وقتی موسیقی بذر امید در غزه میکارد
معلم آوارهای از اهالی غزه در روزهای جنگ و آوارگی و گرسنگی، سعی میکند با آموزش موسیقی به کودکان، نوجوانان و جوانان شعلههای امید را در دل آنها زنده نگه دارد و حالشان را بهتر کند.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
مناف یحییپور
معلم آوارهای از اهالی غزه در روزهای جنگ و آوارگی و گرسنگی، سعی میکند با آموزش موسیقی به کودکان، نوجوانان و جوانان شعلههای امید را در دل آنها زنده نگه دارد و حالشان را بهتر کند.
به گزارش سایت سازمان ملل متحد، در روزهای تلخ و رنج اهالی غزه که هر چیزی ازجمله آب و غذا کمیاب است، احمد ابوعمشه، معلم موسیقی هنرستان موسیقی ادوارد سعید و مدرسه بینالمللی آمریکایی غزه، تصمیم گرفت دست به کاری متفاوت بزند و در روزهای آوارگی، چادر خود را به آموزشگاهی برای آموزش موسیقی به کودکان و نوجوانان آواره غزه تبدیل کند. او به همراه پنج همکارش، به طور رایگان به کودکان و نوجوانان موسیقی یاد میدهند، تا از رنج و تلخی جنگ بکاهند، تابآوری مخاطبانشان را افزایش دهند و آنها را امیدوار نگه دارند. بنا بر این گزارش، ابوعمشه اهل بیت حانون در شمال نوار غزه، از زمان شروع جنگ، همراه خانوادهاش ۱۲ بار آوارگی و جابهجایی را تحمل کردند و چند ماه پیش در چادری مخروبه در میدان سرباز گمنام شهر غزه ساکن شدند؛ هرچند این روزها احتمالا برای سیزدهمین بار آوارگی را با خروج از شهر غزه تجربه میکنند. هنگامی که این هنرمند در چادرش در شهر غزه ساکن بود، سعی کرد با نواختن و آموزش موسیقی به کودکان و نوجوانان آواره، به آنها کمک کند تا بر تلخی و سختی جنگ، آوارگی و گرسنگی غلبه کنند و همچنان امیدوار بمانند.
خبرنگار سایت سازمان ملل متحد مینویسد زندگی احمد ابوعمشه هم مانند بقیه ساکنان غزه، بهسختی میگذرد و صبح روز تهیه گزارش او را میبیند که با چند گالن و بطری خالی دنبال تهیه آب آشامیدنی برای خانوادهاش میرود و پس از مدتی با عبور از میان آوار و خرابههای اردوگاه، با دست پر به چادرش برمیگردد. احمد ابوعمشه که در کنار چادرش، یک سازِ عود و یک بطری آب دارد، میگوید: «ما اینجا آوارهایم و من سعی میکنم کودکان را سرگرم کنم. اینجا زندگی خیلی سخت میگذرد و ما همه توان خود را به کار میگیریم تا کودکان را شاد و سرزنده نگه داریم. با وجود گرسنگی، رنج و ترس، ما هنوز به آوازخواندن و یادگیری موسیقی امید داریم».
پرندههای آوازهخوان غزه
ابوعمشه از میان کودکان و نوجوانان دارای استعداد موسیقی یک گروه موسیقی تشکیل داده و آن را چنین نام داده است: «پرندههای غزه آواز میخوانند». او میگوید: «فکر تشکیل این گروه وقتی متولد شد که ما در منطقه مواصی در خان یونس آواره بودیم. در آنجا دیدم تعدادی دانشآموز دختر و پسر علاقهمند به موسیقی و بااستعداد در این زمینه هستند و به فکر تشکیل گروه موسیقی و آموزش موسیقی و آواز به آنها افتادم و این گروه را تشکیل دادیم. الحمدلله حالا ترانههای ملی و سنتی میخوانیم یا ترانههایی برای دعوت به صلح و دوستی». به گفته او این گروه چندین برنامه در اردوگاهها برگزار کرده است و فعالیت آنها در شبکههای اجتماعی به شکل خوبی انعکاس یافته و مردم هم بهخوبی از این برنامهها استقبال کردهاند و از آنچه این گروه ارائه میکرد، راضی و خوشحال بوده و باعث مشهورشدن گروه شدهاند. کمبود مواد ضروری زندگی مانند غذا و آب، یا برق، ابوعمشه را از پیگیری سفر هنریاش باز نداشته و امیدوار است که با گروهش بتوانند برنامههای موسیقی بیشتری را در اردوگاههای نوار غزه برگزار کنند.
هنگام ترس، سراغ موسیقی میروم
به همت احمد ابوعمشه و با علاقهای که به موسیقی دارد، چادر او دیگر فقط محل زندگیاش نیست، بلکه مرکز آموزش هنر هم هست. پسران و دختران دوستدار موسیقی و هنر، در گروههای سنی گوناگون برای یادگیری موسیقی و نواختن انواع سازها مانند گیتار، نی و طبل در چادر او جمع میشوند. دختر احمد، یارا، هم در میان این هنرجویان مستعد جای دارد و نواختن موسیقی با ویولن را تمرین میکند. یارا میگوید: «من هنرجوی هنرستان ملی موسیقی ادوارد سعید هستم و دارم ویولن یاد میگیرم. در این مدت ما چندین بار آواره شدیم و به جاهای مختلفی رفتیم تا به جنوب رسیدیم. وقتی گفتند که جنگ تمام شده است، ما به شهر خودمان، بیت حانون برگشتیم و خوشحال بودیم، اما بعدا دوباره آواره شدیم». موسیقی برای یارا چیزی بیش از سرگرمی است؛ او موسیقی را ابزاری برای مقابله با آوارگیهای مکرر میداند و میافزاید: «هر بار که آواره میشوم، احساس ترس میکنم و قلبم شروع به تپیدن میکند.
حالا، هر وقت احساس ترس میکنم، به موسیقی روی میآورم. امیدوارم این جنگ پایان بگیرد و ما بتوانیم به هنرستان خودمان برگردیم و آنجا آموزش موسیقی را ادامه بدهیم». معین ابوعمشه، نوازنده نی، هم میگوید: «ما بارها آواره شدهایم و من هر بار این نی را با خودم برمیدارم، چون جنگ و همه چیز اطراف را از یادم میبرد. اینجا آنقدر سروصدا هست که وقت ساززدن جای خلوت و آرامی پیدا نمیکنیم، به خاطر همین سعی میکنیم توی چادر برویم و خودمان را از فضای اطراف جدا کنیم تا بتوانیم ساز بزنیم و استراحت کنیم. صدای موسیقی آرامم میکند و جنگ را از یادم میبرد».
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.