|

تدبیر یا رأفت

چندی پیش رئیس‌جمهوری کشورمان در جریان سفر به استان سیستان‌وبلوچستان از مقامات افغانستان خواستار تخصیص حقابه به دریاچه هامون برای نجات این استان از بحران آب شد. رئیسی در این سفر از حاکمان افغانستان خواست تا اخطار او را جدی بگیرند و حقابه هیرمند را به سوی ایران رها کنند.

تدبیر   یا   رأفت

محمد بیگی: چندی پیش رئیس‌جمهوری کشورمان در جریان سفر به استان سیستان‌وبلوچستان از مقامات افغانستان خواستار تخصیص حقابه به دریاچه هامون برای نجات این استان از بحران آب شد. رئیسی در این سفر از حاکمان افغانستان خواست تا اخطار او را جدی بگیرند و حقابه هیرمند را به سوی ایران رها کنند.

اما ساعاتی بعد از این درخواست واکنش نیرو‌های طالبان به اخطار ایران درباره دریافت ۸۲۰ میلیون مترمکعب حقابه تاریخی خود از هیرمند، نه‌فقط خارج از عرف دیپلماتیک و غیردوستانه؛ بلکه با سطحی جدی از تهدید همراه بود. برگزاری چند مانور با تسلیحات آمریکایی به‌جا‌مانده در این کشور و نشان‌دادن گالن زرد‌رنگ در یک ویدئو به نشانه حمله به ایران به سبک رایج بین خودشان و بارها به رخ کشیدن نیروهای انتحاری بخشی از واکنش هیئت حاکمه همسایه شرقی به ایرانی بود که سال‌هاست میزبان میلیون‌ها شهروند افغان است و خدمات شایان توجهی به این کشور ارائه داده است.

در سال‌های اخیر و به‌ویژه پس از روی کار آمدن طالبان در حاکمیت افغانستان، سیل مهاجرت شهروندان این کشور به ایران چنان سرازیر شده است که اکنون در جای‌جای کشورمان شاهد حضور پر‌تعداد این همسایگان هستیم تا جایی که بنا بر گفته حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم، فقط در زمان طالبان حدود دو میلیون نفر به ایران آمده‌اند و روزانه ۱۰ هزار نفر از افغانستان وارد ایران می‌شوند. و البته این سؤال به ذهن متبادر می‌شود که چگونه این تعداد از مهاجران توانسته‌اند سر از کشورمان در‌آورند.

امروزه کمتر شهر و روستای ایران را بتوان یافت که از اتباع کشور همسایه، افغانستان، در آن ساکن و شاغل نباشند. شهرهایی که تا چند سال پیش در آنها ردی از این اتباع نبود هم امروز شاهد حضور پرتعداد این همسایگان هستند. در کسب‌وکارهای خرد و خدماتی مانند صنعت ساختمان تا بقالی و سوپرمارکت‌ها هم به‌وفور می‌توان حضور آنها را شاهد بود.

اینکه چرا شمار زیادی از اتباع این کشور در ایران زندگی می‌کنند، معمولا به‌عنوان سؤالی بود که از سوی خبرنگاران از سخنگوهای وزارت خارجه کشورمان در ادوار گذشته پرسیده می‌شد؛ اما پاسخ تقریبا یکسان بود و به نظر سخنگویان و برخی مسئولان به حساب «میهمان‌نوازی ایرانیان» گذاشته می‌شد. این در حالی است که در کشورهای قانونمند ملاک‌های سختی برای پذیرش مهاجران وجود دارد و کلیت آن بر مبنای منافع حاصله به‌ویژه از بُعد «اقتصادی و علمی» برای کشور میزبان است. به‌عنوان نمونه مهاجرت ایرانیان به کشورهای غربی از بُعد «علمی و مالی» و به ترکیه از حیث «مالی» برای‌شان بسیار حائز اهمیت و ارزشمند و البته برای خودمان خسارت‌بار بوده است.

اما در ایران ظاهرا از همان ابتدا نحوه ورود این مهاجران تحت ضوابط و مبتنی بر منافع ملی نبوده است چنانچه شاهد بهره‌مندی بخش‌های اقتصادی، علمی و حتی اجتماعی کشورمان از وجود مهاجران شرقی نیستیم. حال آنکه کشورهای میزبان مهاجران ایرانی از قِبل این مهاجرت منافع ده‌ها میلیارد دلاری عاید خود کرده‌اند. چنانچه بر‌اساس مصاحبه مدیرعامل انجمن بازرگانی ایران و کانادا با روزنامه اطلاعات در یک‌سال‌و نیم منتهی به زمستان سال گذشته فقط بخش صنعت و تجارت ایران تا ۷۰ میلیارد دلار سرمایه را از کشور خارج کرد و به کانادا برد. اما در مقابل به دلیل نبود معیارهایی برای اجازه اقامت دادن از جمله ورود این مهاجران به کشورمان مانند (عدم حضور اظهارنامه‌ای و ثبت‌شده مهاجران) و مهاجرت بی‌رویه و به صورت قاچاق از مبادی شرقی امروزه شاهد خیل پرشماری از آنها در کشور و همچنین بروز مسائل و مشکلاتی از سوی این قشر هستیم که این موضوع می‌تواند اسباب دل‌نگرانی مسئولان شود.

اکنون بنا بر آمارهای رسمی تا 10 میلیون و بنا بر آمارهای غیر‌رسمی تا 15 میلیون نفر مهاجر افغانستانی در ایران زندگی می‌کنند که حدود 15 درصد جمعیت ایران را شامل می‌شود. در برخی از شهرها و محلات شمار اتباع این کشور چنان افزایش یافته است که خود ساکنان آن ابراز نگرانی می‌کنند. فقط در استان‌ کرمان و به گفته فرمانده انتظامی آن ۳۶۲ هزار تبعه بیگانه وجود دارد که در سرقت‌ها و تصادفات با آمار بالای تلفات و مصدوم تأثیر دارند و از هر چهار شبکه سرقت یک شبکه مربوط به اتباع بیگانه یا مرتبط با آنهاست. جابه‌جایی غیرمجاز و حوادث رانندگی ناشی از سرعت غیرمجاز قاچاقچیان و اتباع بیگانه فقط در سال گذشته هزینه‌های سنگین چند ده میلیارد ‌تومانی به حوزه بهداشت و درمان سیستان وارد کرده است. این در حالی است که وزیر کشور در مقابل این پرسش که آیا حضور این تعداد مهاجر افغانستانی ممکن است چالش امنیتی برای کشور ایجاد کند یا خیر، معتقد است که این مهاجران چالش امنیتی برای ایران ندارند!

این نگرش در حالی است که اگر روزی بین ایران و افغانستان بر سر مسئله آب یا هر موضوع دیگری تنش ایجاد شود، چرا نباید انتظار داشته باشیم برخی مهاجران که به صورت غیرقانونی در ایران هستند، علیه ایران اقدام کنند؟ امروز به لطف شبکه‌های اجتماعی وقوع چنین اتفاقی دور از انتظار نیست؛ به‌ویژه آنکه با حاکمیت و شهروندانی مواجه هستیم که آن‌چنان قدردان میزبان‌شان نیستند و این را در موارد متعدد از‌جمله تخصیص‌ندادن حقابه قانونی به ایران شاهد بوده‌ایم.

اما اکنون تقارن دو مسئله مهم «ورود پرشمار مهاجران به ایران» از مبادی رسمی و غیررسمی و «حاضر‌نشدن حاکمیت افغانستان به تخصیص حقابه ایران از رود هیرمند» حتی در حد مصرف شهروندان مهاجرش باید ایران را مصمم به تصمیم‌گیری جدی و مطابق با منفعت ملی کند. حکمرانی اجرائی صحیح ایجاب می‌کند که مهاجرت اتباع این کشور به‌سرعت هدفمند شده و کاهش یابد. اتباع مقیم ایران نیز با اجرای یک طرح باید ثبت و غربالگری شوند و با دادن یک مهلت از بسیاری از مهاجران خواسته شود که ایران را ترک کنند.

این نکته را هم باید خاطرنشان کرد که افغانستان برنامه احداث ۱۹ سد دیگر را روی هیرمند دارد که بخشی از آن اجرا شده و بخش دیگر در حال ساخت است که این امر برای ایران به‌شدت نگران‌کننده و مخاطره‌آمیز خواهد بود؛ چرا‌که می‌تواند در کوچ تمدن از شرق کشور تأثیر شایانی داشته باشد و این تخلیه جمعیتی از یک بخش بزرگ و حساس کشور می‌تواند مخاطره ملی باشد که البته در سال‌های اخیر شاهد گوشه‌هایی از این مخاطرات بوده‌ایم.

حال که برای ایران اثبات شده است که حاکمان قبلی و فعلی افغانستان حاضر نیستند حتی در حد مصرف آب اتباع خود در ایران به سمت کشورمان آب رها کنند، به دور از تدبیر است که از کنار موضوع «خیل عظیم مهاجران افغانستان مقیم ایران» با توجیه میهمان‌نوازی بگذریم.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها