جاباما ۱۴۰۳؛ روایتی از تابآوری گردشگری ایران در دل بحرانها
در روزهایی که اقتصاد ایران میان تورم، بیاعتمادی و بحرانهای پیاپی نفس میکشد، کمتر کسبوکاری دیگر به رشد فکر میکند. حالا بخش بزرگی از کسبوکارها فقط برای زنده ماندن تلاش میکنند. در این بین جاباما در گزارش سالانه خود از سال ۱۴۰۳، برخلاف جریان معمول، از امید، استمرار برای توسعه حرف زدهاست؛ از اینکه چطور میتوان در میانه جنگ، رکود و خستگی عمومی، همچنان چراغ سفر را روشن نگه داشت.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
در روزهایی که اقتصاد ایران میان تورم، بیاعتمادی و بحرانهای پیاپی نفس میکشد، کمتر کسبوکاری دیگر به رشد فکر میکند. حالا بخش بزرگی از کسبوکارها فقط برای زنده ماندن تلاش میکنند. در این بین جاباما در گزارش سالانه خود از سال ۱۴۰۳، برخلاف جریان معمول، از امید، استمرار برای توسعه حرف زدهاست؛ از اینکه چطور میتوان در میانه جنگ، رکود و خستگی عمومی، همچنان چراغ سفر را روشن نگه داشت.
این گزارش، سومین روایت سالانه جاباما از وضعیت گردشگری ایران است؛ اما امسال بهجای تیکه بر آمار و ارقام، قصهای انسانی از «تابآوری دیجیتال» روایت شده است. جاباما در مقدمه این گزارش مینویسد: «در روزهایی که دوازده روز جنگ کشور را ملتهب کرده بود، توقف نکردیم؛ چون برای ما گزارش صرفاً مجموعهای از دادهها نیست، بلکه فرصتی برای مرور مسیر و تأکید بر شفافیت است.» گزارش امسال جاباما با محوریت کردستان منتشر شده؛ سرزمینی که جغرافیایش از مرز تا مردم، از کوه تا فرهنگ، ترجمانِ تابآوری است.
کردستان؛ انتخابی نمادین برای بازخوانی مفهوم استمرار
جاباما طبق سنت جدید خود، هر سال گزارشش را به یک استان یا اقلیم خاص ایران تقدیم میکند. سال ۱۴۰۲ چابهار بود؛ امسال کردستان. کردستان در روایت جاباما نهتنها مقصدی گردشگری، بلکه استعارهای از «پایداری فرهنگی در دل سختی» است. سرزمینی میان کوه و آفتاب که طبق آنچه در متن گزارش آمده، «باد قصههایش را در گوش ما زمزمه میکند».
اما فراتر از شعر، این انتخاب یک پیام دارد: جاباما میخواهد بگوید توسعه گردشگری، فقط با هتلسازی یا آمار اقامت شب معنا پیدا نمیکند. باید به سراغ بومهایی رفت که هم فرهنگ دارند، هم ظرفیت، و هم نیاز به دیده شدن. در واقع کردستان در این گزارش، بهانهای برای پرداختن به فلسفه جاباما است: «رشد محلی، توسعه از پایین به بالا، و اتصال تکنولوژی به فرهنگ».
بازار اقامت ایران؛ رشد در دل رکود تورمی
یکی از فصلهای اصلی گزارش، تحلیل بازار اقامت ایران است. در شرایطی که سفرهای داخلی بهدلیل گرانی بنزین و هزینه اقامت کاهش یافته، آمار جاباما از رشد مداوم رزروهای آنلاین در سال گذشته خبر میدهد.
براساس تخمین این پلتفرم، اندازه بازار اقامت ایران در سال ۱۴۰۳ حدود ۷.۵ هزار میلیارد تومان بوده و سود ناخالص آن ۲۸۴ میلیارد تومان برآورد شده است. متوسط مبلغ هر رزرو به ۳.۵ میلیون تومان رسیده و رشد کل بازار نسبت به سال گذشته ۱.۷ برابر بوده است. طبق دادههای این گزارش در سالهای اخیر، ارزش کل تراکنشهای انجامشده در جاباما (GMV) بهطور متوسط هر سال ۲۰۶ درصد رشد داشته است؛ بهعبارتی، حجم فروش جاباما در هر سال بیش از سه برابر سال پیش از آن افزایش یافته است.
اما نکته دیگر قابل توجه در این بخش از گزارش، سهم رزرو آنلاین از کل بازار است. در سال ۱۴۰۱ فقط ۷ درصد اقامتگاههای غیرهتلی بهصورت آنلاین رزرو میشدند. این رقم در سال ۱۴۰۲ به ۱۷ درصد و در سال ۱۴۰۳ به ۲۰ درصد رسیده است، یعنی هنوز ۸۰ درصد این بازار در اختیار شیوههای سنتی است. این شکاف میتواند هم نشانی از نفوذ کند دیجیتالی شدن در زندگی مردم ایران باشد و هم نشاندهنده یک فرصت بالقوه برای پلتفرمها و سرمایهگذاران. با این حال آمارهای این بخش از گزارش رشد میزان رزرو سالانه در جاباما را نشان میدهد. به طوری که از سال ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۳، میزان رزروهای انجامشده در جاباما ۱۳۲ درصد افزایش یافته است؛ به بیان دیگر، تعداد رزروها در این مدت حدود ۲.۳ برابر شده است
جاباما در تحلیل خود در این مورد مینویسد: «بازار اقامتگاههای غیرهتلی، بهدلیل هزینه ورودی پایین و بازدهی سریع، در سال تورمی ۱۴۰۳ بیش از هر زمان دیگر جذاب شد.» در واقع، در زمانی که ساخت هتل به سرمایه میلیاردی نیاز دارد، یک خانه روستایی یا ویلای محلی میتواند با چند میلیون تومان آماده پذیرایی شود و این همان جایی است که پلتفرمها، با کاهش هزینه بازاریابی و اتصال میزبان به مسافر، موتور گردشگری محلی را روشن کردهاند.
از پلتفرم رزرو تا موتور توسعه محلی
آمارهای این گزارش نشان میدهد که جاباما دیگر صرفاً یک پلتفرم رزرو نیست. با بیش از ۸ میلیون کاربر، ۳۰ هزار اقامتگاه، ۱۸ هزار میزبان و فعالیت در ۱۰۲۱ شهر، این شرکت عملاً به یکی از بزرگترین بازیگران بازار اجاره کوتاهمدت در ایران تبدیل شده است
اما نکتهای که در گزارش امسال برجسته است، تغییر فلسفهی فعالیت پلتفرم است. جاباما تلاش کرده از «ابزار رزرو» به «زیرساخت توسعه» تبدیل شود. احمد ایزدپور، مدیرعامل جاباما، در مقدمه گزارش نوشته:
«نقش ما فراتر از ابزار رزرو است. ما در تلاشیم با توانمندسازی کارآفرینان محلی و تحریک تقاضا، از دل مناطق کمتر شناختهشده، الگوهای موفق گردشگری بسازیم.»
این جمله بهخوبی نشان میدهد که جاباما خود را نه یک استارتاپ مسافرتی، بلکه بخشی از اکوسیستم اقتصاد دیجیتال ایران میداند. از همین زاویه است که گزارش به تجربه توسعه در قشم اشاره میکند: مدلی از رشد محلی که با ورود میزبانان جدید، افزایش اقامتگاهها و تولید محتوا، یک جزیره را به نقطهی داغ سفر داخلی بدل کرد.
در گزارش آمده است که قشم با بیش از ۸۰۰ اقامتگاه و بیشترین درآمد میزبانان در جنوب کشور، امروز نمونهای از «توسعه بومی از مسیر دیجیتال» است.
جامعهای جوان که به موقع تصمیم میگیرد
بخش کاربران در گزارش جاباما یکی از جالبترین تصویرها از جامعه سفر ایرانی ارائه میدهد. طبق این گزارش بیش از دو سوم کاربران این پلتفرم ، متولد دهه ۷۰ و ۸۰ هستند. ۶۶ درصد مرد و ۳۴ درصد زن. اما برخلاف تصور، کاربران ۱۸ تا ۲۴ ساله بیش از دیگران رزرو خود را نهایی میکنند؛ یعنی نسل جوان نهفقط جستوجوگر، بلکه تصمیمگیر است.
نکتهی جالب دیگر، رشد ۱.۵ برابری نصب اپلیکیشن جاباما در سال ۱۴۰۳ است؛ ۹۸ درصد کاربران از اندروید استفاده میکنند و بیش از نیمی از کاربران جدید از مسیر اپلیکیشن وارد پلتفرم شدهاند. الگوی زمانی نصب هم با فصل سفر هماهنگ است؛ تابستان و نوروز بیشترین رشد را دارند.
در بخش رفتار خرید، دادهها نشان میدهد فاصله تصمیم تا رزرو در سال گذشته کوتاهتر شده است. اگر در ۱۴۰۲ کاربران بهطور متوسط شش روز پیش از سفر رزرو میکردند، این رقم در سال ۱۴۰۳ به ۳.۵ روز کاهش یافته است. این یعنی کاربر ایرانی به «لحظه تصمیمگیری» نزدیکتر شده و سفر برای او رفتاری آنیتر و احساسیتر است.
رفتار سفر ایرانیان؛ از گشتوگذار تا رزرو در سه روز
دادههای رفتاری جاباما نشان میدهد که کاربران در سال ۱۴۰۳ برای تصمیمگیری و رزرو اقامتگاه، زمان کمتری صرف کردهاند. در روزهای عادی، فاصله تصمیم تا رزرو حدود سه و نیم روز است، برای تعطیلات کوتاه پنج روز، و برای نوروز حدود ۹ روز.
این تغییر، از نظر تحلیلی، نشانهای از بلوغ بازار و افزایش اعتماد کاربران به پلتفرمهای رزرو آنلاین است؛ زیرا در بازاری که تردید زیاد باشد، زمان تصمیم طولانیتر است.
کاربران پیش از نهاییکردن رزرو، بهطور میانگین از ۱۴ اقامتگاه بازدید میکنند. این رفتار شبیه به ویترینگردی آنلاین است؛ نوعی جستوجوی ذهنی برای یافتن ترکیب مناسب میان قیمت، موقعیت و کیفیت.
الگوی زمانی رزروها نیز تقریباً ثابت مانده: اوج رزرو بین ساعت ۱۴ تا ۲۲ است؛ درست زمانی که کار روزانه تمام شده و خانوادهها تصمیم نهایی را میگیرند.به بیان سادهتر سفر در ایران هنوز یک تصمیم خانوادگی است؛ حتی اگر خرید آن آنلاین باشد.
بیشتر سفرها گروهیاند و میانگین هر رزرو شامل شش نفر در دو اتاق است. میانگین مبلغ هر رزرو ۳.۴ میلیون تومان و متوسط اقامت هر گروه پنج شب گزارش شده. یعنی با وجود تورم، هنوز سفر کوتاهمدت پنجشبه، قالب اصلی گردشگری داخلی است.
در دادههای جاباما، سال با دو نقطه شروع و پایان نمادین مشخص میشود:
اولین رزرو سال در ساعت ۰۰:۰۲ بامداد اول فروردین، در اقامتگاه جنگلی پیمان در ماسوله گیلان انجام شده، و آخرین رزرو در ساعت ۲۳:۵۹ آخر اسفند، در چالوس مازندران؛ دو نقطه از یک جغرافیای ثابت: شمال ایران.
شمال همچنان «پایتخت سفر ایرانیان» است.
سفر لوکس در میانه تورم
اما دادههای مالی گزارش، لایهی دیگری از واقعیت سفردر ایران را هم آشکار میکند؛ در بازار فشردهی اقتصادی ایران، «سفرهای لوکس» نهتنها حذف نشدهاند، بلکه تثبیت شدهاند.
گرانترین رزرو سال، ۲۰۵ میلیون تومان برای یک شب در مجتمع اقامتگاهی المپیک اصفهان بوده؛ گرانترین رزرو کل سال (مجموع چند سفر) ۲۸۱ میلیون تومان، و گرانترین اتاقشب ۱۶۹ میلیون تومان.
این اعداد فقط شاخصهای لوکس نیستند؛ نشانهی دوگانگی در بازار سفر ایراناند: بازاری که یک سویش بومگردیهای صد هزار تومانی است و سوی دیگرش اقامتگاههای میلیاردی.
به زبان دیگر، سفر در ایران طبقاتی شده است؛ و جاباما در این میان، آیینهایست که هم شمالنشین مرفه را نشان میدهد، هم بومگردی برای گروهی که اقتصادی فکر میکنند
کاربران فعال و رفتار عاطفی در پلتفرم
در بخش علاقهمندیها، بیش از ۱.۲ میلیون لیست علاقهمندی ساخته شده است، یعنی کاربران نهفقط مصرفکننده، بلکه درگیر عاطفی سفرند.
۵۷ درصد از همهی این لیستها متعلق به دو استان شمالی (گیلان و مازندران) است؛ اما رشد سریع علاقه به اقامتگاههای بومگردی و سنتی در استانهایی مثل فارس، اصفهان و خراسان رضوی، نشانهای از تغییر ذائقه است.
کاربران دیگر فقط «ساحلنشینی» نمیخواهند؛ تجربهی فرهنگی، طبیعتگردی، و اقامتگاههایی با هویت محلی میخواهند. این همان تغییریست که محصول «تجربه جاباما» بهدنبالش بود: پیوند اقامت با فرهنگ زیستن.
میزبانان؛ قهرمانان اقتصاد محلی
اگر جاباما را یک اکوسیستم بدانیم، قلب تپندهی آن میزباناناند. در سال ۱۴۰۳ درآمد میزبانان نسبت به سال قبل دو برابر شده است. این رشد، در بازاری که اغلب کسبوکارها از تورم آسیب دیدهاند، غیرعادی و قابل تأمل است.
بر اساس دادهها، بیشترین تعداد میزبانان در استانهای مازندران، گیلان، البرز و تهران قرار دارند، اما چهرههای تازهای از جنوب و غرب کشور هم وارد شدهاند: از میزبانان کردستان تا هرمزگان.
گزارش از گروهی به نام «میزبانان ویژه» یاد میکند؛ کسانی که چند اقامتگاه را بهصورت همزمان مدیریت میکنند و در واقع به «مدیران کوچک گردشگری» تبدیل شدهاند.
تعداد آنها به بیش از ۲۵۰۰ نفر رسیده و این گروه ۶۲ درصد از کل رزروهای موفق را در اختیار دارند. درآمد بالای این میزبانان نه از افزایش قیمت، بلکه از بالا بردن نرخ اشغال و استانداردسازی خدمات حاصل شده است.
این الگو نشان میدهد که صنعت گردشگری دیجیتال ایران در حال گذار از «مالکیت سنتی» به «مدیریت حرفهای» است؛ جایی که اقامتگاه به یک دارایی قابل بهینهسازی تبدیل میشود، نه صرفاً خانهای برای اجاره دادن.
کردستان؛ روایت فرهنگی یک گزارش اقتصادی
گزارش جاباما در عین اقتصادیبودن، یک لایه فرهنگی قوی دارد. کردستان در این روایت، فقط پسزمینهی عکسها نیست، بلکه بطن روایت است: از رودخانهی سیروان تا دریاچه زریبار، از آیین هزار دف در پالنگان تا کوچ لکلکها در درهتفی.
هر بخش از این روایت، درونمایهای اجتماعی دارد: همزیستی، تداوم، و پیوند انسان با طبیعت.
جاباما از این نمادها برای بازخوانی فلسفهی خود استفاده میکند: «سفر فقط جابهجایی نیست؛ تجربهی زیستن در بستر فرهنگ است.»
در متن این بخش از گزارش آمده است:
«هر گوشه از این خاک شایستهی دیدهشدن است؛ کردستان برای ما بهانهایست برای تقدیم گزارش به همهی مردم ایران، که همبستگیشان در سختترین شرایط معنا پیدا میکند.»
بهزبان دیگر، گزارش امسال جاباما با اینکه از داده و نمودار پر است، در لایهی زیرین خود دربارهی جامعه حرف میزند: دربارهی مردمی که حتی در سختی، میل به حرکت را از دست ندادهاند.
اقامتگاهها؛ چهرهی واقعی تنوع سفر در ایران
در بخش اقامتگاهها، جاباما اعلام کرده بیش از ۳۰ هزار اقامتگاه فعال در سراسر کشور دارد. سهم ویلاها از کل اقامتگاهها ۳۸.۷ درصد است، آپارتمانها ۲۰.۵ درصد، بومگردیها و خانههای سنتی حدود ۱۵ درصد، و مابقی شامل سوئیت، هاستل و مجتمعهای اقامتی است.
این ترکیب نسبت به سال قبل تغییر چندانی نداشته و نشاندهندهی ثبات نسبی عرضه در بازار اقامت ایران است.
اما نکتهی ظریفتر در پراکندگی جغرافیایی است:
از ویلاهای استخردار گیلان و مازندران گرفته تا خانههای پلکانی اورامانات و اقامتگاههای ساحلی در قشم و چابهار، جاباما نقشهای از «سفر ایرانی» ترسیم کرده که از شمال تا جنوب امتداد دارد.
در واقع، این پلتفرم حالا نه فقط بازار، بلکه نوعی نقشه فرهنگی از نحوهی سفر ایرانیان است؛ نقشهای که نشان میدهد گردشگری در ایران، برخلاف رکود اقتصادی، زنده و پویاست.
از توسعه محلی تا روایت ملی
در میانه این گزارش دادهمحور، یک ایدهی مرکزی جریان دارد: «سفر باید برای همهی مردم ایران دسترسپذیر باشد.» ایزدپور در گزارش مینویسد: «افزایش هزینههای سفر، بخش بزرگی از جامعه را از گردشگری محروم کرده است. وظیفهی ما ایجاد تنوع قیمتی و فرصت برابر سفر است.»
این جمله، بازتابی از دغدغهای عمیقتر است: تبدیل گردشگری به عامل برابری اجتماعی. در شرایطی که نابرابری اقتصادی در حال افزایش است، سفر میتواند ابزاری برای توزیع مجدد شادی، تجربه و درآمد باشد؛ مشروط به اینکه ساختار پلتفرمها شفاف و منصفانه عمل کند.
جاباما در تلاش است این مسیر را از طریق «اقتصاد مشارکتی» طی کند، جایی که میزبان و مهمان هر دو از بازی نفع ببرند.
اقتصاد گردشگری دیجیتال در آیینه جاباما
تحلیل دادههای جاباما فقط دربارهی یک پلتفرم نیست؛ دربارهی صنعتی است که بهرغم تحریم و قطع اینترنت و فیلترینگ و رکود اقتصادی ، در حال شکلدادن به یکی از معدود نمونههای موفق اقتصاد دیجیتال ایران است.
در بازاری که بانکها و استارتاپهای مالی با بحران اعتماد مواجهاند، گردشگری دیجیتال بر پایهی اعتماد انسانی رشد کرده است: میزبانان واقعی، مهمانان واقعی، و تجربههای واقعی.
این اعتماد، سرمایهای است که در هیچ ترازنامهای دیده نمیشود اما شالودهی بقای اکوسیستم است.
وقتی سهم رزرو آنلاین در سه سال از ۷ به ۲۰ درصد میرسد، یعنی در زیر پوست جامعه، تغییری در جریان است؛ تغییری که شاید بیش از هر سیاست اقتصادی، امیدبخش باشد.
بازگشت لکلکها
جاباما با ارایه این گزارش نشان داده که میتواند به عنوان مرجع دادههای گردشگری ایران شناخته شود؛ پلتفرمی که با تحلیل رفتار سفر میلیونها کاربر و میزبان در سراسر کشور، تصویری دقیق از تحولات بازار اقامت و اقتصاد گردشگری ارائه میدهد. دادههای این پلتفرم نشان میدهد که توسعه گردشگری در قشم نمونهای موفق از تسهیلگری اقتصاد دیجیتال است؛ مدلی که از طریق اتصال میزبانان محلی به بازار ملی، گردش مالی و اشتغال پایدار ایجاد کرده است. در همین چارچوب، جاباما نقش پلتفرمها را در پیوند زنجیره ارزش گردشگری با جامعه محلی برجسته میکند؛ از کارآفرینان بومی تا صنایعدستی و خدمات وابسته. تحلیلهای این گزارش همچنین به گسترهی مالکان چند اقامتگاهی یا میزبانان ویژه در سراسر ایران اشاره دارد؛ گروهی که بهعنوان سرمایهگذاران خرد، بخش قابلتوجهی از درآمد بازار اقامت را به خود اختصاص دادهاند. در کنار آن، بازار اقامت ایران و فرصتهای سرمایهگذاری در اقامتگاههای غیرهتلی بهعنوان یکی از مسیرهای نوظهور رشد اقتصادی معرفی شده و بررسی رفتار سفر کاربران در شهرها و اقامتگاههای مختلف نیز نشان میدهد که تمرکز سفرها بیش از هر زمان دیگر بر اقتصاد خانوار و الگوی هزینهکرد گردشگران تأثیر گذاشته است.
در پایان گزارش، جاباما از لکلکهای کردستان میگوید؛ پرندگانی که هر بهار بازمیگردند و در لانههای قدیمیشان مینشینند.
این استعاره شاید بیشباهت به وضعیت اکوسیستم اقتصاد دیجیتال ایران نباشد؛ در روزگاری که بسیاری از کسبوکارها پروازشان را از یاد بردهاند، جاباما میخواهد بگوید که گردشگری، مانند لکلکها، میتواند به سبد خانوادهها بازگردد؛ اگر سیاستهای درست پیاده شود و اگر اصراری بر اجرای سیاستهای اشتباه نباشد
در دورانی که سفر برای بسیاری تبدیل به رؤیایی دستنیافتنی شده، جاباما با روایت کردستان، تلاش کرده یادمان بیاورد که سفر هنوز ممکن است، حتی اگر کوتاهتر، حتی اگر سادهتر.
در اقتصاد خستهی ایران، این گزارش بیش از هر عدد و نموداری، سندی است از «تابآوری دیجیتال»؛ از اینکه هنوز میتوان در دل بحران، برای دیدن و زیستن، به جاده زد.
در آخرین سطر گزارش آمده است:
«لکلکها پیش از ترک منطقه، پنج بار دور روستا میچرخند؛ نشانهای از سپاسگزاری و وفاداری.»
گزارش کامل جاباما ۱۴۰۳ را اینجا بخوانید.
آخرین اخبار فناوری را از طریق این لینک پیگیری کنید.