محتشميپور به روايت خوئيني
آيتالله سيد محمد موسوي خوئيني، دبيركل مجمع روحانيون مبارز، به مناسبت چهلمين روز درگذشت حجتالاسلام علياكبر محتشميپور، يادداشتي نوشته است كه همزمان در روزنامه «شرق» و سايت جماران منتشر ميشود. مشروح اين يادداشت را در ادامه ميخوانيد.
مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین جناب آقای حاج سیدعلیاکبر محتشمیپور، رحمتاللهعلیه، از جوانی مجذوب منش و سلوک دینی و اخلاقی ممتاز و متمایز حضرت امام خمینی، رضوانالله تعالی علیه شد. او شیفته قاطعیت این انسان وارسته و الهی در نهضت روحانیت بر ضد حکومت استبدادی و وابسته به بیگانه پهلوی شده بود. مرحوم محتشمیپور در دوران مبارزات سیاسی و نیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در مسئولیتهایی که بر عهده گرفت، هرگز در جستوجوی نان و نام نبود. او بر موضع ضدآمریکایی خود كه از امام آموخته بود، تا آخر استوار ماند و اگر مواضع یا عملکرد شخصیتها، گروهها و جریانهای داخل کشور را متمایل به غرب بهویژه آمریکا تحلیل میکرد، بههیچوجه حاضر به مماشات با آنها نمیشد. در مرام مبارزاتی مرحوم محتشمیپور، سیاسیکاری جایی نداشت. آن فقید سعید در دوران مسئولیتها، چه در جایگاه نمایندگی مردم در مرکز قانونگذاری و چه آن زمان که سکان وزارت کشور را در دست داشت و نیز در سالهایی که سفیر جمهوری اسلامی ایران در جمهوری سوریه بود، از تمام ظرفیت قانونی خود برای انجام آنچه بر عهدهاش بود، استفاده میکرد و به هیچ نهاد، دستگاه و مقامی اجازه نمیداد
حریم اختیارات قانونی او را نقض کنند و سایر نهادها، دستگاهها و مقامات را وادار میكرد در اموری که به وظایف قانونی او مربوط میشد از حدود قانونی خود تجاوز نکنند. مرحوم محتشمیپور در مواضع ضدصهیونیستی به نظر امام و مقتدا و مرادش بهشدت پایبند بود و در زمان حضور خود در سوریه، قاطعانه پیگیر همین مواضع بود و در این راه از کید و گزند عوامل رژیم صهیونیستی هراسی به خود راه نداد و سرانجام در پی توطئه آنان ترور شد و دست خود را از دست داد. برخی از کنشگران سیاسی حتی از علاقهمندان حضرت امام، رضوانالله تعالی علیه، در هر دو جناح سیاسی، چهبسا مشی و رفتار سیاسی مرحوم محتشمیپور را در برخی از مقاطع، علیالخصوص در یکی، دو دهه اخیر نمیپسندیدند ولی آنچه سبب میشد محتشمیپور همچنان از احترام و اعتبار پیشین برخوردار باشد، صداقت و خلوص در رفتار سیاسی و نیز سلوک مردمی او بود و این همه را در طول دهها سال از امام و مقتدای خود آموخته بود. باز هم تکرار میکنم که محتشمیپور کاسب بازار سیاست و مشتری نان و نام حکومت نبود و ایکاش همه ما این آزادگی را از آن عزیز ازدسترفته میآموختیم. مرحوم آقای محتشمیپور در رابطه با اصول و مبانی
نهضت حضرت امام و انقلاب اسلامی ایران از آنانی نبود که امروز مشمول و مصداق این سخنان هستند که: «یکی بر سر شاخ، بن میبرید». محتشمیپور بر آن اصول و مبانی تا آخر استوار ماند و به ایمان خود به امامت و رهبری امام در انقلاب كه به امضای اكثریت قاطع ملت ایران رسیده بود تا پایان عمر پایبند بود. ولی در مقام اقدام و عمل به اصول و مبانی انقلاب، به این سخن امام که «زمان و مکان دو عنصر تعیینکننده در اجتهاد است» نیز پایبند بود. او معتقد بود اگر سنتهای بهجامانده از رسول خدا(ص) و امام علی و دیگر امامان معصوم علیهمالسلام که میراث گرانسنگ آنان برای همه نسلهاست، در ظرف زمان و مکان قابل درک است و میتواند راهنمای زندگی امروز ما باشد، پس سخنان راهگشای حضرت امام نیز قطعا در چارچوب اجتهاد، برای ما و آیندگان مورد استناد و راهنمای عمل خواهد بود. آقای محتشمیپور، در کنار ایمان راسخی که به درستی راه امام داشت، به این کلام امام نیز باور داشت که «ما ایران امروز را نمیتوانیم مانند مدینه زمان پیامبر اداره کنیم». او آنچه را از امام آموخته بود، در گفتار و در عمل، به دوستان و علاقهمندان خود نیز میآموخت. مرحوم آقای محتشمیپور
از امام آموخته بود که باید جمهوری اسلامی حفظ شود و نباید كیان نظامی كه با آرای اكثریت قاطع ملت به پا شده است، فدای شخص یا اشخاص شود و هرگاه جریان امور را برخلاف آن میدید، مقابله میكرد. او انتظار داشت هركس در هر جایگاهی كه هست به این دیدگاه امام پایبند باشد كه اگر مردم چیزی را بخواهند، ما نمیتوانیم بر اساس رأی و تشخیص خود خلاف آن را بر ایشان تحمیل کنیم و گمان بریم که به تکلیف شرعی خود عمل کردهایم؛ تکلیف شرعی آن است که در اداره امور جامعه و کشور، مطابق خواست مردم عمل کنیم، هرچند آن را به زیانشان بدانیم و اگر گمان میکنیم خواست آنان در تعارض با تکلیف شرعی ماست، باید مردم را آزاد بگذاریم تا آنگونه که خود میخواهند کشورشان را اداره کنند. ما حق نداریم چیزی را به مردم تحمیل کنیم. مرحوم محتشمیپور این درسها را از امام و بنیانگذار جمهوری اسلامی آموخته بود و در گفتار و رفتار به علاقهمندان خود میآموخت. مرحوم آقای محتشمیپور که چه زود از دستمان رفت، از امام آموخته بود و به علاقهمندان هم آموخت که در اوج مبارزات و فعالیتهای سیاسی نباید از نام و یاد خدا غافل شد و از برپاداشتن خیمهای دست کشید که یاد اولیای
خدا و مجاهدتها، اسارتها، درحصرماندنها و شهادتشان را زنده نگه میدارد. برپایی دارالزهرای محتشمیپور به همه میآموخت که هر تلاشی برای مردم، کشور و آزادی، همه با یاد خدا و ایمان استوار به آیین رسول خدا و پیروی از سلوک علی، زهرا، حسین و فرزندانشان که درود خدا بر آنان باد، دلنشین است و با اینهاست که از سرزنش ملامتگران غمی به دل راه نمییابد و اگر لازم باشد جلای وطن و دوری دوستان و بستگان هم آسان میشود. مرحوم آقای محتشمیپور با حضور خود در جریان خط امام که برای بقا و استواری جمهوری اسلامی بر پارهای از اصلاحات تأکید میکند، با توجه به باورها و منش و سلوکی که داشت، مخالفان را در اتهامزنی به این جریان ناکام میگذاشت؛ مخالفانی که هیچ مانع دینی، اخلاقی، انسانی و قانونی بر سر راه خود نمیدیدند و زبان به هر تهمتی میگشودند. او میدانست كه این مخالفان از این تهمتها و اهانتها طرفی نمیبندند، اگرچه با این شیوهها ایامی چند بر خر مراد سوار شوند. باور آن مرحوم و همراهانش جز این نبود که «والعاقبه للمتقین». مرحوم آقای محتشمیپور نه از آنانی بود که به علت سختی راه از تلاش دست میکشند و نه از آنانی که وقتی انحرافی در
جریان امور میبینند، چنان واکنش نشان میدهند که به اصل و اساس جمهوری اسلامی لطمه وارد میشود. او بهخوبی میدانست كه ورای جمهوری اسلامی سرابی بیش نیست. او توجه داشت که طرحی که امام، رضوانالله تعالی علیه، درانداخته است، بنیانی مرصوص است و با کجروی افراد این بنیان فرونمیریزد، پس اگر لازم باشد، مدتی باید سکوت و صبر پیشه کرد؛ او چنین تشخیص داده بود و تا آخر عمر بر تحلیل اجتهادی خود استوار ماند. باید بپذیریم که تشخیص درستی یا نادرستی هر فعالیتی در این زمانه قابل قیاس با دهه 50 و پیشتر از آن نیست یا بسیار دشوار است و از راه و رسم آن پیر مبارزه، سیاست، اخلاق، فلسفه، عرفان و فقاهت آموخته بود كه تحلیل سیاسی-اجتهادی نقشی تعیینکننده در اتخاذ خطمشی دارد و مرحوم آقای محتشمیپور بر اساس اجتهاد خود، این راه را میپیمود. خداوند آن دوست گرامی و عزیز را در جوار رحمت نامتناهی خود، با اولیای دین و صالحان محشور فرماید.
آيتالله سيد محمد موسوي خوئيني، دبيركل مجمع روحانيون مبارز، به مناسبت چهلمين روز درگذشت حجتالاسلام علياكبر محتشميپور، يادداشتي نوشته است كه همزمان در روزنامه «شرق» و سايت جماران منتشر ميشود. مشروح اين يادداشت را در ادامه ميخوانيد.
مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین جناب آقای حاج سیدعلیاکبر محتشمیپور، رحمتاللهعلیه، از جوانی مجذوب منش و سلوک دینی و اخلاقی ممتاز و متمایز حضرت امام خمینی، رضوانالله تعالی علیه شد. او شیفته قاطعیت این انسان وارسته و الهی در نهضت روحانیت بر ضد حکومت استبدادی و وابسته به بیگانه پهلوی شده بود. مرحوم محتشمیپور در دوران مبارزات سیاسی و نیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در مسئولیتهایی که بر عهده گرفت، هرگز در جستوجوی نان و نام نبود. او بر موضع ضدآمریکایی خود كه از امام آموخته بود، تا آخر استوار ماند و اگر مواضع یا عملکرد شخصیتها، گروهها و جریانهای داخل کشور را متمایل به غرب بهویژه آمریکا تحلیل میکرد، بههیچوجه حاضر به مماشات با آنها نمیشد. در مرام مبارزاتی مرحوم محتشمیپور، سیاسیکاری جایی نداشت. آن فقید سعید در دوران مسئولیتها، چه در جایگاه نمایندگی مردم در مرکز قانونگذاری و چه آن زمان که سکان وزارت کشور را در دست داشت و نیز در سالهایی که سفیر جمهوری اسلامی ایران در جمهوری سوریه بود، از تمام ظرفیت قانونی خود برای انجام آنچه بر عهدهاش بود، استفاده میکرد و به هیچ نهاد، دستگاه و مقامی اجازه نمیداد
حریم اختیارات قانونی او را نقض کنند و سایر نهادها، دستگاهها و مقامات را وادار میكرد در اموری که به وظایف قانونی او مربوط میشد از حدود قانونی خود تجاوز نکنند. مرحوم محتشمیپور در مواضع ضدصهیونیستی به نظر امام و مقتدا و مرادش بهشدت پایبند بود و در زمان حضور خود در سوریه، قاطعانه پیگیر همین مواضع بود و در این راه از کید و گزند عوامل رژیم صهیونیستی هراسی به خود راه نداد و سرانجام در پی توطئه آنان ترور شد و دست خود را از دست داد. برخی از کنشگران سیاسی حتی از علاقهمندان حضرت امام، رضوانالله تعالی علیه، در هر دو جناح سیاسی، چهبسا مشی و رفتار سیاسی مرحوم محتشمیپور را در برخی از مقاطع، علیالخصوص در یکی، دو دهه اخیر نمیپسندیدند ولی آنچه سبب میشد محتشمیپور همچنان از احترام و اعتبار پیشین برخوردار باشد، صداقت و خلوص در رفتار سیاسی و نیز سلوک مردمی او بود و این همه را در طول دهها سال از امام و مقتدای خود آموخته بود. باز هم تکرار میکنم که محتشمیپور کاسب بازار سیاست و مشتری نان و نام حکومت نبود و ایکاش همه ما این آزادگی را از آن عزیز ازدسترفته میآموختیم. مرحوم آقای محتشمیپور در رابطه با اصول و مبانی
نهضت حضرت امام و انقلاب اسلامی ایران از آنانی نبود که امروز مشمول و مصداق این سخنان هستند که: «یکی بر سر شاخ، بن میبرید». محتشمیپور بر آن اصول و مبانی تا آخر استوار ماند و به ایمان خود به امامت و رهبری امام در انقلاب كه به امضای اكثریت قاطع ملت ایران رسیده بود تا پایان عمر پایبند بود. ولی در مقام اقدام و عمل به اصول و مبانی انقلاب، به این سخن امام که «زمان و مکان دو عنصر تعیینکننده در اجتهاد است» نیز پایبند بود. او معتقد بود اگر سنتهای بهجامانده از رسول خدا(ص) و امام علی و دیگر امامان معصوم علیهمالسلام که میراث گرانسنگ آنان برای همه نسلهاست، در ظرف زمان و مکان قابل درک است و میتواند راهنمای زندگی امروز ما باشد، پس سخنان راهگشای حضرت امام نیز قطعا در چارچوب اجتهاد، برای ما و آیندگان مورد استناد و راهنمای عمل خواهد بود. آقای محتشمیپور، در کنار ایمان راسخی که به درستی راه امام داشت، به این کلام امام نیز باور داشت که «ما ایران امروز را نمیتوانیم مانند مدینه زمان پیامبر اداره کنیم». او آنچه را از امام آموخته بود، در گفتار و در عمل، به دوستان و علاقهمندان خود نیز میآموخت. مرحوم آقای محتشمیپور
از امام آموخته بود که باید جمهوری اسلامی حفظ شود و نباید كیان نظامی كه با آرای اكثریت قاطع ملت به پا شده است، فدای شخص یا اشخاص شود و هرگاه جریان امور را برخلاف آن میدید، مقابله میكرد. او انتظار داشت هركس در هر جایگاهی كه هست به این دیدگاه امام پایبند باشد كه اگر مردم چیزی را بخواهند، ما نمیتوانیم بر اساس رأی و تشخیص خود خلاف آن را بر ایشان تحمیل کنیم و گمان بریم که به تکلیف شرعی خود عمل کردهایم؛ تکلیف شرعی آن است که در اداره امور جامعه و کشور، مطابق خواست مردم عمل کنیم، هرچند آن را به زیانشان بدانیم و اگر گمان میکنیم خواست آنان در تعارض با تکلیف شرعی ماست، باید مردم را آزاد بگذاریم تا آنگونه که خود میخواهند کشورشان را اداره کنند. ما حق نداریم چیزی را به مردم تحمیل کنیم. مرحوم محتشمیپور این درسها را از امام و بنیانگذار جمهوری اسلامی آموخته بود و در گفتار و رفتار به علاقهمندان خود میآموخت. مرحوم آقای محتشمیپور که چه زود از دستمان رفت، از امام آموخته بود و به علاقهمندان هم آموخت که در اوج مبارزات و فعالیتهای سیاسی نباید از نام و یاد خدا غافل شد و از برپاداشتن خیمهای دست کشید که یاد اولیای
خدا و مجاهدتها، اسارتها، درحصرماندنها و شهادتشان را زنده نگه میدارد. برپایی دارالزهرای محتشمیپور به همه میآموخت که هر تلاشی برای مردم، کشور و آزادی، همه با یاد خدا و ایمان استوار به آیین رسول خدا و پیروی از سلوک علی، زهرا، حسین و فرزندانشان که درود خدا بر آنان باد، دلنشین است و با اینهاست که از سرزنش ملامتگران غمی به دل راه نمییابد و اگر لازم باشد جلای وطن و دوری دوستان و بستگان هم آسان میشود. مرحوم آقای محتشمیپور با حضور خود در جریان خط امام که برای بقا و استواری جمهوری اسلامی بر پارهای از اصلاحات تأکید میکند، با توجه به باورها و منش و سلوکی که داشت، مخالفان را در اتهامزنی به این جریان ناکام میگذاشت؛ مخالفانی که هیچ مانع دینی، اخلاقی، انسانی و قانونی بر سر راه خود نمیدیدند و زبان به هر تهمتی میگشودند. او میدانست كه این مخالفان از این تهمتها و اهانتها طرفی نمیبندند، اگرچه با این شیوهها ایامی چند بر خر مراد سوار شوند. باور آن مرحوم و همراهانش جز این نبود که «والعاقبه للمتقین». مرحوم آقای محتشمیپور نه از آنانی بود که به علت سختی راه از تلاش دست میکشند و نه از آنانی که وقتی انحرافی در
جریان امور میبینند، چنان واکنش نشان میدهند که به اصل و اساس جمهوری اسلامی لطمه وارد میشود. او بهخوبی میدانست كه ورای جمهوری اسلامی سرابی بیش نیست. او توجه داشت که طرحی که امام، رضوانالله تعالی علیه، درانداخته است، بنیانی مرصوص است و با کجروی افراد این بنیان فرونمیریزد، پس اگر لازم باشد، مدتی باید سکوت و صبر پیشه کرد؛ او چنین تشخیص داده بود و تا آخر عمر بر تحلیل اجتهادی خود استوار ماند. باید بپذیریم که تشخیص درستی یا نادرستی هر فعالیتی در این زمانه قابل قیاس با دهه 50 و پیشتر از آن نیست یا بسیار دشوار است و از راه و رسم آن پیر مبارزه، سیاست، اخلاق، فلسفه، عرفان و فقاهت آموخته بود كه تحلیل سیاسی-اجتهادی نقشی تعیینکننده در اتخاذ خطمشی دارد و مرحوم آقای محتشمیپور بر اساس اجتهاد خود، این راه را میپیمود. خداوند آن دوست گرامی و عزیز را در جوار رحمت نامتناهی خود، با اولیای دین و صالحان محشور فرماید.