خط باریک دیپلماسی و درگیری
چرا هنوز میتوان توافق کرد؟
در شرایطی که تنشها میان ایران، اسرائیل و ایالات متحده به بالاترین سطح در سالهای اخیر رسیده است، احتمال بروز یک تقابل گسترده بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. این تقابل در صورت شکست مذاکرات ایران و ایالات متحده بر سر توافق هستهای، بسیار قریبالوقوع خواهد بود.


در شرایطی که تنشها میان ایران، اسرائیل و ایالات متحده به بالاترین سطح در سالهای اخیر رسیده است، احتمال بروز یک تقابل گسترده بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. این تقابل در صورت شکست مذاکرات ایران و ایالات متحده بر سر توافق هستهای، بسیار قریبالوقوع خواهد بود. چنین تقابلی، پیامدهای چندلایه و دامنهداری خواهد داشت که تنها به دو کشور محدود نمانده و به سرعت ابعاد منطقهای و جهانی پیدا میکند.
در سطح منطقهای، چنین جنگی به سرعت مرزها را درمینوردد. احتمال گسترش دامنه درگیری به کشورهای عربی، تهدید امنیت سکوهای نفتی و پایگاههای نظامی آمریکا و وقوع حملات تلافیجویانه به متحدان واشنگتن از جمله سناریوهای محتمل است. حمله به مسیرهای کشتیرانی و اختلال در صادرات انرژی، میتواند به جهش تاریخی قیمت نفت و بیثباتی در بازارهای جهانی منجر شود. کشورهای عربی مانند عربستان، امارات و حتی ترکیه نیز ممکن است وارد چرخهای از ناامنی و رقابت تسلیحاتی شوند. این تنشها در سطح جهانی، تجارت بینالمللی را مختل و رشد اقتصادی را کُند میکند.
صندوق بینالمللی پول هشدار داده، تشدید درگیری، پیامدهای اقتصادی گستردهای به دنبال خواهد داشت. برای ایالات متحده، این درگیری علاوه بر تحمیل هزینههای هنگفت نظامی و تلفات انسانی، موجب بیثباتی سیاسی داخلی و انتقادات شدید افکار عمومی خواهد شد. جهش قیمت انرژی و کُندی رشد اقتصادی، خطر رکود تورمی را در آمریکا نیز افزایش میدهد. از سوی دیگر، با ورود بازیگرانی مانند روسیه و چین که منافع راهبردی در ایران و منطقه دارند، تقابل تهران-واشنگتن میتواند به برخورد چندجانبه و حتی جنگ سرد در خاورمیانه منجر شود. با این وجود، پیشبینی واقعبینانه این است که جنگ، با هر سطحی از شدت، نهتنها به بازدارندگی منجر نخواهد شد، بلکه فاجعهای زنجیرهای خواهد بود که برندهای در آن وجود ندارد.
در چنین شرایطی که سایه یک درگیری نظامی تمامعیار بر فراز خاورمیانه سنگینی میکند، مسیر دیپلماسی و توافقِ هرچند دشوار، زمانبَر و پُر از بیاعتمادی، تنها گزینهای است که میتواند مانع فروپاشی نظم شکننده خاورمیانه و آغاز یک فاجعه جهانی شود. این مسیر به تصمیمهای شجاعانه، پذیرفتن واقعگرایی، اجماع بینالمللی و گشودن فضای گفتوگوی سازنده در سطوح پنهان و آشکار نیاز دارد.
توافق، نه بهعنوان یک امتیاز، بلکه ضرورتی برای گریز از جنگ و ویرانی است! بازگشت ایران و ایالات متحده به میز مذاکره و سفر دونالد ترامپ به سه کشور عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی، بار دیگر امید به توافق را زنده کرد و گمانهزنیها در محافل سیاسی بهویژه رسانههای بینالمللی بیش از پیش داغ شده است. جمعبندی تحلیل این رسانهها نشان میدهد مذاکره و نه جنگ، تنها مسیر دستیابی به یک توافق پایدار است. هرچند برخی تحلیلگران، مسیر اقدامات دیپلماتیک و اعتمادساز برای کاهش تنشها و پایداری توافق را بسیار سخت و دشوار میبینند اما تحقق یک یا چند مرحلهای آن با توجه به این پیشنهادها، مثبت ارزیابی میشود:
1- مدیریت تنش با دیپلماسی نرم و چندلایه: میانجیگری کشورهای بیطرف (مانند عمان و قطر) و اتحادیه اروپا بهویژه فرانسه و حتی سوئیس به اعتمادسازی و اجماع بینالمللی مذاکره کمک میکند. بهگفته بیبیسی، حتی «مذاکرات پشت پرده» (دیپلماسی پنهان) نیز میتواند مانع انفجار یک بحران شود. همزمان با پیگیری توافق، میتوان از دیپلماسی توازن برای تعامل با شرق (روسیه و چین) و دیپلماسی منطقهای برای تقویت همراهی کشورهای منطقه بهویژه عربستان بهره برد. این رویکرد چندلایه، هزینه فشار حداکثری را کاهش و اعتماد منطقهای ایران را ارتقا میدهد.
2- احیای محدودشده برجام با ضمانت اجرائی: بازگشت کامل به توافق 2015 در شرایط فعلی دشوار است، اما میتوان از یک مدل «توافق در برابر اقدامات قابل راستیآزمایی» بهره گرفت؛ مدلی که بهنوشته فایننشالتایمز، ایران با کاهش سطح غنیسازی، امکان دسترسی به بخشی از منابع مالی بلوکهشده را فراهم میکند.
3- اعتمادسازی از طریق اقدامات نمادین: کاهش داوطلبانه سطح غنیسازی به 3.67 درصد، شفافسازی عمومی برنامه هستهای و دعوت از کارشناسان بینالمللی برای بازدید از تأسیسات، میتواند نشانههای حسن نیت و گامهای مثبت برای رفع نگرانیها باشد.
4- کاهش تحریمهای غیرهستهای در مراحل اولیه: کاهش تحریمهای مربوط به بخشهای غیرهستهای مانند تجارت نفت، میتواند انگیزه ایران برای تمرکز بر مذاکرات را افزایش دهد.
5- گشایش خط ارتباطی مستقیم (هاتلاین): ایجاد خط تماس اضطراری میان رؤسای جمهور یا وزرای خارجه و انجام مذاکره رودرروی مقامات دیپلماتیک دو کشور ایران و ایالات متحده حتی در تهران، علاوه بر رفع سوءتفاهمها و مهار تنشهای سهوی، میتواند روند مذاکرات را تسهیل و تسریع کند. پیشنهادی که در تحلیل انبیسینیوز نیز بر ضرورت برقراری ارتباط فوری و مستقیم میان دو طرف تأکید شده است. ایجاد پلتفرم گفتوگوی امن از طریق توسعه سامانههای اختصاصی وبینار و اتاق گفتوگو (با پروتکلهای رمزگذاریشده) نیز میتواند علاوه بر فراهمکردن زمینه مذاکره و تبادل اطلاعات فنی محرمانه، از تعدد سفرهای فیزیکی مقامات و کارشناسان بکاهد.
6- موافقت با افزایش نظارتها و راستیآزمایی: اجرای پروتکل الحاقی آژانس بینالمللی انرژی اتمی و بازرسی منظم و سرزده از تأسیسات هستهای، میتواند برای اطمینان از عدم انحراف برنامه هستهای ایران مؤثر باشد.
7- ایجاد سازوکار مالی بینالمللی برای آزادسازی تدریجی داراییها: تحریمها بهصورت مرحلهای و در ازای پایبندی ایران به تعهدات برداشته شود. ایران به دنبال دسترسی به منابع مالی بلوکهشده است؛ ایجاد یک صندوق مالی تحت نظارت نهادهای بینالمللی مانند بانک جهانی میتواند روند آزادسازی داراییها را تضمین کند.
8- حذف پیششرطها: در گام نخست باید از پیششرطها و مطالبات حداکثری که روند مذاکرات را کُند یا با بنبست مواجه میکند، صرفنظر کرد.
9- ضمانت اجرای بلندمدت توافق: اجماع داخلی در ایالات متحده و ایران برای اجرا و پایبندی بلندمدت به مفاد توافق از طریق تصویب و اجرای قوانین حمایتی و نظارتی مستمر اهمیت دارد.
10- تعهد کتبی آمریکا به عدم خروج یکجانبه از توافق: نیویورکتایمز و والاستریتژورنال اشاره کردهاند که ایران خواستار تضمینهایی برای جلوگیری از تکرار خروج آمریکا از برجام مانند سال 2018 است. تعهد کتبی یا مصوبه کنگره آمریکا میتواند این نگرانی را کاهش دهد.
11- توقف موقت تولید اورانیوم: ایران در گام نخست و در قالب یک توافق موقت، فعالیتهای غنیسازی اورانیوم را متوقف یا رقیق کند و در مقابل، برخی تحریمها کاهش یابد. به گزارش یورونیوز، آمریکا بر توقف تولید اورانیوم با خلوص بالا بهعنوان گام اعتمادساز در ازای کاهش تحریمها تأکید دارد؛ گرچه برخی از برچیدن کامل برنامه هستهای ایران یا ایده «توافق صفر غنیسازی» برای رفع نگرانیهای بلندمدت طرفهای مقابل سخن میگویند. بر این اساس، ایران متعهد میشود به طور کامل از فعالیتهای غنیسازی اورانیوم دست بردارد و در عوض، دسترسی به فناوریهای هستهای صلحآمیز، تضمینها و تسهیلات اقتصادی و فناورانه قوی دریافت کند. این در حالی است که ایران از تضمین حقوق هستهای صلحآمیز در چارچوب معاهده NPT دفاع میکند.
12- مرحلهبندی توافق در چارچوب یک نقشه راه: بهتر است، گام نخست مذاکره بر حلوفصل مسائل فنی تأکید کند و سپس به مسائل سیاسی و تحریمی متمرکز شود.
13- ایجاد صندوق اقتصادی مشترک: سازوکار مالی مشروط برای تشویق به پایبندی ایران، بیتأثیر نخواهد بود.
14- تشکیل کارگروههای تخصصی منطقهای: به نوشته والاستریتژورنال، تشکیل کارگروههایی با مشارکت کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند عربستان برای بحث درباره امنیت منطقهای، میتواند نگرانیها را کاهش و حمایت از توافق را افزایش دهد. تشکیل یک شورای مشورتی منطقهای با حضور کشورهای منطقهای مانند اعضای شورای همکاری خلیج فارس برای نظارت بر اجرای توافق و حلوفصل نگرانیهای امنیتی منطقهای نیز راهگشاست. این شورا میتواند به عنوان یک پل بین ایران، آمریکا و کشورهای منطقه عمل کند و اطمینان دهد که توافق نهتنها برای ایران و آمریکا، بلکه برای کل منطقه مفید است. علاوه بر این، میتوان با مشارکت کشورهایی مانند ترکیه، عراق یا هند مذاکرات منطقهای گستردهتری داشت. علاوه بر دولتها، سازمانهایی مانند گروه بینالمللی بحران (ICG) یا بنیادهای علمی نیز میتوانند نشستهای غیررسمی برگزار کنند.
15- طراحی پروژه مشترک هستهای با نظارت بینالمللی: طبق گزارش نیویورکتایمز، ایران پیشنهاد راهاندازی تأسیسات هستهای مشترک با آمریکا یا عربستان را مطرح کرده است. این پروژه میتواند شامل کاهش سطح غنیسازی، انتقال ذخایر اورانیوم غنیشده و نظارت خارجی باشد. والاستریتژورنال نیز برای اعتمادسازی به موضوع انتقال ذخایر اورانیوم غنیشده با درصد بالا به یک کشور بیطرف مانند سوئیس یا ترکیه اشاره کرده است.
16- ایجاد مکانیسم حل اختلاف بینالمللی: یورونیوز پیشنهاد داد با ایجاد یک مکانیسم حل اختلاف با حضور منابع بیطرف مانند اتحادیه اروپا یا سازمان ملل میتوان از بنبستهای آینده بهویژه اختلاف بر سر اجرای تعهدات جلوگیری کرد.
17- تضمین مشارکت اروپا در توافق جدید: جلب نظر سه کشور انگلیس، فرانسه و آلمان برای حصول و تقویت این توافق، بسیار حیاتی است.
18- کاهش لفاظیهای رسانهای و تهدیدات علنی: نیویورکتایمز تحلیل کرده که تهدیدات علنی، مانند اظهارات ترامپ مبنی بر تحریمهای مضاعف یا اقدام نظامی، عقلانیت و فضای منطقی مذاکرات را متشنج میکند. توافق بر عدم اظهارات تحریکآمیز، میتواند موجب تلطیف فضای دیپلماتیک شود. دیپلماسی عمومی و رسانهای نیز با نشر پیامهای مثبت و آشتیجویانه، افکار عمومی را تنویر کرده و مانع تشویش اذهان عمومی میشود.