|

لغزش‌های راهبردی در دانشگاه‌ها

آزموده را آزمودن خطاست!

محمد‌صال‌ مصلحیان*: درختی را از جایی آباد درآورده‌ایم و در کویر کاشته‌ایم و دائم نگران این هستیم که چرا میوه مطلوبی نمی‌دهد. این حکایت علم‌ و فناوری در ایران است. علم‌ و فناوری را بدون توجه به فرهنگ و زمینه‌هایی که در آن به وجود آمده، زیرساخت‌هایی که در آن رشد کرده است و فلسفه پیدایش آن وارد ایران کرده‌ایم.

درختی را از جایی آباد درآورده‌ایم و در کویر کاشته‌ایم و دائم نگران این هستیم که چرا میوه مطلوبی نمی‌دهد. این حکایت علم‌ و فناوری در ایران است. علم‌ و فناوری را بدون توجه به فرهنگ و زمینه‌هایی که در آن به وجود آمده، زیرساخت‌هایی که در آن رشد کرده است و فلسفه پیدایش آن وارد ایران کرده‌ایم. تصمیم‌های راهبردی ما هم به دلیل عدم درک صحیح و کامل از چرخه علم، فناوری و توسعه با اشتباهاتی همراه است که در اینجا به مهم‌ترین آنها اشاره می‌کنیم:

1 بی‌توجهی به اهمیت ارتباطات علمی و تبادلات بین‌المللی: در چند دهه اخیر، مهلک‌ترین ضربه به علم‌ و فناوری کشور که دانشگاه‌ها را هم تحت تأثیر خود قرار داد، حذف اعزام دانشجو برای تحصیل در دوره‌های دکتری به خارج از کشور بوده است. این همراه با گسترش بی‌رویه (و در مواردی بی‌کیفیت) دوره‌های دکتری، ارتباطات محدود بین‌المللی با مؤسسات پژوهشی پیشرفته، مشارکت کم‌شمار در پروژه‌های مشترک در سطح بین‌المللی، دانشگاه‌های ما را کم‌وبیش با مشکلاتی مانند بازتولید تخصص‌های تکراری، همگام‌نشدن و دور‌ماندن از علم‌ و فناوری روز، تحقیقات غیراصیل و پژوهش روی مسائل حاشیه‌ای روبه‌رو کرده است.

2 سفسطه حل مشکل صنعت توسط دانشگاه‌‌ها: گذر از دانشگاه‌های آموزش‌محور به پژوهش‌محور و سرانجام ارزش‌محور به چند دهه آماده‌سازی زیرساخت‌‌ها، نیروی انسانی ماهر، بودجه مکفی، صبر و استمرار احتیاج دارد. نمی‌توان راه چند‌ده‌ساله را در یک شب پیمود. «علم برای علم» و «علم برای جامعه» همان دوگانه «پژوهش‌های نظری برای گشودن افق‌های جدید در علم، چشم سوم ما برای دیدن نیازها و مشکلات فردا» و «پژوهش‌های کاربردی برای حل مسائل بنیادی در جامعه و صنعت، چشمان ما برای دیدن نیازها و مشکلات امروز» است. هر دو مهم و مکمل‌ هم‌اند و نباید آنها را ضد هم پنداشت. توجه بیش از اندازه به پژوهش‌های کاربردی و زودبازده، منجر به ظهور پژوهش‌هایی کم‌مایه‌‌‌ تحت لوای تحقیقات کاربردی شده است. به غیر از تعدادی از صنایع کشور، عمدتا صنعت ما، نه پذیرش دانش‌ «های‌تک» را دارد و نه توان کافی برای تبدیل علم به ثروت. یکی از دلایل آن محدودیت در واحدهای تحقیق و توسعه صنایع و عدم ارتباط مؤثر با دانشگاه‌هاست. دانشگاه‌ها می‌توانند علم روز را در کشور گسترش دهند؛ اما گسترش فناوری‌های نوین و صنعتی نیاز به زیرساخت، تجهیزات و سرمایه‌گذاری عظیم دارد و این دلیل اصلی عدم پیشرفت کافی صنعت نسبت به علم در ایران است. جریان آب در جوی (توسعه صنعتی) به مانع خورده است. به جای اینکه مانع را رفع کنیم، می‌خواهیم سرچشمه (توسعه علمی) را خشک کنیم. این پاک‌کردن صورت‌مسئله است.

3 زیرسؤال‌بردن نگارش مقاله: بعضی با زیر‌سؤال‌بردن مقالات بین‌المللی محققان کشور، کار آنان را کم‌اهمیت و بی‌فایده جلوه می‌دهند؛ اما مقاله «گزارش مستند نتایج پژوهش» است. پژوهشی که باید برنامه‌محور و هم‌راستا و هم‌افق با نیازهای علم، صنعت و جامعه باشد و در جریان اصلی پژوهش‌های بین‌المللی صورت گیرد. با انتشار مقاله در مجلات معتبر بین‌المللی، دستاوردهای حاصل از تحقیق هر پژوهشگر، رؤیت‌پذیر، نقدپذیر و کاربست‌پذیر می‌شود؛ بنابراین انتشار دستاوردهای پژوهشی بخش اجتناب‌ناپذیر هر پژوهشی است.

4 سفسطه تولید ثروت در دانشگاه‌ها: آن کسی که بذر تولید می‌کند، همان نیست که بذر را در مزرعه می‌کارد. کار اصلی دانشگاه‌ها تولید محتوای اصیل علمی و گسترش فناوری است. تبدیل دانشگاه‌ها به شهرک‌های صنعتی برای تولید درآمد، آنها را از مأموریت اصلی‌شان بازمی‌دارد و خسارات جبران‌ناپذیری به کشور وارد می‌کند. انتظار می‌رود دانشگاه‌ها دانش فنی یا محصولات دانش‌بنیان خود را به بازار عرضه کنند؛ اما تولید ثروت از طریق تجاری‌سازی در کشور را باید بخش خصوصی برعهده بگیرد. البته، دانشگاه می‌تواند از طریق واگذاری حق امتیاز یا مشاوره، در کنار کارآفرینان، در تولید ثروت سهیم باشد.

5 سفسطه حل معضلات کشور توسط دانشگاه‌: یکی از وظایف اصلی دانشگاه‌، تربیت نیروی متخصص و نوآور است. وظیفه مستقیم دانش‌آموختگان آن، رفع نیازهای علمی در صنعت، کشاورزی، جامعه و فرهنگ آن است. دانشگاهیان هم می‌توانند به ارائه مشاوره‌های تخصصی در تیم‌های پژوهشی بپردازند. مأموریت‌های دیگر دانشگاه‌ را می‌توان پژوهش، ارزش‌آفرینی و توسعه فناوری برشمرد. توسعه یک کشور به سه چیز وابسته است:‌ دولتمردان مترقی، سرمایه‌گذاران حامی و پژوهشگران و فناوران توانمند و خلاق با دیدی باز به افق علم، جامعه و صنعت. با ضعف در اولی و دومی، یعنی در سیاست‌گذاری و سرمایه‌گذاری، تمام مشکلات پیش‌آمده در کشور به پای سومی گذاشته شده است که نه واقع‌بینانه است و نه منصفانه.

* مدیر پژوهشی دانشگاه فردوسی مشهد

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها