زندگی روزمره سالمندان پایتخت؛ بین مراقبت، کمتحرکی و تنهایی
روزمرگیهای سپیدمویان تهرانی
پژوهشی جدید از مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران نشان میدهد سالمندان تهرانی چگونه وقت خود را تقسیم میکنند؛ از مراقبت شخصی و کارهای خانگی گرفته تا کمبود ورزش و محدودیتهای اجتماعی. این دادهها نهتنها کیفیت زندگی آنان را نشان میدهد، بلکه تصویر روشنی از آیندهای پیرتر برای جامعه تهران ارائه میکند. اگر فکر میکنید بعد از 60سالگی وقت آزاد زیادی پیدا میکنید، سالمندان تهرانی نظر دیگری دارند.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: پژوهشی جدید از مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران نشان میدهد سالمندان تهرانی چگونه وقت خود را تقسیم میکنند؛ از مراقبت شخصی و کارهای خانگی گرفته تا کمبود ورزش و محدودیتهای اجتماعی. این دادهها نهتنها کیفیت زندگی آنان را نشان میدهد، بلکه تصویر روشنی از آیندهای پیرتر برای جامعه تهران ارائه میکند. اگر فکر میکنید بعد از 60سالگی وقت آزاد زیادی پیدا میکنید، سالمندان تهرانی نظر دیگری دارند. بیشتر آنان روزهای خود را میان کارهای خانه، مراقبت از خود و کمی تماشای تلویزیون تقسیم میکنند. براساس دادههای رسمی، نیمی از شبانهروز سالمندان (حدود ۱۲ ساعت) صرف خواب، غذا خوردن و انجام کارهای شخصی میشود. این عدد با افزایش سن بیشتر هم میشود؛ برای مثال، سالمندان بالای ۷۵ سال نزدیک به ۱۳ ساعت در روز را به استراحت و مراقبت از خود اختصاص میدهند. اما وقتی نوبت به کارهای خانه میرسد، شرایط تغییر میکند. ۹۰ درصد مردان سالمند هیچ مشارکتی در کارهای خانه ندارند، درحالیکه تنها ۲۸ درصد زنان از انجام این وظایف خودداری میکنند. تقریبا ۴۰ درصد از زنان سالمند روزانه بین چهار تا ۱۰ ساعت را به آشپزی، نظافت و مراقبت از خانواده اختصاص میدهند. این دادهها نشان میدهد که بخش درخورتوجهی از بار خانه همچنان بر دوش زنان سالمند قرار دارد.
از سوی دیگر، تنها ۱۳ درصد از مردان سالمند و چهار درصد از زنان در فعالیتهای شغلی حضور دارند. میانگین ساعات کاری آنها نیز اندک است؛ مردان حدود ۱.۵ ساعت و زنان تنها یک ساعت در روز مشغول فعالیتهای اقتصادی هستند. اکثرا این کارها پارهوقت یا مشاغل کوچک خانگیاند. ورزش و فعالیت بدنی در میان سالمندان تهرانی وضعیت نگرانکنندهای دارد. تقریبا ۸۰ درصد از آنان اصلا ورزش نمیکنند؛ یعنی از هر پنج نفر، چهار نفر حتی ۱۵ دقیقه در روز فعالیت بدنی ندارند. تنها سه درصد از مردان سالمند بیش از یک ساعت در روز ورزش میکنند. وضعیت در مناطق شمال و مرکز شهر مانند نارمک، یوسفآباد و سعادتآباد کمی بهتر است، اما در جنوب تهران کمتحرکی تقریبا قاعده است. بیشتر وقت آزاد سالمندان تهرانی صرف تماشای تلویزیون، گفتوگو با خانواده و انجام کارهای سبک خانه میشود. فعالیتهایی مانند سفر، مطالعه یا حضور در فعالیتهای فرهنگی هنوز سهم کمی دارند. در جنوب و شرق پایتخت، سالمندان عمدتا روزهای خود را در خانه و با کمترین تحرک میگذرانند. پژوهش تازه مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران نشان میدهد زندگی روزانه سالمندان، در نگاه اول شبیه همه ماست: خواب، غذا، استراحت و رسیدگی به کارهای شخصی. اما بررسی جزئیات نشان میدهد تفاوتهای عمیقی وجود دارد. به طور میانگین، هر سالمند تهرانی ۱۲ ساعت از شبانهروز را صرف «خودمراقبتی» میکند. این بخش شامل خواب، خوردن غذا و رسیدگی به نیازهای شخصی است. باقی ساعات روز میان فعالیتهای ورزشی، تفریحی، فرهنگی، کارهای خانگی بدون مزد و در مواردی کارهای مزدبگیر تقسیم میشود.
این دادهها نشان میدهد حتی در دوران بازنشستگی، «فراغت کامل» آنچنان که تصور میشود، وجود ندارد و سالمندان همچنان مسئولیتهای سنگینی بر دوش دارند، بهویژه در خانه و خانواده. یکی از یافتههای مهم پژوهش مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران، نقش پررنگ زنان سالمند در کارهای خانگی بدون مزد است. به طور میانگین، زنان سالمند روزانه حدود چهار ساعت را صرف آشپزی، نظافت، مراقبت از همسر یا نوهها و دیگر امور خانه میکنند. در مقابل، مردان تنها حدود یک ساعت در روز به این فعالیتها اختصاص میدهند. این تفاوت ریشه در سنتهای ریشهدار جنسیتی دارد و نشان میدهد زنان حتی پس از بازنشستگی رسمی همچنان درگیر وظایف خانگیاند. برای بسیاری از آنان، دوران سالمندی نه فرصتی برای استراحت، بلکه ادامه چرخه تکراری خانهداری است. این وضعیت پیامدهای اجتماعی و روانی مهمی دارد؛ زنان سالمند فرصت کمتری برای مشارکت در فعالیتهای ورزشی و اجتماعی دارند که بر سلامت جسمی و روحی آنان اثر منفی میگذارد. درحالیکه انتظار میرود سالمندان پس از بازنشستگی به کارهای تفریحی یا داوطلبانه بپردازند، بخش درخورتوجهی از مردان سالمند همچنان درگیر کارهای مزدبگیر هستند. به طور میانگین، مردان سالمند روزانه حدود ۱.۵ ساعت در فعالیتهای اقتصادی حضور دارند، این عدد برای زنان تنها یک ساعت است. گرچه کم به نظر میرسد، اما برای بسیاری از خانوادهها همین درآمد اندک میتواند بخشی از هزینههای زندگی را پوشش دهد.
اشتغال مداوم سالمندان نشاندهنده فشارهای اقتصادی جامعه است. بسیاری از آنان به جای انتخاب داوطلبانه، به دلیل نیاز مالی به فعالیت ادامه میدهند. ورزش که یکی از عوامل کلیدی در سلامت و کیفیت زندگی سالمندان است، در میان مردان رواج بیشتری دارد. دادهها نشان میدهد مردان سالمند به طور متوسط دو تا سه ساعت بیشتر از زنان به فعالیتهای ورزشی، تفریحی و فرهنگی اختصاص میدهند.
این تفاوت ریشه در چند عامل دارد: محدودیت زمانی زنان به دلیل کارهای خانگی، نگاه سنتی که ورزش را برای زنان سالمند کمتر ضروری یا در دسترس میبیند و کمبود فضاهای امن برای ورزش زنان در محلات مختلف. پیامد این شکاف روشن است: سلامت جسمی و روحی زنان سالمند در معرض تهدید بیشتری قرار دارد. یافتهها نشان میدهد ۲۱.۵ درصد زنان سالمند بهتنهایی زندگی میکنند، درحالیکه این رقم برای مردان تنها ۵.۲ درصد است. علت اصلی این تفاوت، فوت یا جدایی همسر است. زنان به طور متوسط عمر طولانیتری دارند، اما این طول عمر همراه با تنهایی است. تنهایی نهتنها بر سلامت روان تأثیر میگذارد، بلکه بر نحوه گذران وقت نیز اثرگذار است. زنانی که تنها زندگی میکنند، معمولا زمان بیشتری را صرف تماشای تلویزیون و فعالیتهای فردی میکنند و کمتر در جمعهای اجتماعی حضور مییابند. تحصیلات یکی از عوامل تعیینکننده در الگوی گذران وقت سالمندان است. دادهها نشان میدهد ۳۶ درصد زنان سالمند بیسوادند، درحالیکه این رقم برای مردان تنها ۱۸ درصد است. سهم مردان دارای تحصیلات دانشگاهی به مراتب بیشتر است. این تفاوت تحصیلی آثار گستردهای دارد: مردان تحصیلکرده بیشتر در فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی حضور دارند، درحالیکه زنان بیسواد یا کمسواد زمان بیشتری را صرف کارهای خانگی یا فعالیتهای منفعلانه میکنند. سطح سواد همچنین بر توانایی استفاده از امکانات دیجیتال و ارتباطی اثر دارد؛ مردان تحصیلکرده بیشتر از اینترنت و شبکههای اجتماعی برای پرکردن وقت خود استفاده میکنند. وضعیت اقتصادی سالمندان نیز نقش مستقیم بر الگوی گذران وقت دارد. سالمندانی که وضعیت مالی بهتری دارند، بیشتر در فعالیتهای تفریحی، ورزشی و فرهنگی شرکت میکنند، درحالیکه سالمندان کمدرآمد معمولا وقت خود را در خانه و با فعالیتهای کمهزینه سپری میکنند. فقر سالمندی به معنای محرومیت از تجربههای تازه است؛ زیرا بسیاری از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی در تهران با هزینه همراه است. حتی دسترسی به پارکها و فضاهای عمومی برای سالمندانی که مشکلات حرکتی دارند یا وسیله نقلیه ندارند، دشوار است.
براساس تحقیق، ۷.۲ درصد زنان سالمند و ۵.۴ درصد مردان سالمند برای انجام امور روزمره به کمک دیگران نیاز دارند. این آمار نشان میدهد زنان بیش از مردان در معرض محدودیتهای جسمی قرار دارند. این وضعیت بار مضاعفی بر دوش خانوادهها و بهویژه دختران و عروسهای خانواده میگذارد که معمولا نقش اصلی در مراقبت از سالمندان دارند. نبود نظام رسمی مراقبت اجتماعی باعث شده این نیازها به طور کامل بر دوش خانوادهها بیفتد. گرچه پژوهش تمرکز ویژهای بر تماشای تلویزیون ندارد، اما دادههای مقایسهای نشان میدهد بخش زیادی از وقت سالمندان در خانه صرف دیدن برنامههای تلویزیونی میشود. این الگو بهویژه در میان زنان بیسواد یا کمسواد و سالمندان تنها پررنگتر است. تلویزیون برای بسیاری از آنان تنها دریچه ارتباط با جامعه است؛ اما همزمان نشانهای از انزوا و کمبود مشارکت فعالانه در اجتماع نیز محسوب میشود.
دادهها نشان میدهد خودمراقبتی (خواب و استراحت) بخش بزرگی از وقت سالمندان را پر میکند. زنان بخش مهمی از وقت خود را صرف کارهای خانگی بدون مزد میکنند، درحالیکه مردان پیوند بیشتری با فعالیتهای اقتصادی دارند. ورزش و فعالیتهای فرهنگی در میان مردان رواج بیشتری دارد و زنان بیش از مردان به تنهایی و کمک در امور روزمره نیازمند هستند. تحصیلات و وضعیت اقتصادی نقش تعیینکنندهای در کیفیت گذران وقت سالمندان دارد. دادههای پژوهش نشان میدهد بخش بزرگی از وقت سالمندان تهرانی صرف «خودمراقبتی منفعلانه» مانند خواب، استراحت و نشستن میشود. درحالیکه تحرک بدنی در میان سالمندان، بهویژه زنان، بسیار پایینتر از حد مطلوب است. پزشکان و متخصصان سالمندی بارها هشدار دادهاند که کمتحرکی یکی از عوامل اصلی بروز بیماریهای مزمن مانند دیابت، فشار خون، پوکی استخوان و مشکلات قلبی است. وقتی زنان سالمند روزانه تنها زمان محدودی را به ورزش اختصاص میدهند و عمده وقت خود را در خانه سپری میکنند، ریسک ابتلا به این بیماریها افزایش مییابد. در مقابل، مردانی که همچنان به ورزش یا کارهای پارهوقت میپردازند، از تحرک بیشتری برخوردارند و سلامت جسمیشان بهبود مییابد. با این حال، ادامه فعالیت اقتصادی برای بسیاری از مردان نه انتخابی آزادانه، بلکه ضرورت اقتصادی است که خود میتواند فشار روانی ایجاد کند. تنهایی یکی از پررنگترین واقعیتهای زندگی سالمندان تهرانی است. یکپنجم زنان سالمند تنها زندگی میکنند. تجربه جهانی نشان میدهد زندگی تنها در سالمندی با افزایش احتمال افسردگی، اضطراب و حتی اختلالات شناختی مانند زوال عقل همراه است. افسردگی در سالمندی نهتنها کیفیت زندگی فرد را پایین میآورد، بلکه هزینههای سنگینی بر خانواده و نظام سلامت تحمیل میکند. بسیاری از زنان سالمند که ساعتها تلویزیون تماشا میکنند، در واقع درگیر چرخهای از انزوا و بیانگیزگی هستند. کمبود فعالیتهای گروهی و اجتماعی نیز ذهن سالمندان را کمتر به چالش میکشد. مشارکت در فعالیتهای جمعی، مطالعه، بازیهای فکری یا گفتوگو با دیگران حافظه و توانایی شناختی سالمندان را تقویت میکند و در نبود این فعالیتها، خطر فراموشی و آلزایمر افزایش مییابد. سالمندان تهرانی نقشی دوگانه در خانواده دارند: از یک سو، به مراقبت نیاز دارند؛ از سوی دیگر، نقش حمایتی ایفا میکنند. بسیاری از زنان سالمند ساعتها وقت خود را صرف نگهداری از نوهها میکنند؛ کاری که از دید اقتصاد رسمی «بدون مزد» است اما ارزش اجتماعی و اقتصادی عظیمی دارد. این نقش حمایتی برای خانوادهها حیاتی است؛ بدون حضور سالمندان، بسیاری از زوجهای جوان نمیتوانند به کار تماموقت ادامه دهند یا هزینههای سنگین مهدکودک را بپردازند.
با این حال، بار سنگین مراقبت میتواند سالمندان را از فعالیتهای اجتماعی و فراغتی محروم کند. بخشی از مردان سالمند همچنان بهعنوان نانآور خانواده عمل میکنند که نشاندهنده شکنندگی اقتصاد خانوار در تهران است؛ جایی که حتی بازنشستگی نمیتواند پایان کار اقتصادی باشد. فقر سالمندی یکی از واقعیتهای تلخ اما کمتر دیدهشده است. سالمندانی که حقوق بازنشستگی اندکی دریافت میکنند یا فاقد مستمریاند، ناچارند الگوی گذران وقت خود را براساس کمترین هزینهها تنظیم کنند. برای این گروه، رفتن به باشگاه ورزشی، سفرهای کوتاه یا شرکت در کلاسهای آموزشی تقریبا غیرممکن است. آنها بیشتر وقت خود را در خانه سپری میکنند و تنها سرگرمیشان تلویزیون یا گفتوگوهای محدود خانوادگی است. فقر نهتنها جیب سالمندان را خالی میکند، بلکه زمان آنان را نیز میبلعد و به چرخهای از انزوا، کمتحرکی و بیماری دامن میزند.
شاید مهمترین پیامد الگوهای گذران وقت این باشد که سالمندان احساس میکنند در تصمیمگیریهای کلان جایی ندارند. در بسیاری از مصاحبههای کیفی، سالمندان گفتهاند: «هیچکس از ما نمیپرسد وقتتان را چگونه میگذرانید یا چه چیزی میخواهید». این احساس حذفشدگی اجتماعی میتواند به همان اندازه خطرناک باشد که بیماریهای جسمی. اگر سالمندان احساس کنند در حاشیه قرار گرفتهاند، اعتمادشان به جامعه و نهادهای رسمی کاهش مییابد و حتی نسلهای جوانتر نیز پیام منفی دریافت میکنند: «آینده شما هم همین است». مطالعه مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران روشن میکند سالمندان بخش جداییناپذیر از آینده این شهرند. در شرایطی که جمعیت تهران بهسرعت پیر میشود، سیاستگذاران نمیتوانند چشم خود را بر واقعیتها ببندند. مسئله تنها یک موضوع فردی یا خانوادگی نیست، بلکه یک چالش شهری و ملی است؛ زیرا الگوهای گذران وقت سالمندان بر سلامت عمومی، اقتصاد خانوادهها، هزینههای درمانی و سرمایه اجتماعی تأثیر مستقیم دارد.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.