بررسی ضرورت گواهی سلامت روان برای رانندگی
دیروز محاکمه قاتل الهه حسیننژاد به صورت غیرعلنی برگزار شد. قاتل معتقد بود کاری که نباید بشود، شده و او را جادو کردهاند. این مرد قاتل که پس از ۱۰ روز پیگیری مردم و پلیس پیدا شد، دارای سابقه کیفری بوده؛ آنهم درحالی که راننده تاکسی اینترنتی بوده است.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
دیروز محاکمه قاتل الهه حسیننژاد به صورت غیرعلنی برگزار شد. قاتل معتقد بود کاری که نباید بشود، شده و او را جادو کردهاند. این مرد قاتل که پس از ۱۰ روز پیگیری مردم و پلیس پیدا شد، دارای سابقه کیفری بوده؛ آنهم درحالی که راننده تاکسی اینترنتی بوده است. وجود او و قتلی که انجام داد، سبب شد برخی کاستیهایی که وجود دارد عیان شود؛ مثلا اینکه چرا تاکسی اینترنتی در ابتدا همکاریاش را مخفی کرد؟ یا چرا در حالی که نیروی انتظامی مسئول رصد سابقه افراد است، این فرد با وجود حکم، مشکلی برای ادامه همکاری نداشته است؟ مطالبات زیادی هم مطرح شد؛ فردی که سابقه ضربوشتم و خشونت خانگی با همسر و فرزندانش را داشته، چرا اینقدر ایمن است؟ چرا پلیس سالانه یا شش ماه یک بار سابقه افراد را رصد نمیکند؟ در این میان، اطمینان از سلامت روان در مشاغلی همچون رانندگی جزء مطالبات بود.
اتفاق مهم برای دریافت گواهی رانندگی
اعلام شده است هیئت وزیران آییننامه صدور انواع گواهینامههای رانندگی را تغییر دادهاند و شرط جدیدی به آن اضافه کردهاند. این شرط جدید ارائه گواهی سلامت روان است که به عنوان یکی از شروط اصلی دریافت گواهینامه رانندگی در کشور الزامی است. طبق ماده ۳ این آییننامه، متقاضیان گواهینامه باید علاوه بر معاینات جسمی و بیناییسنجی، گواهی سلامت روانی خود را از مراکز پزشکی صلاحیتدار که مورد تأیید وزارت بهداشت و سازمان پزشکی قانونی هستند، دریافت و ارائه کنند. این الزام شامل تمامی انواع گواهینامهها از جمله پایه سوم، ویژه، موتورسیکلت و... میشود.
در ماده ۹ از پیوست ۲ آییننامه، بهصراحت به ارزیابی اختلالات روحی و روانی (اختلالات اعصاب و روان) به عنوان یکی از معیارهای مهم احراز سلامت جسمانی و روانی رانندگان اشاره شده است. این ارزیابیها باید براساس دستورالعملهای اجرائی وزارت بهداشت و با هماهنگی نیروی انتظامی انجام شود.
امنیت در خیابان و جاده
هرچند در گفتوگوی خبرگزاری مهر با یک افسر نیروی انتظامی، ابراز امیدواری شده این شرط یعنی سلامت روان رانندگان، نقش مهمی در کاهش تصادفات جادهای داشته و ایمنی تردد در جادهها به طور درخور توجهی افزایش یابد، اما به نظر میرسد این شرط بتواند خیابانها را نیز از لوث وجود رانندگانی نظیر قاتل الهه حسیننژاد پاک کند و امنیت بیشتری در خیابانها نصیب زنان و فرزندان بشود.
ماجرای پیچیده بررسی روان
حالا پرسش این است که چگونه میتوان سلامت روان افراد را بررسی کرد؟ آیا فردی که درگیر افسردگی، اضطراب یا نوسانات خلقی است، میتواند ایمن براند؟ هاله شاهد، روانشناس، در این زمینه مینویسد: «در خیابانهای شلوغ شهر، آنجا که تصمیمی در کسری از ثانیه میتواند مرز میان زندگی و مرگ باشد، کمتر کسی به روانِ پشت فرمان میاندیشد. همهچیز ظاهرا با مهارت فنی، تسلط بر کلاچ و فرمان یا دقت در آینه خلاصه میشود.
بااینحال، پژوهشها میگویند ماجرا پیچیدهتر است؛ روانِ زخمی الزاما ناتوان نیست. اگرچه این موارد هشداردهندهاند، اما پاسخ درست، ممنوعیت کلی رانندگی برای افراد دارای اختلال روانی نیست. مروری نظاممند بر بیش از ۵۰ مطالعه علمی (Unsworth et al., 2017) نشان داده است عملکرد رانندگی در این گروهها بسیار متغیر است». او با بیان مثال مینویسد: «برخی مبتلایان به اختلال شخصیت یا اختلالات خلقی شدید، در معرض خطر بیشتر سوانحاند، اما افرادی با اسکیزوفرنی کنترلشده یا افسردگی خفیف، در صورت دریافت درمان مناسب، عملکردی نزدیک به جمعیت عمومی دارند. علاوه بر این، بسیاری از بیماران روانپزشکی، بدون الزام قانونی، خودتنظیمی در رانندگی را پیش میگیرند؛ رانندگی را محدود یا متوقف، مسیرهای سادهتر را انتخاب میکنند یا زمانهای پرترافیک را کنار میگذارند». این روانشناس گام را فراتر میبرد و معتقد است: «مسئله اما اینجاست: هیچ سازوکار رسمیای برای ارزیابی صلاحیت روانی برای رانندگی وجود ندارد.
روانپزشکان اغلب خود را فاقد ابزار لازم برای قضاوت درباره توانمندی رانندگی میدانند. توصیههایشان معمولا به اثر داروها محدود میشود، نه به ارزیابی مهارتهای شناختی و رفتاری در جاده. آزمونهای رانندگی واقعی در این زمینه بسیار دقیقتر از مصاحبهها و پرسشنامهها عمل میکنند، اما کمتر اجرا میشوند. نمیتوان فقط براساس یک برچسب تشخیصی، حق رانندگی را از کسی گرفت یا به او داد. روان انسان، پیچیده و سیال است.
فردی با سابقه افسردگی ممکن است با درمان، بسیار مسئولتر از فردی بدون هیچ تشخیص رسمی باشد». همچنین یک حقوقدان به مهر گفته است: «بدون تبیین دقیق مفهوم سلامت روان، میتواند منشأ سوءتفاهم، تضاد در تشخیص و حتی صدور گواهیهای فاقد اعتبار واقعی باشد». هوشنگ مقبولی در ادامه گفت: «فردی ممکن است در جامعه رفتار معمولی داشته باشد، اما در یک موقعیت خاص، خودداریها و قیدوبندهایی را که برای خود تعریف کرده است، کنار بگذارد و رفتار متفاوتی بروز دهد؛ یعنی آن روی دیگر شخصیت خود را که تا پیش از آن پنهان مانده بود، آشکار کند».
چالشهای اعتبار گواهی سلامت روان
پس شاید بهسادگی نتوان روانهای ناآرام را شناسایی کرد، اما دلیل نمیشود که در این راه قدم برنداشت و با این اقدام مثبت نیروی انتظامی مخالفت کرد. هرچند «هاله شاهد» یک پیشنهاد آرمانی نیز دارد و معتقد است: «صلاحیت رانندگی باید با نگاه بینرشتهای، آزمونهای جامع و گفتوگو میان حرفهها (روانپزشک، روانشناس، پلیس و قانونگذار) سنجیده شود، نه با تعمیمها و قضاوتهای ذهنی. روانی که در اضطراب غرق شده، لزوما ناتوان نیست و روانی که آرام میکند، همیشه ایمن نیست. رانندگی ترکیبی است از ادراک، توجه، واکنش و مسئولیتپذیری. برای داوری منصفانه درباره توانایی افراد دارای اختلالات روان، به پژوهشهای دقیقتر، ابزارهای اندازهگیری واقعیتر و در نهایت درک انسانیتر نیاز داریم».
ارائه گواهی سلامت روان گام اولیه و مثبتی است حداقل برای امنکردن بخشی از خیابانها و جادهها. هرچند میدانیم برای به ثمر رسیدن این اطلاحیه و اجرائیشدن آن، زمان زیادی نیاز است.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.