ذهن شیمیدان
گزارههای اخلاقی در پیوند با فرایندهای بیوشیمیایی مغز انسان
تصمیمات ما آینهای از دنیای درون ما هستند؛ دنیایی که مدام تحت تأثیر مواد شیمیایی در مغز و اطلاعاتی است که از محیط دریافت میکنیم. برداشتهای ما از جهان پیرامون، محصول پیچیدهای از فرایندهای بیوشیمیایی و عصبی در مغز هستند. تحقیقات علوم اعصاب نشان میدهند که شیمی مغز و بدن بهطور مستقیم بر کیفیت تفکر، تحلیل، تصمیمگیری و انتخابها و رفتارهای اخلاقی ما تأثیر میگذارد. مطالعات متعدد در زمینه «زیستشناسی زمانسنجی» نشان میدهند که سطح انتقالدهندههای عصبی و هورمونها در ساعات مختلف روز بهطور قابل توجهی متفاوت است.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
حامد خانجانی: تصمیمات ما آینهای از دنیای درون ما هستند؛ دنیایی که مدام تحت تأثیر مواد شیمیایی در مغز و اطلاعاتی است که از محیط دریافت میکنیم. برداشتهای ما از جهان پیرامون، محصول پیچیدهای از فرایندهای بیوشیمیایی و عصبی در مغز هستند. تحقیقات علوم اعصاب نشان میدهند که شیمی مغز و بدن بهطور مستقیم بر کیفیت تفکر، تحلیل، تصمیمگیری و انتخابها و رفتارهای اخلاقی ما تأثیر میگذارد. مطالعات متعدد در زمینه «زیستشناسی زمانسنجی» نشان میدهند که سطح انتقالدهندههای عصبی و هورمونها در ساعات مختلف روز بهطور قابل توجهی متفاوت است. صبحها معمولا سطح کورتیزول بالاتر است که باعث افزایش هوشیاری و تمرکز میشود. این وضعیت برای تصمیمگیریهای تحلیلی و منطقی ایدئال است. در مقابل، عصرها و شبها با افزایش سطح ملاتونین و کاهش کورتیزول مواجهیم که منجر به تفکر خلاقانهتر اما گاهی کمتر انتقادی میشود. پژوهشها نشان میدهند که یک مسئله یکسان ممکن است در صبح با تحلیل منطقی و در شب با رویکردی شهودیتر ارزیابی شود.
ترکیب شیمیایی مغز متأثر از مواد غذایی است که مصرف میکنیم و میزان خواب و استراحتی که طی روز داریم. از اینرو مواد غذایی مصرفی و میزان خواب و استراحت میتواند بر برداشتها و تصمیمات ما تأثیر گذارد. اسیدهای آمینه مانند تریپتوفان (موجود در موز، تخممرغ و شیر) پیشساز سروتونین هستند که خلقوخو و تصمیمگیری را تنظیم میکند. سروتونین که به «ماده شیمیایی احساس خوب» معروف است، نقش شگفتانگیزی در رفتارهای اخلاقی ما دارد. تحقیقات نشان میدهد سطح پایین سروتونین میتواند تحمل ناکامی را کاهش و رفتارهای تکانشی را افزایش دهد و توانایی مقاومت در برابر وسوسههای غیراخلاقی را تضعیف کند. اسیدهای چرب امگا-۳ (در ماهیهای چرب و گردو) برای سلامت غشای سلولهای عصبی ضروری هستند. آنتیاکسیدانها (در میوهها و سبزیجات رنگی) از نورونها در برابر استرس اکسیداتیو محافظت میکنند (استرس اکسیداتیو به وضعیتی گفته میشود که در آن بدن قادر به کنترل تولید رادیکالهای آزاد نیست. رادیکالهای آزاد، مولکولهایی هستند که میتوانند به سلولها، پروتئینها و DNA آسیب برسانند. در شرایط عادی، بدن ما دارای سیستم دفاعی قوی است که میتواند رادیکالهای آزاد را خنثی کند و از آسیب سلولها جلوگیری کند. اما زمانی که تولید رادیکالهای آزاد بیشتر از توانایی بدن برای مقابله با آنها باشد، استرس اکسیداتیو ایجاد میشود). خواب کافی و باکیفیت برای خانهتکانی مغز ضروری است. در طول خواب عمیق، سیستم گلیمفاتیک مغز فعال میشود و مواد زائد متابولیک مانند پروتئینهای آمیلوئید را پاک میکند. تحقیقات نشان میدهند محرومیت از خواب میتواند تا 40 درصد از توانایی تصمیمگیری را کاهش دهد. تمرینات ریلکسیشن مانند مدیتیشن نیز با کاهش سطح کورتیزول و افزایش سروتونین، فضای ذهنی بهتری برای تفکر واضح فراهم میکنند. از طرف دیگر، مغز ما بهطور مداوم در حال پردازش اطلاعات دریافتی از حواس پنجگانه است و ورودیهای حسی مستقیما بر شبکههای عصبی ما تأثیر میگذارند. مطالعات تصویربرداری عصبی نشان میدهند تماشای محتوای خشن میتواند فعالیت آمیگدال (مرکز پردازش ترس) را افزایش دهد، درحالیکه مناظر طبیعی آرامبخش فعالیت قشر پیشپیشانی را تقویت میکنند. این قسمت از مغز در فرایندهایی مثل برنامهریزی رفتارهای شناختی پیچیده، بیان شخصیت، تصمیمگیری و تعدیل رفتار اجتماعی نقش دارد. اصوات مختلف اثرات متفاوتی بر مغز دارند. موسیقی کلاسیک با ساختار منظم میتواند هماهنگی عصبی را بهبود بخشد، درحالیکه صداهای ناهنجار میتوانند باعث افزایش هورمونهای استرس شوند. رایحهها مستقیما به سیستم لیمبیک (مرکز حافظه و احساسات) متصل هستند. تحقیقات نشان میدهند که رایحه اسطوخودوس میتواند اضطراب را کاهش دهد، درحالیکه رایحه نعناع میتواند تمرکز را بهبود بخشد. تماس فیزیکی ملایم میتواند ترشح اکسیتوسین (هورمون پیوند و اعتماد) را افزایش دهد که بر تصمیمگیریهای اجتماعی تأثیر میگذارد. افزایش سطح اکسیتوسین در مغز باعث افزایش رفتارهای نوعدوستانه شده و توانایی درک احساسات دیگران را تقویت میکند. طعمها نهتنها بر خلقوخو، بلکه بر شناخت نیز تأثیر دارند. مطالعهای نشان میدهد که طعم تلخ میتواند منجر به قضاوتهای اخلاقی سختگیرانهتر شود. مسئله دیگری که در ارتباط با شیمی مغز و تصمیمات ما قابل توجه است، در چند دهه اخیر پیش آمده است. در عصر حاضر ورودیهای دیجیتال بخش عمدهای از محرکهای مغز ما را تشکیل میدهند. تحقیقات نشان میدهند که محتوای منفی در رسانههای اجتماعی میتواند سطح کورتیزول را تا حدود 30 درصد افزایش دهد. سطح بالای این هورمون میتواند قضاوت اخلاقی را مختل کرده و باعث تصمیمگیریهای عجولانه شود. همچنین توانایی در نظر گرفتن پیامدهای بلندمدت را کاهش دهد. چندوظیفهگری دیجیتال (کار همزمان با چندین دستگاه یا برنامه دیجیتال) میتواند ترشح دوپامین را مختل کند و توجه را کاهش دهد. سیستم دوپامینی مغز به ما کمک میکند از رفتارهای اخلاقی احساس رضایت کنیم، از اشتباهات اخلاقی درس بگیریم و انگیزه برای عمل به ارزشها را حفظ کنیم. نور آبی دستگاهها میتواند تولید ملاتونین را سرکوب و چرخه خواب را مختل کند. ورودیهای حسی نامطلوب بر تصمیمگیری ما تأثیر مستقیم دارد. محتوای بیارزش موجب انحراف شناختی میشود. اگر مغز ما مدام در معرض محتوای سطحی و مبتذل قرار گیرد، به تدریج توانایی تفکر عمیق خود را از دست میدهد. به این صورت که محتوای سطحی باعث ترشح دوپامین سریع اما کوتاهمدت میشود و این موضوع ما را به مصرف بیشتر چنین محتوایی عادت میدهد. به تدریج مغز برای دریافت پاداش به محرکهای قویتر نیاز پیدا میکند و در نهایت توانایی لذتبردن از فعالیتهای عمیقتر کاهش مییابد. آثار مخرب چنین شرایطی کاهش تمرکز و توجه پایدار، تضعیف توانایی تحلیل منطقی، افزایش تصمیمگیریهای احساسی و آنی، کاهش تحمل برای پردازش اطلاعات پیچیده و ایجاد تحریف در درک واقعیت خواهد بود. در این خصوص راهکارهای عملی برای بهینهسازی شیمی مغز وجود دارد که میتواند منجر به تصمیمگیریها و عملکردهای اخلاقی بهتر شود. به این ترتیب که تصمیمگیریهای مهم را در میانه روز (از حدود ساعت ۱۰ صبح تا دو بعدازظهر) که سطح کورتیزول بهینه است انجام داد. مصرف غذاهای غنی از تریپتوفان، امگا-۳ و آنتیاکسیدانها را افزایش داد و از قندهای تصفیهشده پرهیز کرد. نسبت به ورودیهای حسی مدیریت داشت. محتوای بصری الهامبخش، موسیقیهای تقویتکننده تمرکز و رایحههای تقویتکننده شناخت (مانند رزماری و نعاع فلفلی) را برای محیط انتخاب کرد. روزانه هفت تا هشت ساعت خواب باکیفیت در محیطی تاریک و خنک و 10 تا 20 دقیقه مدیتیشن موجب تنظیم شیمی و افزایش عملکرد مغز میشود. معاشرت با افراد دارای ارزشهای اخلاقی، محدودسازی زمان استفاده از رسانههای اجتماعی و مطالعه روزانه در محتوای ذهنی و تصمیمگیریهای ما تأثیر مستقیم دارد. ذهن ما باغی است که هر روز بذرهایی در آن میکاریم. کیفیت این بذرها تعیین میکند که در آینده چه محصولی برداشت خواهیم کرد. با انتخاب آگاهانه ورودیهای حسی و مدیریت محیط اطراف، میتوانیم زمین حاصلخیزی برای رشد افکار سالم و تصمیمگیریهای خردمندانه فراهم کنیم. هر آنچه میخوریم، میبینیم، میشنویم و میخوانیم، در نهایت بخشی از وجود ما میشود و بر تمام انتخابهای ما تأثیر میگذارد. اخلاق تنها محصول آموزش و تربیت نیست، بلکه ریشه در زیستشناسی مغز ما دارد. با درک این ارتباط میتوانیم هم به رشد شخصی خود کمک کنیم و هم جامعهای سالمتر بسازیم. «فضیلت تنها دانش نیست، بلکه سلامتی روح است». ما امروز میدانیم که این سلامتی ارتباط تنگاتنگی با سلامت شیمیایی مغز دارد.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.