|

رهبران ارمنستان و جمهوری آذربایجان روز جمعه برای توافق صلح به کاخ سفید می‌روند

نمایش ترامپ؛ صحنه‌سازی دیپلماتیک در غیاب دستاورد واقعی

نشست پیش روی رهبران ارمنستان و جمهوری آذربایجان در کاخ سفید را می‌توان بخشی از پروژه برند‌سازی مجدد دونالد ترامپ در عرصه جهانی دانست؛ پروژه‌ای که بیش از آن‌که متکی به محتوا باشد، بر فرم و نمایش استوار است. در غیاب دستاوردهای واقعی در سایر جبهه‌ها، ترامپ تلاش دارد با وارد کردن خود به بحران قفقاز، تصویر «رئیس‌جمهور صلح‌ساز» را بازسازی کند.

نمایش ترامپ؛ صحنه‌سازی دیپلماتیک در غیاب دستاورد واقعی

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

هفت ماه از بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید گذشته، اما چشم‌انداز سیاست خارجی دولت جدید آمریکا همچنان خاکستری و بی‌سرانجام باقی مانده است. در حالی‌که بحران‌های مزمن جهانی مانند جنگ اوکراین، تنش‌های چین و تایوان، و بن‌بست مذاکرات با ایران، فاجعه تمام عیار در غزه و... عملا بی‌پاسخ مانده‌اند، ترامپ در تلاش است با صحنه‌سازی دیپلماتیک در قفقاز جنوبی، نوعی دستاورد نمادین برای خود خلق کند.

نشست پیش روی در کاخ سفید میان نیکول پاشینیان، الهام علی‌اف و دونالد ترامپ، از سوی رسانه‌های نزدیک به دولت آمریکا به‌عنوان لحظه‌ای تاریخی معرفی شده است. اما نگاهی به واقعیت‌های میدانی و روند مذاکراتی که از ماه‌ها پیش توسط بازیگران مختلف در جریان بوده نشان می‌دهد واشنگتن بیش از آن‌که سازنده روند صلح باشد، صرفا در جست‌وجوی بهره‌برداری سیاسی از توافقی است که ریشه‌هایش پیش از بازگشت ترامپ به قدرت گذاشته شده است.

از مارس ۲۰۲۵ پیش‌نویس توافق میان ایروان و باکو آماده شده بود و حتی رایزنی‌های اساسی در ابوظبی انجام گرفت. اما اعلام رسمی توافق تا امروز به تعویق افتاده، شاید دقیقا به این دلیل که کاخ سفید کنونی بتواند آن را در قالب «دستاورد سیاست خارجی» در زمان مطلوب خود عرضه کند. ترامپ که با فقدان هر گونه موفقیت بین‌المللی روبه‌روست، حالا به پرونده قره‌باغ به چشم فرصتی برای بازسازی اعتبار از دست‌رفته خود می‌نگرد.

صلح در قره‌باغ یا معامله‌ای سیاسی؟

جمهوری آذربایجان پس از عملیات نظامی در سپتامبر ۲۰۲۳ کنترل کامل قره‌باغ را به دست گرفت و بدین ترتیب، وضعیت ژئوپلیتیکی این منطقه به شکل بنیادی تغییر یافت. بیش از ۱۰۰ هزار نفر از ارامنه ساکن منطقه به ارمنستان کوچانده شدند و ساختار جمعیتی و سیاسی قره‌باغ دگرگون شد. در چنین شرایطی، صلحی که امروز در کاخ سفید به عنوان نقطه عطف معرفی می‌شود، در عمل بیشتر شبیه به فرمالیته کردن واقعیت‌های میدانی‌ای است که دو سال پیش رقم خورده است.

در پیش‌نویس توافق فعلی، ارمنستان قرار است برای نخستین بار به‌طور رسمی از ادعاهای تاریخی خود نسبت به قره‌باغ صرف‌نظر کند. در مقابل، جمهوری آذربایجان وعده داده حقوق ارامنه باقیمانده در منطقه را رعایت کند. اما آیا چنین توافقی که نتیجه یک پیروزی نظامی یک‌جانبه است، می‌تواند «صلح» واقعی نامیده شود یا صرفا تثبیت نتایج میدانی یک جنگ نابرابر است؟

منتقدان می‌گویند توافق فعلی بیش از آن‌که پاسخی به رنج‌های انسانی و دغدغه‌های اقلیت‌های قومی باشد، ابزاری برای تثبیت منافع ژئوپلیتیکی جدید در قفقاز جنوبی است. ترامپ در سخنرانی‌های اخیر خود مدعی شده این توافق یکی از «تلاش‌های صلح‌آمیز بزرگ» دوران ریاست‌جمهوری اوست و حتی از احتمال دریافت جایزه نوبل صلح سخن گفته. اما چنین ادعاهایی بدون حل اساسی مسائل عدالت‌خواهانه و تاریخی در قره‌باغ، بیشتر رنگ تبلیغاتی دارد تا صلحی پایدار.

قفقاز؛ آوردگاه جدید رقابت‌های جهانی

در ورای نمایش‌های دیپلماتیک، آنچه در قفقاز در حال وقوع است، بازتعریف حوزه نفوذ قدرت‌هاست. با کاهش حضور نظامی و سیاسی روسیه در پی جنگ اوکراین و چالش‌های داخلی، فضای تازه‌ای برای بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای از جمله ترکیه، ایران و ایالات متحده ایجاد شده است. در این میان، آمریکا با تکیه بر قدرت نرم و نمادسازی دیپلماتیک، در تلاش است بخشی از نفوذ از دست‌رفته خود در مناطق استراتژیک را احیا کند.

برگزاری نشست در کاخ سفید نه‌تنها فرصتی برای ترامپ جهت نمایش نقش «میانجی صلح» است، بلکه تلاشی است برای ارسال پیام ژئوپلیتیکی به مسکو و پکن؛ پیامی که می‌گوید آمریکا هنوز هم می‌تواند در بازی‌های قدرت منطقه‌ای اثرگذار باشد. اما واقعیت آن است که بدون پشتوانه عملی، بدون سرمایه‌گذاری پایدار و بدون توجه به سازوکارهای بومی حل منازعه، این حضور بیشتر نمایشی خواهد بود تا مؤثر.

به گزارش برخی منابع نزدیک به مذاکرات، ممکن است نشست روز جمعه صرفا با امضای یک تفاهم‌نامه اولیه پایان یابد و نه یک توافق نهایی. این مساله خود نشان می‌دهد که «دستاورد» مورد نظر ترامپ، بیش از آن‌که بر پایه حل واقعی بحران باشد، بر ساختن یک تصویر رسانه‌ای از میانجی‌گری موفق متکی است.

دیپلماسی نمایشی در خدمت بازاریابی سیاسی

نشست پیش روی در کاخ سفید را می‌توان بخشی از پروژه برند‌سازی مجدد دونالد ترامپ در عرصه جهانی دانست؛ پروژه‌ای که بیش از آن‌که متکی به محتوا باشد، بر فرم و نمایش استوار است. در غیاب دستاوردهای واقعی در سایر جبهه‌ها، ترامپ تلاش دارد با وارد کردن خود به بحران قفقاز، تصویر «رئیس‌جمهور صلح‌ساز» را بازسازی کند.

با این حال، زمان نشان خواهد داد که آیا این نشست صرفا یک مانور سیاسی برای مصرف داخلی آمریکاست یا آغازگر تحولی پایدار در منطقه‌ای پرتنش خواهد بود. منطقه‌ای که برای تحقق صلح واقعی، نیازمند چیزی فراتر از نشست‌های نمادین و وعده‌های انتخاباتی است.

آخرین اخبار جهان را از طریق این لینک پیگیری کنید.