|

نقد نظری بر نمایش «باران اسیدی» به کارگردانی الهام شعبانی

باران اسیدی؛ اضطراب زیر پوست یک میهمانی

نمایش «باران اسیدی» در دل یک دورهمی دوستانه، با انفجاری مبهم آغاز می‌شود و به تدریج به کاوشی تلخ‌ و شیرین از ترس، بی‌نظمی، عذاب وجدان و ناتوانی انسان در مواجهه با بحران بدل می‌شود؛ نمایشی که میان خنده و هراس، واقعیت‌های پنهان روابط انسانی را عریان می‌کند.

باران اسیدی؛ اضطراب  زیر پوست یک میهمانی

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

سهیلا انصاری

 

نمایش «باران اسیدی» در دل یک دورهمی دوستانه، با انفجاری مبهم آغاز می‌شود و به تدریج به کاوشی تلخ‌ و شیرین از ترس، بی‌نظمی، عذاب وجدان و ناتوانی انسان در مواجهه با بحران بدل می‌شود؛ نمایشی که میان خنده و هراس، واقعیت‌های پنهان روابط انسانی را عریان می‌کند.

این نمایش در فضایی ساده و دوستانه آغاز می‌شود؛ در کلبه‌ای جنگلی، جمعی از دوستان برای جشن اولین سالگرد ازدواج ارسلان دور هم جمع شده‌اند. با ورود تماشاگر به سالن، صحنه در تاریکی مطلق است، اما حضور بازیگران حس می‌شود و نمایش با صدای انفجاری که منبع آن نامعلوم است، آغاز می‌شود.

ترس و دلهره در چهره شخصیت‌های نمایش موج می‌زند و آنها هراسان به جست‌وجوی منبع صدا می‌پردازند و اطلاعات را از شبکه‌های اجتماعی و اینترنت می‌جویند. در نهایت از طریق اخبار و رسانه‌ها مطلع می‌شوند بارانی اسیدی در راه است و احتمال خطر وجود دارد. اما نمایش به همین نقطه ختم نمی‌شود، بلکه تازه دغدغه‌ها آغاز می‌شوند؛ از کمبود آب و غذا گرفته تا مدیریت بحران، در صحنه‌های خنده‌دار و کمیک و در عین حال پرخاش و درگیری‌های لفظی و فیزیکی. همه‌چیز غیرمنتظره رخ می‌دهد و برنامه‌ای برای مدیریت شرایط وجود ندارد. اخبار پلیس راهور از بسته‌شدن جاده‌ها و شل‌بودن ستاد بحران در کلبه جنگلی، این حس بی‌نظمی و اضطراب را تقویت می‌کند. در این میان، زخمِ رازی قدیمی بین حاضران در کلبه سر باز می‌کند.

طراحی صحنه و لباس با سادگی و راحتی، فضای یک دورهمی دوستانه را به خوبی منتقل می‌کند. همسر ارسلان که به فال‌گیری معتقد است، هر اتفاقی را به فال و طالع‌بینی ربط می‌دهد و درباره موقعیت ماه در عقرب صحبت می‌کند. همچنین در طول نمایش، قطعی اینترنت، برق و گاز بر اضطراب و تنش میان شخصیت‌ها می‌افزاید.

نمایش به موضوعاتی مثل اعتیاد و حمله عصبی می‌پردازد و همچنین مرگ و زندگی را از طریق شخصیت فرانک، دوست صمیمی جمع، بررسی می‌کند. مرگی که هر یک از افراد حاضر در کلبه به نوعی خود را در آن سهیم می‌دانند و با حس عذاب وجدان در آن واقعه روبه‌رو می‌شوند؛ یا به خاطر بی‌تفاوتی نسبت به فرانک‌ یا اشتباهاتی مثل خیانت به او. گرچه در ابتدای نمایش صدای زوزه حیوانات شنیده می‌شود، ولی جای موسیقی متن در طول اجرا تقریبا خالی است. حتی یک زیرصدا می‌توانست سکوت صحنه را بشکند و به فضاسازی بهتر کمک ‌کند. صدای باران گاهی شنیده می‌شود، اما یکنواخت و تکراری است. در مقابل، طراحی لباس در عین سادگی، صمیمیت و راحتی شخصیت‌ها را القا می‌کند.

پایان‌بندی نمایش با اجرای آواز سپند امیرسلیمانی در نقش ارسلان و آهنگ «قریه من» از زنده‌یاد فریدون فروغی، تماشاگر را به سکوت و تأمل وا‌می‌دارد.

اجرای بازیگران، شامل سپند امیر‌سلیمانی، صادق برقعی، مازیار سیدی، مهسا طهماسبی، مونا کرمی و فاطیما بهارمست، خیلی خوب و تحسین‌برانگیز است و با تکنیک‌های بازیگری، صحنه‌ها و دیالوگ‌های ماندگاری خلق کرده‌اند که در ذهن مخاطب باقی می‌ماند.

در نهایت باید گفت «باران اسیدی» نمایشی‌ است که با فضایی دوستانه و ساده، طنز و تنش را در کنار دغدغه‌های واقعی زندگی انسانی نشان می‌دهد و مخاطب را به تأمل درباره ترس، مسئولیت و همدلی  دعوت می‌کند.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.