|

​اقتصاد اسرائیل چقدر تحمل جنگ دارد؟

سقوط آزاد اقتصاد صهیون

رژیم صهیونیستی از کجا پول می‌آورد؟ اگر جنگ ادامه پیدا کند، اقتصاد اسرائیل چه وضعیتی پیدا می‌کند؟

سقوط آزاد اقتصاد صهیون

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

برخلاف ایران که بخش مهمی از درآمدهایش از محل صادرات نفت و سایر کالاها بدست می‌آید، اسرائیلی‌ها روی یک اقتصاد شکننده ایستاده‌اند. 

هاشمی علوی اقتصاددان مراکشی در وب سایت نیو عرب در مورد وضعیت اقتصاد این رژیم و‌تاب‌آوری آن توضیحات دقیقی داده‌است. به گفته او ایران در جریان جنگ غزه روزانه ۲۶۰ میلیون دلار پول خرج کرده که این رقم در مورد جنگ‌ اخیر به دلیل استفاده آب تجهیزات گران‌تر، رشد زیادی داشته‌است. 

تجارت اسرائیل راکد شد 

همزمان در دوران جنگ پروازهای تجاری زیادی به اسراییل لغو شده‌است، گردشگری متوقف شده، وضعیت کسب و کارها زیر و رو و تجارت در مجموع بسیار کُند شده‌است.

به گفته این اقتصاددان؛ بعید است که آمار رسمی در مورد هزینه اقتصادی جنگ برای اسراییل منتشر شود؛ اما یک نکته قطعی است : این جنگ علاوه بر هزینه اقتصادی، عملا هزینه سیاسی و عدم قطعیت شدیدی نسبت به آینده را به همراه آورد. درست است که بسیاری از سرمایه‌گذاران خارجی در اسراییل یهودی هستند و ثروت زیادی هم دارند، اما اوضاع بی ثبات در منطقه حتی برای آنها هم قابل قبول نیست.  

یکی دیگر از بخش‌های اقتصاد آنها که در جنگ‌ها آسیب می‌بیند، بازار کار است. در دوران جنگ دسترسی به نیروی کار در اسرائیل به شدت کم می‌شود و به دلیل وسعت اندک، امکان جاذبه‌هایی آنها هم ریسک بالایی پیدا می‌کند. همزمان بخشی از این نیروی کار به ارتش فراخوانده می‌شوند. به طور مثال در جنگ غزه، ۳۶۰ هزار نفر از جمعیت شاغلان به ارتش فراخوانده شدند. این جمعیت ۸ درصد از نیروی کار اسرائیل را تشکیل می‌دهد. 

هدف ارتش اسراییل از این فراخوان، اضافه‌کردن نیروهای ذخیره به ۱۵۰ هزار نیروی فعال ارتش بود. اما وقتی هزاران اسراییلی به جنگ فراخوانده شدند، عملا شغل‌های خود را خالی گذاشتند. در عین حال باید این نکته را نیز در نظر داشت که خدمت سربازی برای تمام اسراییلی‌های بالای هیجده سال از جمله زنان اجباری است. 

حتی اگر انستیتو بیمه ملی اسراییل حقوق لازم را به سربازانی که شاغل بوده‌اند پرداخت کند، باز هم کارفرماها باقی می‌مانند که ناگهان با صندلی خالی کارکنان خود و پیوستن آنها به ارتش مواجه شدند. این مسئله روی تولید و بهره‌وری نیروی کار تاثیر زیادی  داشته و در جریان جنگ غزه و جنگ ایران، اقتصاد اسرائیل را فلج کرده‌است.

سر کار نمی‌روند 

تجربه جنگ غزه نشان می‌دهد که در مواقع بحران جنگی، عده کمتری از ساکنین اراضی اشغالی به محل کارشان می‌روند. این جریان در جنگ با ایران هم تکرار شده‌است.

بر اساس پیش‌بینی‌های بانک اسراییل، هزینه هفتگی غیبت کارکنان در پنج هفته اول جنگ غزه برابر با شش درصد از تولید ناخالص داخلی هفتگی اسراییل بوده است. این عدد در مورد جنگ اخیر حداقل تا دو برابر تخمین زده می‌شود. 

در همین حال، موضوع مهم دیگری نیز در بازار کار اسراییل وجود دارد: بسیاری از افرادی که در اسراییل کار می‌کنند، فلسطینی بودند و با آغاز جنگ غزه، اسراییل همه آنها را اخراج کرد. همچنین بخش دیگری از نیروی کار در اسراییل را اتباع خارجی از کشورهای آسیایی و افریقایی تشکیل می‌دادند که فعالیت آنها هم به شدت محدود شد و با آغاز جنگ ایران، بخشی از آنها نیز اسرائیل را ترک کردند. 

درواقع موانع پیش روی ورود بیش از ۱۶۴ هزار کارگر فلسطینی به اسراییل باعث شد که در دوران جنگ، بخش کشاورزی و بخش ساخت و ساز اسراییل به شدت لطمه ببیند و خالی از نیروی کار شود.

به عنوان مثال، تنها در بخش کشاورزی غیبت پانزده هزار کارگر فلسطینی و خارجی رخ داد. همچنین ۱۶.۲ درصد از نیروی کار خود اسراییل به دلیل مسائل امنیتی آنجا را ترک کردند و به خارج از سرزمین های اشغالی رفتند. عده زیادی از آنها پاسپورت کشورهای دیگر را داشتند. 

اینکه چنین جای خالی بزرگی در بازار کار اسراییل قرار است چطور پر شود مسئله‌ای است که حتما در آینده اقتصاد اسراییل تاثیر زیادی می‌گذارد. آنچه که فعلا می‌توان با قعطیت گفت این است که اقتصاد اسراییل در سطحی پایین‌تر از پتانسیل تولید ناخالص داخلی‌اش کار می‌کند و اگر تنش‌ها به هر شکلی تداوم داشته باشد، احتمال درست‌شدن این وضع هم کم می‌شود. 

بحران نزدیک

استارت‌آپ‌های اسراییلی اکثرا در تل‌آویو هستند و اوضاع کاملا مختلی دارند. همزمان  بندر حیفا از همه جهت نابود شده است. تاسیسات بندری‌اش دست گروه آدانی (گوتام آدانی، بیزینس‌من هندی) بود که به کل از بین رفته است. البته از زمان شروع جنگ غزه مشکلات مختلف وجود داشت ولی حالا این مشکلات تشدید شده‌است.

همزمان و پس از حملات ایران، صادرات گاز اسراییل نیز مختل می باشد. این در حالی است که یکی از اهداف اسراییل از راه‌اندازی جنگ غزه این بود که لبنان نتواند از میدان گازی خود استفاده کند ولی حزب‌الله مانع اسراییل بود.

بدترین اتفاق برای صهیونیست ها این بود که گردشگری به خصوص در مناطق ساحلی برای آنها درآمدزا بود که از زمان جنگ اخیر به کل از بین رفت. پالایشگاه حیفا که صادرات به اروپا داشت نابود شد. 

از زمان شروع جنگ غزه، تعداد زیادی از اسراییلی‌ها سرمایه‌هایشان را به جاهایی مثل قبرس منتقل کردند و حتی برای زندگی به آنجا رفتند. از زمان حملات موشکی ایران، تعداد خیلی زیادی از اسراییلی‌ها با کشتی خودشان را به قبرس رسانده‌اند و همچنان این روند ادامه هم دارد. 

شرکت‌هایی مثل اینتل که در اسراییل کارخانه زده بودند بعد از حملات ایران اعلام کردند که نیروی خود را تعدیل می‌کنند. آنها با تداوم جنگ ناچار به تعطیلی هستند. این کارخانه نزدیک نوار غزه بود. 

مصرف نکنید

اما این تمام ماجرا نیست. نکته دیگر که به اقتصاد اسراییل لطمه می‌زند، کاهش مصرف است که بلافاصله پس از وقوع جنگ رخ داده و باعث شده مصرف کالاها و خدمات به شدت کاهش پیدا کند. این شوک بزرگ در زمینه درآمد خانوارها هم دیده می‌شود و با افزایش نرخ تورم نیز همراه بوده است. از سوی دیگر، از دو روز پس از آغاز جنگ غزه، ارزش شِکِل اسراییل درمقابل دلار آمریکا کاهش پیدا کرد و این هم لطمه خودش را به اقتصاد زد. در این دوران و به خصوص در اواخر ماه اکتبر، ارزش شِکِل به پایین‌ترین سطح خود در چهارده سال اخیر رسید. در همین زمان بود که موسسه رتبه‌بندی فیچ، خدمات سرمایه‌گذاری مودیز و همین طور اس‌اندپی هشدار دادند که هر نوع تداوم تنش‌ها در این مناقشه می‌تواند باعث سقوط رتبه اعتباری اسرائیل شود و حالا آنها جنگ با ایران را بدون توجه به این هشدار اقتصادی آغاز کرده‌اند. این وضعیت می‌تواند 

به کاهش شدید سرمایه‌گذاری در اسراییل، افزایش هزینه‌های سرمایه‌گذاری، کاهش بهره‌وری و همین طور اختلال در زنجیره‌های تامین بیانجامد. 

علاوه بر کمبود نیروی کار و همین طور کاهش استفاده از خدمات و کاهش مصرف که اقتصاد اسراییل را تحت فشار قرار داده است، بخش تکنولوژی هم به صورت مشخص از مناقشات آسیب دیده است. طبق آنچه اقتصاددانان می‌گویند، تنها ده درصد از نیروی کار اسراییلی در بخش تکنولوژی پیشرفته مشغول به کارند اما پنجاه درصد از صادرات اسراییل به این بخش مربوط می‌شود. در این بخش، فن‌آوری‌های اطلاعاتی و جاسوسی پیشرفته هم تولید می‌شود. بسیاری از افرادی هم که برای خدمت نظام به ارتش اسراییل فراخوانده شدند از جوانان تحصیل کرده در همین بخش هستند. 

پس از جنگ غزه و پیش از درگیری با ایران، بزالل اسموتریچ وزیر دارایی اسراییل گفته بود قصد دارد بودجه جدید را ارائه دهد و قبلا هم اعلام کرده بود که یک میلیارد دلار وام را در اختیار کسب و کارهایی که در دوران جنگ آسیب دیده‌اند قرار خواهد داد. اما محافل تندرو در اسراییل خواهان این هستند که این پول به دست احزاب اولترا ارتدوکس (ارتدوکس افراطی) و احزاب موافق با افزایش شهرک‌نشینی برسد. بنابراین در زمینه پول خرج کردن هم معضلاتی وجود دارد.

در بودجه‌ای که در ماه می برای سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ میلادی اسراییل ارائه شده بود، حدود چهار میلیارد دلار پول به احزاب اولترا ارتدوکس (ارتدوکس افراطی) و احزاب موافق با افزایش شهرک‌نشینی می‌رسید. یکی از مهم‌ترین بخش‌های خرج شدن این پول هم در نوع خودش جالب است. مردان گروه‌های ارتدوکس افراطی یهودی کار نمی‌کنند و در ارتش هم خدمت نمی‌کنند و صرفا حقوق دریافت می‌کنند و به دلیل عقایدشان، دولت هم قدرت مقابله با آنها را ندارد.

نکته قابل توجه اینکه دولت رژیم صهیونی پس از جنگ با غزه به مردمش بدهکار شد و اکنون در آوردگاه جدید، این بدهی افزایش یافته است.

در حال حاضر دولت نتانیاهو برای ارائه یارانه به شرکت‌ها و خانوارها هم تحت فشار قرار گرفته است. بنابراین احتمالش زیاد است که بدهی عمومی اسراییل در دوران حاضر به شدت افزایش پیدا کند. 

به صورت خلاصه می‌توان گفت که شوک اقتصادی دوگانه‌ای به عرضه و تقاضا در اسراییل وارد شده است و این وضعیت می‌تواند به یک بحران اقتصاد کلان در ابعاد پیش‌بینی‌نشده منتهی شود. برخی اقتصاددانان اسراییلی تخمین زده‌اند که در صورت تداوم مناقشه تا یک سال، هزینه‌ای برابر با ده درصد از تولید ناخالص داخلی اسراییل در انتظار دولت خواهد بود.

این وضعیت برای اسرائیل قابل تحمل نیست. اقتصاد آنها زیر بار جنگ خرد می‌شود.

آخرین اخبار جهان را از طریق این لینک پیگیری کنید.