|

فرايند رؤيا

رؤيا و خواب‌ديدن منطق خاص خود را دارند. اولين‌بار فرويد با نبوغ خاص خود خطوط و جهات آنها را روشن کرد. او با كشف ضمير ناخودآگاه قادر شد منطق حاكم بر خواب و رؤيا را به‌لحاظ معنايي كه براي فرد در مقام موجودي آرزومند دارد، دريابد. كتاب «ذهن و زمان» كه به‌تازگي در نشر ني منتشر شده، با اتکا بر آخرین کشفیات علمی و پرسش‌های ديرينه فلسفی به موضع خواب و رؤیا مي‌پردازد. کرامت موللی، روان‌کاو، مترجم و نویسنده کتاب‌هايي مانند «مبانی روان‌کاوی فروید- لکان» و «واژگان لکان» است. کتاب حاضر ترجمه‌ای است از کتابی كه موللي به‌تازگی در انتشارات راتلج به زبان انگلیسی منتشر کرده است. متن انگلیسی براساس کتابی است در همین زمینه که در سال ۲۰۰۷ میلادی به زبان فرانسوی منتشر شده بود. اين کتاب درباره وجوه مختلف تحليل رؤیا بحث مي‌كند و حاصل بیش از 30 سال کار بالینی و تحقیقی نگارنده است. در این کتاب مؤلف به این موضوع پرداخته که خواب چیست و رؤیا کدام است؟ او معتقد است چنین پرسشی می‌تواند ما را از خواب غفلت بیدار کند و به‌جای اینکه تصوری وهم‌آلود و خودشیفته از ما به ‌دست دهد، ما را نابهنگام در دل امر واقع به ‌خود رها کند تا خوف و رجا را بعینه بیازماییم.
در اين كتاب مسئله رؤيا و خواب هم به‌لحاظ باليني و هم به‌لحاظ نظري بررسي شده است. آن‌چنان كه نويسنده توضيح مي‌دهد، رؤيا در مقام فعاليتي نفساني حاكي از حيث زماني خاصي است. رؤيا براي فرويد تحقق آرزومندي است، زيرا بر مكانيسمي خاص استوار است كه متوجه «واقعيت‌بخشيدن» به تمناست، واقعيتي كه گرچه خيالي است، ولي چنان شكل و صورتي زنده به خود مي‌گيرد كه گويي حتي از واقعيت خارجي نيز فراتر رفته است. فرويد همواره ميان تحقق آرزومندي و ارضاي آن تفاوتي عمده قائل بود. در ارضای ميل و خواهش، فرد حقيقتا (‌يا به‌طور خيالي) اقناع مي‌شود. حال آنكه در تحقق يعني به‌انجام‌رساندن آرزومندي، مسئله عمده واقعيت‌بخشيدن به تمناست. به اين معني كه آرزومندي داراي وجه زماني خاصي می‌شود كه بنا بر آن، امري كه هنوز به وقوع نپيوسته است، به زمان حال ارجاع داده شده و صورتي حي‌و‌حاضر به خود مي‌گيرد. به قول فرويد «زمان حال وجهي است از زمان كه در آن ميل و آرزو به‌صورت امري به‌انجام‌رسيده تصور مي‌شود».
کتاب شامل دو بخش است؛ در بخش اول رابطه جسم و جان در فلسفه و علوم طبيعي بررسي مي‌شود و بخش دوم درباره خواب و رؤیا با تكيه بر كتاب «تعبير خواب» فرويد است. بخش اول متشکل از چهار فصل است. فصل نخست درباره موجود زنده بحث مي‌كند. پرسشي كه در اين فصل به آن پاسخ داده مي‌شود اين است كه آيا قول به شباهت ميان مغز انسان و دستگاه عصبي حيوان با ذكر اين تفاوت كه تنها سلسله اعصاب انسان پيچيدگي‌هاي بيشتري دارد، اشتباهي تاريخي است يا حاكي از تحولي منحصر به فرد در سير تاريخي علوم؟ اين پرسش ما را بر آن مي‌دارد تا برداشتي را كه امروزه انسان از وجود خود دارد، مورد مداقه قرار دهيم. در فصل دوم با عنوان موضوع علوم استعلامی (شناختي)، نظریه رفلکس‌ها (پاسخ‌هاي شرطي) و رابطه ذهن و ادراک در مطالعات عصب‌شناسي تشريح مي‌شود. در اين فصل ابتدا به بررسي موضوعات عمده اين نوع علوم و سپس به مطالعه حركت كه موضوع اصلي فيزيولوژي مغز و اعصاب است، پرداخته مي‌شود. این‌گونه زمينه لازم براي تعميق‌بخشيدن به مسائل مختلفي كه در رابطه با كاركرد رؤيا در خواب هستند، فراهم مي‌شود. فصل سوم به رابطه جسم و جان پرداخته و فصل چهارم پرسش از زمان را مطرح کرده است. بخش دوم نیز متشکل از چهار فصل است که در فصل اول فرایند رؤیا را توضیح داده، در فصل دوم رؤیا و فیزیولوژی خواب را تشريح كرده و در فصل سوم موضوعاتی مانند جبر و اختیار و سهم خاطرات را در شكل‌گيري رؤيا بررسی کرده است. فصل نهایی درباره وضوح تصاویر در رؤیا سخن گفته است. مسئله اساسي كه نويسنده در اين كتاب به آن مي‌پردازد، پرسش از زمان و ارتباط آن با رؤياست. رؤيا فرايندي است اساسا متعلق به آينده كه تمايلات نفساني ناآگاه ما را به روي صحنه مي‌آورد. اين تمايلات ناآگاه متكي بر رانش‌ها هستند. نويسنده تلاش مي‌كند نظريه‌اي جديد در باب رؤيا به دست دهد و آن را حاصل از مكانيسمي واژگونه از مكانيسم معمولي رانش‌ها مي‌داند. نويسنده در هر بخش از تحقيق خود به مصاديق و موارد باليني رجوع مي‌كند تا در هر مورد با ارائه نمونه‌هايي از رؤياي افراد تحت روان‌كاوي، مسائل مورد بحث را توضيح دهد.

رؤيا و خواب‌ديدن منطق خاص خود را دارند. اولين‌بار فرويد با نبوغ خاص خود خطوط و جهات آنها را روشن کرد. او با كشف ضمير ناخودآگاه قادر شد منطق حاكم بر خواب و رؤيا را به‌لحاظ معنايي كه براي فرد در مقام موجودي آرزومند دارد، دريابد. كتاب «ذهن و زمان» كه به‌تازگي در نشر ني منتشر شده، با اتکا بر آخرین کشفیات علمی و پرسش‌های ديرينه فلسفی به موضع خواب و رؤیا مي‌پردازد. کرامت موللی، روان‌کاو، مترجم و نویسنده کتاب‌هايي مانند «مبانی روان‌کاوی فروید- لکان» و «واژگان لکان» است. کتاب حاضر ترجمه‌ای است از کتابی كه موللي به‌تازگی در انتشارات راتلج به زبان انگلیسی منتشر کرده است. متن انگلیسی براساس کتابی است در همین زمینه که در سال ۲۰۰۷ میلادی به زبان فرانسوی منتشر شده بود. اين کتاب درباره وجوه مختلف تحليل رؤیا بحث مي‌كند و حاصل بیش از 30 سال کار بالینی و تحقیقی نگارنده است. در این کتاب مؤلف به این موضوع پرداخته که خواب چیست و رؤیا کدام است؟ او معتقد است چنین پرسشی می‌تواند ما را از خواب غفلت بیدار کند و به‌جای اینکه تصوری وهم‌آلود و خودشیفته از ما به ‌دست دهد، ما را نابهنگام در دل امر واقع به ‌خود رها کند تا خوف و رجا را بعینه بیازماییم.
در اين كتاب مسئله رؤيا و خواب هم به‌لحاظ باليني و هم به‌لحاظ نظري بررسي شده است. آن‌چنان كه نويسنده توضيح مي‌دهد، رؤيا در مقام فعاليتي نفساني حاكي از حيث زماني خاصي است. رؤيا براي فرويد تحقق آرزومندي است، زيرا بر مكانيسمي خاص استوار است كه متوجه «واقعيت‌بخشيدن» به تمناست، واقعيتي كه گرچه خيالي است، ولي چنان شكل و صورتي زنده به خود مي‌گيرد كه گويي حتي از واقعيت خارجي نيز فراتر رفته است. فرويد همواره ميان تحقق آرزومندي و ارضاي آن تفاوتي عمده قائل بود. در ارضای ميل و خواهش، فرد حقيقتا (‌يا به‌طور خيالي) اقناع مي‌شود. حال آنكه در تحقق يعني به‌انجام‌رساندن آرزومندي، مسئله عمده واقعيت‌بخشيدن به تمناست. به اين معني كه آرزومندي داراي وجه زماني خاصي می‌شود كه بنا بر آن، امري كه هنوز به وقوع نپيوسته است، به زمان حال ارجاع داده شده و صورتي حي‌و‌حاضر به خود مي‌گيرد. به قول فرويد «زمان حال وجهي است از زمان كه در آن ميل و آرزو به‌صورت امري به‌انجام‌رسيده تصور مي‌شود».
کتاب شامل دو بخش است؛ در بخش اول رابطه جسم و جان در فلسفه و علوم طبيعي بررسي مي‌شود و بخش دوم درباره خواب و رؤیا با تكيه بر كتاب «تعبير خواب» فرويد است. بخش اول متشکل از چهار فصل است. فصل نخست درباره موجود زنده بحث مي‌كند. پرسشي كه در اين فصل به آن پاسخ داده مي‌شود اين است كه آيا قول به شباهت ميان مغز انسان و دستگاه عصبي حيوان با ذكر اين تفاوت كه تنها سلسله اعصاب انسان پيچيدگي‌هاي بيشتري دارد، اشتباهي تاريخي است يا حاكي از تحولي منحصر به فرد در سير تاريخي علوم؟ اين پرسش ما را بر آن مي‌دارد تا برداشتي را كه امروزه انسان از وجود خود دارد، مورد مداقه قرار دهيم. در فصل دوم با عنوان موضوع علوم استعلامی (شناختي)، نظریه رفلکس‌ها (پاسخ‌هاي شرطي) و رابطه ذهن و ادراک در مطالعات عصب‌شناسي تشريح مي‌شود. در اين فصل ابتدا به بررسي موضوعات عمده اين نوع علوم و سپس به مطالعه حركت كه موضوع اصلي فيزيولوژي مغز و اعصاب است، پرداخته مي‌شود. این‌گونه زمينه لازم براي تعميق‌بخشيدن به مسائل مختلفي كه در رابطه با كاركرد رؤيا در خواب هستند، فراهم مي‌شود. فصل سوم به رابطه جسم و جان پرداخته و فصل چهارم پرسش از زمان را مطرح کرده است. بخش دوم نیز متشکل از چهار فصل است که در فصل اول فرایند رؤیا را توضیح داده، در فصل دوم رؤیا و فیزیولوژی خواب را تشريح كرده و در فصل سوم موضوعاتی مانند جبر و اختیار و سهم خاطرات را در شكل‌گيري رؤيا بررسی کرده است. فصل نهایی درباره وضوح تصاویر در رؤیا سخن گفته است. مسئله اساسي كه نويسنده در اين كتاب به آن مي‌پردازد، پرسش از زمان و ارتباط آن با رؤياست. رؤيا فرايندي است اساسا متعلق به آينده كه تمايلات نفساني ناآگاه ما را به روي صحنه مي‌آورد. اين تمايلات ناآگاه متكي بر رانش‌ها هستند. نويسنده تلاش مي‌كند نظريه‌اي جديد در باب رؤيا به دست دهد و آن را حاصل از مكانيسمي واژگونه از مكانيسم معمولي رانش‌ها مي‌داند. نويسنده در هر بخش از تحقيق خود به مصاديق و موارد باليني رجوع مي‌كند تا در هر مورد با ارائه نمونه‌هايي از رؤياي افراد تحت روان‌كاوي، مسائل مورد بحث را توضيح دهد.

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها