|

لزوم گفت‌وگوی ملی درباره آموزش در ایران

رئیس‌جمهور در تازه‌ترین اظهارنظر خود در مراسم افتتاح دو‌هزارو ۴۰۷ پروژه آموزشی گفت: «نمی‌توانم قبول کنم کلاس‌های ما پایین‌تر از آنهایی باشد که آن طرف آب به بچه‌ها آموزش می‌دهند. اگر دولت پول ندارد، مردم که می‌توانند در این خصوص کمک کنند؛ هیچ‌کس نمی‌خواهد فرزندش بد آموزش ببیند و ناتوان باشد». این سخنان نشان می‌دهد محور گفتمان آموزشی رئیس‌جمهور بر دو پایه استوار است؛ اول، مقایسه با نظام‌های آموزشی پیشرفته بدون توجه به تفاوت‌های ساختاری و مالی دولت‌ها و دوم انتقال بار مالی آموزش از دولت به مردم با اتکا به انگیزه‌های فردی والدین.

لزوم گفت‌وگوی ملی درباره آموزش در ایران

حجت‌اله طالبیان‌بروجنی:  رئیس‌جمهور در تازه‌ترین اظهارنظر خود در مراسم افتتاح دو‌هزارو ۴۰۷ پروژه آموزشی گفت: «نمی‌توانم قبول کنم کلاس‌های ما پایین‌تر از آنهایی باشد که آن طرف آب به بچه‌ها آموزش می‌دهند. اگر دولت پول ندارد، مردم که می‌توانند در این خصوص کمک کنند؛ هیچ‌کس نمی‌خواهد فرزندش بد آموزش ببیند و ناتوان باشد». این سخنان نشان می‌دهد محور گفتمان آموزشی رئیس‌جمهور بر دو پایه استوار است؛ اول، مقایسه با نظام‌های آموزشی پیشرفته بدون توجه به تفاوت‌های ساختاری و مالی دولت‌ها و دوم انتقال بار مالی آموزش از دولت به مردم با اتکا به انگیزه‌های فردی والدین.

چنین مقایسه‌ای در شرایط ایران و با وجود نابرابری‌های عمیق منطقه‌ای و طبقاتی، بسیار خطرناک است.

در کشورهای توسعه‌یافته مشارکت مردم بر بستر دولت توانمند و نهادهای پاسخ‌گو شکل می‌گیرد، نه در غیاب آنها. در ایران امروز، بدون اصلاح ساختار بودجه و نظام نظارت آموزشی، این نگاه می‌تواند به خصوصی‌سازی پنهان آموزش عمومی و بازتولید فقر آموزشی در مناطق کم‌برخوردار منجر شود. در بعد سخت‌افزاری، نظام آموزشی ما از بسیاری کشورهای منطقه عقب‌تر است. کمبود بیش از صد هزار کلاس درس و فرسودگی مدارس، نبود تجهیزات نوین، آزمایشگاه، کارگاه مهارتی، امکانات هوشمند و ورزشی، کیفیت یادگیری را محدود کرده و بدون سرمایه‌گذاری مستقیم دولت، فاصله میان مدارس برخوردار و محروم روزبه‌روز بیشتر می‌شود.

رئیس‌جمهور پیش‌تر گفته بود پنج مهارت اصلی باید به دانش‌آموزان آموزش داده شود؛ حل مسئله، کار تیمی، ساختارسازی، ارتباط و مدیریت. اما نظام آموزشی هنوز حافظه‌محور و کنکورزده است و مدرسه‌ها بیشتر محل انتقال محفوظات هستند تا تمرین زندگی و اندیشیدن. اصلاح این وضعیت نیازمند تغییر برنامه درسی، شیوه آموزش معلمان و نظام ارزشیابی است، نه صرفا دستور و شعار.

نقش اصلی آموزش یعنی معلم در این گفتمان نادیده گرفته شده است. گزینش و آموزش معلمان مهارت‌محور نیست و برنامه‌های بدو و حین خدمت به‌روز نیست. در کشورهای موفق مانند فنلاند و سنگاپور، تحول از معلم آغاز می‌شود.

جایگاه اقتصادی و اجتماعی معلمان در ایران تضعیف شده؛ حقوق پایین و تبعیض آشکار، بر روحیه، انگیزه و کیفیت کار تأثیر دارد و تا زمانی که معلم امنیت شغلی و منزلت اجتماعی نداشته ‌باشد، اصلاح پایدار آموزش ممکن نیست.

سخنان اخیر نشان می‌دهد هنوز در بالاترین سطح تصمیم‌گیری کشور، درک مشترک و تخصصی از سیاست آموزشی شکل نگرفته است. آموزش‌وپرورش عرصه شعار و مقایسه نیست، بلکه حوزه‌ای استراتژیک و تخصصی است که آینده کشور را رقم می‌زند.

پیشنهاد می‌شود دولت با مشارکت کارشناسان، معلمان باسابقه، خیرین و دانشگاهیان گفت‌وگوی ملی و تخصصی درباره آینده آموزش در ایران را آغاز کند. در این گفت‌وگو باید نسبت میان مسئولیت دولت، نقش مردم و جایگاه معلم بازتعریف شود.

آموزش، مهم‌ترین سرمایه ملی است و تنها با دولتی پاسخ‌گو، معلمانی توانمند و مردم مشارکت‌جو می‌تواند به عدالت، کیفیت و امید منتهی شود.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.