ابراهیم یزدی شخصیتی تکرارنشدنی
علی شاملو
برای کسانی که خود را وقف بهدستآوردن دموکراسی واقعی کردهاند، نام مرحوم دکتر ابراهیم یزدی میراثی باارزش است که جای تأمل دارد؛ بهخاطر اینکه درسهای زیادی برای یاددادن به ما داشت. از بین کسانی که برای آینده ایران اسلامی و دموکراتیک تلاش کردند، در تعهد به پیگیری کار، هیچکس استوارتر و صریحتر از او نبود. یزدی هرگز ایمانش را نسبت به دموکراتکردن کشور از دست نداد، موهبتی بود بر شجاعت و کوششی که داشت. او معتقد بود که با وجود همه نقدهای مخالف غربیها علیه دولت ایران، مردم ایران به شکلی فزاینده در حال یادگیری و حتی تمرین مناقب و مزایای دموکراسی حقیقی هستند. میراثی که مرحوم دکتر یزدی بر جای گذاشته است، این پیام عمیق سیاسی است که نهتنها جهتگیریهای اسلامی بهسوی حکومتداری میتواند با تکثرگرایی دموکراتیک، تحمل و مشروطهخواهی و پذیرش خصوصیتهای مدرنیته ترکیب شود بلکه باید حکومت انسانمدار نیز در ایران و بقیه کشورها به دست آید تا بتوان زمینه را برای بهرهبردن از بهترین بخشهای فرهنگ سیاسی و سنتهای مذهبی در قوانین سیاسی کشور ایجاد کرد. زندگی دکتر یزدی را میتوان در چهار رکن دینداری، میهندوستی، مردمسالاری و تلاش برای بهبودبخشی اجتماعی خلاصه کرد. از زندگی دکتر یزدی که تا حدی گویای واقعیت موجودیت آن مرحوم باشد، یک ویژگی بسیار نمایان است و آن ویژگی اینکه ایشان سیاستمداری بااخلاق بود. دکتر یزدی انسانی فروتن و بیریا بود و درباره حیثیت اشخاص وسواس بسیار داشت و بهشدت نگران بود که بعد از مرگش، برخی از یاران و دوستانش برای حیثیت اشخاص و افراد ارزشی قائل نباشند و اخلاق را در مسائل سیاسی و حزبی و در برخورد با افراد زیر پا بگذارند. در جلسات قرآنی منزلش که از دوران اقامتش در آمریکا تا خرداد سال 88 در تهران برقرار بود، افرادی شاخص و چهره تا حاضران ناشناس میآمدند و برخی اوقات سخنانی را مطرح میکردند که مورد پسند آن مرحوم نبود اما دکتر یزدی با سعهصدر و چهرهای گشاده پذیرای سخنان همه اعم از دوستان، منتقدان و مخالفان آتشین بود. شاید این میزان قدرت تحمل در میان سیاستمداران ایرانی کمسابقه باشد. اما ایشان معمولا با جوابی مناسب به فرد معترض پاسخ میداد. شیفته قرآن بود نه به زبان بلکه به عمل. رفتار، گفتار، کردارش قرآنی بود. گویی مفهوم آیه 65 از سوره مبارکه یونس را با دل و جان درک کرده بود که: «گفتار ناباوران تو را اندوهگین نکند که عزت و قدرت به تمامی دست خداست و اوست شنوا و دانا». کسانی که با دکتر یزدی حشرونشر داشتهاند، گواهی میدهند که کمتر عصبانیتش را دیدهاند. هربار که صحبت از برخورد و گفتوگو با مخالف مطرح میشد، به عبارت «قولو لیّنا» اشاره میکرد که مفهومش «با نرمی سخن بگویید» است. مرحوم دکتر ابراهیم یزدی را میتوان مانند اسلاف خود مرحومان بازرگان، سحابیها، صدرحاجسیدجوادی و طالقانی، ازآنرو که به امر سیاسی بهعنوان یک فضیلت اخلاقی و بهعنوان یک خداباور و یک فرمان دینی نگاه میکردند، در زمره فضیلتگرایان اخلاقی نشاند. کسانی که علاوه بر کنش سیاسی، در زندگی روزمره خود نیز الگویی از زیست اخلاقی بودند. شرایط کنونی جامعه ما به گونهای است که علاوه بر سیاستورزانی که دغدغه منافع ملی را دارند، نیازمند شناخت کسانی است که فضایل اخلاقی را نهتنها در عرصه سیاست که در تمامی وجوه زندگی خود رعایت میکنند. به عبارت دیگر ما بیش از بهبود وضعیت سیاسی جامعه نیازمند بهبود وضعیت اخلاقی جامعه خود هستیم و این امر تنها با شناخت الگوهای اخلاقی مانند مرحوم دکتر یزدی میسر خواهد بود. دکتر ابراهیم یزدی شخصیتی تکرارنشدنی در تاریخ معاصر ایران است. دکتر یزدی شخصیتی حذف نشدنی از تاریخ سیاسی معاصر ایران است. نمیتوان از تاریخ انقلاب سخن گفت و از یزدی سخنی به میان نیاورد. نمیتوان از شورای انقلاب، دولت موقت، 118 روز اقامت رهبر فقید انقلاب در پاریس و از سپاه پاسداران سخن گفت و از یزدی سخنی به میان نیاورد، زیرا در تمامی این دورهها دکتر یزدی نقش اساسی و تعیینکنندهای داشته است. نمیتوان از انقلاب و جمهوری اسلامی سخن گفت و نقش مرحوم دکتر یزدی و اعتماد و اطمینان کاملی که رهبر فقید انقلاب امام خمینی (ره) به ایشان داشتند و بهعنوان «یک فرد غیرمعمم و روحانی» اجازه دریافت وجوهات شرعیه و هزینه بخشی از سهم امام را داشتند، سخن نگفت. مرحوم دکتر ابراهیم یزدی، اصلاحطلب بعد از دوم خرداد 76 نبود بلکه از ابتدای پیروزی انقلاب و در دولت موقت به ریاست و نخستوزیری شادروان مهندس بازرگان اصلاحطلب بود و تا پایان عمر نیز اصلاحطلب ماند و از دایره اصلاحطلبی خارج نشد. نقش او در پیشبرد پیام انقلاب انکارناپذیر و بیبدیل است.
برای کسانی که خود را وقف بهدستآوردن دموکراسی واقعی کردهاند، نام مرحوم دکتر ابراهیم یزدی میراثی باارزش است که جای تأمل دارد؛ بهخاطر اینکه درسهای زیادی برای یاددادن به ما داشت. از بین کسانی که برای آینده ایران اسلامی و دموکراتیک تلاش کردند، در تعهد به پیگیری کار، هیچکس استوارتر و صریحتر از او نبود. یزدی هرگز ایمانش را نسبت به دموکراتکردن کشور از دست نداد، موهبتی بود بر شجاعت و کوششی که داشت. او معتقد بود که با وجود همه نقدهای مخالف غربیها علیه دولت ایران، مردم ایران به شکلی فزاینده در حال یادگیری و حتی تمرین مناقب و مزایای دموکراسی حقیقی هستند. میراثی که مرحوم دکتر یزدی بر جای گذاشته است، این پیام عمیق سیاسی است که نهتنها جهتگیریهای اسلامی بهسوی حکومتداری میتواند با تکثرگرایی دموکراتیک، تحمل و مشروطهخواهی و پذیرش خصوصیتهای مدرنیته ترکیب شود بلکه باید حکومت انسانمدار نیز در ایران و بقیه کشورها به دست آید تا بتوان زمینه را برای بهرهبردن از بهترین بخشهای فرهنگ سیاسی و سنتهای مذهبی در قوانین سیاسی کشور ایجاد کرد. زندگی دکتر یزدی را میتوان در چهار رکن دینداری، میهندوستی، مردمسالاری و تلاش برای بهبودبخشی اجتماعی خلاصه کرد. از زندگی دکتر یزدی که تا حدی گویای واقعیت موجودیت آن مرحوم باشد، یک ویژگی بسیار نمایان است و آن ویژگی اینکه ایشان سیاستمداری بااخلاق بود. دکتر یزدی انسانی فروتن و بیریا بود و درباره حیثیت اشخاص وسواس بسیار داشت و بهشدت نگران بود که بعد از مرگش، برخی از یاران و دوستانش برای حیثیت اشخاص و افراد ارزشی قائل نباشند و اخلاق را در مسائل سیاسی و حزبی و در برخورد با افراد زیر پا بگذارند. در جلسات قرآنی منزلش که از دوران اقامتش در آمریکا تا خرداد سال 88 در تهران برقرار بود، افرادی شاخص و چهره تا حاضران ناشناس میآمدند و برخی اوقات سخنانی را مطرح میکردند که مورد پسند آن مرحوم نبود اما دکتر یزدی با سعهصدر و چهرهای گشاده پذیرای سخنان همه اعم از دوستان، منتقدان و مخالفان آتشین بود. شاید این میزان قدرت تحمل در میان سیاستمداران ایرانی کمسابقه باشد. اما ایشان معمولا با جوابی مناسب به فرد معترض پاسخ میداد. شیفته قرآن بود نه به زبان بلکه به عمل. رفتار، گفتار، کردارش قرآنی بود. گویی مفهوم آیه 65 از سوره مبارکه یونس را با دل و جان درک کرده بود که: «گفتار ناباوران تو را اندوهگین نکند که عزت و قدرت به تمامی دست خداست و اوست شنوا و دانا». کسانی که با دکتر یزدی حشرونشر داشتهاند، گواهی میدهند که کمتر عصبانیتش را دیدهاند. هربار که صحبت از برخورد و گفتوگو با مخالف مطرح میشد، به عبارت «قولو لیّنا» اشاره میکرد که مفهومش «با نرمی سخن بگویید» است. مرحوم دکتر ابراهیم یزدی را میتوان مانند اسلاف خود مرحومان بازرگان، سحابیها، صدرحاجسیدجوادی و طالقانی، ازآنرو که به امر سیاسی بهعنوان یک فضیلت اخلاقی و بهعنوان یک خداباور و یک فرمان دینی نگاه میکردند، در زمره فضیلتگرایان اخلاقی نشاند. کسانی که علاوه بر کنش سیاسی، در زندگی روزمره خود نیز الگویی از زیست اخلاقی بودند. شرایط کنونی جامعه ما به گونهای است که علاوه بر سیاستورزانی که دغدغه منافع ملی را دارند، نیازمند شناخت کسانی است که فضایل اخلاقی را نهتنها در عرصه سیاست که در تمامی وجوه زندگی خود رعایت میکنند. به عبارت دیگر ما بیش از بهبود وضعیت سیاسی جامعه نیازمند بهبود وضعیت اخلاقی جامعه خود هستیم و این امر تنها با شناخت الگوهای اخلاقی مانند مرحوم دکتر یزدی میسر خواهد بود. دکتر ابراهیم یزدی شخصیتی تکرارنشدنی در تاریخ معاصر ایران است. دکتر یزدی شخصیتی حذف نشدنی از تاریخ سیاسی معاصر ایران است. نمیتوان از تاریخ انقلاب سخن گفت و از یزدی سخنی به میان نیاورد. نمیتوان از شورای انقلاب، دولت موقت، 118 روز اقامت رهبر فقید انقلاب در پاریس و از سپاه پاسداران سخن گفت و از یزدی سخنی به میان نیاورد، زیرا در تمامی این دورهها دکتر یزدی نقش اساسی و تعیینکنندهای داشته است. نمیتوان از انقلاب و جمهوری اسلامی سخن گفت و نقش مرحوم دکتر یزدی و اعتماد و اطمینان کاملی که رهبر فقید انقلاب امام خمینی (ره) به ایشان داشتند و بهعنوان «یک فرد غیرمعمم و روحانی» اجازه دریافت وجوهات شرعیه و هزینه بخشی از سهم امام را داشتند، سخن نگفت. مرحوم دکتر ابراهیم یزدی، اصلاحطلب بعد از دوم خرداد 76 نبود بلکه از ابتدای پیروزی انقلاب و در دولت موقت به ریاست و نخستوزیری شادروان مهندس بازرگان اصلاحطلب بود و تا پایان عمر نیز اصلاحطلب ماند و از دایره اصلاحطلبی خارج نشد. نقش او در پیشبرد پیام انقلاب انکارناپذیر و بیبدیل است.