|

نجات آفتابگردان‌ها

آنچه می‌توانیم از موزه‌ها در جنگ جهانی دوم بیاموزیم

از مقاله آنچه می‌توانیم از موزه‌ها در جنگ جهانی دوم بیاموزیم، نوشته: میراندا گابوت (Miranda Gabbott) و داستان نجات آفتابگردان‌های ونگوگ در جنگ جهانی دوم نوشته مارتین بیلی (Martin Bailey). به طور خلاصه در این مطلب نگاهی می‌اندازیم به چگونگی سازگاری نهادهای هنری با محدودیت‌های دوران جنگ از تورهای بدون نقاشی تا بازی‌های کودکانه و نجات تابلوی آفتابگردان‌های ونگوگ.


نجات آفتابگردان‌ها

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

ترانه سلطانی

 

از مقاله آنچه می‌توانیم از موزه‌ها در جنگ جهانی دوم بیاموزیم، نوشته: میراندا گابوت (Miranda Gabbott) و داستان نجات آفتابگردان‌های ونگوگ در جنگ جهانی دوم نوشته مارتین بیلی  (Martin Bailey). به طور خلاصه در این مطلب نگاهی می‌اندازیم به چگونگی سازگاری نهادهای هنری با محدودیت‌های دوران جنگ از تورهای بدون نقاشی تا بازی‌های کودکانه و نجات تابلوی آفتابگردان‌های ونگوگ.

در دوران جنگ جهانی دوم، نهادهای هنری اروپا با وجود تهدیدهای شدید ناشی از بمباران، ناامنی و مهاجرت، توانستند با خلاقیت و انعطاف‌پذیری به فعالیت خود ادامه دهند و حتی در دل تاریکی، نوری از فرهنگ و زیبایی را روشن نگه دارند. مقاله‌ای که در ادامه خلاصه می‌شود، نگاهی دارد به چند نمونه از این مقاومت‌های هنری. در سال ۱۹۴۳، تالارهای موزه ارمیتاژ سن‌پترزبورگ خالی از آثار هنری بودند، اما تورهای راهنمایان همچنان ادامه داشت. پاولو گوبچفسکی، یکی از راهنمایان موزه، با استفاده از حافظه خود و توصیف دقیق نقاشی‌های غایب، مخاطبان -ازجمله سربازانی که اغلب نخستین بارشان بود پا به موزه می‌گذاشتند- را در سفری ذهنی از میان شاهکارهای هنری همراهی می‌کرد. قاب‌های خالی روی دیوارها به نمادی از تداوم و ایمان به بازگشت زیبایی بدل شدند. این ابتکار ساده اما عمیق، بعدها در حافظه جمعی جایگاه افسانه‌ای یافت.

در لندن، موزه جفری (که اکنون با نام «موزه خانه» شناخته می‌شود)، در بحبوحه جنگ به پناهگاهی برای کودکان بدل شد. با بازگشت بسیاری از کودکان مهاجر به شهر، نیاز به فضایی امن برای بازی و آموزش احساس می‌شد. مولی هریسون، سرپرست وقت موزه، با ایجاد کارگاه‌های صنایع‌ دستی و جذب هنرمندان پناهنده، موزه را به مرکزی زنده برای خلاقیت و رشد کودکانه تبدیل کرد. در مسکو، نگارخانه ترتیاکوف با جابه‌جایی آثار خود به نووسیبیرسک در سیبری، نه‌تنها از آثار محافظت کرد، بلکه مأموریت آموزشی خود را نیز گسترش داد.

در مسیر انتقال، کارکنان گالری در ایستگاه‌های راه‌آهن، مدارس و پادگان‌ها توقف می‌کردند و برای هزاران نفر درباره تاریخ و زیبایی هنر روسی سخنرانی می‌کردند. بیش از هزارو 500 سخنرانی برای ۸۰ هزار نفر برگزار شد؛ اقدامی بی‌سابقه برای ترویج فرهنگ در زمان جنگ. نگارخانه ملی لندن نیز گنجینه‌های خود را به معدن تخته‌سنگی در ولز منتقل کرد. با این حال، از سال ۱۹۴۲ به بعد، هر ماه یک اثر از تبعید بازمی‌گشت و در نمایشگاهی کوچک در لندن به نمایش درمی‌آمد. این ابتکار نه‌تنها تداوم فعالیت گالری را تضمین کرد، بلکه بازدیدهای چشمگیری به همراه داشت؛ در برخی موارد تا ۳۰ هزار نفر برای تماشای تنها یک تابلو به نمایشگاه می‌آمدند. در جنگ جهانی دوم، کارکنان این نهادها تلاش کردند لحظاتی از آرامش و گریز از واقعیت را برای مخاطبان فراهم کنند؛ تلاشی که حتی در شرایطی که پرداختن به هنرهای زیبا غیرواقعی به نظر می‌رسید، به طرز معناداری موفق بود.

روایت‌های شگفت‌انگیز از نجات «آفتابگردان‌ها»ی ون‌گوگ از جنگ جهانی دوم

ون‌گوگ در آگوست ۱۸۸۸، درحالی‌که منتظر رسیدن همکارش پل گوگن بود، چهار طبیعت بی‌جان با موضوع آفتابگردان‌ها کشید. دو اثر برجسته در این مجموعه دسته‌گل‌هایی بزرگ را نشان می‌دهند. یکی با پس‌زمینه فیروزه‌ای (اکنون در مونیخ) و دیگری با پس‌زمینه زرد (اکنون در لندن). بسیاری از موزه‌های آلمان در اواخر دهه ۱۹۳۰ مجبور شدند آثار ون‌گوگ خود را بفروشند تا ارز خارجی برای رژیم نازی تأمین کنند. دراین‌میان شش نقاشی از ون‌گوگ از موزه‌های برلین، فرانکفورت، کلن و مونیخ واگذار شد. ا‌زجمله پرتره خودنگاره مونیخ که اکنون در موزه هنر دانشگاه هاروارد نگهداری می‌شود. اما «آفتابگردان‌ها»ی مونیخ، متعلق به مجموعه «نویه پیناگوتک»، از این سرنوشت در امان ماند.

دو دلال هنری، به‌ طور پنهانی تلاش کرده بودند این اثر را بخرند، اما مدیر موزه در برابر فشارها مقاومت کرد و به‌ جای فروش، نقاشی به انبار منتقل شد. با آغاز جنگ در سپتامبر ۱۹۳۹، نگرانی فوری از بمباران شهرهای آلمان از طرف متفقین شکل گرفت. همان ماه، بسیاری از آثار مهم موزه، ازجمله «آفتابگردان‌ها»، به قصر نوی‌شوان‌شتاین (قلعه افسانه‌ای لودویگ دوم، امپراتور دیوانه) در دامنه‌های آلپ در نزدیکی مرز اتریش منتقل شدند. آثار هنری مونیخ تا پایان جنگ در آنجا باقی ماندند. در بهار ۱۹۴۵، نازی‌ها طرحی برای منفجرکردن قصر نوی‌شوان‌شتاین ریختند تا آثار هنری به دست دشمن نیفتد؛ خوشبختانه این دستور نادیده گرفته شد.

توماس هاو، مدیر پیشین موزه‌ای در سان‌فرانسیسکو، که دو روز پس از ورود نیروهای آمریکایی به قلعه رسید، از یافتن اتاق‌های خدمتکاران که پر از تابلوهای نقاشی از موزه‌های مونیخ بود، شگفت‌زده شد. بازگرداندن آثار به مونیخ یک عملیات بزرگ لجستیکی بود. «آفتابگردان‌ها» تا آوریل ۱۹۴۶، یعنی تقریباً یک سال پس از روز پیروزی به مونیخ بازنگشت. ساختمان موزه «نویه پیناگوتک» در بمباران‌های متفقین به‌شدت آسیب دیده بود. در نتیجه، «آفتابگردان‌ها» در ابتدا در «هاوس در کونست» به نمایش درآمد. بازسازی کامل «نویه پیناگوتک» ۳۶ سال طول کشید و تابلو در نهایت در سال ۱۹۸۱ به خانه اصلی خود بازگشت.

و اما سرنوشت «آفتابگردان‌ها»ی لندن

تابلوی «آفتابگردان‌ها» در لندن (۱۸۸۸)، از زمان خرید در سال ۱۹۲۴ در گالری Tate در منطقه پیمیلیکو به نمایش درآمد. این گالری تنها چند روز پیش از آغاز جنگ بسته شد. چرچیل در دوران جنگ جمله معروفی درباره آثار هنری بریتانیا گفت: «آنها را در غارها و زیرزمین‌ها پنهان کنید، اما حتی یک نقاشی هم نباید این جزیره را ترک کند». متصدیان Tate نقاشی ون‌گوگ را در جعبه‌ای همراه با آثاری از کنستبل، دگا و اوتریو بسته‌بندی کردند و آن را به قلعه Muncaster در منطقه Lake District منتقل کردند. دو سال بعد، کارکنان تیت تصمیم گرفتند که این نقاشی به مرمت فوری نیاز دارد. کار مرمت به هلموت روهمن، مرمت‌گر آلمانی که از دست نازی‌ها گریخته بود، واگذار شد. پس از رسیدن تابلوی «آفتابگردان‌ها»، او آن را در اتاق نشیمن ساده‌اش در کنار آثاری از ترنر و ویسلر آویخت. او بعدها با شوخی گفت: «مجموعه بدی نبود برای روشن‌کردن تبعید ما در دوران جنگ!».

پس از مرمت، تابلو به قلعه Muncaster بازگشت و پس از پایان جنگ، در اکتبر ۱۹۴۵ به لندن بازگردانده شد. در سال ۱۹۵۵، Tate به‌ طور رسمی از گالری ملی جدا و به نهادی مستقل تبدیل شد. در ۱۹۶۱ برخی از نقاشی‌ها، از‌جمله «آفتابگردان‌ها»، به Trafalgar Square منتقل شدند. این اثر ون‌گوگ به‌سرعت به محبوب‌ترین نقاشی گالری ملی بدل شد. گفته می‌شود بخشی از کف گالری مقابل این تابلو، بیش از هر قسمت دیگری ساییده شده است.

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.