|

عبور از تیم ملی برای یک بازی دوستانه باشگاهی

اگر کارلوس کی‌روش بود...

تیم ملی فوتبال ایران روز گذشته به بلغارستان رفته تا پس‌فردا، در اولین دیدار از فیفادی پیش‌رو، مقابل تیم ملی این کشور به میدان برود. این سفر اروپایی در شرایطی برپا شده که ایران به علاوه این بازی قرار است یک دیدار دیگر هم در تهران برابر آنگولا برگزار کند؛ به این امید که پیش از شروع رقابت‌های جام ملت‌های آسیا به هارمونی مدنظر سرمربی جدید ایران یعنی امیر قلعه‌نویی برسد.

اگر کارلوس کی‌روش بود...

تیم ملی فوتبال ایران روز گذشته به بلغارستان رفته تا پس‌فردا، در اولین دیدار از فیفادی پیش‌رو، مقابل تیم ملی این کشور به میدان برود. این سفر اروپایی در شرایطی برپا شده که ایران به علاوه این بازی قرار است یک دیدار دیگر هم در تهران برابر آنگولا برگزار کند؛ به این امید که پیش از شروع رقابت‌های جام ملت‌های آسیا به هارمونی مدنظر سرمربی جدید ایران یعنی امیر قلعه‌نویی برسد. همچنان انتقادها به کیفیت تیم‌هایی که ایران با آنها بازی تدارکاتی برگزار می‌کند، پابرجاست. اینکه سایر مدعیان آسیایی از‌جمله ژاپن، کره جنوبی و عربستان می‌توانند با برترین و با‌کیفیت‌ترین تیم‌های جهان بازی کنند و ایران باید به تیم‌هایی با رنکینگ بسیار پایین دنیا رجوع کند، اتفاقی است که نباید ریشه آن را فقط در تحولات ورزشی جست. همان‌طور‌که از سال‌ها قبل عنوان شده، تحریم‌های اعمال‌شده بر ایران حتی در این بخش هم اثرگذار است و تیم‌های مطرح دنیا حاضر به بازی با ایران نمی‌شوند، مگر با دریافت هزینه‌های زیاد و به شرط برگزاری بازی در کشوری دیگر. به هر روی، اینها بخشی از اتفاقاتی است که حول تیم ملی ایران می‌چرخد و ظاهرا هم در آینده‌ای نزدیک دوایی برای آن پیدا نمی‌شود. با وجود چنین موضوعاتی، این تیم از همین حالا خودش را برای ورود به حواشی و شاید «معمولی»‌کردن مهیا کرده است. درحالی‌که در همه کشورها و در هر رشته ورزشی، رسیدن به تمرین تیم ملی، پوشیدن این پیراهن و عضوی از آن بودن، بزرگ‌ترین افتخاری است که نصیب یک ورزشکار می‌شود، در ایران و در اتفاقی نادر، به یکی از بازیکنان دعوت‌شده به تیم ملی اجازه داده شده اردو را ترک کند و به تیم باشگاهی‌اش برگردد. دلیل این اتفاق از فعل رخ‌داده خنده‌دار هم هست؛ تیم باشگاهی مذکور قرار است یک بازی دوستانه برگزار کند و به بازیکنش که در اردوی تیم ملی بوده، نیاز پیدا کرده است.

همین روایت ساده به قدر کافی تراژیک به نظر می‌رسد. ماجرا درباره رضا اسدی، بهترین گل‌زن این روزهای فوتبال ایران است که بعد از درخشش در لیگ، به تیم ملی رسیده و حالا هنوز بازی زیادی با پیراهن ایران انجام نداده، اردوی تیم ملی را ترک کرده تا در دیدار دوستانه سپاهان با زنیت که قرار است در روسیه برگزار شود، به میدان برود! از همه عجیب‌تر اینکه فدراسیون فوتبال هم با «عادی‌سازی» چنین اتفاقی، با صدور بیانیه‌ای از باشگاه مذکور قدردانی هم کرده است. فدراسیون فوتبال با صدور بیانیه‌ای در این زمینه نوشت: «در تعامل باشگاه سپاهان و فدراسیون فوتبال، رضا اسدی به تیم باشگاهی خود بازگشت. فدراسیون فوتبال با قدردانی از تمامی تیم‌های باشگاهی به‌خاطر همکاری با تیم‌های ملی، اعلام کرد به دلیل همراهی تعدادی از بازیکنان سپاهان با تیم امید و تیم ملی بزرگسالان، رضا اسدی برای حضور در دیدار بین‌المللی تیم سپاهان با زنیت روسیه به تیم باشگاهی خود بازگشت. تیم سپاهان ۱۴ شهریور برای انجام دیدار برابر زنیت به روسیه سفر می‌کند».

صدور چنین بیانیه‌ای از سوی فدراسیون فوتبال، قسمت تلخ ماجرا را پررنگ‌تر کرده‌؛ چرا‌که رسما به تیم باشگاهی ارجحیت بیشتری به تیم ملی داده شده است. پر‌واضح است که در این میان نباید بازیکن را مقصر اصلی دانست. او در این بین ابزاری برای توافق طرفین شده است، هرچند دود این تصمیم ممکن است به‌زودی به چشم رضا اسدی هم برود. اسدی مطابق با فصل گذشته که در تراکتور در پستی جدید (مهاجم) احیا شد، در این فصل هم بعد از چهار هفته توانسته چهار گل بزند و یک پاس گل بدهد تا مؤثرترین بازیکن لیگ و باشگاه سپاهان لقب بگیرد. او به‌واسطه عملکرد خوبش در فصل گذشته و تداوم همان روزها در فصل جدید، به تیم ملی فراخوانده شد و چه‌بسا در اردویی که سردار آزمون، یکی از دو مهاجم اصلی ایران نیز غیبت دارد، می‌توانست به‌عنوان بازیکن اصلی وارد زمین شود. در این میان اما اسدی تیم ملی را رها کرده تا برای سپاهان آن‌هم در دیداری دوستانه به میدان برود. اینکه چه فعل و انفعالی بین سرمربی تیم ملی، فدراسیون فوتبال و محمدرضا ساکت به‌عنوان مدیرعامل سپاهان رخ داده که رضا اسدی را به باشگاهش پس فرستاده‌اند، نیاز به واکاوی زیادی ندارد؛ ولی فقط کافی است تصویرسازی شود که اگر چنین اتفاقی در عصر کارلوس کی‌روش رخ می‌داد، چه عواقبی در انتظار مسئولان فدراسیون فوتبال و خود بازیکن بود؟ بدیهی است که کی‌روش در مدت زمان حضورش در ایران، دستاورد فنی از قبیل کسب جام یا صعود از مرحله گروهی در جام جهانی نداشت و یک ناکام مطلق بود‌ اما او به خوبی به پیراهن تیم ملی ایران ارزش داده بود. بی‌احترامی به این پیراهن هرگز پذیرفتنی نبود و دست‌کم به اندازه انگشتان یک دست، ستاره‌های فوتبال ایران که تصور می‌کردند می‌توانند برای تیم ملی ناز کنند، از حضور در آن محروم شدند. هنوز بسیاری ماجرای مهدی رحمتی و کنار گذاشته‌شدن او از تیم ملی را به خاطر دارند. کی‌روش حضور در تیم ملی را به‌عنوان بزرگ‌ترین ارزش و افتخار می‌دانست و چنان از این حیث با روح و روان بازیکنان کار کرده بود که آنها حاضر بودند از هر فرصتی استفاده کنند تا برای چند ثانیه هم که شده در اردو حضور داشته باشند. حالا کار به جایی رسیده که در تعاملی عجیب و غریب، به بازیکن تیم ملی ایران اجازه داده می‌شود اردو و بازی‌ فیفادی را ترک کند تا برای حضوردر یک دیدار تدارکاتی باشگاهی به میدان برود. شاید اصلی‌ترین نفری که باید به این ابهام بزرگ پاسخ دهد، امیر قلعه‌نویی، سرمربی تیم ملی است. او که بزرگ‌ترین منتقد کارلوس کی‌روش در عصر حضورش در فوتبال ایران است، باید به این پرسش پاسخ دهد که چطور برای منفعت یک باشگاه از یک دیدار دوستانه، حاضر شده از تیم ملی عبور کند و به‌راحتی بازیکنش را که اتفاقا آمار بسیار خوبی در بین مهاجمان کنونی در این فصل دارد، از دست بدهد؟

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها