برآوردی كه آمریكاییها از شهید سلیمانی دارند، در عمل رویارویی ایشان را با طراحیهای خودشان دیدهاند و در اكثر این رویاروییها در عراق و سوریه و یا طراحیهایی كه در مناطق عملیاتی شهید سلیمانی مسئولیت داشته، آنها مزه شكست را چشیدهاند و میخواهند به این امر اعتراف كنند كه با یك چهره قدرتمند طرف بودهاند و حتی از زبان مقامات سیاسی هم شنیدهاید كه علاوه بر حضور در میدان نبرد، در حوزههای دیپلماتیك نیز از ایشان به عنوان یك چهره كاركشته و مقتدر برای تأمین اهداف یاد میشود. شخصیت سردار سلیمانی را نیز نمیتوانند انكار كنند چون همه افكارعمومی شهامت، رشادت و هوشمندی و قدرت تدبیر ایشان را در برخورد با دشمنان دیدهاند که باعث میشود به نكات مثبت شخصیتی ایشان اشاره كنند.
خلأ ایشان چقدر در منطقه حس میشود و آیا این خلأ پرشدنی است؟
واقعیتهایی وجود دارد كه بالاخره جایگزین شخصیت كاریزمایی مثل حاج قاسم سخت است اما دو نكته را اشاره میكنم. در طول مدتی كه حاج قاسم مأموریتهای توانمندسازی جبهه مقاومت و تأمین امنیت پایدار كشور را دنبال میكرد، یكی از دستاوردهای آن مجموعه توانمندی به نام نیروی قدس است. شاگردان حاج قاسم این خلأ را پر میكنند و شخصیت سردار قاآنی هم شاید كمتر در رسانه به آن پرداخته شده باشد اما ایشان سابقه موفق و مفصلی در دفاع مقدس دارند و مدت طولانی هم در كنار حاج قاسم به عنوان جانشین نیروی قدس بودند و در خیلی از نبردها نقشآفرینی داشتند و شناخت عمیق و دقیقی از مباحثی كه حاج قاسم دنبال میكردند، دارند. مقداری هم بهنظر میآید که بعد از شهادت سردار سلیمانی جنبههای مختلفی در تبیین مكتب و شخصیت ایشان گفته شده و آگاهیبخشی در این زمینه باعث شده به این مسئله كمك كند. مهمترین كاری كه حاج قاسم انجام میداد تأمین امنیت كشور و عقبراندن دشمنها در عرصههای مختلف بود؛ آگاهیبخشی در این موضوع و كارهای حاج قاسم و اعتراف دشمنان به كارایی ایشان به لحاظ روانی به پركردن خلأ حضور ایشان كمك میكند. آگاهیبخشی در جبهه مقاومت كه امروزه پیش
آمده است و شناخت بیشتری كه از دشمنان آرمانهای انقلاب اسلامی پیدا كردهاند مقداری جدیتر شده و قطعا انشاءالله در آینده همانطور كه در این دو سال هم شاهد بودیم تأثیر خون و كاركرد مكتب حاج قاسم راهگشا خواهد بود. جملهای كه اسماعیل هنیه در سفر به تهران نقل كرد، جمله معناداری بود كه گفت: احساس میكنیم حاج قاسم در حال راهنمایی ماست و راه را همچنان به ما نشان میدهد و پیمودن این راه روشن است. طرح این دیدگاهها و اظهار نظرها بخشی از خلأ حضور ایشان را پر میكند اما این واقعیت نیز وجود دارد كه ما احساس میكنیم جای ایشان میان مردم ما خالی است.
بهنظر شما ویژگیهای منحصربهفرد شهید سلیمانی در فرماندهی چه بود؟
از دوران دفاع مقدس كه بنده افتخار حضور كنار ایشان را داشتم و از دور و نزدیك شاهد مشی فرماندهی ایشان بودم، چند نكته كلیدی در این باره وجود دارد. اول اینكه ایشان یك چهره بسیار شجاع بود و شجاعت عنصر بسیار مؤثری است چون ممكن است عدهای افراد خوبی باشند اما كارایی و كارآمدی را نداشته باشند. وقتی عنصر شجاعت به كمك افراد میآید در كنار اراده مستحكم و فهم از مسائل میتواند یكی از ویژگیهای بارز فرد شود. این شجاعت حاج قاسم در تمامی عرصهها وجود داشت و زمانی كه احساس میكرد یك كاری درست و منطقی و مؤثر است از انجام آن دریغ نمیكرد. مشخص است كه ایشان صاحب یك سبك بود. در حوزه فرماندهی نیز یك ارتباط معنوی بین ایشان و كسانی كه از ایشان فرمان میبردند برقرار بود و این رابطه بسیار مستحكم و معناداری بود. ما عمدتا در این دو سال تلاش كردیم روحیات عاطفی، اخلاقی، سبك زندگی و منش ایشان را در برخورد با توده مردم ببینیم ولی در موقع تصمیمگیری و عملیات و اجرای كار میدانی چهره دیگری نیز حاج قاسم داشت كه فقط همراهان ایشان در جبهههای نبرد و زمان تصمیمات سخت دیدند و در تعاملات همیشه این حالت تبسم هم نبود و ایشان گاهی هم اخمهای
بسیار معناداری میكردند و گاهی حتی در جلسات آن چیزی را كه احساس میكرد باید بگوید میگفت اگرچه ممكن بود برخی از صحبت ایشان ناراحت میشوند اما یك واقعیت بود. همه این عوامل از روح مستحكم تا مهربانی و شجاعت ایشان همه دست به دست هم داد و بعد از 40 سال شاهد حاج قاسمی بود كه همه مردم ما و منطقه به حضور ایشان افتخار میكنند. قطعا خصوصیات منحصربهفردی در حاج قاسم وجود داشت. در این دو سال در كلام مقام معظم رهبری نیز شنیدهایم كه بر اخلاص و صداقت و شجاعت ایشان تأكید فرمودهاند. مردم ما نیز كم و زیاد در جاهای مختلف شاهد آن بودهاند. این قدرت فرماندهی استثناهایی هم داشت؛ به علت تسلط و شناخت عمیقی كه از دشمن داشت، هیچ فرماندهی در سطح استراتژیك بهنظر من جرئت نمیكرد زودتر از یك اتفاق آن را بیان كند و ایشان در یادواره شهدای لنگرود اعلام كردند تا كمتر از سه ماه دیگر شاهد نابودی داعش خواهیم بود؛ بیان این جمله از سوی یك فرمانده نظامی شجاعت و تسلط و شهامت میخواهد، بعد هم همه شاهد بودند كه كمتر از سه ماه این اتفاق افتاد و همه دنیا هم شاهد آن بودند. ایشان یك توكل و توسل خاصی به ائمه داشت و چون برای خداوند تلاش میكرد،
خداوند نیز به او عزت و منزلت میداد. در بیان و مواضع هم شجاعت شهید سلیمانی قابل رؤیت است.
برخی معتقدند سردار سلیمانی به علت حضور كمرنگ در سیاست داخلی و حضور در عرصه واقعی نبرد و مبارزه با تروریسم از محبوبیت بسیاری برخوردار بودند. آیا ایشان به واقع از سیاست داخلی گذر كرده بودند؟
یك واقعیت وجود دارد؛ همانطور كه حضرت امام و مقام معظم رهبری بارها و بارها فرمودهاند، ورود پاسداران و فرماندهان به جریانات و جناحبندیهای سیاسی یك آسیب معنادار است و هر چه سپاه خودش را از این موضوع فاصله دهد قطعا بیشتر میتواند كارایی داشته باشد و مورد توجه مردم واقع شود. این یك نكته اصولی است كه همواره مدنظر تمام فرماندهان نیز بوده و هست. مأموریت حاج قاسم نیز توانمندسازی جبهه مقاومت و امنیت پایدار برای كشور و عقبراندن دشمنان با فاصله معنادار از مرزهای كشور بوده است؛ بنابراین مأموریت داخلی نداشتهاند كه خیلی بروز و ظهور سیاسی و اجتماعی داشته باشند، به جز برخی سخنرانیها در یادواره شهدا، كمتر شاهد اظهارنظرات ایشان درباره مسائل سیاسی بودهایم اما این رفتار به این معنا نیست كه به مسائل داخلی توجه نداشتند، او همواره همه را پرهیز میداد كه از مسائل خرد به معنای جانبداری در جهتگیریهای سیاسی ورود كنند. نكتهای كه به اعتقاد من وجود دارد این است که ضمن اینكه از مسائل داخلی غافل نبود همواره تلاش میكرد از تمام پتانسیلهای كشور برای ایجاد امنیت و پیشرفت كشور و افزایش وحدت، یکپارچگی و ارتقای منزلت ملی استفاده
كند و همه را زیر خیمه ولایت جمع كند. از همین منظر هم گاهی مورد نقد برخی قرار گرفته و بیشتر به خاطر این بوده است كه حاج قاسم، فهمی كه از انقلاب اسلامی، تدابیر مقام معظم رهبری و... داشتند یك فهم خاص خودشان بود. حاج قاسم خیلی به این فكر نمیكرد كه دیگران به خاطر اظهاراتش او را چگونه قضاوت میكنند. وقتی به خاطر یك نظر دارای روح انقلابی رئیسجمهور میگوید من دست رئیسجمهور را میبوسم یا به خاطر آزردهشدن آقای ظریف در عدم هماهنگی به خاطر سفر بشار اسد با صراحت بیانیه رسمی میدهد و اعلام میكند كه ایشان وزیر امور خارجه است و به نوعی از ایشان حمایت میكند و با لباس فرم نظامی به دفتر ایشان میرود و علیرغم اینكه از رسانه پرهیز میكند، اصرار میكند كه تصویر دیدار منتشر شود؛ پیام این رفتار نیز روشن است چون او همه این مجموعه را میخواهد كه یك پیام واحد برای دشمنان انقلاب اسلامی صادر شود و آن پیام وحدت، و انسجام زیر خیمه ولایت بودن است. مشی حاج قاسم یك مشی بسیار معنادار است. شاید یكی از مواردی كه در مكتب ایشان باید یاد بگیریم همین نوع عملكردهاست. در ارادت حاج قاسم به مراجع كشور هیچ شكی وجود ندارد و همه را مورد عنایت
و توجه قرار میدادند اما مورد اصرار ایشان این بود كه ما باید آنچه ولی فقیه میگوید را اجرائی كنیم و از همه پتانسیلها برای اجرای آن استفاده كنیم. حاج قاسم همانطور كه پیشانی مرحوم مصباح را میبوسد، خدمت مرحوم هاشمیرفسنجانی میروند و به ایشان هم گزارش میدهند. آنچه برای شهید سلیمانی مهم است رسالت و مأموریت است و به هیچ وجه خود را در مسائل داخلی محدود نمیكند. انشاءالله به فضل الهی همه مسئولین سپاه همچنان همین مشی را دنبال میكنند.
یك خاطره كمتر شنیدهشده از شهید سلیمانی بفرمایید.
آخرین ملاقات حضوری من با ایشان سه ماه قبل از شهادتشان بود و برایم خیلی جالب بود. شهید سلیمانی مسائلی را كه میخواستند رسانهای شود به علت اینكه در روابط عمومی سپاه حضور دارم با بنده مطرح میكردند. در ملاقات آخر به محض نشستن گفتند آقای شریف دارم میگویم اگر هر موقع شنیدی كه قاسم سلیمانی میخواهد كاندیدای ریاستجمهوری شود شما بدون اینكه نیاز باشد پیگیری و از من سؤال كنی، این خبر را به شدت تكذیب كن و به عنوان مأموریت این را به تو میگویم. در پاسخ گفتم مگر اتفاقی افتاده است؟ گفت عدهای میآیند و میگویند بهتر است شما كاندیدا شوید در حالیكه نمیدانند من چه مأموریتی را انجام میدهم و به چه فكر میكنم.
او یك پاسدار بااخلاص بود؛ قاسم یك عطر مخصوصی داشت و عطر ایشان بود كه در جامعه پراكنده شد و تعداد زیادی را جذب خود كرد و شاید اراده خداوند بود كه ایشان عمر طولانیتری نسبت به سایر شهدای دفاع مقدس داشته باشند برای اینكه وقتی از شهدایی مانند همت و خرازی صحبت میكنیم نسل جدید با دیدن رفتار شهید سلیمانی متوجه شوند شهدا چه خصوصیاتی داشتند. در آستانه دومین سالگرد شهادت سردار عزیز از خداوند میخواهیم كه به همه ما توفیق دهد مخصوصا برای ما پاسدارها كه سربازان خوبی برای ملت ایران و ولایت باشیم.