|

«شرق» از نشست بی‌‌توافق در ژنو به موازات بازگشت بازرسان آژانس، اصلاح پیش‌نویس روسیه و هشدارهای متقابل تهران و واشنگتن در آستانه ضرب‌الاجل تروئیکا گزارش می‌دهد

ساعت شنی هسته‌ای‌

در روزهای منتهی به ضرب‌الاجل تروئیکا، پرونده هسته‌ای ایران بار دیگر به نقطه حساسی رسیده است؛ مجموعه‌ای از تحولات سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی هم‌زمان در جریان است که می‌تواند مسیر مذاکرات، تحریم‌ها و سطح همکاری‌های بین‌المللی با تهران را تعیین کند.

ساعت شنی هسته‌ای‌

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

در روزهای منتهی به ضرب‌الاجل تروئیکا، پرونده هسته‌ای ایران بار دیگر به نقطه حساسی رسیده است؛ مجموعه‌ای از تحولات سیاسی، دیپلماتیک و امنیتی هم‌زمان در جریان است که می‌تواند مسیر مذاکرات، تحریم‌ها و سطح همکاری‌های بین‌المللی با تهران را تعیین کند. در جدیدترین مورد، لارنس نورمن، خبرنگار وال‌استریت ژورنال مدعی شده که امروز پنجشنبه، احتمال فعال‌شدن «مکانیسم ماشه» (SnapBack) توسط سه کشور اروپایی بسیار بالاست.

گفتنی است که نشست روز سه‌شنبه در ژنو میان نمایندگان ایران، انگلیس، فرانسه و آلمان، به رغم تبادل دیدگاه‌ها، بدون دستیابی به توافق نهایی پایان یافت و تصمیم بر ادامه رایزنی‌ها گرفته شد. در این بین نیز، بازگشت نخستین گروه بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به تهران، بحث سطح همکاری‌ها، اصلاح پیش‌نویس روسیه برای تمدید شش‌ماهه مکانیسم ماشه و اظهارات مقامات بلندپایه ایران و آمریکا، از جمله رافائل گروسی و استیو ویتکاف، همگی تصویر پیچیده و چندلایه‌ای از پرونده هسته‌ای ایران ترسیم می‌کنند. عراقچی، وزیر امور خارجه ایران هم بر آمادگی تهران برای مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا تأکید کرده، مشروط بر اینکه تضمین شود در طول مذاکرات هیچ حمله‌ای رخ ندهد. او همچنین تأکید کرد پاسخ ایران به هر اقدام تجاوزکارانه، قوی‌تر از گذشته خواهد بود. ویتکاف نیز امیدوار است پرونده ایران تا پایان سال جاری حل‌وفصل شود. این مجموعه تحولات نشان می‌دهد پرونده ایران، هم یک موضوع فنی و هسته‌ای است و هم یک مسئله استراتژیک با پیامدهای سیاسی، امنیتی و منطقه‌ای.

احتمال فعال‌شدن مکانیسم ماشه و وضعیت مذاکرات ژنو

لارنس نورمن، خبرنگار وال‌استریت ژورنال، روز گذشته در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «اگر مکانیسم ماشه قرار باشد فعال شود، احتمال بسیار زیادی وجود دارد که این اتفاق امروز پنجشنبه رخ دهد». او افزود: «اگر ماشه فعال نشود، یا اوضاع به طور چشمگیری تغییر می‌کند‌ یا تمدیدی در کار خواهد بود، اما احتمال کنارگذاشتن مکانیسم ماشه بدون تمدید، در این مقطع بسیار ناچیز است». نشست ژنو میان نمایندگان ایران و سه کشور اروپایی نیز به بررسی فعال‌سازی مکانیسم ماشه اختصاص داشت. پیش از این، کشورهای اروپایی شروطی را مطرح کرده بودند؛ از جمله ازسرگیری بازرسی‌های آژانس، پاسخ‌گویی درباره ذخایر اورانیوم غنی‌شده ایران و ازسرگیری دیپلماسی، به‌ویژه با ایالات متحده.

با وجود این، جلسه بدون دستیابی به توافق نهایی پایان یافت و هر دو طرف تصمیم گرفتند رایزنی‌ها را ادامه دهند. ایران تأکید کرده است اروپا به دلیل پایبندنبودن به تعهداتش در برجام، فاقد مبنای قانونی برای فعال‌سازی ماشه است و پاسخ تهران به هر اقدام تحریمی، شدید خواهد بود. این محور نشان می‌دهد پرونده هسته‌ای ایران همچنان محل تنش و چالش بین دیپلماسی و فشارهای تحریمی است و فعال‌شدن یا نشدن مکانیسم ماشه می‌تواند مسیر مذاکرات را به طور مستقیم تحت تأثیر قرار دهد.

 بازگشت بازرسان آژانس و سطح همکاری‌ها

در میان این اتفاقات نه‌چندان مثبت، رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، اعلام کرد نخستین گروه از بازرسان این نهاد به ایران بازگشته‌اند و فعالیت‌های نظارتی به تدریج آغاز شده است. به ادعای او: «بدون نظارت آژانس، هیچ مذاکره جدی و پایدار نمی‌تواند شکل گیرد. این بازگشت پس از توقف همکاری‌ها به دلیل حملات آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران انجام شده است».

گروسی در مصاحبه با شبکه فاکس‌نیوز مدعی شد: «در ایران تأسیسات زیادی وجود دارد؛ برخی مورد حمله قرار گرفته‌اند و برخی نه. ما باید سازوکارهایی طراحی کنیم تا فعالیت‌های آژانس از سر گرفته شود. بدون این نظارت، هیچ مذاکره جدی نمی‌تواند انجام شود». دیپلمات ارشد هسته‌ای ادامه داد: «گفت‌وگوهای فنی مستمر با ایران ادامه دارد تا چارچوب همکاری‌ها پس از تحولات اخیر مشخص شود».

با وجود بازگشت بازرسان، توافق نهایی درباره سطح دسترسی بین آژانس و ایران هنوز نهایی نشده است. به گزارش آسوشیتدپرس، بازرسی‌ها فعلا محدود به تأسیساتی است که تحت تأثیر حملات آمریکا و اسرائیل قرار نگرفته‌اند. ایران پیش از این، همکاری خود با آژانس را به دلیل عملکرد گروسی در جریان حملات، به حالت تعلیق درآورده بود و گزارش‌های فنی جانبدارانه آژانس را زمینه‌ساز تجاوزها می‌دانست. اکنون‌ تهران در حال بررسی شکل همکاری‌های جدید است و انتظار می‌رود توافق نهایی به‌زودی حاصل شود. بازگشت بازرسان نه‌تنها پیش‌شرط مذاکرات هسته‌ای است، بلکه نقش حیاتی در پیشگیری از بحران‌های مشابه ژوئن و ایجاد اعتماد دیپلماتیک میان ایران و طرف‌های برجام دارد.

 موضع ایران و شرط مذاکره غیرمستقیم با آمریکا

در چنین شرایطی عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، خبر داد: «تهران آماده مذاکره غیرمستقیم با آمریکاست، مشروط بر تضمین عدم حمله نظامی در طول مذاکرات». به گفته مسئول سیاست خارجی کشورمان: «اگر تصور کنند آنچه را از طریق حملات نظامی نتوانستند به دست آورند، می‌توانند با مذاکره به دست آورند، این مذاکرات برگزار نخواهد شد». این موضع نشان‌دهنده تعادل حساس ایران میان دیپلماسی و دفاع از منافع امنیت ملی است. عراقچی تأکید کرده ایران هیچ‌گاه میز مذاکره را ترک نکرده و حتی در جریان مذاکرات قبلی، اسرائیل حمله کرده و آمریکا نیز پیوسته است. از این رو، هرگونه مذاکرات آینده، مشابه گذشته نخواهد بود و مستلزم چارچوبی جدید و تضمین امنیت است. هم‌زمان، ایران با ادامه گفت‌وگوهای فنی با آژانس و سه کشور اروپایی، تلاش می‌کند چارچوبی جدید برای مذاکرات هسته‌ای تعریف کند تا مذاکراتی عادلانه، منصفانه و بر اساس منافع مشترک شکل گیرد. این رویکرد، نشان‌دهنده اولویت ایران برای امنیت و پایبندی به دیپلماسی در عین حفظ قدرت پاسخ‌گویی است.

 نقش روسیه و اصلاح پیش‌نویس شورای امنیت

در فاصله چهار روز تا ضرب‌الاجل تروئیکا برای ارسال نامه فعال‌سازی مکانیسم ماشه، روسیه پیش‌نویس اصلاح‌شده‌ای از قطع‌نامه خود برای تمدید شش‌ماهه مکانیسم ماشه توزیع کرده است. این پیش‌نویس، اجرای هرگونه بررسی ماهوی درباره اجرای قطع‌نامه ۲۲۳۱ و برجام را به حالت تعلیق درمی‌آورد و هدف آن ایجاد فرصت برای ادامه دیپلماسی و کاهش فشارها علیه ایران است.

با این حال، به گفته لارنس نورمن، سه کشور اروپایی و ایالات متحده احتمالا این پیش‌نویس را رد خواهند کرد. لذا شاهد اصلاح پیش‌نویس توسط روس‌ها بودیم. این اقدام روسیه، هم بُعد حقوقی و هم استراتژیک دارد؛ مسکو می‌کوشد روند شورای امنیت را تحت تأثیر قرار دهد و از تشدید فشارها علیه تهران جلوگیری کند. این پیش‌نویس همچنین نشان‌دهنده اهمیت زمان در دیپلماسی هسته‌ای است و فرصتی برای حل‌وفصل اختلافات باقی می‌گذارد. این اقدام روسیه می‌تواند نقشی تعیین‌کننده در متوازن‌کردن فشارهای غرب و حفظ فرصت‌های دیپلماتیک ایفا کند، به‌ویژه در شرایطی که اروپا و آمریکا همچنان به دنبال فعال‌سازی یا تمدید مکانیسم ماشه هستند.

 چشم‌انداز بین‌المللی و اظهارات مقامات

استیو ویتکاف، مشاور رئیس‌جمهور آمریکا در امور خاورمیانه، ابراز امیدواری کرده پرونده ایران تا پایان سال جاری حل‌وفصل شود. به ادعای او: «این هفته نشست‌های طولانی درباره ایران، غزه، روسیه و اوکراین برگزار می‌کنیم و امیدواریم این پرونده‌ها پیش از پایان سال به نتیجه برسند». رافائل گروسی نیز تأکید کرده که بازگشت بازرسان و ازسرگیری فعالیت آژانس، پیش‌شرط مذاکرات جدی است. او افزود همکاری ایران با آژانس، کلید پیشگیری از بحران‌های مشابه ژوئن و ایجاد اعتماد بین‌المللی است. این اظهارات نشان می‌دهد بازیگران بین‌المللی، از آژانس گرفته تا کشورهای اروپایی و آمریکا، همچنان بر دیپلماسی و نظارت بین‌المللی تمرکز دارند، در حالی که ایران خواستار تضمین امنیتی و پایبندی کامل طرف‌ها به تعهدات است.

با وجود این، پرونده هسته‌ای ایران در نقطه‌ای قرار دارد که هر تصمیم سیاسی و دیپلماتیک، پیامدهای گسترده‌ای خواهد داشت. فعال‌شدن مکانیسم ماشه، بازگشت بازرسان آژانس، مذاکرات ژنو، اصلاح پیش‌نویس روسیه و شرط ایران برای مذاکرات با آمریکا، پنج محور کلیدی این پرونده هستند. این مجموعه تحولات نشان می‌دهد پرونده ایران نه‌تنها مسئله فنی و حقوقی، بلکه موضوعی استراتژیک و سیاسی با پیامدهای منطقه‌ای و بین‌المللی است. فشار دیپلماتیک و امنیتی، نیاز به همکاری بین‌المللی و تضمین امنیتی تهران، تداوم دیپلماسی و مراقبت از ثبات منطقه‌ای را بیش از پیش ضروری می‌کند.

 عبدالرضا فرجی‌راد: شرایط هنوز به‌گونه‌ای است که نمی‌توان آن را به معنای پایان کار تلقی کرد

در سایه مجموعه تحولات که گفته شد، عبدالرضا فرجی‌راد در گفت‌وگوی خود با «شرق» یک قرائت خوش‌بینانه نسبت به اتفاقات پیش‌رو دارد و تأکید می‌کند: «هرچند خبرهایی درباره فعال‌شدن احتمالی مکانیسم ماشه توسط خبرنگار وال‌استریت ژورنال برای امروز پنجشنبه منتشر شده، اما شرایط هنوز به‌گونه‌ای است که نمی‌توان آن را به معنای پایان کار تلقی کرد». به گفته این استاد دانشگاه و با توجه به مذاکرات تلفنی روز جمعه گذشته میان عراقچی و همتایان اروپایی و نیز نشست عصر سه‌شنبه ژنو، فرصت‌های زیادی برای حل‌وفصل مسائل باقی مانده و هنوز یک ماه کامل برای چانه‌زنی و مصالحه باقی است». کارشناس مسائل اروپا، ذیل همان نگاه خوش‌بینانه خود با اشاره به طرح‌های مختلف پیشنهادی، توضیح می‌دهد: «روسیه و اروپایی‌ها طرح‌های متفاوتی را ارائه کرده‌اند؛ یکی شامل تعلیق شش‌ماهه است و دیگری شامل شروطی برای ادامه همکاری ایران با آژانس». لذا این استاد ژئوپلیتیک باور دارد: «ایران در این میان به‌صورت قطره‌چکانی با آژانس همکاری می‌کند و این روند به‌نوعی نشان‌دهنده سیاست تهران است؛ سیاستی که اجازه می‌دهد بخشی از خواسته‌های اروپایی‌ها پاسخ داده شود، بخشی برای مذاکرات با آمریکا حفظ شود و بخشی دیگر به‌ عنوان اهرم چانه‌زنی نهایی نگه داشته شود».

به زعم فرجی‌راد: «اقدام ایران برای ورود بازرسان آژانس به کشور در واقع چراغ سبزی برای همکاری با غرب است؛ هرچند اروپایی‌ها هنوز به ‌طور کامل قانع نشده‌اند و عقب‌نشینی‌هایی که ایران در مذاکرات اخیر انجام داده، به نظر نمی‌رسد که موجب رضایت کامل طرف مقابل شده باشد». تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل همچنین تصریح می‌کند: «نقش اسرائیل در این میان نباید نادیده گرفته شود. اسرائیل با نفوذ قدرتمند در آمریکا، می‌تواند مسیر مذاکرات و تعاملات بین ایران و غرب را تحت تأثیر قرار دهد و حتی در تعیین چارچوب بحران و احتمال جنگ، بازیگر اصلی باشد». مفسر ارشد حوزه سیاست خارجی در تشریح این موضوع می‌گوید: «لابی اسرائیل در آمریکا، به‌ویژه در دوره اخیر ریاست‌جمهوری ترامپ، بر مسئله غنی‌سازی سه درصد ایران تأثیرگذار بوده است، هرچند‌ برای ترامپ خود مسئله غنی‌سازی اهمیت کلان نداشت و هدف اصلی او حصول توافق بود. با این حال، شرایط امروز متفاوت است و انتخابات سنا و فشارهای لابی اسرائیل می‌تواند نقشی تعیین‌کننده داشته باشد». فرجی‌راد ادامه می‌دهد: «چشم‌انداز مذاکرات، به‌ویژه مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا، همچنان مبهم است. هرچند ایران اعلام آمادگی کرده که مذاکرات غیرمستقیم را آغاز کند به شرط عدم حمله، اما عدم حصول توافق فوری با اروپا باعث شده‌ فضای داخلی و بازار واکنش‌های منفی نشان دهند و احتمال افزایش تنش و درگیری نظامی را تقویت کنند».

‌به گفته کارشناس مسائل اروپا: «ایران با احتیاط و به‌صورت مرحله‌ای به آژانس اجازه فعالیت داده و همچنان بخشی از امتیازات اصلی را برای مذاکرات نهایی با آمریکا نگه داشته است». با چنین برداشتی، او معتقد است: «ایران به دنبال ایجاد تعادل بین نشان‌دادن آمادگی همکاری با غرب و حفظ توان چانه‌زنی خود در مذاکرات است. در این مسیر، چراغ سبز ایران محدود و مشروط است و فقط در صورتی که اروپایی‌ها همکاری واقعی نشان دهند، امکان گسترش همکاری‌ها وجود دارد». این استاد ژئوپلیتیک همچنین به تحلیل نقش ایالات متحده در بحران اشاره می‌کند و یادآور می‌شود: «با توجه به شرایط داخلی و انتخابات پیش‌رو کنگره، دولت ترامپ نمی‌تواند به ‌طور کامل اجازه حمله به ایران یا حمایت یک‌جانبه از اسرائیل را بدهد. واقعیت آن است که واشنگتن تلاش می‌کند هم‌زمان منافع داخلی و بین‌المللی خود را مدیریت کند و از واردشدن به جنگ مستقیم با ایران اجتناب کند، چراکه این امر می‌تواند پیامدهای سیاسی و اقتصادی گسترده‌ای داشته باشد».

‌در نهایت، فرجی‌راد نتیجه‌گیری می‌کند: «وضعیت فعلی بسیار شکننده است و تمدید احتمالی شش‌ماهه مکانیسم ماشه فقط زمان بیشتری برای تصمیم‌گیری ایران، اروپا و روسیه فراهم می‌کند». به باور او: «ایران هنوز برنامه جامع و مشخصی برای خروج از بحران ندارد و این معادله فقط می‌تواند محدود به چهار ماه آینده باشد تا پایان سال میلادی؛ زمانی که تکلیف نهایی برنامه هسته‌ای ایران، مذاکرات با اروپا و وضعیت جنگ اوکراین روشن خواهد شد». به این ترتیب، تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل معتقد است: «آینده بحران هسته‌ای ایران‌ تا حد زیادی به تعادل بین چراغ سبزهای محدود ایران، فشارهای اروپایی، نقش اسرائیل و ملاحظات داخلی آمریکا وابسته است و هیچ‌یک از طرف‌ها نمی‌توانند به‌تنهایی مسیر بحران را کنترل کنند».

 فریدون مجلسی: هر روز که می‌گذرد، هزینه‌های ایران بیشتر خواهد شد

فریدون مجلسی، دیگر کارشناسی بود که درست بر‌خلاف نگاه خوشبینانه فرجی‌راد، یک باور بدبینانه به تحولات پیش‌رو دارد. دیپلمات اسبق کشور، در گپ‌و‌گفت خود با «شرق» از وضعیت مذاکرات هسته‌ای و چشم‌انداز روابط ایران با غرب، تصویری نه‌چندان امیدوارکننده ارائه می‌دهد و به زعم او: «هرچند ایران در ماه‌های اخیر تلاش کرده است با نشان‌دادن انعطاف محدود، از شدت فشارها بکاهد، اما واقعیت این است که مسیر تحولات به‌گونه‌ای پیش می‌رود که آینده‌ای روشن برای عبور از بحران فعلی متصور نیست».

‌این مفسر ارشد حوزه سیاست خارجی با اشاره به روندهای جاری‌ می‌گوید: «غرب عملا به دنبال بهانه‌ای برای فشارهای بیشتر است و مکانیسم ماشه تنها یکی از ابزارهایی است که در اختیار دارد». بنابراین او معترف است «هرازگاهی صحبت از تعلیق یا تمدید موقت مطرح می‌شود و اکنون روسیه با توزیع پیش‌نویس قطع‌نامه اصلاح‌شده خود در میان اعضا شورای امنیت، به دنبال این هدف (تمدید شش‌ماهه مکانیسم ماشه) است، اما در نهایت آنچه اهمیت دارد، عزم اروپا و آمریکا برای تحت فشار قرار‌دادن تهران است». به گفته تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل، «حتی اگر فرصتی چندماهه هم به ایران داده شود، این تنها یک زمان خریداری‌شده است که بحران را عقب می‌اندازد، نه اینکه آن را حل کند».

دیپلمات اسبق کشور در ادامه تحلیل خود تصریح می‌کند: «در همه طرف‌ها، چه ایران و چه اروپا و آمریکا، اراده‌ای جدی برای توافقی بلندمدت و پایدار وجود ندارد». با چنین برداشتی، او تأکید دارد:‌ «فضای جهانی پس از جنگ اوکراین و بحران‌های منطقه‌ای پس از هفتم اکتبر و نیز جنگ 12‌روزه به‌گونه‌ای تغییر کرده است که هر‌گونه همکاری با تهران برای غرب پرهزینه ارزیابی می‌شود و طبیعی است که طرف مقابل، در چنین شرایطی‌ به جای امتیاز‌دادن به ایران، به دنبال تشدید فشارها باشد‌». به گفته مفسر ارشد حوزه سیاست خارجی، «ایران در این میان با مشکلات داخلی و خارجی متعددی مواجه است». او توضیح می‌دهد: «از یک‌ سو اقتصاد کشور تحت تأثیر تحریم‌ها فرسوده شده و از سوی دیگر، بازار به هر خبر منفی در مذاکرات واکنش سریع و منفی نشان می‌دهد». این شرایط، به باور مجلسی‌ «شکنندگی موقعیت ایران را افزایش داده و ابزار فشار غرب را کارآمدتر می‌کند‌». تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل‌ در ادامه با اشاره به نقش مخرب اسرائیل‌ معتقد است: ‌«نفوذ این رژیم در آمریکا بیش از هر زمان دیگری پررنگ شده و توانسته است سیاست‌های واشنگتن در قبال ایران را سخت‌گیرانه‌تر کند».

لذا او تصریح می‌کند که «حتی اگر در کاخ سفید اراده‌ای برای گشایش وجود داشته باشد، فشار لابی اسرائیل در کنگره و بر فضای سیاسی آمریکا مانع از هرگونه عقب‌نشینی واقعی خواهد شد». دیپلمات اسبق کشور همچنین با تردید به کارآمدی ابزارهای ایران در مذاکرات نگاه می‌کند و بر این باور است که «به رغم بازگشت بازرسان، تاکتیک‌هایی همچون همکاری مشروط با آژانس یا حفظ بخشی از اورانیوم غنی‌شده برای چانه‌زنی نهایی‌ یا اطلاعات قطره‌چکانی در‌خصوص فعالیت‌های هسته‌ای در نهایت نمی‌تواند غرب را وادار به عقب‌نشینی کند». مجلسی متذکر می‌شود: «چنین رویکردی ممکن است تنها برای کوتاه‌مدت کارساز باشد، اما در بلندمدت خطر کشیده‌شدن پرونده ایران به فصل هفتم شورای امنیت را افزایش می‌دهد‌». مفسر ارشد حوزه سیاست خارجی در بخش دیگری از گفت‌وگوی خود با «شرق» یقین دارد‌ «تا زمانی که راه‌حلی جامع و جدی برای خروج از بن‌بست فعلی ارائه نشود، چشم‌انداز مذاکرات روشن نخواهد بود» و به باورش «حتی اگر شش ماه یا یک سال هم زمان خریده شود، بحران در نهایت پابرجا می‌ماند و هر روزی که می‌گذرد، هزینه‌های ایران بیشتر خواهد شد‌». به این ترتیب، تصویر بدبینانه فریدون مجلسی، برخلاف برخی نگاه‌های محتاطانه یا امیدوارانه دیگر تحلیلگران، هشداری است درباره آینده‌ای مبهم که در آن فشارهای خارجی و محدودیت‌های داخلی دست در دست هم داده‌اند و چشم‌انداز توافق پایدار را دور از دسترس نشان می‌دهند.

 رحمن قهرمانپور: مسیر پیش‌رو همچنان پرچالش، اما باز است

رحمن قهرمانپور دیگر کارشناسی بود که در گفت‌وگویش با «شرق» و ذیل نگاهی متوازن، تحولات را ارزیابی کرد؛ به‌گونه‌ای که‌ نه خوش‌بینی فرجی‌راد را دارد و نه از نگاه بدبینانه مجلسی در تحلیلش خبری هست. این استاد دانشگاه با قرائت میانه خود تأکید می‌کند:‌ «شرایط امروز دیپلماسی هسته‌ای ایران را باید در مجموعه‌ای از اتفاقات خوب و بد دید؛ چراکه واقعیت‌ها هم‌زمان حامل نشانه‌هایی از فرصت و تهدید هستند‌». تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل در توضیح تازه‌ترین تحولات می‌گوید:‌‌ «بازگشت بازرسان آژانس به تهران، ارائه پیش‌نویس اصلاح‌شده روسیه برای تمدید شش‌ماهه تعلیق مکانیسم ماشه‌ و در عین حال مواضع صریح اروپایی‌ها، همه نشان می‌دهد که پرونده وارد مرحله‌ای حساس شده است‌». لذا به گفته او، «اگرچه احتمال فعال‌شدن مکانیسم ماشه همچنان بالاست، اما در عین حال‌ فرصت‌هایی نیز برای کاهش تنش و گشودن مسیر گفت‌وگو باقی مانده است‌».

مفسر ارشد حوزه سیاست خارجی، با اشاره به مذاکرات ژنو میان ایران و سه کشور اروپایی، معتقد است ‌«هرچند تبادل نظر جدی صورت گرفته، اما اختلافات بر سر شروط اصلی همچنان پابرجاست. اروپا خواستار مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا، توقف کامل غنی‌سازی و دسترسی گسترده‌تر بازرسان آژانس به برخی سایت‌هاست؛ در‌حالی‌که تهران این موارد را غیرقابل قبول می‌داند‌». به گفته قهرمانپور، «همین شکاف باعث شده که چشم‌انداز توافق در کوتاه‌مدت چندان روشن نباشد». این استاد دانشگاه در ادامه تأکید دارد:‌ «نباید همه تحولات را در قالب شکست یا بن‌بست تفسیر کرد. حتی اگر شاهد ارسال نامه تروئیکای به شورای امنیت باشیم، به معنای فعال‌شدن مکانیسم ماشه و پایان کار نیست؛ چون یک ماه تا بازگشت تحریم‌ها و قطع‌نامه‌ها فرصت هست». ضمنا به باور او، «تمدید شش‌ماهه مکانیسم ماشه می‌تواند دو کارکرد مهم داشته باشد؛ نخست، کاهش احتمال درگیری نظامی در کوتاه‌مدت‌ و دوم، ایجاد فرصت برای اجماع داخلی در ایران بر سر نوع توافق احتمالی با آمریکا یا اروپا».

تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل توضیح می‌دهد:‌ «یکی از مشکلات اصلی امروز، نبود اجماع روشن در داخل ایران درباره نحوه مواجهه با خواسته‌های غرب است». وی اعتقاد دارد ‌«در صورت تمدید، این شش ماه اضافه‌ اگر حاصل شود، می‌تواند زمینه گفت‌وگو و هم‌گرایی بیشتر در سطح حاکمیت را فراهم کند؛ چیزی که بدون آن، امکان رسیدن به توافقی پایدار بسیار دشوار خواهد بود‌». مفسر ارشد حوزه سیاست خارجی‌، ‌به نقش اسرائیل در این معادلات نیز ورود می‌کند. به گفته او، «نباید تصور کرد که اسرائیل به تنهایی می‌تواند بازی را تعیین ‌یا مکانیسم ماشه را فعال کند. تجربه گذشته نشان داده که حتی با وجود مخالفت تل‌آویو با برجام، عملیات مستقیمی برای برهم‌زدن توافق انجام نداد‌».

قهرمانپور یادآور می‌شود: ‌«اگر توافقی میان ایران و آمریکا به دست آید، حتی اسرائیل نیز به سختی می‌تواند آن را به هم بزند؛ زیرا آمریکا تلاش خواهد کرد‌ از آن توافق صیانت کند». در نهایت تحلیلگر حوزه بین‌الملل بر این نکته تأکید می‌کند که «فضای فعلی پرونده هسته‌ای ایران بیش از هر چیز‌ نیازمند نگاه واقع‌گرایانه است»؛ زیرا به باور او، «نه می‌توان با خوش‌بینی مطلق از نزدیک‌بودن توافق سخن گفت و نه باید همه‌ چیز را در مسیر بن‌بست قطعی دانست. به همین دلیل، مسیر پیش‌رو همچنان پرچالش اما باز است». مسیری که به گفته رحمن قهرمانپور، «تنها با مدیریت دقیق داخلی و هوشمندی دیپلماتیک می‌تواند به نتیجه‌ای کم‌هزینه‌تر برای ایران ختم شود».

 جاوید قربان‌اوغلی: پیش‌بینی قطعی درباره آینده برجام و احتمال فعال‌شدن مکانیسم ماشه ممکن نیست‌

جاوید قربان‌اوغلی‌ دیگر کارشناسی بود که در گپ‌و‌گفت خود با «شرق» تلاش کرد تصویری واقع‌گرایانه و به دور از شعار از آنچه در آستانه ضرب‌الاجل اروپایی‌ها می‌گذرد، ترسیم کند. به باور این دیپلمات باسابقه، «پیش‌بینی قطعی درباره آینده برجام و احتمال فعال‌شدن مکانیسم ماشه ممکن نیست، اما آنچه مسلم است، این است که فشار اروپایی‌ها با پشتیبانی آمریکا و لابی اسرائیل در بالاترین سطح خود قرار دارد‌». او می‌گوید:‌‌ «ایران در این شرایط هم‌زمان چند مسیر را دنبال می‌کند؛ نخست‌ رایزنی نزدیک با روسیه و چین، دوم‌ اعطای مجوز به بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای بازگشت به تهران‌ و سوم‌ اعلام آمادگی مشروط برای مذاکرات غیرمستقیم با آمریکا». این اقدامات به تعبیر سفیر اسبق ایران در آفریقای جنوبی، «بخشی از استراتژی ایران برای مدیریت فشارها و خرید زمان است».

تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل یادآور می‌شود:‌ «از منظر حقوقی، بازگشت به مکانیسم ماشه به آن سادگی که اروپایی‌ها تبلیغ می‌کنند، نیست. بر‌اساس بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام و نیز مواد ۱۱ و ۱۲ قطع‌نامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، اروپایی‌ها باید در کمیسیون مشترک در سطح معاونان وزیر ثابت کنند که ایران مرتکب نقض آشکار و اساسی تعهدات شده است». معاونت پیشین آفریقای وزارت خارجه تأکید دارد: ‌‌«چنین ادعایی دشوار است؛ چرا‌که ایران مدعی است هیچ تخلف جدی‌ای از برجام انجام نداده و در مقابل، این آمریکا و اروپایی‌ها بوده‌اند که با خروج از توافق و عدم اجرای تعهدات خود، عملا ناقض اصلی محسوب می‌شوند».

این مفسر ارشد حوزه سیاست خارجی در ادامه به پیشنهاد روسیه برای تمدید شش‌ماهه وضعیت فعلی و توزیع پیش‌نویس قطع‌نامه در شورای امنیت می‌پردازد و نسبت به کارآمدی آن ابراز تردید می‌کند. به گفته قربان‌اوغلی، «هر قطع‌نامه‌ای که مسکو در شورای امنیت ارائه دهد باید رأی‌گیری شود، اما احتمال وتوی آن توسط آمریکا، انگلیس یا فرانسه بالاست». از همین‌رو، او تمدید را تنها در قالب یک «توافق سیاسی» میان ایران و سه کشور اروپایی ممکن می‌داند، نه از طریق مکانیسم رسمی شورای امنیت‌‌. به عقیده این دیپلمات، «ایران چندان علاقه‌ای به تمدید ندارد؛ زیرا شش ماه بعد دوباره همان وضعیت و همان فشارها تکرار خواهد شد».

سفیر اسبق ایران در آفریقای جنوبی، در بخش دیگری از سخنان خود، مسئولیت اصلی وضعیت کنونی را متوجه اروپا می‌داند و تصریح می‌کند:‌ «اروپایی‌ها همراه با آمریکا و اسرائیل، با سکوت در برابر حملات نظامی و حتی حمایت عملی از آنها، روح برجام و قطع‌نامه ۲۲۳۱ را نقض کرده‌اند». به گفته او، «گزارش اخیر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس‌ نیز بر مبنای داده‌های سیاسی و با استناد به ادعاهای اسرائیل تنظیم شده و فاقد پشتوانه فنی جدی بوده است». قربان‌اوغلی‌ ‌این رویکرد را «نشانه‌ای روشن از سیاسی‌شدن پرونده هسته‌ای ایران می‌داند». معاون پیشین آفریقای وزارت خارجه در عین حال تأکید می‌کند:‌ «در دنیای سیاست، توازن قوا تعیین‌کننده‌تر از مباحث حقوقی است». به تعبیر وی، «حتی اگر از منظر حقوقی دست ایران پر باشد، باز هم طرف مقابل با تکیه بر قدرت سیاسی و نظامی می‌تواند مسیر را به‌گونه‌ای پیش ببرد که تهران ناچار به امتیازدهی شود‌». قربان‌اوغلی با انتقاد از اظهارات عباس عراقچی مبنی بر مشروط‌کردن مذاکرات به «تضمین عدم حمله آمریکا»، این شرط را غیرواقع‌بینانه می‌داند؛ زیرا در نظام بین‌الملل هیچ تضمین قابل اجرائی برای جلوگیری از اقدام نظامی وجود ندارد.

تحلیلگر برجسته سیاست خارجی در پایان راه‌حلی متفاوت را پیشنهاد می‌دهد و به باور او، «ایران باید با رویکردی فعالانه، موضوع حملات اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هسته‌ای خود را در دستور کار آژانس و شورای امنیت قرار دهد و تأکید کند که با تخریب زیرساخت‌های هسته‌ای، اساسا موضوع تسلیحاتی‌شدن برنامه هسته‌ای ایران موضوعیت خود را از دست داده است». به بیان او، «اگر طبق ادعای ترامپ تأسیسات هسته‌ای ما نابود شده باشند، دیگر بهانه‌ای برای فشار و تهدید باقی نمی‌ماند و ایران می‌تواند در این چارچوب ابتکار عمل را بازپس گیرد‌». به این ترتیب، روایت جاوید قربان‌اوغلی از تحولات جاری نه یک نگاه خوشبینانه به امکان توافق فوری است و نه تسلیم‌‌شدن در برابر سناریوهای بدبینانه. او بر پیچیدگی‌های حقوقی و سیاسی پرونده تأکید می‌کند، مسئولیت وضعیت موجود را بیش از همه متوجه اروپا می‌داند و در عین حال بر ضرورت واقع‌گرایی ایران در سیاست خارجی و استفاده از ابزارهای دیپلماتیک برای خنثی‌سازی فشارها تأکید دارد.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.