تعبیر خواب
البته که بازگوکردن خوابی به دروغ از محرمات است ولی برخی میگویند بین دروغ و چاخان تفاوت است و تشریح میکنند که دروغ آن است که طرف مقابل نفهمد که راست نیست اما اگر شنونده میدانست گوینده حرف راست نمیزند یا افراطی صحبت میکند، به اصطلاح به آن چاخان میگویند.
البته که بازگوکردن خوابی به دروغ از محرمات است ولی برخی میگویند بین دروغ و چاخان تفاوت است و تشریح میکنند که دروغ آن است که طرف مقابل نفهمد که راست نیست اما اگر شنونده میدانست گوینده حرف راست نمیزند یا افراطی صحبت میکند، به اصطلاح به آن چاخان میگویند. حال میخواهم چشم را ببندم و تصور کنم که خواب میبینم و هر آنچه را که میبینم، نقل کنم.
موضوع خواب هم موفقیت مذاکرات ایران و آمریکا و مدینه فاضله پس از آن پس از دور چهارم مذاکرات است و اینکه از این موفقیت خیالی چه کسی بهرهبرداری میکند و چه تغییری در کشور حاصل میشود. نه اینکه بدخواه توفیق مذاکرات باشم و صدالبته هم آرزوی پایان خوش مذاکرات و رفع تحریمها و گشایش در کشور را دارم و همانطور که آرزو بر جوانان عیب نیست، من هم این آرزوها را دارم ولی میخواهم تصور کنم که پس از توفیق در مذاکرات چه کسانی از آن بهره میبرند، هرچند در بیداری چشمانداز خوبی را احساس نمیکنم.
چشم را میبندم و مراسم دستدادن در کنار پرچم ایران و آمریکا و کشور ثالث و تبادل موافقتنامهها را مشاهده میکنم، اعضای کنگره آمریکا هم که برای 52 دقیقه حضور نتانیاهو 52 بار از جا برخاستند و برای خونآشام عصر کف زدند، به اتفاق آرا قوانین تحریم علیه ایران را ملغی کردند و ایران هم مختار شد تا هر مقدار نفت به هر کشور بخواهد بفروشد و ارز کسب کند و با قبول مقررات FATF با همه بانکهای عالم مراودات برقرار کند و با همه به تجارت بپردازد.
خب، آرزوی محال که محال نیست. حال میخواهیم در خواب ببینیم که وقتی در بیداری و در بحبوحه سالها تحریم آن همه ریختوپاش میکردیم، حال چه میکنیم؟ میپرسید کدام ریختوپاش در بحبوحه تحریم؟ عرض میکنم.
در حالی که در تحریمهای کمرشکن هستیم، با شادمانی در بازار ارز و طلا پخش میکنیم، بودجه تورمی میبندیم، بهره 30 درصد به سپردهها میدهیم، در مصرف آب و برق و بنزین و گازوئیل اسراف میکنیم، به بخش قاچاق کالا کمک میکنیم، واردات همه چیز را از راه قانونی و غیرقانونی باز میکنیم، با ارز کشور مثل وارث نابخرد پدری ثروتمند برخورد میکنیم و برای یک قلم واردات چای 3/2 میلیارد دلار ارز میدهیم، دریا را سخاوتمندانه به کفتراشها واگذار میکنیم و... . اینها را در تحریم و ناداری و تنگناها انجام میدهیم.
عجب سخاوتی و عجب دل بزرگی. حال تصور کنید گشایش حاصل شود و راحتطلبی بیشتر مزید بر علت شود و کاسبان تحریم مفّر جدیدی پیدا کنند. فکر میکنید به فکر نوسازی و بازسازی مملکت و تجارت کشور میافتند؟ فکر میکنید زیربناهای کشاورزی را درست میکنند و با مدرنیزهکردن کشاورزی از واردات 30 میلیون تن محصولات کشاورزی بینیاز میشویم؟ فکر میکنید حملونقل عمومی را حسب نیاز مردم گسترش میدهند؟ فکر میکنید فکری به حال سد و دریاچه نمکی گتوند که فاجعه جدیدی مثل دریاچه ارومیه به وجود آورده، میشود؟ فکر میکنید نیروگاههای کشور را بازسازی و مدرنیزه میکنند؟ فکر میکنید جلو قاچاق گرفته میشود یا امکانات پیشبینی صدمات زلزله فراهم میشود؟ فکر میکنید روستاها نوسازی میشود؟ حملونقل ریلی در کشور اصلاح میشود؟
امکانات ورود توریست به کشور و ارزآوری آن فراهم میشود؟ برای پاسخ به هوش مصنوعی که مثل خیلی چیزهای دیگر در ایران مد شده و با نصب یک پایگاه هوش مصنوعی روی گوشی از آن سؤال میکنند، خواستم مراجعه کنم، دیدم سواد هوش مصنوعی ندارم بنابراین به همان خواب که برای من به منزله هوش مصنوعی است، مراجعه کردم. در خواب آنچه آقای ماهیصفت طناز معروف توصیف کرده بود دیدم. آقای ماهیصفت میگفت در حال قدمزدن بودم، دیدم دری باز است و پارکینگ اتومبیلهای سواری است، وارد شدم.
دیدم بهبه! همه نوع سواری از پورشه و مازراتی و لکسوس و نیز دیگر انواع خیلی لوکس با همه آپشنهای ممکن پارک است، آهسته آهسته جلو رفتم. وارد سالن پرنوری شدم که موزیک یک لحظه قطع نمیشد. انواع اغذیه و اشربه در میز بسیار بزرگ و طولانی چیده شده بود و آدمها به شدت سرگرم بودند. تریبونی پیدا کردم و رفتم پشت آن و گفتم نامردها فقط یک نفر زیادی بود!
خواب ادامه یافت در نقش هوش مصنوعی، پس از توفیق در مذاکرات! هریک از مسئولان با هیبت غول چراغ علاءالدین ایستادهاند و نظر اصلاحی میدهند. همه میگفتند حالا که گشایش حاصل شده، باید معیشت مردم بهتر شود و مردم رفاه ببینند. در پیشانی آنها رئیس کل بانک مرکزی است که میگوید حال به هر کارت ملی پنج هزار دلار میدهیم و آنقدر ارز و طلا به بازار میریزیم که هم مهاجران و صادرکنندگان سرمایه راضی شوند و هم واردکنندگان کالای قاچاق تا بازار اشباع شود. وزیر صنعت میگوید برای رفاه مردم و معیشت بهتر مردم اجازه ورود همه نوع سواری بهخصوص سواریهای لوکس در شأن مردم میدهیم تا قیمتهای بازار متعادل شود. وزیر نفت میگوید مردم احساس کمبود بنزین نکنند، چند کشتی بزرگ در راه است که انواع بنزین را به مردم ارائه دهند و ما هم در خدمت معیشت بهتر مردم هستیم.
وزیر نیرو میگوید کشاورزان و مردم هرچه میخواهند آب و برق مصرف کنند و ما چشم به درگاه خداوند داریم که حتما ما را از «من حیث لایحتسب» سیراب میکند. وزیر کشاورزی میگوید برای رفاه مردم همه چیز را از خارج خریدهایم. گوشت و ذرت و کنجاله و ماهی و گندم و برنج و حبوبات و کشتیها در بندر منتظر تخلیه هستند.
وزیر مسکن میگوید اجازه برجسازی در شأن مردم در باغها و نیز در ارتفاع بالای هزارو 800 متر را دادهایم. مردم نگران نباشند، به معیشت آنها کمک میکنیم. وزیر گردشگری میگوید برای رفاه حال مردم و کمک به معیشت آنها اجازه ورود هواپیماهای همه کشورها را دادهایم تا مردم را برای تفریح و خوشگذرانی به برزیل و سنگاپور و تایلند و ترکیه و فرانسه در اسرع وقت ببرند و ارز آنها را هم تأمین کردهایم. خلاصه همه وزرا و سایر دولتمردان در ماهیت غول چراغ علاءالدین به فکر تمشیت معیشت مردم هستند و در کنار آن رئیس آنها در حال سخنرانی است. از هیبت آن خطبه بر خود میلرزم و بیدار میشوم. فعلا خبری نیست.