هفت جنگ پایاننیافته و هزاران قربانی: واقعیت سیاست خارجی ترامپ
در صحنه پرتنش دیپلماسی جهانی، سخنرانی روز سهشنبه دونالد ترامپ در هشتادمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد، نمایش کاملی از سبک و سیاق سیاست خارجی او بود: لحنی هجومی، ادعاهای گزاف و نادیدهگرفتن حقوق سایر کشورها. رئیسجمهور ایالات متحده در سخنرانی ۵۷ دقیقهای خود -بیش از سه برابر زمان رسمی- به موضوعاتی چون مهاجرت، انرژیهای پاک، نقش و جایگاه سازمان ملل حمله کرد و آنها را «نیروهایی که بخش بزرگی از جهان آزاد را نابود میکنند» نامید؛


به گزارش گروه رسانهای شرق،
محسن شریفخدائی-تحلیلگر روابط بینالملل: در صحنه پرتنش دیپلماسی جهانی، سخنرانی روز سهشنبه دونالد ترامپ در هشتادمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد، نمایش کاملی از سبک و سیاق سیاست خارجی او بود: لحنی هجومی، ادعاهای گزاف و نادیدهگرفتن حقوق سایر کشورها. رئیسجمهور ایالات متحده در سخنرانی ۵۷ دقیقهای خود -بیش از سه برابر زمان رسمی- به موضوعاتی چون مهاجرت، انرژیهای پاک، نقش و جایگاه سازمان ملل حمله کرد و آنها را «نیروهایی که بخش بزرگی از جهان آزاد را نابود میکنند» نامید؛ درحالیکه هیچ اشارهای به نسلکشی در غزه، فجایع انسانی در خاورمیانه و مشکلات جهانی نکرد. تعداد اندکی از کشورها از انتقادهای ترامپ در امان ماندند. او حتی متحدان اروپایی خود را به دلیل شناسایی نمادین دولت مستقل فلسطین خطاب قرار داد و به شهردار لندن شدیدا حمله کرد. در بخشی از سخنانش، مدعی شد در دوران هشتماهه ریاستجمهوریاش موفق شده هفت جنگ را در سراسر جهان خاتمه دهد و سازمان ملل را به بیتفاوتی و ناکامی متهم کرد: «متأسفانه، در همه موارد، سازمان ملل حتی سعی نکرد در هیچیک از آنها کمکی کند». این ادعاها، بهویژه در بحبوحه بحرانهای انسانی و درگیریهای مسلحانه در خاورمیانه و دیگر نقاط جهان، نیازمند واکاوی دقیق هستند. آیا واقعا هفت جنگ پایان یافتهاند؟ نقش ایالات متحده در این بحرانها چیست؟ و آیا ادعاهای ترامپ با واقعیتهای میدانی سازگار است؟
جنگهای ادعایی؛ واقعیت یا مبالغه؟
۱. کامبوج - تایلند: درگیریهای مرزی میان کامبوج و تایلند، بهویژه در اطراف معابد تاریخی مانند پرهویهار، سالهاست که با تنشهای متناوب همراه بوده است. اگرچه آتشبسهایی با میانجیگری سازمانهای منطقهای برقرار شده، اما اختلافات ارضی هنوز حلوفصل نشدهاند و نیروهای نظامی دو کشور همچنان در حالت آمادهباش هستند. ادعای پایان کامل این مناقشه، با واقعیتهای میدانی همخوانی ندارد.
۲. کوزوو - صربستان: تنشهای سیاسی و قومی میان کوزوو و صربستان همچنان ادامه دارد. مذاکرات تحت نظارت اتحادیه اروپا و آمریکا بارها به بنبست رسیدهاند. درگیریهای پراکنده در شمال کوزوو و تحریمهای متقابل، نشان میدهند که هیچ توافق پایدار و قابل اجرایی حاصل نشده است. ادعای ترامپ درباره پایان این بحران، بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد.
۳. جمهوری دموکراتیک کنگو - رواندا: درگیریهای مرزی میان جمهوری دموکراتیک کنگو و رواندا، بهویژه در استان کیوو شمالی، همچنان یکی از بحرانهای مزمن آفریقاست. در مرکز این تنشها، گروه شبهنظامی موسوم به جنبش ۲۳ مارس قرار دارد. اعضای این جنبش که عمدتا از قوم توتسی هستند، مدعیاند دولت کنگو به تعهدات خود در توافق پایبند نبوده و به همین دلیل دوباره دست به شورش زدهاند. اگرچه مذاکراتی انجام شده، اما توافقها بیشتر نمادین بودهاند و خشونتها ادامه دارند. نقش ایالات متحده در این مناقشه نیز محدود و غیرمستقیم بوده و ادعای ترامپ درباره پایان آن، با واقعیتهای میدانی همخوانی ندارد.
۴. هند - پاکستان: تنشهای دیرینه میان هند و پاکستان، بهویژه بر سر منطقه کشمیر، بارها تا آستانه جنگ پیش رفته است. در سالهای اخیر، تبادل آتش در خط کنترل مرزی مورد مناقشه و حملات هوایی متقابل، وضعیت را بحرانی کرده بود. با این حال، برخلاف فضای سیاسی متشنج، فرماندهان نظامی دو کشور با برقراری کانالهای ارتباطی مستقیم و توافقهای امنیتی، مانع از گسترش جنگ تمامعیار شدند. نقش ارتشها در مهار تنشها، برخلاف مواضع سیاسی، نشاندهنده بلوغ راهبردی در مدیریت بحران بود. ادعای ترامپ درباره پایان این مناقشه، در حالی مطرح شد که آتشبسها شکنندهاند و هیچ توافق جامع و صلحی حاصل نشده است.
۵. مصر - اتیوپی: اختلاف بر سر احداث سد بزرگ «النهضه» بر رود نیل، یکی از پیچیدهترین مناقشات آبی در آفریقاست. مصر این سد را تهدیدی برای امنیت آبی خود میداند، درحالیکه اتیوپی آن را نماد توسعه ملی معرفی میکند. مذاکرات سهجانبه میان مصر، اتیوپی و سودان بارها بینتیجه ماندهاند. آمریکا نقش محدودی در میانجیگری داشته و هیچ توافق پایدار و قابل اجرایی حاصل نشده است.
۶. ارمنستان - آذربایجان: درگیریهای نظامی میان ارمنستان و آذربایجان بر سر منطقه قرهباغ هرچند با پیروزی آذربایجان در سال ۲۰۲۳ به پایان رسیده، اما توافقهای صورتگرفته بیشتر تحت فشار روسیه و ترکیه بوده و نقش آمریکا در آنها حاشیهای بوده است. بازگشت تنشها در مرزها و جابهجایی جمعیت، نشان میدهد که صلحی پایدار هنوز در دسترس نیست.
۷. اسرائیل - ایران: تنشهای میان اسرائیل و ایران، بهویژه در حوزه امنیت منطقهای و برنامه هستهای، نهتنها کاهش نیافته، بلکه وارد مرحلهای خطرناکتر شدهاند. تجاوز اسرائیل به خاک ایران و حملات به مراکز و تأسیسات نظامی و ترور دانشمندان هستهای، فرماندهان نظامی و مردم بیگناه که با حمایت آمریکا انجام شد. پاسخهای متقابل ایران، از جمله حملات سایبری و موشکی، سطح جدیدی از بیثباتی را در منطقه رقم زد. این اقدامات نهتنها پایان جنگ نبودند، بلکه موجب گسترش دامنه درگیریها و ادامه تجاوزات اسرائیل به خاک سوریه و قطر شدند.
نسلکشی در غزه؛ سکوت و حمایت یکجانبه آمریکا
در همین حال، بیش از 65 هزار نفر از مردم غزه -که اغلب آنها زنان و کودکان بیگناه بودند- در نتیجه حملات اسرائیل کشته شدند. زیرساختها، بیمارستانها و مدارس ویران شد و میلیونها نفر بیخانمان و آواره شدند. ترامپ با چشمپوشی از این فاجعه انسانی و حمایت یکجانبه از اسرائیل، نهتنها مانع پایان خشونتها نشد، بلکه به گسترش بحران انسانی و بیثباتی منطقه کمک کرده است.
شناسایی فلسطین توسط کشورهای غربی و واکنش ترامپ
در روزهای اخیر، کشورهای غربی از جمله بریتانیا، فرانسه، پرتغال، کانادا، استرالیا، سوئد، ایرلند، اتریش و برخی دیگر اقدام به شناسایی نمادین دولت مستقل فلسطین کردند. این اقدام دیپلماتیک میتواند گامی مهم در احقاق حقوق فلسطینیان در آینده باشد، اما ترامپ آن را نادیده گرفت و با لحنی تمسخرآمیز رد کرد.
تلاش برای دریافت جایزه صلح نوبل؛ واقعیت یا نمایش دیپلماتیک؟
در حاشیه ادعاهای ترامپ درباره پایان هفت جنگ، او بارها به طور ضمنی و آشکار خود را شایسته دریافت جایزه صلح نوبل معرفی کرده است. این تلاشها که از زمان توافقهای محدود میان اسرائیل و برخی کشورهای عربی آغاز شد، در سخنرانی اخیر او نیز بازتاب یافت. ترامپ با برجستهسازی نقش خود در کاهش تنشهای جهانی، بهویژه در خاورمیانه، سعی دارد چهرهای صلحطلب از خود ارائه دهد، درحالیکه همزمان از اقدامات نظامی اسرائیل حمایت میکند و از فجایع انسانی در غزه چشمپوشی کرده است.
این تناقض میان ادعای صلحطلبی و حمایت از خشونتهای منطقهای، پرسشهایی جدی درباره اعتبار چنین تلاشهایی برای دریافت جایزه صلح نوبل ایجاد کرده است. منتقدان معتقدند این رویکرد بیش از آنکه مبتنی بر دستاوردهای واقعی باشد، بخشی از نمایش دیپلماتیک و تبلیغاتی سیاست خارجی ترامپ است. درحالیکه هزاران غیرنظامی در جنگهای منطقهای قربانی شدهاند، تمرکز بر دریافت جایزهای نمادین، بیش از آنکه نشاندهنده تعهد به صلح باشد، بازتابی از سیاستورزی مبتنی بر خودشیفتگی، خودنمایی و تصویرسازی است.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.