جامعههای استارتاپی
در حوزه استارتاپها، بر خلاف چند سال پیش که هیچ کتابی در دسترس علاقهمندان وجود نداشت، این روزها با مجموعهای از کتابهای واقعا خوب و کاربردی، نه فقط کتابهای ترجمهشده که حتی کتابهای تألیفی روبهرو هستیم. با این حال، کتابهای ترجمهشده در حوزه استارتاپها، در مقایسه با بسیاری از حوزههای دیگر، از این مزیت برخوردار است که اغلب از سوی افرادی که در دل اکوسیستم استارتاپی حضور دارند، ترجمه شدهاند و به همین دلیل، شاهد ترجمههای قابل قبولی از این منظر هستیم. در سری «باید خواندهای استارتاپی»، به معرفی 10 کتاب استارتاپی خواهیم پرداخت که هر فعال استارتاپی باید آنها را خوانده باشد.
باید خواند استارتاپی 5: جامعههای استارتاپی
استارتاپها، در پاسخ به نیاز بازار شکل گرفتند. در شرایطی که طرحهای کسب و کار دیگر پاسخگوی تغییر و تحولات لحظهای و سریع در حوزه تکنولوژی نبودند، راهانداختن کسب و کارهای نوآورانه و فناورانه با روشهای قدیمی، سختتر و عملا غیرممکن میشد. فضای کسب و کاری که در دهها سال عادت کرده بود طبق برنامهای از پیشتعیینشده با محاسبه ریسک سرمایهگذاری را بپذیرد و بر اساس یک طرح مدون و مشخص پیش برود، ناگهان با فضایی روبهرو میشد که عملا محاسبه ریسک سرمایهگذاری امکانپذیر نبود و هیچ برنامه از پیش نوشتهشدهای هم حتی برای دو سه سال بعد یک کسب و کار نوآورانه را نمیتوانست تاب بیاورد. در چنین شرایطی، استارتاپها شکل گرفتند و اکوسیستم استارتاپی رشد کرد. استارتاپها متوجه شدند فضای کسب و کار خاص خود را باید بسازند تا بتوانند بر اساس یادگیری مداوم، چه از دل کسب و کار و چه از سایر فعالان حوزه، به چرخههای رشد سرعت بخشند. کتاب «جامعههای استارتاپی»، نوشته «برد فیلد» که با ترجمه «علیرضا کاظمینیا» و به وسیله انتشارات «یار» منتشر شده است، در واقع شرح و بسطی بر نحوه شکلگیری یک اکوسیستم کارآفرینی مبتنی بر استارتاپهاست. با
مطالعه این کتاب میتوانیم با شرایط و روند شکلگیری خوشههای استارتاپی آشنا شویم و مراحلی که باید طی شود تا یک اکوسیستم استارتاپی شکل بگیرد را بررسی میکنیم. امروزه، دیگر استارتاپها در سیليکونولی خلاصه نمیشوند. در هر جایی، میتوان یک جامعه استارتاپی شکل داد. نکته مهم دقیقا همین است: جامعه استارتاپی یا به خودی خود شکل نمیگیرد یا باید برای اینکه به شکل درستی، اعضا و زیرسیستمهای جامعه با هم تعامل درست داشته باشند، به آن شکل داد. در این کتاب، «برد فلر» تلاش میکند چارچوبی را برای شکلدهی به جامعه استارتاپی در حال تشکیل شرح دهد. «فلر» با یکسری اصول، کتاب را شروع میکند؛ اینکه جوامع استارتاپی باید از سوی کارآفرینان (و نه بخش دولتی) هدایت شوند هرچند تعداد این رهبران لازم نیست خیلی زیاد باشد، اینکه رهبران جامعه استارتاپی باید تعهد بلندمدت داشته باشند، اینکه همه باید در فرایندها مشارکت داشته باشند و از همه مهمتر، باید از مشارکت عقبه دارای تجربه در حوزه کارآفرینی هم برای شکلدهی به این جوامع جدید استفاده کرد. در بخشهای بعدی کتاب درباره این صحبت میشود که اعضای مشارکتکننده در تشکیل و رشد جوامع استارتاپی باید
چه ویژگیها و مهارتهایی داشته باشند و چه نقشهایی میتوانند بپذیرند. در این میان، نقش بخشهای مختلف از جمله دانشگاهها، منتورها، سرمایهگذارها، ارائهدهندگان خدمات، شرکتهای بزرگ، رهبران و تغذیهکنندگان اکوسیستم بررسی میشود. در ادامه، «برد فلر» بر اساس تجربیاتش، درباره ویژگیهای رهبران جوامع استارتاپی (که در بعضی موارد دارای تفاوتهایی با موضوع رهبری در کسب و کارها است) صحبت میکند. مسائل و مشکلات کلاسیک اکوسیستم کارآفرینی (مثلا مشکل پدرسالاری، گلایهها از کمبود سرمایه، تعهدات کوتاهمدت، مقاومت در پذیرش افراد تازهوارد و...) را بررسی میکند. در فصل «فعالیتها و رویدادها» با شرح و بسط مجموعهای از فعالیتها و رویدادهایی که کمک میکند یک جامعه استارتاپی با مشکلات روبهرو و بر آنها پیروز شود، صحبت میکند. یکی از نکات مهم کتاب، همین بخش است. بر خلاف بسیاری کتابهای دیگر که فقط به بیان مشکلات میپردازند، در این کتاب با راهکارها و روشهای عملی، قابل اجرا و قبلا اجراشدهای آشنا میشویم که میتوانیم با «بومیسازی آنها» در هر جایی که پتانسیلهای لازم را داشته باشد، یک جامعه استارتاپی راهاندازی کنیم.
این کتاب از آنجا که زیاد وارد جزئیات و مسائل تکنیکی نمیشود، هم برای افراد آشنا با این حوزه و هم برای افراد ناآشنا با مفاهیم استارتاپی، یک منبع و مرجع یادگیری به حساب میآید. در کنار آن، باید به ترجمه خوب و ویراستاری قابل قبول کتاب هم اشاره کرد که به روانخوانی کتاب بسیار کمک میکند.
در حوزه استارتاپها، بر خلاف چند سال پیش که هیچ کتابی در دسترس علاقهمندان وجود نداشت، این روزها با مجموعهای از کتابهای واقعا خوب و کاربردی، نه فقط کتابهای ترجمهشده که حتی کتابهای تألیفی روبهرو هستیم. با این حال، کتابهای ترجمهشده در حوزه استارتاپها، در مقایسه با بسیاری از حوزههای دیگر، از این مزیت برخوردار است که اغلب از سوی افرادی که در دل اکوسیستم استارتاپی حضور دارند، ترجمه شدهاند و به همین دلیل، شاهد ترجمههای قابل قبولی از این منظر هستیم. در سری «باید خواندهای استارتاپی»، به معرفی 10 کتاب استارتاپی خواهیم پرداخت که هر فعال استارتاپی باید آنها را خوانده باشد.
باید خواند استارتاپی 5: جامعههای استارتاپی
استارتاپها، در پاسخ به نیاز بازار شکل گرفتند. در شرایطی که طرحهای کسب و کار دیگر پاسخگوی تغییر و تحولات لحظهای و سریع در حوزه تکنولوژی نبودند، راهانداختن کسب و کارهای نوآورانه و فناورانه با روشهای قدیمی، سختتر و عملا غیرممکن میشد. فضای کسب و کاری که در دهها سال عادت کرده بود طبق برنامهای از پیشتعیینشده با محاسبه ریسک سرمایهگذاری را بپذیرد و بر اساس یک طرح مدون و مشخص پیش برود، ناگهان با فضایی روبهرو میشد که عملا محاسبه ریسک سرمایهگذاری امکانپذیر نبود و هیچ برنامه از پیش نوشتهشدهای هم حتی برای دو سه سال بعد یک کسب و کار نوآورانه را نمیتوانست تاب بیاورد. در چنین شرایطی، استارتاپها شکل گرفتند و اکوسیستم استارتاپی رشد کرد. استارتاپها متوجه شدند فضای کسب و کار خاص خود را باید بسازند تا بتوانند بر اساس یادگیری مداوم، چه از دل کسب و کار و چه از سایر فعالان حوزه، به چرخههای رشد سرعت بخشند. کتاب «جامعههای استارتاپی»، نوشته «برد فیلد» که با ترجمه «علیرضا کاظمینیا» و به وسیله انتشارات «یار» منتشر شده است، در واقع شرح و بسطی بر نحوه شکلگیری یک اکوسیستم کارآفرینی مبتنی بر استارتاپهاست. با
مطالعه این کتاب میتوانیم با شرایط و روند شکلگیری خوشههای استارتاپی آشنا شویم و مراحلی که باید طی شود تا یک اکوسیستم استارتاپی شکل بگیرد را بررسی میکنیم. امروزه، دیگر استارتاپها در سیليکونولی خلاصه نمیشوند. در هر جایی، میتوان یک جامعه استارتاپی شکل داد. نکته مهم دقیقا همین است: جامعه استارتاپی یا به خودی خود شکل نمیگیرد یا باید برای اینکه به شکل درستی، اعضا و زیرسیستمهای جامعه با هم تعامل درست داشته باشند، به آن شکل داد. در این کتاب، «برد فلر» تلاش میکند چارچوبی را برای شکلدهی به جامعه استارتاپی در حال تشکیل شرح دهد. «فلر» با یکسری اصول، کتاب را شروع میکند؛ اینکه جوامع استارتاپی باید از سوی کارآفرینان (و نه بخش دولتی) هدایت شوند هرچند تعداد این رهبران لازم نیست خیلی زیاد باشد، اینکه رهبران جامعه استارتاپی باید تعهد بلندمدت داشته باشند، اینکه همه باید در فرایندها مشارکت داشته باشند و از همه مهمتر، باید از مشارکت عقبه دارای تجربه در حوزه کارآفرینی هم برای شکلدهی به این جوامع جدید استفاده کرد. در بخشهای بعدی کتاب درباره این صحبت میشود که اعضای مشارکتکننده در تشکیل و رشد جوامع استارتاپی باید
چه ویژگیها و مهارتهایی داشته باشند و چه نقشهایی میتوانند بپذیرند. در این میان، نقش بخشهای مختلف از جمله دانشگاهها، منتورها، سرمایهگذارها، ارائهدهندگان خدمات، شرکتهای بزرگ، رهبران و تغذیهکنندگان اکوسیستم بررسی میشود. در ادامه، «برد فلر» بر اساس تجربیاتش، درباره ویژگیهای رهبران جوامع استارتاپی (که در بعضی موارد دارای تفاوتهایی با موضوع رهبری در کسب و کارها است) صحبت میکند. مسائل و مشکلات کلاسیک اکوسیستم کارآفرینی (مثلا مشکل پدرسالاری، گلایهها از کمبود سرمایه، تعهدات کوتاهمدت، مقاومت در پذیرش افراد تازهوارد و...) را بررسی میکند. در فصل «فعالیتها و رویدادها» با شرح و بسط مجموعهای از فعالیتها و رویدادهایی که کمک میکند یک جامعه استارتاپی با مشکلات روبهرو و بر آنها پیروز شود، صحبت میکند. یکی از نکات مهم کتاب، همین بخش است. بر خلاف بسیاری کتابهای دیگر که فقط به بیان مشکلات میپردازند، در این کتاب با راهکارها و روشهای عملی، قابل اجرا و قبلا اجراشدهای آشنا میشویم که میتوانیم با «بومیسازی آنها» در هر جایی که پتانسیلهای لازم را داشته باشد، یک جامعه استارتاپی راهاندازی کنیم.
این کتاب از آنجا که زیاد وارد جزئیات و مسائل تکنیکی نمیشود، هم برای افراد آشنا با این حوزه و هم برای افراد ناآشنا با مفاهیم استارتاپی، یک منبع و مرجع یادگیری به حساب میآید. در کنار آن، باید به ترجمه خوب و ویراستاری قابل قبول کتاب هم اشاره کرد که به روانخوانی کتاب بسیار کمک میکند.