پدیده متفاوت نمایشگاه کتاب تهران
نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران سال گذشته ۲۲۰ میلیارد تومان هزینه مستقیم داشته و به گفته مدیران وقت آن، ۴۹۷ میلیارد تومان فروخته است. هزینههای غیرمستقیم معمولا جزء هزینهها اعلام نمیشود، اما در همین عدد هزینههای مستقیم باید هزینه ناشران ازجمله غرفهسازی و غرفهداری و تبلیغات و حملونقل و غذای غرفهداران را هم افزود.


نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران سال گذشته ۲۲۰ میلیارد تومان هزینه مستقیم داشته و به گفته مدیران وقت آن، ۴۹۷ میلیارد تومان فروخته است. هزینههای غیرمستقیم معمولا جزء هزینهها اعلام نمیشود، اما در همین عدد هزینههای مستقیم باید هزینه ناشران ازجمله غرفهسازی و غرفهداری و تبلیغات و حملونقل و غذای غرفهداران را هم افزود.
با چنین وصفی، اگر از منظر اقتصادی و نسبت هزینه و درآمد محاسبه کنیم، نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران -دستکم سال گذشته- رویدادی زیانده است.
اگر میانگین غرفهها را ۲۵ متر در نظر بگیریم و تعداد غرفهها را براساس آمار اعلامی سال گذشته دوهزارو ۶۰۰ و متوسط هزینههای هر غرفه ۲۵متری را در ۱۰، ۱۵ روز ۴۰ میلیون تومان، سرجمع هرینههای نمایشگاه به بیش از ۳۲۰ میلیارد تومان میرسد. حال اگر هزینه تمامشده کتابهای فروختهشده را در نظر بگیریم، چیزی حدود ۱۸۸ میلیارد تومان میشود که اگر نمایشگاه بالای ۵۰۰ میلیارد فروش داشت، هزینهها و درآمد برابر میشد.
افزون بر این، نمایشگاه کتاب بر کار کتابفروشان و مراکز توزیع تأثیر میگذارد. اما بهرغم این، نمایشگاه از یک رویداد صرفا صنفی فراتر رفته و نمیتوان درباره آن بهمثابه رویداد-نهادی صرفا اقتصادی-صنفی تصمیم گرفت که متولیاش فقط صنف و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد که در آن تنها سود و زیان صنف و اهداف دولتی مطرح باشد.
رویدادهای دولتی بسیاری برگزار شده است و برگزارکنندکان کوشیدهاند آن را به آیینی مردمی تبدیل کنند؛ بااینحال، نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران از انگشتشمار رویدادهایی است که -چهبسا خودبهخود و بدون برنامهریزی دولتی- به آیینی اجتماعی تبدیل شده که ویژگی اصلیاش مشارکت مردم است و برگزارکننده دولتی آن هم نمیتواند هر تغییری خواست در آن بدهد که اگر میتوانست، در سه سال اخیر آن را به «نمایشگاه متمرکز کتابهای مطلوب» تبدیل کرده بود. در کنار نمایشگاه کتاب، جشنوارههای فیلم و موسیقی و نمایش نیز خصلتی آیینی یافته بودند که در سالهای اخیر این خصلت تا حدودی از دست رفته، اما نمایشگاه کتاب تا حدود زیادی این خصلت را حفظ کرده است.
همین وجه آیینی است که برگزاری آن را فراتر از رویدادی در موضوع کتاب، موجه میکند و اتفاقا هر نوع اصلاح در کارکرد و ساختار نمایشگاه باید با عطف به این وجه باشد. از نمایشگاه کتاب ایران، به هزار و یک دلیل که یک دلیلش عدم عضویت ایران در کنوانسیون برن است، نمیتوان بدل نمایشگاه فرانکفورت ساخت. نمایشگاه کتاب تهران به دلیل همین وجه آیینی، شبیه هیچ نمایشگاه بینالمللی کتاب دیگری نیست و مقایسهاش با آن نمایشگاهها، تقلیلدادن آن به رویدادی محدود در گستره فعالیت یک صنف است؛ درحالیکه نمایشگاه کتاب تهران پدیدهای منحصربهفرد است که به نیازهای همزمان اجتماعی-فرهنگی
پاسخ میدهد.
در وهله نخست باید از هزینههای اجرائی نمایشگاه کتاب تهران کاست و ساختار آن را کوچکتر کرد. درعینحال، هدف از اصلاح ساختار و کارکرد آن، همزمان که باید آثار زیانبارش بر نهادهای مستقر و دائمی را مورد توجه قرار دهد، به مردمیترشدن مدیریت آن حتی فراتر از واگذاری به صنوف نشر بینجامد.